نمانیده مردم خمینی شهر در مجلس گفت: تا زمانی که سند بنیادین داشتیم چه نیازی به ۲۰۳۰ بود؟ متاسفانه این غفلت انجام شد و بعدهم آمدند تا گزینشی این سند را اجرا کنند.
محمدجواد ابطحی نماینده مردم خمینی شهر در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو، در اصفهان، با اشاره به وضعیت کلی دانشگاه فرهنگیان در شرایط کنونی، اظهار داشت: دانشگاه فرهنگیان ادامه مراکز تربیت معلم است البته بنده معتقدم اگر که معلم فرهیخته، باسواد، بامذهب، با تقوا و متعهد به نظام و آرمانهای شهدا تربیت دهیم و به جامعه سوق دهیم، چنین معلمی میتواند در یک مدرسه، چندنفر دیگر را شبیه خود پرورش دهد و تاثیرگذار باشد.
وی ادامه داد: با این روشی که امروزه وجود دارد و همین امسال که ما ۱۳۷ هزار نفر کمبود نیرو داشتیم، مشخص است که دانشگاه فرهنگیان نمیتواند این حجم از کمبود را تضمین و تامین کند. پس هدف اصلی این دانشگاه باید این باشد که معلمان شاخص و در تراز جمهوری اسلامی تربیت کند.
این نماینده مجلس ادامه داد: در گذشته دورههای تربیت معلم شبانه روزی بود، مثلا جمعهها اردوهایی و برنامههای پرسش و پاسخی وجود داشت که بسیار جالب بود و متاسفانه طوری شد که باتوجه به اینکه به نظام آموزش و پرورش رسیدگی کافی نشد، خیلی از این دوستان که فارغ التحصیل دورههای تربیت معلم بودند، بعدها جذب مشاغل و رشتههای دیگر شدند و از شغل معلمی خارج شدند.
به آموزش و پروش به عنوان دستگاه مولد نگاه نمیشود
وی در پاسخ به این سوال که یعنی سیستم نتوانست این افراد را نگه دارد، افزود: خیر، نگه نمیداشت. یکی از مشکلات ما این است که به آموزش و پروش به عنوان دستگاه مولد نگاه نمیشود. بلکه معتقدند این دستگاه دستگاهی هزینه بر است. به همین جهت مخارج آموزش و پرورش را تامین نمیکنند. مثلا به وزارت خانههای دیگر بهتر رسیدگی شده و بودجه بیشتری به آنها اختصاص داده میشود، ولی معتقدند آموزش و پرورش هزینه بر است و هیچگونه خروجی ندارد. درصورتی که این تفکر تفکری نادرست است. چراکه خروجی آموزش و پرورش خودش را در بلندمدت در دستگاههای دیگر نشان میدهد.
ابطحی تاکید کرد: ما استاندار خوب، نماینده خوب، وزیر، قاضی و پزشک خوب میخواهیم. اگر معلم، معلم خوبی باشد این نیازها تامین میشود و الا باید همان هزینههایی که در آموزش و پرورش انجام نشد در دستگاههای دیگر خرج شود. متاسفانه این مسئله کوچک شمردن آموزش و پرورش آفت بزرگی است که مسئولین ما، چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن دچار آن بوده اند و معتقدند که اینها زیاد هستند.
مجلس هم به همان تفکر نادرست دچار شده است
وی اظهار کرد: بنده در مجلس هم گفتم که اینها زیاد هستند، ولی زیادی نیستند. ما همین الان کمبود داریم. بله، میتوان صد و پنجاه نفر را در یک کلاس جمع کرد و گفت: به اینها آموزش بدهید بروند. این آموزش و پرورش نخواهد بود. مثل این میماند که یک کالبد را بگذارند و دویست نفر آن را تشریح کنند. درست نیست؛ بنابراین نوع تفکر مسئولین را باید تغییر داد و بنده بسیار بسیار متاسفم که مجلس هم به همان تفکر نادرست دچار شده است. مجلس هم به همین دیدگاه دچار شد؛ و تاسفم بیشتر میشود از اینکه همان کسی که خودش زمانی معلم بوده و امروز نماینده شده نیز بسیار فاصله گرفته است.
این نماینده مجلس با بیان اینکه ما سال ۹۵ یک الحاقیهای دادیم که به "تبصره ۱۰" مشهور شد. مبنی بر اینکه آموزشیاران بتوانند جذب شوند و آنهایی که امکان جذبشان وجود ندارد حداقل به عنوان حق التدرسی فعالیت کنند، اما قانون اصلی در زمان وزارت آقای حاجی بابایی تصویب شد که طی آن ۴۰ هزار نفر به مجموعه اضافه شد. این افراد عموما شامل مربیان پیش دبستانی، بهداشت و ... بودند و با توجه به اینکه تجربه و سابقهای داشتند، اما سنشان از سن استخدام گذشته بود، اما از طرف دیگر نیاز آموزش و پرورش وجود داشت و این بود که این قانون تصویب شد. در این دوره مجلس، تلاش شد تا با توجه به کمبود ها، افراد جامانده از آن قانون جذب شوند.
شاهد افزایش روند خصوصی سازی مدارس هستیم
وی در پاسخ به این سوال که این یعنی جذب این افراد ملغی است، بیان کرد: تا الان بله. البته ما چندین بار در کمیسون بودجه سنواتی تکلیف کردیم که مبلغی را برای جذب احتمالی این افراد در سال ۹۸ پیش بینی شود. یعنی این به این معنا نیست که کاملا ملغی باشد. اما به دلایل مختلفی که به استحضارتان رسیده، ما وزیر آموزش و پرورش را استیضاح کردیم که یکی از دلایل نیز همین بوده است.
ابطحی با اشاره به این سوال که در سالهای اخیر، شاهد افزایش روند خصوصی سازی مدارس هستیم. نظر شما در این باره چیست، گفت: ببینید، این دیگر چوب حراج زدن به آموزش و پرورش است. با توجه به تجربیاتی که دارم، نظر بنده این است که این کار حراج آموزش و پرورش است. ممکن است که خصوصی سازی در جایی صورت میگیرد و نتیجه بخش است، اما در خدمات عمومی یا به اصطلاح حقوقی: "پلیس عمومی"، بحث حاکمیتی است. یعنی خود حاکمیت باید این دستگاه هارا اداره کند و هزینههای آن را پرداخت کند. نه اینکه بخش خصوصی این کار را انجام دهد. ما تا کنون ضربات بسیاری از مدارس غیرانتفاعی خورده ایم. عده زیادی مدارس غیرانتفاعی تشکیل داده اند و باتوجه به گستردگی آنها و عدم نظارت کافی بر ایشان، نسلی تربیت شدند که نه مهارت دارند، نه تقید زیادی به مسائل دینی دارند، البته نمیگویم همه آنها اینگونه هستند، ولی کیفیت کلی کار پایین آمده است. پول در آموزش و پرورش شاخص شده و عدالت آموزشی به یک شعار مبدل شده. یعنی در آموزش نیز تبعیض داریم. کسی که پول دارد میتواند در مدارس مجلل درس بخواند، ولی کسی که پول ندارد حتی با وجود استعداد مناسب این توانایی را ندارد.
زمان جنگ به دید بازسازی به آموزش و پرورش نگاه نشد
وی با تاکید بر این مسئله که البته بنده پیشنهاداتی دادم که اصلاح شد و پیشنهاد بنده این بود که مدارس غیرانتفاعی منحل شده و فقط مدارس دولتی باقی بماند و همچنین با توجه به کمبود نیرو و کمبود بودجه، پیشنهاد شد که مدارس دولتی هم به بخشهای خصوصی که توانایی مالی کافی دارند واگذار شود و معلمان را خودش به کار بگیرد، ادامه داد: یعنی مدارس هزینه ها، بیمه و.. معلمان را پرداخت کند و آموزش و پرورش معلمان را استخدام نکرده و فقط حمایت میکند. مسئلهای که پیش میآمد این بود که برخی مسئولین میآیند و چند مدرسه مشخص تحت عنوان مدارس حامی انتخاب میکنند، افرادی از میان خودشان را برای تدریس تعیین میکنند، هزینه اختصاص داده شده را پرداخت نکرده و چندماه در بانک گذاشته و سود آن را دریافت میکنند.
وی ادامه داد: برای همین هم خیلی از افراد خدمات آموزشی از ما ناراحت اند که شما مخالف ما هستید. اما اینطور نیست و به آنها میگوییم که شما برده شده اید! برده داری نوین! استثمار جدید! این درست نیست، ما برپایه عدل قیام کردیم. اگر شما به هردلیل ناچارید تن به این موضوع بدهید، من این را نمیپسندم. دولت میتواند بخشهای دیگر را رها کند، اما بهداشت و آموزش و پرورش را باید خودش اداره کند. اتفاقا این کار صورت گرفت و بیمارستانها به بخش خصوصی واگذار شد و نتیجه آن را دیدیم. ما امروز که بعد از ۴۰ سال لایههای نفوذ را دیدیم و فهمیدیم که برخی کارها با برنامه صورت گرفته است. در سایه بیگانه، تطمیع و ... افرادی آمدند و برخی را ترساندند که آنها هم آمدند طرحهایی دادند و مارا در چنبره بدبختی گذاردند. در آموزش و پرورش این امر صورت گرفت. مثلا در زمان جنگ به دید بازسازی به آموزش و پرورش نگاه نشد و در دوره اصلاحات، تلاشهایی شد تا دروسی مثل دین و زندگی، تاریخ و... از سیستم حذف شوند. درظاهر زیبا بود. اما درنهایت، خروجی فردی خواهد بود که بسیار میداند، فیزیک و شیمی و ریاضی میداند، اما انسان نیست. این خیلی خطرناک است.
تا زمانی که سند بنیادین داشتیم چه نیازی به ۲۰۳۰ بود؟
نماینده مردم خمینی شهر در مجلس در پاسخ به این سوال که مسئله دیگر صحبت ما درخصوص سند تحول بنیادین است که رهبری هم بسیار به آن تاکید داشتند. اما چرا چندان جدی گرفته نشده است، گفت: بله جدی گرفته نشد و دلیل آن مثلا این بود که وزرا چندین سال سند ۲۰۳۰ را تدوین کرده بودند و تعهد داده بودند و تلاشهای زیادی صورت داده بودند تا این سند را اسلامیزه کنند! یعنی به اصطلاح آن را اسلامی کنند. اما ما تا زمانی که سند بنیادین داشتیم چه نیازی به ۲۰۳۰ بود؟ متاسفانه این غفلت انجام شد و بعدهم آمدند تا گزینشی این سند را اجرا کنند. مثلا این بخش راجع به فنی حرفه ایها اجرا شود تا دانش آموز به جای اینکه به رشتههای تجربی یا ریاضی برود، به سمت رشتههای فنی سوق داده شود. خب سند تحول باید اجرا میشد تا به این مرحله برسیم و آن موقع دانش آموز خودش به سمت رشتههای دیگر میرفت. نه اینکه یک بند از آن را اجرا کنیم یا اختیار را به اجبار تبدیل کنیم. در سند تحول، قرار بر تشویق است نه اجبار، البته ما بعد از صحبتهای حضرت آقا در دانشگاه فرهنگیان در سال جاری، تاکید زیادی کردیم که سند تحول اجرا شود. کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نیز در صدد همین موضوع است و از دولت نیز خواستیم تا گزارشهایی درباره نحوه اجرای این سند به ما ارائه دهد. در بخشهای مختلف، ۷ زیرمجموعه برای این طرح نوشته شده است و من وقتی که طرح را در کمیسیون دیدم، به نظرم طرح خوبی شده است؛ و امیدواریم که با پیگیریهایی که صورت میگیرد، طرح به خوبی انجام شود.
این نظام ارزشیابی، بنیانهای علمی دانش آموزان را سست کرده
وی در خصوص طرح رتبه بندی معلمان افزود: این طرح نیز با پیگیریهایی که کمیسیون آموزش و تحقیقات داشت و صحبتهایی که شد، این طرح توسط وزیر به کمیسیون اجتماعی دولت داده شد. آخرین خبرها حاکی از این بود که کمیسیون اجتماعی این طرح را تصویب کرده و پس از آن باید در صحن دولت تصویب شده و سپس به مجلس ارسال شود. ما خیلی تلاش کردیم تا این طرح قبل از برنامه تدوین بودجه ۹۸ به مجلس ارسال شود که متاسفانه محقق نشد و بودجه ۹۸ تنظیم شده است. ولی حتی این لایحه هنوز در صحن دولت مطرح نشده که به مجلس بیاید. اما بنده معتقدم که فشارها نتیجه داده و این لایحه هم بزودی در دولت تصویب میشود. به همین جهت پیش بینی صورت گرفته در خصوص اجرای این طرح که آموزش و پرورش ردیفی را اختصاص دهد، که آنطور که گفته شده ۴ هزار میلیارد تومان مقرر شده درحالی که ما معتقدیم که اگر بخواهیم رتبه بندی آنطور که باید اجرا شود، حداقل ۱۱ هزار میلیارد تومان سرمایه نیاز است.
ابطحی با تاکید بر این جمله که متاسفانه جامعه ما و معلمان ما از فرق مینالند، نه از فقر، تصریح کرد: ما گفتیم که اگر اضافه کردن حقوق ریالی باعث تورم میشود، و دستگاههای دیگر هم مدعی اضافه حقوق شوند، میتوانند با تسهیلات و تخفیفاتی مثل ارائه بن یا کارت خرید، تخفیف در خدمات عمومی مثل بلیط هواپیما یا ... این امر را جبران کنند و منزلت معلم نیز حفظ میگردد. چراکه اگر قرار است به ازای یک مقدار افزایش حقوق، قیمتها هم به همان مقدار افزایش یابد، هیچ تاثیری نخواهد داشت. مثل آن است که عددی را در صورت و مخرج یک کسر ضرب کنیم که نهایتا مقدار آن کسر ثابت است، درهرصورت اینها مسائلی است که بسیار حاد است. اگر حقوق معلم را با سایر نهادها مقایسه کنیم شاهد تفاوت بسیاری هستیم. مثلا نهادهای دیگر تسهیلاتی مثل حق ایاب و ذهاب را نیز تامین میکنند.
وی همچنین در مورد موضوع کیفی شدن نمرات اضافه کرد:ای کاش ارزشیابی توصیفی به صورت آزمایشی اجرا میشد و سپس در همه اجرا منتشر میشد. این نظام ارزشیابی، متاسفانه بنیانهای علمی دانش آموزان را سست کرده، و ارزشیابی معلم و درس را نیز زیر سوال برده است. مثلا ممکن است قضاوتهای نادرست صورت بگیرد و برخی مسائل دیگر... و دلایل زیادی برای لغو این طرح دارم.