اظهارات سید محمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ماههای اخیر در حمایت از FATF پر از ادعاهایی است که هیچ توجیه کارشناسی نمیتوان برای آن یافت.
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو - سید محمد صدر، عضو اصلاحطلب مجمع تشخیص مصلحت نظام در ماههای اخیر در ضمن مصاحبههایی در حمایت از لوایح مربوط به FATF ادعاهای عجیبی را مطرح کرده است که قضاوت درباره صحت و سقم این ادعاها نیازمند بررسی کارشناسی است. در ادامه به بخشی از این ادعاها خواهیم پرداخت.
پیوستن به کنوانسیونهای مربوط به FATF برای مقابله با تحریمهای آمریکا! آقای صدر در مصاحبهای که در ۵ اسفند ۹۷ با پایگاه اطلاع رسانی جماران داشته با تأکید بر این که تصویب لوایح مربوط به FATF در راستای مقابله با تحریمهای آمریکاست مدعی شده است: اگر ما به این کنوانسیونها (پالرمو و CFT) نپیوندیم، ترامپ را خوشحال کرده و کمک میکنیم تا تحریمهایی که علیه ایران وضع کرده، گستردهتر شود. در پاسخ به این سخنان کافی است توجه داشته باشیم که تأثیرگذاری تحریمهای آمریکا علیه ایران رابطه مستقیمی با شفافیت تراکنشهای مالی ایران دارد. دیوید کوهن (طراح اصلی تحریمهای مالی ایران) میگوید: «موفقیت تحریمها بستگی عمیق به شفافیت مالی دارد. شفافیت مالی، هسته اصلی مأموریت وزارت خزانهداری امریکاست.» به همین دلیل است که آمریکا تا این اندازه اصرار دارد ایران به کنوانسیونهای مربوط به FATF بپیوندد. مارشال بلینگزلی رئیس آمریکایی FATF در جلسه استماع کنگره در آذر سال ۹۶ میگوید: «یکی از کارهایی که آنها (ایرانیها) باید انجام دهند این است که باید یک چارچوب قانونی ایجاد کنند و برای توقف تأمین مالی تروریسم پاسخگو باشند ... ما آنقدر اصرار میکنیم تا قوانین مقابله با پولشویی را تصویب و اجرا کنند»
هر کشوری تعریف خود را از تروریسم دارد او در مصاحبه مفصل دیگری که در ۹ اردیبهشت سال جاری با پایگاه جماران داشته، ادعاهای عجیب دیگری نیز مطرح کرده است. وی در بخشی از این مصاحبه مدعی شده است «هر کشوری تعریف خود را از تروریسم دارد و پیوستن به کنوانسیونهای پالرمو و CFT سبب نخواهد شد که ایران گروههای مقاومت را تروریست قلمداد کند» در پاسخ به این ادعا کافی است نگاهی به متن کنوانسیون CFT بیندازیم. ماده ۶ این کنوانسیون تأکید میکند ﺍﻗﺪﺍﻣﺎت ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﮐﻨﻮﺍﺳﻴﻮﻥ ﺗﺤﺖ ﻫﻴﭻ ﮔﻮﻧﻪ ﺷﺮﺍﻳﻄی ﺑﺎ ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ ﻣﻼﺣﻈـﺎﺕ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻣﺎﻫﻴﺖ ﺳﻴﺎﺳی، ﻓﻠﺴﻔی، ﻋﻘﻴﺪﺗی، نژادی، قومی، مذهبی و ... قابل توجیه نخواهد بود. بر این اساس بر خلاف ادعای آقای صدر، ایران باید تعریف کنوانسیون را تروریسم بپذیرد و نمیتواند با قرار دادنِ حق شرط، محدودیتی در تعریف تروریسم ایجاد کند.
بی ارتباط بودن تحریم سپاه با FATF وی در بخشی از این مصاحبه مدعی است: قرار دادن نام سپاه در لیست گروههای تروریستی از جانب آمریکا هیچ ارتباطی با FATF ندارد. در پاسخ به این ادعا باید توجه داشت که کنوانسیون CFT اگرچه تعریفی گسترده و قابل تفسیر از جرائم تروریستی ارائه کرده است، اما مرجعی را برای مشخص کردن مصادیق تروریسم معرفی نکرده است؛ بنابراین آمریکا بر اساس تفسیری که خودش از تعریف تروریسم دارد و مطابق آن سپاه را به عنوان تروریسم شناسایی کرده است، میتواند سایر کشورهای عضو را ملزم کند با او همکاریهای اطلاعاتی داشته باشند. در صورت عضویت ایران در این کنوانسیون، کشور ما نیز ملزم به همکاری خواهد شد. این همکاری به معنای پاسخ دادن به درخواستهای کشورهای دیگر برای همکاریهای قضایی و غیرقضایی است. از جمله اشتراکگذاری اطلاعات مالی افراد و نهادهایی که کشورهای دیگر آنها را حامی تروریسم یا سازمان تروریستی میدانند. این امکان وجود دارد که با پیوستن به این معاهده، درخواستهای همکاری از جمله اشتراکگذاری اطلاعات این کشورها چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم و از طریق کشور ثالث مطرح شود و کشور را با دوراهی و چالش مواجه کند. اگر به درخواستها پاسخ داده شود که ضد منافع و امنیت ملی عمل شده است، اگر پاسخ داده نشود، بهانه دشمن برای اعمال فشار، بیشتر خواهد شد.
هضم شدن در نهادهای بینالمللی، راه مقابله با آمریکا! ایشان در بخش دیگری از این مصاحبه مدعی شده است: «برای مقابله با آمریکا باید فعالیتهای بین المللی خود را افزایش دهیم و برای افزایش این فعالیتها باید عضو کنوانسیون پالرمو و CFT شویم.» باید توجه داشت که بسیاری از سازمانها و نهادهای بینالمللی تحت نفوذ آمریکا هستند و این کشور از ظرفیت این نهادها برای پیشبرد اهداف سیاسی خود بهره میبرد. این موضوع به قدری واضح است که خودِ آنان نیز ابایی از بیان آن ندارند. به عنوان نمونه ریچارد نفیو در کتاب هنر تحریمها میگوید: «مؤسسات مالی بینالمللی نظیر صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی به صورت خاص از شمول برنامههای ایران به دلیل نفوذ آمریکا کنار گذاشته شده بودند، یعنی عملاً آمریکا کاری کرده بود که ایران در این نهادهای بینالمللی نمیتوانست پروژه جدیدی را آغاز کند یا آن را پیش ببرد.» FATF نیز از این قاعده مستثنا نبوده و به اذعان مسئولین دولتی، جهتگیری سیاسی اعضا در تصمیمات این نهاد به شدت مؤثر است. در بیانیه مرکز اطلاعات مالی و دبیرخانه شورای عالی مبارزه با پولشویی کشور که در ۴ تیر ۹۶ منتشر شده آمده است: علیرغم درخواست اکثریت اعضای FATF برای خروج نام ایران از لیست سیاه FATF، مخالفت آمریکا و چند کشور معدود (آرژانتین و شورای همکاری خلیج فارس) آن هم بدون استدلال فنی و صرفاً بر مبنای انگیزههای سیاسی موجب گردید نام ایران همچنان در لیست سیاه FATF باقی بماند.» معلوم نیست آقای صدر با چه منطقی معتقدند برای مقابله با آمریکا لازم است همکاریهای بینالمللی خود را با نهادی مانند FATF که سیاسیکاری آن بر همگان آشکار است، گسترش دهیم؟
برای رفع اتهام، باید به کنوانسیونهای مربوط به FATF بپیوندیم! ایشان در بخش دیگری از این مصاحبه مدعی است اگر عضو دو کنوانسیون باقیمانده FATF نشویم، گویی به دنیا اعلام میکنیم میخواهیم فعالیتهای تروریستی انجام دهیم و پولشویی و قاچاق اسلحه و مواد مخدر کنیم؛ بنابراین برای رفع اتهام از خود، باید به این کنوانسیونها بپیوندیم! باید از آقای صدر پرسید نتیجه سالها همکاری با آژانس انرژی اتمی و تلاش برای اعتمادسازی و اثبات حسن نیت ایران چه بوده است که امروز در پی اعتمادسازی در زمینههای دیگر هستید؟ در شرایطی که متهم کردنِ ایران بدون ارائه هیچ مدرکی، هزینهای برای آمریکا ندارد، چه تضمینی وجود دارد که با پیوستن به کنوانسیونهای مزبور، جلوی این اتهامزنیها گرفته شود؟! این در حالی است که پیوستن به کنوانسیون CFT اتفاقاً راه را برای بهانههای دیگر آمریکا باز خواهد کرد. زیرا اگر ایران پاسخ مثبتی به درخواست آمریکا جهت شفافسازی تراکنشهای مالی گروهها و سازمانهایی همچون سپاه ندهد، راه اتهامزنی و بهانهجوییهای جدید آمریکا علیه ایران باز خواهد شد؛ بنابراین این تصور که با پیوستن به کنوانسیونهای مربوط به FATF میتوانیم راه بهانهجویی آمریکا را ببندیم، بیشتر به شوخی شبیهتر است تا یک تحلیل کارشناسانه!
همکاری نکردن کشورهای دوست بدون FATF آقای صدر در بخش دیگری از سخنان خود مدعی شده است اگر ایران به این دو کنوانسیون نپیوندد، حتی کشورهایی که تا امروز با ما همکاری داشتهاند نیز دیگر نمیتوانند به همکاری خود ادامه دهند و ما از امکان سرمایهگذاری خارجی محروم میشویم. باید توجه داشت که پیوند دادنِ مشکلات مالی و بانکی کشور به لیست سیاه FATF، اساساً تحلیل غلطی است که طرفداران FATF بر آن پافشاری میکنند. قرار داشتن نام یک کشور در لیست سیاه FATF به این معناست که ۹ مورد از اقدامات متقابل درباره آن کشور انجام خواهد گرفت که بخش عمده این اقدامات، اقدامات احتیاطی است و باعث قطع همکاری نمیشود. همکاری نکردنِ بانکهای خارجی با ایران به دلیل تحریمهای فراسرزمینی آمریکاست که هیچ ارتباطی با FATF ندارد. از این رو با این که ایران از سال ۸۸ تا ۹۵ در لیست سیاه FATF قرار داشت، تنها پس از تحریمهای مالی و بانکی علیه ایران در سال ۹۱ بود که مبادلات خارجی ایران با مشکل مواجه شد. این در حالی است که کشورهای روسیه و ترکیه در سال ۹۴ یعنی زمانی که نام ایران در لیست سیاه FATF قرار داشت، پیشنهاد انعقاد پیمان پولیِ دو جانبه را به ایران داده بودند! بنابراین ادعای قطع همکاری کشورهای دوست با ایران در صورت تصویب نشدنِ لوایح مربوط به FATF و بازگشت ایران به لیست سیاه، هیچ پایه و اساسی ندارد. از مجموع این اظهارات چنین به نظر میرسد که حامیان FATF که دستشان از استدلالهای کارشناسی کوتاه است تلاش میکنند با فضاسازیهای رسانهای، افکار عمومی را با خود همراه کرده و از طریق فشار افکار عمومی، در رأی مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره لوایح مربوط به FATF تأثیر گذارند.