گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، فیلم اول؟ بله فیلم اول. این فیلم اول کارگردان است که در نزدیک ۴۰ سالگی در چرخشی ناگهانی از شغلی دیگر آن را کارگردانی کرده است. هرچند که در کارنامهی خود تهیهی یک فیلم دیگر را هم بر عهده داشته است. فیلمی یکدست و بر پایهی پژوهشی دقیق که از الان میتوان مطمئن بود که صفی طولانی در مقابل سالنهای نمایش آن در جشنوارهی سینما حقیقت تشکیل خواهد شد. شاید تماشاگران به خاطر موضوع آن صف تشکیل دهند، اما آن چیزی که آنها را در سالن نگاه خواهد داشت ریتم و روش فیلم برای نمایش تاریخ پرفراز و نشیب یکی از مهمترین پایگاههای اجتماعی ایران است. آبی به رنگ آسمان، ناگفته پیداست که راجع به چیست. کارگردان بسیار صادقانه اعتراف میکند که مخاطبین فیلمش نه تمام علاقهمندان فوتبال که فقط طرفداران استقلال هستند. این موضوع بسیار جالبی است. موضوعی که از بازی فینال آسیا شروع شد که البته ربطی به این فیلم ندارد. اینکه چرا باید به شکلی دستوری موضع تماشاگر از طرفدار یک باشگاه به طرفدار ملی تغییر کند. چرا باید حرفهای جواد خیابانی را که میگوید این دیگر مسالهی رنگها نیست و مساله ملی است گوش کرد؟ مگر تیم ملی بازی دارد؟ آبی به رنگ آسمان است؟ از این جهت بسیار صادقانه و صریح است.
فرم فیلم سبکی کاملا کلاسیک دارد. برگرفته از مستندهای تاریخنگارانهی بیبیسی و نشنال جئوگرافیک و چنل هیستوری. در واقع اگر کارگردان میخواست تاریخ یک باشگاه را در ۲ ساعت تعریف کند چه سبک دیگری میتوانست داشته باشد؟ هیچ سبکی. هرچند که در فرم فیلم و انتخاب گویندگان متن میتوان به او خرده گرفت که کمی سلبریتی گونه رفتار کرده، اما احتمالا برای آن هم دلیل دارد. فیلم چندین نقطهی عطف و چندین نقطهی طلایی دارد. تاسیس باشگاه، بازی ۶ بر صفر سال ۵۲، قهرمانیهای استقلال و تاج در آسیا، شرایط باشگاه بعد از انقلاب و...
فیلم هر جا که لازم بوده از مصاحبه، هر جا لازم بوده از آرشیو تصویری و هرجا لازم بوده از تکه روزنامهها و عکسها استفاده کرده. فقط ۲ نفر میتوانند این فیلم را بسازند. یکی مستندساز حرفهای که مستند سفارشی میسازد و به کار خود خیلی خیلی متعهد است و دیگری هم کسی که عاشق باشگاه تاج و تاریخ آن است. حتی اگر عاشق فوتبال باشید نمیتوانید اینهمه عشق بیمنطق را بهچیزی که یک باشگاه فوتبال مینامند درک کنید. چیزی شبیه عشقی که در باشگاههای انگلیسی همیشه وصفش را شنیدهایم. فیلم هیچ ادعایی ندارد. در واقع فیلمساز هیچ ادعایی ندارد، جز پژوهش غنی که نکاتی را که تابه حال نمیدانستیم به ما میگوید. نکاتی فراتر از باشگاه و راجع به فوتبال ایران. فیلم نکتهی ناگفته هم زیاد دارد و آن طور که شنیده ایم یک نسخهی ۲۰۰ دقیقهای هم از آن در راه است. البته نه برای اکران که برای بازار نمایش خانگی. اما تحت هر شرایطی با تبلیغات درست این فیلم در صورت اکران در سینماها هم مخاطبین گستردهای خواهد داشت.
ترجیحمی دهم فقط آبی را دوست بدارم.
محمود صادقلو