به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو،گفتنی است در جریان زلزله کرمانشاه در حالی که مردم در تب و تاب کمک به هم وطنان مصیبت دیده خود بودند برخی مسئولین دولتی از جمله جهانگیری معاون اول رئیس جمهور به مسکن مهر تاخته و با خلاف گویی مصیبت را بر آسیب دیدگان سنگینتر کردند.
در این روزها جراید زنجیرهای به شدت مسکن مهر را مورد حمله قرار داده و به عنوان نمونه روزنامه ایران- ارگان رسانهای دولت- در مطلبی نوشت:«وضعیت مسکن مهر در سرپل ذهاب بدتر از بقیه جاهایی است که از صبح آنها را دیدهام. ساختمانهای مکعبی که نمای آنها به کلی پایین آمده و اگر پسلرزهای دیگر رخ دهد، چه بسا باقیماندهاش کاملاً فرو بریزد و تصویری شبیه به آن چیزی شود که در موصل و حلب دیدهایم».
نکته قابل تأمل این است که بیبیسی فارسی- ارگان رسانهای ملکه انگلیس- نیز دقیقا همان خط خبری روزنامههای زنجیرهای را پیگرفت.بیبیسی فارسی در گزارشی نوشت:« موضوع مسکن مهر، گل سرسبد برنامههای دولت محمود احمدینژاد در کنار یارانهها، یکی از پروژههای جنجالی دهه اخیر بود. موافقان، این پروژه را گامی بزرگ در فراهم کردن مسکن برای اقشار کمدرآمد میدانند؛ اما مخالفان میگویند که «نصف کل پولهای چاپ شده در تاریخ ایران پای مسکن مهر ریخته شده» و مکانیابی پروژه و ساخت آن بر اساس استاندارد نبوده است». این نوشتهها و اظهار نظرها در حالی مطرح میشد که ساختمانهای مسکن مهر در زلزله کرمانشاه کمترین آسیب را دیده بودند و به گفته مدیر روابط عمومی و شهرسازی استان کرمانشاه «خوشبختانه در واحدها و مجتمعهای مسکن مهر شاهد ریزش به این معنا که سقف بر روی ساختمان آوار شود نبودیم» همچنین پس از ادعای جهانگیری درخصوص خسارات زلزله، صالحی مدیر روابط عمومی اداره راه و شهرسازی کرمانشاه درباره تعداد کشتهها و مصدومین در مسکن مهر استان کرمانشاه پس از زلزله بیش از 7 ریشتری کرمانشاه گفت: «تعداد فوتیها در واحدهای مسکن مهر 2 نفر اعلام شده است».
به نظر میرسد روزنامههای زنجیره ای در حمایت از وزیر مستعفی ناکارآمد راه و شهرسازی دست به تبلیغات علیه مسکن مهر زدهاند تا این ناکارآمدی را به نوعی توجیه کنند. گفتنی است آخوندی اخیرا اظهار داشت افتخار میکنم در طول مسئولیت خود حتی یک مسکن مهر افتتاح نکردهام!
تقلای بزککنندگان برجام و ترفند تکراری هراسافکنی
محمود سریعالقلم- مشاور سابق روحانی- که از او به عنوان یکی از آشپزهای برجام نام برده میشود، در یادداشتی در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «به نظر میرسد مادامی که از جانب ایران تحریکی صورت نپذیرد، راهحل نظامی برای حل و فصل اختلافات سیاسی، مدنظر آمریکا نباشد. ماندن در برجام نیز، ظاهر روابط سیاسی با اروپا و به اصطلاح «جامعه بینالملل» را حفظ میکند و بهانه تقابل نظامی با برنامه هستهای را از واشنگتن میگیرد».
بزک کنندگان برجام تا پیش از این به دلیل بی دستاوردی و با هدف به حاشیه رفتن خسارت محض توافق هستهای، مدعی شدند که برجام سایه جنگ را از کشور دور کرد! حالا این جماعت که هیچ دلیل منطقی برای ماندن در برجام ندارد، به سراغ ترفند نخ نمای هراس افکنی رفته و مدعی است که ماندن در برجام بهانه حمله نظامی به ایران را گرفته است!
برخلاف این ادعای مضحک، آنچه که سایه جنگ را از کشور دور کرده، اقتدار کشور و توان دفاعی و موشکی و ایثار مدافعان حرم و غیرت حافظان امنیت در کشورمان بوده است.
گفتنی است سریع القلم در این یادداشت ضمن اعتراف به بی دستاوردی برجام، تاکید کرده است که ماندن در برجام صرفا ظاهر روابط سیاسی با اروپا را حفظ میکند و منافع اقتصادی برای کشورمان ندارد.
لازم به ذکر است که سریع القلم چندی پیش با توهین به شعور مردم گفته بود:«فضایی در کشور ایجاد شد که میگفت اگر برجام شکل بگیرد، تحریمها برداشته میشود، سرمایهگذاری خارجی فوراً شروع میشود و همه مشکلات حل خواهد شد. این تصور از برجام از ابتدا اشتباه بود. من متعجبم که چرا موضوع به جامعه دقیق منتقل نشد؟»!
اتهامزنی متناقض و تکراری به آیتالله مصباح یزدی
روزنامه زنجیرهای آرمان بخشهایی از گفتوگوی خبرگزاری دولت با یکی از فعالین سیاسی مدعی اصلاحات که مسئولیت حزب اتحاد ملت خراسان رضوی را نیز بر عهده دارد منتشر ساخت و طی آن اتهامات تکراری و متناقض را به آیتالله مصباح یزدی منتسب ساخت!
در بخشی از این گفتوگو آمده است: گرایش آقای مصباح یزدی به انجمن زیاد بود. موسسه ایشان قبلا نامش در «در راه حق» بود بعدها به موسسه «امام خمینی» تغییر نام داد.
گوینده و منتشرکننده این اتهامات حاضر به پاسخگویی به این سوال نیستند که طرفداران انجمن حجتیه با تشکیل حکومت اسلامی قبل از ظهور امام زمان(عج) مخالف بوده و بالا رفتن هر پرچمی قبل از ظهور را طاغوت میدانند و تلقی میکنند با این اصل مشخص چگونه آیتالله مصباح یزدی که تئوریپرداز ولایت فقیه و حامی شدید تشکیل و تقویت حکومت اسلامی است میتواند طرفدار انجمن حجتیه باشد.
تناقض این انتساب تا به جایی است که مثلا بگوئیم فلان شخص یک حزباللهی لیبرال است و توجه نکنیم که حزباللهی بودن و مسلمان بودن هرگز با لیبرال بودن سازگار نیست و یک فرد یا این است و یا آن و یا چیز دیگری غیر از این دو.
وزارت خارجه نگران است فریب اروپاییها را خورده باشد!
روزنامه قانون در مطلبی با عنوان «مسئولان نگران وقتكشي اروپا هستند » به نقل از یکی از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نوشت: «با توجه به اخباری که داریم و مطابق اطلاعاتی که مسئولان مربوطه به ما دادهاند، قرار بود یک سیستم مشترکی برای تبادل پولی میان ایران و اروپا باید برقرار شود که ایجاد این سیستم مالی به دلیل اینکه سازوکار پیچیدهای داشته، طی این مدت هنوز به نتیجه نرسیده است. آنگونه که مسئولان وزارت امور خارجه میگویند، اروپاییها در ایجاد این ارتباط دارای عزم جدی هستند ولی هنوز این محصول به نتیجه مورد نظر نرسیده است و ما اکنون در انتظار به نتیجه رسیدن این طرح هستیم.» این روزنامه به نقل از عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نوشت : «البته کمی این انتظار طولانی شده و مقداری نگرانی در این زمینه ایجاد شده است. اين نگراني دلايل مختلفي دارد و طول کشیدن آن سبب شده است كه مسايلي به وجود بيايد و مسئولان وزارت امور خارجه کمی تردید دارند و نگران هستند که نکند این وقتکشیها پشت پردهای داشته باشد و ما فریب خورده باشیم. هر چند مسئولان وزارت امور خارجه و دستگاه ديپلماسي كشورمان میگویند که عزم اروپا جدی است و باید در روزهای آینده دید که چه اتفاقی خواهد افتاد.»
گفتنی است طی ماههای اخیر بارها منتقدان دلسوز بر این نکته تاکید داشتهاند که روند اقدامات اروپا در رابطه با تضمین منافع اقتصادی ایران پس از خروج آمریکا از برجام به خوبی نشان میدهد طرف اروپایی در پی وقتکشی با هدف خرید زمان برای آمریکاست. اما متاسفانه امید واهی و خوشباوری دولتمردان کشورمان به ادعای اروپاییها برای زنده نگه داشتن برجام و دل بستن به طرح مضحک ساز و کار مالی اروپاییها برای دور زدن تحریمها باعث شده که آشکارا چشم بر بد عهدیها و بدقولیها، شرارتها و خباثتهای اروپاییها علیه ایران ببندند و نکته تاسفبار اینکه با وجود توصیهها و هشدارهای مکرر و متعدد دلسوزان و شواهد متقن از سیاستهای دوگانه اروپاییها و نداشتن راهکارهای عملیاتی مؤثر برای حفظ منافع ایران در چارچوب برجام و همچنین ناتوانی وبیاراده بودن طرفهای اروپایی را برای حفظ برجام، مسئولان وزارت خارجه تردید کردهاند که نکند فریب اروپاییها را خورده باشند.
ضرب گرفتن توپچیها!
روز گذشته روزنامه زنجیرهای شرق در گزارشی با عنوان «آخوندی و حناچی زیر ضرب رسانههای اصولگرا» به مظلومنمایی پرداخته و چنین وانمود کرده که انگار آخوندی و حناچی به ناحق مورد انتقاد رسانههای اصولگرا واقع شدهاند!
آوردن اسم حناچی در کنار آخوندی در حالی است که انتقاد رسانههای اصولگرا به آخوندی بوده و تنها در یک مورد که شرق نیز همان را بیان کرده پرویز سروری عضو شورای پیشین حناچی را فردی ستادی نامیده که نمیتواند شهر تهران را که نیاز به فردی ستادی- اجرایی دارد اداره کند.
در بخشی از این مطلب آمده: «در بین روزنامههای اصولگرا نیز عکس و تیترهای صفحه اول شماره روز گذشته دو روزنامه وطن امروز و جوان تقریبا یکی است. هر دو روی عکس بزرگی از عباس آخوندی چنین تیتری منتشر کردهاند: «تهران شهر بی دفاع» و این گونه به احتمال شهردار شدن او واکنش نشان دادهاند.»
این سیاق روزنامه زنجیرهای شرق در حالی است که اولا رسانههای منتقد طرف نقدشان عباس آخوندی بوده و چنانکه گفته تنها در یک مورد عضو پیشین شورای شهر که شناخت خوبی از افراد در حوزه مدیریت شهری دارد آقای حناچی را فاقد توانایی اجرایی برای شهری مانند تهران نامیده است.
دوم آنکه انتقاد مطرح شده در مورد عباس آخوندی بر مبنای همان چیزهایی است که روزگاری حتی مورد انتقاد همین زنجیرهایها نیز قرار گرفته بود. برای نمونه روزنامه اعتماد در گزارشی مفصل به طرح مسکن مهر آخوندی پرداخته و نوشته بود که نتیجه آن همه هیاهویی که پیرامون این طرح به گوش میرسید پس از چندسال تنها چند زونکن و مشتی ورق کاغذ است و حتی یک خانه بر مبنای طرح آخوندی ساخته نشده است. همچنین لازم به ذکر است که در ایامی که استیضاحهای متعدد آخوندی در پست وزیر مطرح بود برخی از این روزنامهها به لابیگریهای گسترده او برای فرار از استیضاح پرداخته بودند.
اگر هیئت عالی نظارت، CFT را تأیید کرده بود...
روزنامه سازندگی دیروز در مطلبی نظارتِ هیئت عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام بر مصوبات مجلس را بدعت خواند و نوشت: «متأسفانه هیئت نظارت مجمع تشخیص مصلحت در جریان بررسی این لوایح [لوایح مربوط به FATF] و به موازات شورای نگهبان کار نظارتی خود را شروع کرد و همزمان با بررسی شورای نگهبان از نظر انطباق مصوبات مجلس با شرع اسلام و قانون اساسی، هیئت نظارت مذکور نیز وعده داد که مصوبه را از نظر انطباق با سیاستهای کلی بررسی کند و نظر خود را به شورای نگهبان بفرستد و عملا سیری جدید در قانونگذاری را تبدیل به رویه کرد.»
اینطور نیست که تنها نظارتِ هیئت عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام، مدعیان اصلاحطلبی را عصبانی و برآشفته کرده باشد. آنها به دلیل خیانتهای متعددشان به منافع ملی و مصالح جامعه و اصرارشان بر ادامه همین روند به ویژه در تصویب لوایح خودتحریمی، هیچ نظارتی را برنمیتابند. نشانه آن هم هجمههای مستمر آنها به شورای نگهبان است؛ از تهدید به تحریم انتخابات تا حتی اتهام مالی به این شورا! همینها که امروز شمشیر مخالفت با هیئت عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام را از رو کشیدهاند، اگر این هیئت لوایح خیانتباری مانند CFT و پالرمو را تأیید کرده بود، ضمن اینکه بر قانونی بودن این نظارت صحه میگذاشتند، برایش هورا میکشیدند و مدیحه میسراییدند.
همه بضاعت اصلاحطلبان برای مدیریت شهری
روزنامه اصلاحطلب قانون در مطلبی به موضوع انتخاب سومین شهردار اصلاحطلبان در طی یکسال و نیم گذشته پرداخته و نوشت: «شايد تاريخ بلديه روزهايي مانند يكي دو روز گذشته را از باب ابهام در انتخاب سكاندار شهر تجربه نكرده باشد؛ حتي آن زماني كه شوراي دو دست چهارم! در انتخاب قاليباف يا هاشمي مانده بود. شهرداري تهران كه در يك سال گذشته دو شهردار و دو سرپرست را به خود ديده، اكنون در آستانه انتخاب شهردار سوم شرايط عجيبي را به خود مي بيند».
این روزنامه اصلاحطلب نوشت: «شهرداری تهران این روزها حال و روز خوبی ندارد و پس از استعفای محمدعلی نجفی شهردار سابق تهران به دلیل بیماری! محمدعلی افشانی جایگزین وی در شهرداری تهران شد که وی نیز با توجه به قانون منع بهکارگیری بازنشستگان از شهرداری تهران رفتنی شد. در اين مدت آنچه فراموش شده، استفاده مناسب از سرمايه انساني موجود در شهرداري، تلاش براي تحقق درآمدهاي پايدار در شهر، كار براي عبور تهران از بحران حمل و نقلي و .... بود. اما فارغ از همه ابهامات و شايعههاي فروان در مورد بازيهاي پشت پرده انتخاب شهردار، اگر همه چيز مطابق آنچه تاكنون شوراييها گفتهاند، پيش رود، حناچي يا آخوندي شهردار تهران خواهند شد. بايد منتظر ماند و ديد كه ماههاي پيش رو براي اثبات ادعاهاي شورانشينان در خدمت به شهروندان به درستي سپري خواهد شد و يا بازهم بر اساس يكي ديگر از شايعههاي قوي در فضاي مجازي، تهران در شش ماه آينده، انتخاب شهرداري ديگر را تجربه خواهد كرد!»
گفتنی است وقتی شورای شهری که بدون نظارت استصوابی شورای نگهبان توسط رای اکثریت مردم تهران انتخاب شده و حالا بعد از این همه گزینه محتمل برای انتخاب شهردار، به چنین گزینههایی میرسد، یعنی استدلال کسانی که میگویند مشکلات کشور به خاطر نبود آزادی در انتخاب مردم! و یا نظارت استصوابی شورای نگهبان است یک «حرف مفت» است. برای انتخاب شهردار که دیگر نظارت استصوابی وجود نداشت، خود این شورای شهر هم که بدون رد صلاحیتهای شورای نگهبان و با انتخاب آزادانه مردم تهران آن هم با حمایت پررنگ اصلاحطلبان و شخص رئیس دولت اصلاحات تشکیل شده، این یعنی حد و توان و تدبیر مدعیان اصلاحات برای اداره تهران همینقدر است و دیگر بهانهتراشی نکنید!