به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، عبدالله گنجی در جوان نوشت:
انتخابات بهانه است / اصل نظام نشانه است، نماد عریانترین شعاری بود که از سال ۱۳۸۸ توسط دشمن مدلسازی شد. بر اساس این مدل میتوان هر پدیده و اتفاق بیربط و با ربطی را به مثابه بستر و زمینهای قلمداد کرد که از آن علیه اصل نظام استفاده شود.
برای مردم و نظام این بسترخواهی و بسترسازی به مثابه جفایی دو سر است. از یک سو ظلم در حق مردمی که میخواهند مشکل خود را بیان کنند و از سوی دیگر ظلم به نظام است که میخواهد تظلمخواهی مردم را به رسمیت بشناسد و به آن گوش دهد و حتی آن را به مثابه آزادی تجمع، تحصن و بیان پرچمداری کند؛ بنابراین کمتر تجمع واقعی و مطالبه حقی در کشور بهوقوع میپیوندد که به انحراف کشیده نشود، زیرا در راهبرد «فروپاشی از درون» یا تقابل مردم – حاکمیت از هر بهانه و بستری باید استفاده کرد و گودرز و شقایق را با بدترین مشابهت ممکن نیز به هم پیوند زد.
مطالبات بهحق مردم دچار چرخه معیوب و کلیشهای شده است. ابتدا تعدادی با مطالبه مشخص (مثلاً بیکاری یا مال باختگی و…) تجمع میکنند. منافقین یا سلطنتطلبان یکی، دو نفر را به جمعیت نفوذ میدهند، شعار عوض میشود. نیروهای امنیتی – انتظامی ورود میکنند و در پی آن از رسانههای فارسی زبان غرب میشنوید که: تجمع کارگران… که دنبال مطالبه حقوق خود بودند، سرکوب شد و احیاناً همان عنصر مخرب اگر دستگیر شود، به عنوان کارگر یا فعال مدنی تا مرز شکنجه و قتل و اعدام برده میشود.
تعدادی از دانشجویان واحد علوم و تحقیقات مظلومانه در تصادف جان دادند. دانشگاه حتماً باید پاسخگو باشد. دستگاه قضا حتماً باید دنبال نماید. مدیران دانشگاه حتماً باید عذرخواهی کنند و حقوق خانوادهها باید محترم و مهم شمرده شود، اما فیکنیوز فراخوان میزند و ناگهان از شبهرسانه ملکه میشنوید: «تعدادی دانشجو در خیابان انقلاب در اعتراض به کشته شدن دانشجویان تجمع کردند و شعارهایی علیه اصل حکومت و نظام سر دادند»، حال خانواده مقتولین چکار باید بکنند؟ آیا برخورد با این چند نفر با عنوان «حمله به دانشجویان معترض علیه مدیریت دانشگاه آزاد» بازتاب نمییابد؟ لذا بلافاصله از: خون دانشجویان دانشگاه آزاد بهانه است / اصل نظام نشانه است رونمایی میشود.
محسن رضایی در یک توئیت ادبیات مناسبی را استخدام نمیکند. بلافاصله رسانههای فارسی زبان سعودی و انگلیسی – امریکایی صدها ساعت برنامه علیه دفاع مقدس تولید میکنند و خونخواه شهیدان میشوند.
برادر قالیباف و رحیم پور و… در کربلای ۴ شهید میشوند، اما دنیای غرب و ضدانقلاب، خونخواه شهیدان و ارزشگذار جان آنان میشوند. با دقت در هدفگذاری میتوان فهمید که رضایی بهانه است / قداست دفاع مقدس و فرهنگ شهادت نشانه است.
سست کردن حامیان اصلی نظام که همه چیز خود را در این ۴۰ سال نثار کردهاند، انگیزه راهبرد تولید بحران از بهانه است. در عرصه میدانی این رویه باعث شده است تا مردمی که مشکل اقتصادی و … دارند نیز فضا را برای تظلمخواهی مناسب نبینند و احساس کنند آلت دست ضد انقلاب قرار میگیرند و نه تنها مشکل خود را نمیتوانند به گوش برسانند که ممکن است بر مشکلاتشان بیفزایند.
بدون تردید اپوزیسیون جمهوری اسلامی حریت انسانی خود را نیز از دست داده است و از طبع و طبیعت آدمی نیز خارج شده است. دشمنی در فرهنگ ما دارای مرام و رسومی است. به همین دلیل مقام معظم رهبری از مرحوم فروهر به عنوان «دشمن نجیب» نام بردند و یا مرحوم بازرگان را معلم اخلاق مینامیدند یا مرحوم سحابی پدر را الگوی آمیختگی اخلاق و سیاست معرفی میکردند.
این هر سه نظام جمهوری اسلامی را قبول نداشتند، اما در دشمنی به قواعدی از اخلاق و انسانیت معتقد بودند، اما امروز این از دست رفته است. منافقین که خود را مجاهد ملت (مجاهد خلق) معرفی میکردند حاضر شدند با صدام پالوده بخورند. ضد امپریالیستی بودند و چپ میزدند، اما حاضر شدند مستمع جان بولتون و وکیل ترامپ شوند. ربع پهلوی حاضر شد به الپهلوی تبدیل شود و سعودیها تریبونساز وی گردند.
این پدیده که هر بهانهای برای مواجهه با نظام نشانه میشود باید با همه شگردها و دستاویزهای آن برای مردم تبیین شود. از مهمترین وظایف دولت در این زمینه برآورد و پیشبینی به منظور حل مسئله و پیشگیری است.
متأسفانه دولت در حال شرطی کردن مردمی است که دچار مشکل میشوند. حل مسئله را به زمانی ارجاع میدهد که مردم به میدان بیایند و دشمنان در صفوف آنان به رقص درآیند.
اگر قرار بود دولت ۳۰ هزار میلیارد تومان پول به مال باختگان بدهد چرا قبل از حضور میدانی آنان اقدام نکرد؟ چرا زمانی که منافقین کانال «مال باختگان» ساختند و ۲۸ هزار عضو گرفتند، مسئله را حل کرد؟ آیا دولت از مشکلات و واردات لاستیک و حجم نیاز ماهانه و عرضه و تقاضای آن بیخبر است؟ چرا وقتی اعتصاب کشور را قفل میکند مسئله حل میشود؟ بسترسازی روی دیگر وجود زخمی است که مقام معظم رهبری از آن به عنوان محل نشستن زنبور (دشمن) نام بردند.
درمان زخمها قبل از نشستن زنبور لازم است. زخمهای موجود سرطان (بحران) نیست و راهحل دارد. مهمترین حجت هم این است که حل مسئله بعد از پرداخت هزینه توسط دولت یا حاکمیت انجام میشود. راهبرد دولت باید پرداخت هزینه قبل از رشد زخم باشد.
این زخم بعضاً زخم زبان است که از بیان نسنجیده تولید میشود. کنترل سخنان نسنجیده نیاز به منابع مالی و برنامه سالانه ندارد، فقط لازم است مسئولان کشور خودباختگی خود را در بیان متجلی نکنند. زنبور دشمن فقط بر زخم مردم نمینشیند که بعضاً بر نوک زبان مسئولان هم مینشیند و از زبان آنان بهانههای منجر به نشانه تولید میکند.