به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، دستور کار ترامپ برای احیای روابط عادی با روسیه و خاتمه دادن به جنگ های بی دلیل واشنگتن در نتیجه «جار و جنجال رسانه ای راشاگیت» که مجموعه نظامی/ امنیتی و حزب دمکرات فاسد در تلاش برای بر کنار کردن ترامپ از ریاست جمهوری به راه انداخت بی ثمر ماند. او و همسرش از «استیل دوسیه» جعلی که پول آن را کارزار کلینتون پرداخت کرده و رهبری فاسد اف بی آی به منظور به دست آوردن تضمین های جاسوسی غیرقانونی از ترامپ و همکارانش آن را مورد استفاده قرار داده بود، خجالت زده شدند. ترامپ که به سر و سر داشتن با رسانه درمسکو و داشتن روابط نامشروع با یک ستاره فیلم های پورنو متهم شده بود، در کنار همسرش روزهای سختی و ناراحت کننده ای را تجربه کردند. و اکنون که علیرغم استفاده از هر حقه کثیفی به دلیل ناتوانی مولر در یافتن هر گونه تخلف قابل تعقیبی در ارتباط با راشاگیت (دروغ هایی که رسانه های خودفروش از سال 2016 گفته اند فاش شده) اشک دروغگویان در آستانه روان شدن قرار دارد، هیچ خبری از پوزش خواهی از ترامپ نیست. اگر با این اتهام دیوانه وار مواجه شدید که خود مولر نیز بخشی از تبانی روس ها بوده و با هدف لاپوشانی آن منصوب شده، تعجب نکنید.
ترامپ که در نتیجه اتهامات «راشا گیت» تضعیف شده بود، مجبور شد از دستورکار خود برای خاتمه دادن به جنگ ها عقب نشینی کند. او سیاست را به دست جنگ افروزان نومحافظه کاری چون جان بولتون و پمپئو واگذار کرد و به دورنمای جنگ با ایران و ونزوئلا عینیت بیشتری بخشید. ترامپی که بر مسند ریاست جمهوری نشسته، شباهت اندکی به ترامپی دارد که برای ریاست جمهور شدن مبارزه می کرد.
ترامپ زیر چنین فشار سهمگینی سابقه دیپلماتیک آمریکا و قوانین بین المللی را در ارتباط با بیت المقدس و بلندی های جولان سوری در تلاش خود برای محافظت از لابی قدرتمند اسرائیل زیرپا گذاشت. او بیت المقدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت و سفارت آمریکا را به این شهر انتقال داد و در 22 مارس گفت دیگر زمان پذیرش این واقعیت فرارسیده که بلندی های جولان سوری تحت اشغال اسرائیل به عنوان قلمرو اسرائیل مورد شناسایی قرارگیرد. این خوش خدمتی افراطی به صهیونیسم اسرائیلی برای ایالات متحده یک ننگ است.
روشن نیست که ترامپ از این خفت خود چه نفعی برده است. اگر بتوان نتایج نظرسنجی ها را باور کرد، این خوش خدمتی ترامپ نتوانسته است هیچ منفعتی را در بین یهودیان آمریکایی برایش به همراه بیاورد و همچنان 70 درصد آنها ترامپ را تایید نمی کنند. علاوه بر این لابی اسرائیل نیز در استفاده از نفوذ خود برای ساکت کردن اتهامات جعلی «راشاگیت» از طرف رسانه های خود فروش علیه ترامپ ناکام ماند. شاید این لابی می خواست به منظور گرفتن امتیازهای بیشتر از او، ترامپ را در موضعی ضعیف نگه دارد.
با این حال با قطع کمک های آمریکا به فلسطینی ها و با تبدیل شدن ترامپ به تنها رئیس دولتی که به طورکامل بیت المقدس را به عنوان پایتخت اسرائیل و انضمام خاک سوریه به اسرائیل را به رسمیت شناخته، او بین آمریکا و صهیونیسم اسرائیلی رابطه ای را برقرار کرده که آمریکا با هیچ کشور دیگر ندارد و اسرائیل نیز با هیچ کشور دیگری ندارد. در تک تک مسائلی که به منافع اسرائیل مرتبط می شود، ترامپ سیاست خارجی آمریکا را به دست اسرائیل سپرده است.
دیپلمات ها و تحلیلگران مختلف می گویند که ترامپ بلندی های جولان را به این منظور به اسرائیل هدیه کرده که به نتانیاهو که به دلیل فساد با اعلام جرم مواجه است کمک کند. به نظر من توضیحی که می توان برای دلیل این کار داد این است که نومحافظه کارانی که سیاست خارجی آمریکا را در دست دارند صهیونیست هستند و تنها متحدی که برای ترامپ باقی مانده، به جز بقایای طبقه مزدبگیر آمریکا که اکنون به عنوان «برتری خواهان سفیدپوست» نفی می شوند، لابی اسرائیل است.
خصومت رژیم ترامپ با روسیه، چین، کره شمالی، ایران، سوریه و ونزوئلا هیچ سودی برای آمریکا (جز برای سهامداران مجموعه نظامی/امنیتی) ندارد، اما خصومت نسبت به ایران، سوریه و محافظ آنها – روسیه- به نفع اسرائیل هست. شبه نظامیان حزب الله که مورد حمایت سوریه و ایران قرار دارند، تمایل اسرائیل در اشغال جنوب لبنان را ناکام گذاشته است. اگر واشنگتن بتواند سوریه و ایران را به بی ثباتی بکشاند، مانند کاری که در عراق و لیبی انجام داد، حمایت های حزب الله قطع خواهد شد. بعلاوه اتهامات واشنگتن علیه روسیه و پایگاه های موشکی در مرز روسیه، می تواند توجه و منابع روسیه را از خاورمیانه منحرف کند و سوریه و ایران را در وضعیتی بگذارد که کمتر دربرابر فشارهای آمریکا/اسرائیل مقاومت کنند.
ترامپ در کارزارهای انتخاباتی خود در مورد صلح سخن می گفت تا بتوان توجه و منابع آمریکا را برای حل مشکلات خود آمریکا متمرکز کرد، اما اکنون آمریکا بیشتر از همیشه در امور کشورهای خارجی به خصوص اسرائیل که یک دولت صهیونیستی است، درگیر شده است. این واقعیت منطقا ما را به این نتیجه گیری می رساند که ترامپ اولین رئیس جمهور صهیونیست آمریکا است، تحولی که خبر از آینده ای شوم برای جهان می دهد.
نویسنده: پل کریگ رابرتز (Paul Craig Roberts) معاون سابق سیاست های اقتصادی در وزارت خزانه داری آمریکا و از سردبیران پیشین وال استریت جورنال