سرانجام آمریکا پرده از طرح ۵۰ میلیارد دلاری خود موسوم به «معامله قرن» برداشت تا به زعم خود مهر پایانی بر دههها منازعه فلسطین و رژیماشغالگر بزند؛ اما از همان نخستین ساعات انتشار این طرح با مخالفت سخت فلسطینیها روبهرو شد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا در دو سال گذشته مدام از طرح خود موسوم به «معامله قرن» برای آنچه «حل مسئله فلسطین و اسرائیل» مینامد، صحبت کرده است. در همین راستا سفارت آمریکا را از تلآویو به قدس منتقل، حمایت مالی از آنروا (آژانس کار و امداد سازمانملل در امور آوارگان فلسطینی) را متوقف و بلندیهای جولان سوریه را به رژیم صهیونیستی بخشیده است! کاخ سفید روز دوشنبه ۳۰ اردیبهشت ماه هم از اولین اقدام رسمی که در راستای اجرای طرح «معامله قرن» در منطقه انجام خواهد داد پرده برداشت. آمریکا و رژیم آلخلیفه در بیانیهای مشترک اعلام کردند «منامه» پایتخت بحرین طی روزهای چهارم و پنجم تیرماه میزبان نشستی با هدف «جذب سرمایهگذاری در مناطق فلسطین» خواهد بود. طراحان این طرح از «نشست منامه» به عنوان مرحله نخست معامله قرن یاد کردهاند. ظاهر و عنوان نشست یعنی «شکوفایی برای صلح» بسیار فریبنده است و برای کاستن از حساسیتهای شدید، قرار شده در این نشست صرفا از کمکهای مالی به فلسطینیهایی صحبت شود که به شدت تحت محاصره و فشارهای اقتصادی قرار داده شدهاند!
مخالفتهای شدید چند روز پیش، پس از دو سال کشمکش و وعده و وعید، سرانجام آمریکا پرده از طرح ۵۰ میلیارد دلاری خود موسوم به «معامله قرن» برداشت تا به زعم خود مهر پایانی بر دههها منازعه فلسطین و رژیماشغالگر بزند؛ اما از همان نخستین ساعات انتشار این طرح با مخالفت سخت فلسطینیها روبهرو شد. این طرح برای تطمیع مردم و مقامهای فلسطین شامل ۱۷۹ پروژه زیربنایی و تجاری میشود و به موجب آن قرار است مبلغ ۲۸ میلیارد دلار در کرانه باختری و نوار غزه و مبالغ ۱/۹ میلیارد، ۴/۷ میلیارد و ۳/۶ میلیارد دلار به ترتیب برای فلسطینیان ساکن مصر، اردن و لبنان سرمایهگذاری شود. آمریکا در این پروژه که اجرایی کردنش ظاهرا میلیاردها دلار هزینه به همراه دارد سهم بسیار اندکی برای خود در نظر گرفته و قرار است بیشتر آن را کشورهای عربی حوزه خلیجفارس بپردازند. کاخ سفید در گزارش ۴۰ صفحهای خود با طرح این ادعا که با سرمایهگذاریهای دولتی و خصوصی در فلسطین حداقل یک میلیون شغل برای مردم ایجاد خواهد شد، اعلام کرده: «با اجرایی شدن این طرح میتوان چشمانداز روشنی برای فلسطینیها ترسیم کرد». آغاز پروژههایی در شبه جزیره سینای مصر با مشارکت و سرمایهگذاری فلسطینیهای ساکن غزه، تخصیص بودجه یک میلیارد دلاری برای توسعه بخش گردشگری نوار غزه و کرانه باختری، ایجاد صندوق جدید سرمایهگذاری با مشارکت بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول و ایجاد گذرگاهی برای رفت و آمد فلسطینیها میان کرانه باختری و غزه و تأسیس یک خط راهآهن میان آنها از دیگر بندهای فریبنده این طرح است. تمامی گروههای فلسطینی حتی محمود عباس با این طرح مخالفت کرده اند، چرا که این فقط یک روی سکه است، و این طرح روی دیگری هم دارد. طبق این طرح قرار است دولت فلسطینی جدیدی به نام «فلسطین جدید» در اراضی کرانه باختری و نوار غزه بدون شهرکهای یهودی (صهیونیستی) ایجاد شود، اما چیزی به نام کشور فلسطین نیز وجود نخواهد داشت! طبق این طرح آوارگان فلسطینی که بیش از ۶ میلیون نفر هستند برای همیشه حق بازگشت به کشور خود را از دست خواهند داد، قدس به اسرائیل واگذار خواهد شد. فلسطین جدید حق داشتن ارتش و سلاح را نخواهد داشت و تنها میتواند پلیس مسلح داشته باشد. همچنین حماس تمام سلاحش را تحویل میدهد و این موضوع حتی شامل سلاح فردی و شخصی رهبر حماس نیز میشود که باید به مصر تحویل داده شود! چرا نشست منامه؟ اما یکی از سؤالهای اصلی این است که چرا معامله قرن از بحرین شروع شد و چرا در گام نخست اقتصاد به عنوان محور قرار گرفت؟ در درجه اول باید توجه کرد که بحرین یک ریز کشوری است که هیچ اراده و اختیاری در عرصه بینالملل ندارد. امارات و عربستان به عنوان دو کشور اصلی در جهان عرب که پشت پرده معامله قرن هستند از ترس واکنش افکار عمومی به دنبال این هستند که کمترین هزینه را در این زمینه متقبل شوند. طبیعتا برگزاری این نشست در ریاض یا ابوظبی میتوانست هزینههای زیادی برای این دو کشور به همراه داشته باشد. اما بحرین در معادلات تاثیرچندانی ندارد و اتفاقا عربستان و امارات حمایتهای خود از آل خلیفه را برای چنین روزهایی ادامه داده اند! اما چرا معامله قرن از اقتصاد شروع شده است. در شرایط کنونی فلسطین و به ویژه نوار غزه در شرایط بغرنجی به سر میبرد و در نوار غزه گرسنگی جان بیش از یک میلیون نفر را تهدید میکند. علاوهبر این محاصره ۱۱ ساله نیز باعث ایجاد فشارهای اقتصادی زیادی بر مردم شده است. در کرانه باختری نیز مردم این منطقه به شدت وابسته به کمکهای جهانی هستند. در این شرایط آمریکا سعی دارد با حربه اقتصادی وارد شده و به نوعی گروههای فلسطینی را تطمیع کند. همواره در روابط بینالملل این گزاره مطرح است که برای حساسیت زدایی در مورد پروندههای حساس بین کشورهای متخاصم باید نقطه همکاری را از یک مسئله غیر حساس و غیرسیاسی مانند اقتصاد شروع کرد و به تدریج و با فراهم شدن زمینهها، همکاری را به بخشهای حساس و سیاسی نیز تسری داد. در این مورد نیز نقشه آمریکا و اسرائیل دقیقا همین است. در واقع سعی دارند با جمع کردن کمکهای اقتصادی و سرمایهگذاری در فلسطین مردم را به این سمت ببرند که دستاوردهای معامله قرن را بیشتر از پیامدها و خساراتهایش ببینند. در واقع آمریکا سعی دارد با تمرکز بر مسائل اقتصادی و سرمایهگذاری در فلسطین، زمینه وارد شدن معامله قرن به فاز سیاسی و اجرایی را مهیا کند. هرچند تمام گروههای فلسطینی و بیشتر کشورهای اسلامی معامله قرن و نشست منامه را رد کردهاند، اما این مسئله تبدیل به یک خطر برای جهان اسلام و فلسطین شده است چرا که به اعتقاد برخی کارشناسان «معاملهقرن» در شرایط کنونی تنها اسم رمز یک عملیات گستردهتر برای غرب آسیا به شمار میرود. اسرائیل و آمریکا تنها به دنبال اشغال کامل فلسطین نیستند بلکه فلسطین تنها یک نقطه شروع برای اجرای دیگر توطئه هایاشغالگرانه در جهان اسلام به شمار میرود. اکنون که نشست منامه در حال برگزاری است جهان اسلام در شرایط بغرنجی قرار گرفته است. در واقع آمریکا با درگیر کردن جهان اسلام در درگیریهای داخلی و تقویت گروههای تروریستی زمینه را برای فراهم کردن طرحهای ضد فلسطینی آماده کرده است. البته همیشه برنامههای آمریکا و اسرائیل آن طور که طراحی شدهاند به نتیجه نخواهند رسید. تاکنون اسرائیل در برابر مقاومت فلسطین شکستهای سختی متحمل شده است و نشست منامه و طرح معامله قرن نیز تقریبا از هم اکنون محکوم به شکست است و حتی بسیاری از مقامات غربی نیز به این امر اذعان کردهاند. اما با این حال نباید ساده از کنار این مسئله عبور کرد. جهان اسلام در حال حاضر در برابر بزرگترین خیانت ارتجاع عرب قرار گرفته و عربستان و امارات به جاده صاف کنها و پادوهای جبهه غربی –عبری در منطقه تبدیل شدهاند.