آب هنوز در مناطقی از آققلا و روستاهای اطراف آن جولان میدهد و بخشهای مهم اقتصادی و اجتماعی زندگی مردم را تحت تأثیر قرار داده است،
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-اعظم ذوالفقاری منظری؛* زندگی بخشی از مردم گلستان بیش از ۴۵ روز است که روی آب است. همان روزهای ابتدایی وقوع سیل بود که اسماعیل نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور برخی از دلایل وقوع سیل را در گلستان پر شدن سدهای گلستان و وشمگیر، لایروبی نکردن مصب رودخانهها و محدود بودن خروجی آب به سمت دریا عنوان کرد.
مدیرکل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی گلستان نیز اواخر فروردین اعلام کرد که سیل به ۵۰۰ روستای این استان خسارت زده است و مشغول تشکیل پرونده برای ارائه تسهیلات به مالکان خسارت دیده هستند. اوایل اردبیهشت نیز برخی مسئولان صنعت بیمه نیز اعلام کردند که بخشی از خسارت سیل زدگان در گنبد پرداخت شده است. اینها ارقام مربوط به سیل اول است؛ یعنی همان ابتدای فروردین که سیل همراه با گل و لای فراروان شهرهای شمالی استان گلستان را دربرگرفت و زندگی مردم را مختل کرد.
پس از آن که سیل بند یلمه خندان آسیب دید، آق قلا دوباره زیرآب رفت و دوباره زندگی مردم مختل شد و آمارهای مسئولان را درهم ریخت. اما وقتی از جهادگرانی که در دل ماجرا بودند سوال میکنیم یا مردمی که زندگی خود را روی آب میبینند، میپرسیم، روایتها با آنچه مسئولان در خبرهای رسمی اعلام میکنند، تفاوت دارد. میثم نهنگی، عضو گروه جهادی دانشگاه تهران است که از روزهای آغازین سیل گلستان سفرهای متعددی به مناطق سیل زده داشته است. او میگوید: ما گروه متخصص روانشناس به منطقه بردیم، اما به ما گفتند که به حضورمان نیازی نیست و از ما کارهای فنی خواستند.
این دانشجوی دانشگاه تهران از کم و کاستیهای مردم در منطقه میگوید و بیان میکند: فعالیت ارگانهای دولتی در شهرستانی مانند آق قلا بسیار کم بود. در مدت حضورم در این شهرستان تنها دو دستگاه خودروی شهرداری آق قلا را دیدم؛ درست است که شاید تجهیزات کمی در آق قلا بوده، اما همان هم در سطح شهر مشاهده نمیشد.
نهنگی میگوید: همه آق قلا را آب نبرده؛ تنها چهار محله است که زیر آب رفته و اینکه آب از همین چهار محله در این یک ماه و نیم جمع نمیشود، نشانه مدیریت نامناسب بحران در منطقه است.
وی با بیان اینکه سیل دوم گل و لای کمتری نسبت به سیل اول با خود به شهرها آورد، ادامه میدهد: وقتی در فروردین برای جمع آوری آب از منازل مردم به آق قلا رفتیم، مسئولان به ما اطمینان دادند که حتی در صورت بارش باران و وقوع سیل دیگر، آب به شهر وارد نخواهد شد و ما با این اطمینان شروع به تخلیه آب از خانهها کردیم؛ اما بارشهای اول اردیبهشت گلستان باعث سرریز شدن آب سدهای وشمیگر و گلستان شد و از طرف دیگر آب شدن برف روی کوهها هم شروع شد و این عوامل باعث شد دوباره آب به آق قلا نفوذ کند.
باوجود تخلیه بیش از ۹۰ درصد آب از آق قلا، پس از شکستن سیل بند یلمه خندان، مناطقی از این شهر دوباره زیرآب رفت و دوباره مردم به کمپها رفتند تا زندگی شان از زیرآب بیرون بیاید.
اما روایتهایی که میثم نهنگی از روستاهای اطراف آق قلا بیان میکند، شرایط وخیم تری را نسبت به این شهر نشان میدهد؛ روستاهایی که هنوز در آب هستند و زندگی مردم روی آب است.
اثری از دولتی ها نیست
به گفته یکی از ساکنان روستای تازه آباد، یکی از روستاهای نزدیک آق قلا، خدمات و امکانات هلال احمر فقط به کسانی رسیده که در چادرها و کمپها اسکان داده شده بودند.
او که مسئول یکی از هیاتهای مذهبی تازه آباد است، میگوید: تا الان ندیده ام که گروههای هلال احمر به این کوچه بیایند، از طرف دولت هم دو نفر آمدند و برای دو خانواده بی سرپرست وسایلی آوردند.
این مرد ساکن روستای تازه آباد ادامه میدهد: اکثر خانوادهها دام یا وسایل خانه مانند یخچال و تلویزیون خود را از دست داده اند. هنوز از طرف دولت برای جبران این خسارتها کمکی ندیده ایم؛ برای وامی که هم که گفته میشود برای مردم سیل زده اختصاص پیدا کرده، فعلا در حال انجام کارهای اداری هستیم.
وی بیان میکند: گفته شده که تا سقف ۵۰ میلیون تومانبرای شهر و ۱۳ میلیون تومان برای روستاها اختصاص پیدا میکند و وام معیشتی بلاعوض هم پنج میلیون تومان است.
این مسئول هیات مذهبی در تازه آباد اشاره میکند: برای خدمات پزشکی اینجا از طرف ارتش و سپاه گروههایی آمدند، اما اینکه دولت بخواهد اینجا گروه یا درمانگاهی مستقر کند، چیزی نبوده است.
او درباره مشاغل از دست رفته هم میگوید: بیشتر ساکنان این روستا کارگران فصلی هستند و سر ساختمان کار میکنند. معمولا برای کار ساختمان در زمستان کار زیادی نیست، حالا فکر کنید که پس از زمستان سیل آمده و ساخت و سازها هم خوابیده است و به این ترتیب آن اهالی روستا که درآمدشان از همین کارگری به دست میآید، حالا چندماه است که بیکار هستند و درآمدی ندارند.
نیاز به رسیدگی سریع به وضعیت معیشتی مردم
نیاز مردم این روستا رسیدگی هرچه سریع تر به وضعیت زندگی آنان است؛ خانواده هایی روستایی که حتی در نبود سیل هم با سیلی از مشکلات مواجه بوده اند، حالا بار این بی تدبیری مسئولان در مدیریت منابع آبی، روی دوش آنان است. آنچه از اظهارات مردم تازه آباد به دست می آید، این است که رسیدگی به وضعیت اشتغال ساکنان این روستا و البته دیگر روستاهای سیل زده، باید در اولویت دولت قرار گیرد.
در سیل گلستان بیش از ۷۰۰۰ شغل از بین رفته است که از این تعداد ۳۰۰۰ شغل در بخشهای صنعتی و ۴۰۰۰ کارگر بیکار شده اند. یکی از مهمترین اثرات این وضعیت آشفته زندگی و بیکاری مردان در روستاها، به طور مستقیم بر وضعیت روانی خانوادهها و اثرگذار است و تنشهای خانوادگی را پررنگتر میکند.
این موضوع را زهرا صفوی، یکی از بانوان ساکن در تازه آباد به این موضوع اشاره میکند و میگوید: شوهرانمان عصبی هستند و این عصبانیت را سر ما خالی میکنند.
وی درباره وضعیت روستا میگوید: در سیل اول حدود ۲ متر آب بالا آمده بود و آن زمان به خانه برادارنم در روستای دیگری رفتم و بعد از سیل دوم هم به به ستاد اسکان رفتیم.
صفری ادامه میدهد: شوهرم کارگر مرغداری است و شبها همان جا میخوابید، اما حالا به روستا برمی گردد و با ما شبها را در چادر میخوابد.
این بانوی ساکن تازه آباد میگوید: در این مدت بستههای کمکهای مردمی را دریافت کرده ایم، اما اینکه مستقیما از طرف دولت کمکی به ما شده باشد، نبوده است.
مریم اسلامی، یکی دیگر از ساکنان این روستا میگوید: یخچال خراب شده و حتی آب سرد برای خوردن نداریم. پسر کوچکم از آب لوله کشی خورد و احساس دل درد داشت. اجاق گازی هم نداریم که برای سحر یا افطار غذا بپزیم و در این وضعیت درمانده ایم.
وعده های کمیته امداد هم عملی نشد
یکی دیگر از اهالی این روستا به اخباری که درباره کمکهای کمیته امداد به سیل زدگان شنیده اشاره میکند و میگوید: گفته شده که کمیته امداد تا مدتی خانوادههای سیل زده را تحت پوشش قرار میدهد و از این طریق بخشی از خسارت ما جبران میشود.
وی ادامه میدهد: بعضی از اهالی روستا کارهای اداری آن را هم انجام دادند، اما تنها برای همان خانوادههایی که تحت پوشش کمیته امداد بوده اند، مبالغی واریز شد.
البته در ارتباطی با روابط عمومی کمیته امداد امام خمینی (ره) در گلستان برقرار کردیم، متوجه شدیم که این نهاد حمایتی تنها به خانوادههای تحت پوشش خود خدماتی ارائه میدهد و وام آن هم به همین خانوادهها تعلق میگیرد.
پس از ۵۰ روز از وقوع سیل در گلستان، به نظر میرسد هنوز نهادهای حاکمیتی در این استان نتوانسته اند وضعیت سیل زدگان را مدیریت کنند. آب هنوز در خانههای مردم جولان میدهد و جای خالی ارگانهای دولتی به شدت احساس میشود. آنچه بر نگرانی مردم روستاهای سیل زده میافزاید، ناتوانی برای جبران خسارت و بی توجهی دولت به این خسارتها باشد.