به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه در روزهای گذشته در «نشست جامعه آسیا» در نیویورک گفته بود: «پیشنهاد تبادل زندانیان را بر روی میز گذاشتم. من آمادهام و از اختیار لازم نیز برخوردار هستم. شش ماه پیش نیز این پیشنهاد را دادیم اما پاسخی از سوی مقامات دولت دونالد ترامپ دریافت نکردهایم».
این اظهارنظر تأملبرانگیز وزیر امور خارجه که از موضع ضعف و انفعال بیان شد، استقبال و ذوق زدگی رسانههای زنجیرهای را در پی داشت.
ذوقزدگی مدعیان اصلاحات!
در همین رابطه روزنامه ایران- ارگان رسانهای دولت- در گزارشی با عنوان «دیپلماسی تبادل زندانی» نوشت:«به نظر میرسد که این موضوع بار دیگر با چراغ سبز ایران روی میز مذاکره قرار گرفته است. اگرچه پیداست نامه ارسالی واشنگتن با پیشنهاد مذاکره دوسویه پیرامون چنین موضوعی متناسب نیست اما تأکید ظریف بر آمادگی ایران برای گفتوگو میتواند مقدمات چنین رویدادی را آن هم در بحبوحه تشدید تنش میان تهران و واشنگتن فراهم کند. شاید دیپلماسی تبادل زندانیان کانال جدیدی برای کاستن از روند تشدید تنشها بین تهران و کاخ سفید شود».
روزنامه زنجیرهای شرق نیز که تیتر تاریخی «امضای کری تضمین است» را در کارنامه خود ثبت کرده، در تیتر اصلی صفحه اول خود نوشت: «ظریف خطاب به دولت آمریکا: زندانیهایمان را مبادله کنیم، اختیار این کار را دارم».
روزنامه زنجیرهای اعتماد نیز در گزارشی با عنوان «وزیر خارجه ایران همتای آمریکایی را آچمز کرد؛ دو بر صفر به نفع ایران در خاک آمریکا» از اظهارنظر ظریف مبنی بر تبادل زندانیان استقبال کرد.
همچنین روزنامه زنجیرهای همدلی در گزارشی با عنوان «مذاکره در سایه مبادله» نوشت: ظریف... عنوان کرده که در این خصوص اختیار تام دارد که جای خوشوقتی است که رئیس دستگاه دیپلماسی بالاخره اعلام کرد در حوزهای اختیار تام دارد. با این همه و با توجه به گفته اخیر بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت که گفته بود: "تحریمهای آمریکا بلوف سیاسی نیست”؛ شاید دیپلماسی مبادله مانند "دیپلماسی فوتبال” که در اواخر دهه 70 خورشیدی عقیم ماند، راهی برای کم شدن فشار تحریمها بر ایران و فروپاشی اقتصادی کشور باشد... حل مناقشات و جنگ تمامعیار اقتصادی بین ایران و آمریکا تنها از راه دیپلماسی میسر است و ابتکار آن نیز باید در دست دستگاه سیاست خارجی کشور به رهبری ظریف باشد، بهخصوص اکنون که بهطور شفاف اعلام کرده در این خصوص تصمیمگیرنده نهایی خود اوست»
روزنامه زنجیرهای سازندگی نیز در گزارشی با عنوان «جنگ ظریف در زمین حریف» نوشت:«ناظران بر این باورند که محمدجواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان که بسیاری از تحلیلگران بینالمللی چون رابین رایت او را دیپلماتی واقعگرا توصیف میکنند، با ارائه چنین پیشنهادی آن هم در شرایطی که به واسطه سیاستهای خارج از عرف ایالات متحده، تنش میان تهران و واشنگتن به اوج رسیده، توپ را به میدان حریف(آمریکا) انداخته است»
هرچند که «عباس موسوی» سخنگوی وزارت امور خارجه تاکید کرده است که «ادعای برخی رسانههای خارجی مبنی بر درخواست ایران برای مذاکره با آمریکا بیاساس و نادرست است»، اما اظهارات ظریف درخصوص «مذاکره با موضوع تبادل زندانیان» و تاکید بر «داشتن اختیار»، توجه ناظران را به خود جلب کرده است.
ردپای اندیشکده آمریکایی!
در ظاهر امر، وزیر خارجه کشورمان دست به یک ابتکار زده و به زعم خود، پیشنهادی برای «خروج رابطه تهران و واشنگتن از بنبست» ارائه داده است. اما برای اهل فن و کسانی که دستی در رصد تحولات بینالملل دارند و منابع خبری و تحلیلی خارجی را به صورت منظم مرور میکنند، این پیشنهاد ظریف، طنین آشنایی داشت.
به گزارش مشرق، حقیقت آن است که اندیشکدهای موسوم به «گروه بینالمللی بحران»(International Crisis Group) که به صورت مرتب از زمان شروع مذاکرات هستهای ایران با 1+5 در سال ۹۲، درباره مذاکرات و توافقات ایران و ۶ کشور، گزارشهای تحلیلی و راهکاری ارائه میدهد، در تاریخ ۱۶ ژانویه ۲۰۱۸ – 26 دی 96- گزارشی با عنوان «ایستاده بر غبار: سومین سال اجرای برجام» منتشر کرد، که سرفصلهای پیشنهادی آن، به طرز عجیبی با مواضع و گفتارهای عمومی برخی مقامات دیپلماتیک، مسئولان دولتی و رسانههای حامی دولت مشابه است. مثلاً در صفحه ۲۵ این گزارش میخوانیم که یکی از مواردی که باید از کانال مخفی بین ایران و آمریکا انجام بگیرد تلاش برای» آزادی شهروندان آمریکایی بازداشتی در ایران است: «در ارتباط با دولت آمریکا، هرچند برخی مقامهای ارشد ممکن است در واقع خواهان این باشند که ببینند ایران برجام را نقض میکند، یا توجیه دیگری برای واکنشی سختتر به ایران بیابند، خود رئیسجمهور ظاهرا به صورت واقعی خواهان مذاکره است. همچنانکه در بالا گفته شد، دلایلی برای تردید درباره اینکه ایران در آینده نزدیک با مذاکره موافقت کند، وجود دارد. ولی بهترین گزینه برای ایالات متحده این است که پیشنهاد مذاکرات محرمانه و خصوصی به ایران بدهد که تمرکز آن بر رهایی شهروندان آمریکایی زندانی در ایران- ولی نه محدود به این مسئله- باشد. در شرایط کنونی، ایران احتمالا مذاکرات علنی را تسلیم شدن غیرقابل قبول در برابر زورگویی آمریکا تلقی خواهد کرد؛ همچنانکه در دولت اوباما اتفاق افتاد، دیپلماسی در سکوت(همراه با کاهش جنگ لفظی) بخت بیشتری برای موفقیت در ابتدای کار دارد»
جالب اینجاست که ظریف هم میگوید که «شش ماه» پیش این پیشنهاد را به آمریکاییها داده است که قطعاً به صورت محرمانه بوده است، چرا که در ۶ ماه گذشته هیچ خبری درباره پیشنهاد ظریف به آمریکا در این موضوع خاص (نه در رسانههای خارجی و نه ایرانی) منتشر نشد.
FATF، دفتر اتحادیه اروپا در تهران!
در بخش دیگری از این گزارش (صفحات ۲۳ و ۲۴) درباره لزوم تصویب کامل برنامه اقدام FATF با این هدف که کانال بیخاصیت و اصطلاحاً «سرکاری» اروپا موسوم به SPV منفعتی هم برای ایران داشته باشد، آمده است:«اگر ایران میخواهد منافع خود را از SPV و دیگر ساز و کارهای بانکی به حداکثر برساند، باید قوانین مهمی- از جمله دو لایحه الحاق ایران به کنوانسیون بینالمللی منبع تأمین مالی سازمانهای تروریستی و جنایات سازمانیافته فراملی- را تصویب و اجرا کند و به طور کامل ارزیابی بایسته، شفافیت، نظاممندی و دیگر نگرانیهای ذکر شده در طرح اجرایی FATF برای ایران را پاسخ گوید».
همچنین در صفحه ۲۴ گزارش مذکور تاکید شده است که علیرغم مخالفت «تندروها»! باید دفتر حافظ منافع اروپا در ایران گشوده شود:«به رغم مقاومت تندروها در تهران، اتحادیه اروپا باید همچنین پیگیر گشایش یک دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا در تهران باشد که بتواند به اتحادیه اروپا امکان بدهد که کارزار تبلیغاتی موثرتری را در ایران به راه اندازد»
لازم به ذکر است که پیش از این برخی مقامات ارشد دولت و همچنین برخی نمایندگان مجلس در کنار فعالین مدعی اصلاحطلبی بارها و بارها درخصوص گشایش دفتر اتحادیه اروپا در تهران و همچنین لزوم تصویب لوایح مرتبط با FATF تاکید کرده بودند.
در همین رابطه «محمود واعظی» رئیسدفتر رئیسجمهور چندی پیش تاکید کرده بود که «گشایش دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا میتواند برای همکاری اقتصادی ایران با این اتحادیه مفید باشد». همچنین «حشمتالله فلاحتپیشه» رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز چندی پیش به تاسیس دفتر اتحادیه اروپا در ایران تاکید کرده بود.
در گزارش اندیشکده «گروه بینالمللی بحران» همچنین به مذاکرات موشکی، منطقهای و حقوق بشری در مراحل بعدی نیز اشاره شده است.
از علی واعظ تا جرج سوروس!
گرچه روی این گزارش، نام نویسنده ذکر نشده است، اما با توجه به سوابق گزارشهای این اندیشکده در موضوع ایران و برجام و همچنین سوابق اعضای این اندیشکده، قطعاً نویسنده آن، جوانی به نام «علی واعظ» است.
پیش از این رسانهها با ارائه برخی مستندات به نقش پررنگ «علی واعظ» در تنظیم متن برجام پرداخته بودند و حتی ماجرا در حدی بود که ظاهراً متن تنظیم شده توسط واعظ و «گروه بینالمللی بحران» توسط تیم مذاکرهکننده ایران امضا شد!
آنچه که احتمال وابستگی واعظ به سیا را بالا میبرد، جدای از تحصیل او در دوره پست دکتری دانشگاه هاروارد، سابقه همکاری او با سیا در سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ است. او در این بازه زمانی، خبرنگار «رادیو آزاد اروپا / رادیو آزادی» در سوئیس بود. رادیو آزاد اروپا در زمان جنگ سرد آمریکا با شوروی توسط سیا راهاندازی شد و بودجه آن تا سال ۱۹۷۲ اختصاصاً و البته مخفیانه توسط سیا تأمین میشد.
گروه بینالمللی بحران(International Crisis Group)، یک سازمان ظاهراً غیردولتی و غیرانتفاعی است که در سال ۱۹۹۵ با هدف فعالیت در زمینه مطالعه مناقشات خشونتبار و تدوین راهحل برای آنها تشکیل شد. با این حال، افراد حاضر در هیئت امنای این سازمان که همه از سیاستمداران و سرمایهداران و چهرههای آکادمیک متنفذ هستند، نفوذ بسیار عمیق و محکم آن در ساختار حکومتی ایالات متحده و سایر کشورهای غربی، دسترسیهای گسترده آن به حلقههای تأثیرگذار سیاست و اقتصاد و منابع مالی تأمینکننده فعالیت آن، نشان میدهد که این سازمان که مقر اصلی آن در بروکسل بلژیک است، در همکاری تنگاتنگ با دولت ایالات متحده و متحدان غربی آن کار میکند.
چهره اصلی و تأمینکننده مالی اصلی این سازمان هم کسی نیست جز کسی که نام او با فتنه ۸۸ برای ایرانیها هم به نامی آشنا تبدیل شد:«جرج سوروس»
پیام ضعف!
حال سؤال اینجاست که چرا دستگاه دیپلماسی کشور با تشکیلات و ساختار عظیم خود و ردیف بودجه مفصل و صدها کارشناس و دیپلمات و دانشکده و اتاق فکر و... این چنین ابتکار عمل خود را در حوزه دیپلماسی (آن هم در شرایط اعلام جنگ عملی نظام سلطه علیه کشور) به یک اندیشکده خارجی واگذار کرده است؟!
ظریف در روزهای گذشته گفته بود که «از توافقات قبلی سودی حاصل نشد، چرا وارد توافق جدیدی شویم». با این حال و علیرغم عهدشکنیهای مستمر آمریکا- که آخرین نمونه آن برجام است- وزیر امور خارجه در اقدامی تأملبرانگیز، از موضع ضعف و انفعال، پیشنهاد مذاکره میدهد!
آقای ظریف! پیام ضعف، دشمن را گستاختر میکند. اکنون تجربه عبرتآموز برجام در مقابل دیدگان افکار عمومی است. دشمن در پی تعمیم مدل خسارت بار «اقدامات نقد ایران در مقابل وعدههای نسیه» به دیگر مولفههای قدرتساز کشورمان است.