قدمت و تاریخ مشهد بر کسی پوشیده نیست؛ اما ساخت و سازهای منفعتطلبانه در اطراف حرم مطهر و توجه به معماری عجیب و بیگانه گاه تا دل رواقهای حرم مطهر رضوی نیز نفوذ کرده است.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- مریم ذوالفقاری منظری؛ در سالهای اخیر بحث ساخت و سازهای اطراف حرم و بیرون آمدن آثار باستانی از دل خاکهای آن، موضوعی است که گاه در اذهان شکل میگرفته و گاه به دست فراموشی سپرده میشده است.
همه میدانیم که در سراسر دنیا حفظ آثار باستانی یکی از مهمترین اولویتهای هر دولت و کشوری است؛ چرا که با این آثار هویت، قدمت و موجودیت خود را به جهانیان ثابت میکنند.
اما متاسفانه در مشهد با وجود قدمت بسیار زیاد (از دوران صفوی تاکنون) این مهم گویا شکل دیگری دارد، تا جایی که این طور به ذهن میرسد که بافتهای تاریخی و باستانی باید فدای ساخت و سازهای مدرن شود.
چند روز اخیر بحث گودبرداری و پیدا شدن اشیای تاریخی در بافت پیرامونی حرم مطهر سرخط اخبار قرار گرفت. در ابتدای این هفته و همزمان با سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) در فضای مجازی اخباری منتشر شد؛ مبنی بر اینکه پروژه «کوکب اختر» مربوط به یک سرمایه گذار سعودی در حین گودبرداری به طاقهای یک خانه قدیمی در لایههای زیرین خاک میرسد و اشیای قدیمی از این خانه استخراج میشود.
همزمان با انتشار این خبر، وفا ثابتی، مدیر پایگاه میراث فرهنگی منطقه ثامن نیز درباره کشف اثر تاریخی دیگری در محله کوچه چهارباغ میگوید: احیاس اثری که در کوچه چهارباغ کشف شد در این مقطع زمانی امکان پذیر نیست؛ چرا که به لحاظ تراز این اثر زیر سطح زمین قرار گرفته است و امکان احیا و استفاده از آن در حال حاضر وجود ندارد.
حال این سوال پیش میآید که چه موضوعی باعث میشود که حفظ هویت تاریخی یک شهر فدای مدرن سازیها شود؟ و این مساله تا کجا پیش خواهد رفت؟ آیا باید منتظر بمانیم تا تمامی هویت این شهر رو به نابودی رود؟
در این رابطه با رجبعلی لباف خانیکی، باستان شناس، پژوهشگر و استاد دانشگاه بینالود به گفتگو نشستیم. او در ابتدای گفتگو به این موضوع اشاره کرد که بحث نوسازی بافت پیرامون اطراف حرم مطهر از یک موضوع شهری تبدیل به یک موضوع ملی شده است تا حدی که بزرگان کشور در این خصوص اظهار نظر میکنند و دستورالعملهایی را برای آن صادر کرده و میکنند.
دانشجو: آیا مشهد شهری تاریخی است که حالا باید نگران از بین رفتن تاریخ و هویت آن باشیم؟
مشهد دارای عقبه و تاریخ طولانی بوده و از صدر اسلام منطقهای با عنوان نوغان و روستای نزدیک آن با نام سناباد در مشهد وجود داشته که بزرگترین سند آن وجود حرم امام رضا(ع) در این منطقه است. پس تردیدی نیست که مشهد قدیم در لایههای متعددی در زیر خاک مشهد فعلی مدفون است.
طبق مطالعات، بررسیها و حفاریهایی که پیش از این در اطراف حرم رضوی صورت گرفته مشخص شده که از دوره سامانیان و طاهریان لایه لایه در زیر این خاک وجود دارد.
دانشجو: با این شرایط و با توجه به ساخت و سازهایی که هر روز در اطراف حرم صورت میگیرد، باید چه کرد؟
مساله این است که باید نسبت به این موضوع آگاهی عمومی بهوجود آید و برای حفظ آن احساس نیازی صورت گیرد و این موضوع باید از طرف مسئولین کشور اتفاق بیفتد.
در وهله اول باید به این سوال پاسخ داد که آیا در مشهد لایه تمدنی وجود دارد یا خیر؟ برای یافتن پاسخ این سوال میتوان در هر نقطه مشهد گمانه زنی باستان شناسی کرد و در نهایت به این لایههای تمدنی که وجود دارند، پی برد.
سوال بعد این است که حال با این لایهها چه کنیم؟ که در این خصوص باید کارشناسان حوزه میراث فرهنگی ورود کنند و کاوش باستان شناسی کنند و دریچههایی را به تاریخ مشهد باز کنند و برای مثال مشهد دوره تیموری و سلجوقی را به مردم معرفی کنند.
مساله بعدی این است که مسئولان باید به این سوال پاسخ دهند که آیا اصلا مشهد نیازمند یک هویت تاریخی هست یا خیر؟
همه میدانیم که مشهد کنونی مشهد زیارتی نیست. مشهد زیارتی و قدیمی، مشهدی بود که از تپه سلامهای آن از چهار گوشه ورودی مشهد گنبد و بارگاه حرم مطهر دیده میشد و زائران از فاصله ۲۰ کیلومتری به امام سلام میدادند و با طمطراق وارد شهر میشدند، در کاروانسراهای آن استراحت میکردند، در بازارهایش میگشتند. اما مشهد الان کدامیک از آن هویتهای گذشته خود را حفظ کرده است؟
بعد از این همه موارد به این سوال میرسیم که خب حالا باید با منطقه ثامن چگونه برخورد کرد؟ در درجه اول باید تمام فضاهای مفید، سنتی و منحصر به فرد این منطقه را شناسایی و حفظ کرد، مزاحمتی برای آنها ایجاد نکرد، گذرگاه برای آنها تعریف کرد، حریم داد، کاربری به آنها اختصاص داد و زنده سازی کرد و هم میتوان در مناطق خاصی همچون منطقه نوغان یا محلههای شناخته شده دیگر بخشی از محله را به عنوان موزه زنده نگه داشت و به شکل سنتی بازسازی کرد. اگر کاروانسرا، آب انبار، خانه قدیمی، مغازه یا هر چیز هویت بخش دیگری در این مناطق وجود دارد، تثبیت و بازسازی شوند تا زائران و توریستهایی که به مشهد سفر میکنند با دیدن این مناطق با هویت و بافت تاریخی مشهد آشنا شوند.
در نهایت نباید ساخت و سازهای منطقه ثامن به صورت برجهایی که اکنون در خیابان امام رضا (ع) شاهد آن هستیم، صورت گیرد. ساخت و سازها باید آرام و نجیب باشد، نباید سرکشی کند، نباید آن قدر بلند مرتبه سازی کرد که نسبت به حرم مطهر عرضه اندام کرده و حرم را تحقیر کنند.
اگر بخواهیم هویت مشهد را حفظ کنیم باید با معماری اطراف حرم مطهر و بقایای تمدنی آن محترمانه و با نوعی تقدیر و پاسداشت گذشتگان رفتار کرد؛ چرا که اگر گذشتهای نبود حال اکنون ما نیز به این شکل قطعا وجود نداشت.
دانشجو: آیا در کشورهای دیگر هم نمونه این موضوع وجود داشته است؟ بله، بسیار زیاد. به خصوص در کشورهای اروپایی.
دانشجو: در این کشورها با بافتهای تاریخی چگونه رفتار شده است؟ من در سفر به چند کشور اروپایی از جمله فرانسه و انگلیس این قضیه را به عینه مشاهده کردم. در پاریس، لندن، بارسلون، رم و دیگر شهرهای باستانی برخوردی کاملا محترمانه با بناهای تاریخی صورت گرفته است. در این شهرها خانههای قدیمی را نشانه اشرافیت و بزرگ منشی خود میدانند.
برای مثال در لندن و پاریس دو منطقه کاملا مجزا ساخته اند؛ یک منطقه سنتی با بافت سنتی و تاریخی و دیگری منطقه مدرن. در منطقه سنتی که دارای کوچه و خیابانهای یک یا دو متری است برای اینکه امکان تردد خودروها به این خیابانها وجود ندارد، خیابانها را عریض نکرده اند، بلکه خودروهای کوچکی ساخته اند که بتواند در این خیابانها تردد کند.
تمام بناها و خانهها در این مناطق دارای شناسنامه است و هرگز این بافت تاریخی احساس شرمندگی نمیکند. در رم وجود آثار باستانی در دل شهر برایشان افتخار است و فضای وسیعی را به آن اختصاص داده اند.
در این کشورها به خوبی میدانند که میتوان از این مناطق بیش از چاههای نفت درآمد کسب کرد، اما متاسفانه در کشور ما هنوز این موضوع کاملا درک نشده است.
در منطقه مدرن این شهرها نیز ساختمانها با معماریهای عجیبی وجود دارد که کاملا با معماری سنتی بیگانه است و هیچ کدام از این دو بافت به دیگری ورود نکرده و حریم یکدیگر را نیز حفظ کرده اند.
دانشجو: در ایران هم نمونه چنین برخورد محترمانهای با بافت تاریخی وجود داشته است؟ خوشبختانه در ایران هم بعضی خیزشها در بعضی از شهرها همچون یزد برای حفظ بافت تاریخی شهر و اثبات وفاداری نسبت به گذشتگان شروع شده است.
اما در شهرهای مذهبی همچون مشهد، قم و شیراز تمام هم و غمها استفاده ابزاری از اماکن مذهبی و بهره برداری اقتصادی است.
دانشجو: با وجود ساخت و سازهای بزرگی که در اطراف حرم مطهر رضوی صورت گرفته، آیا هنوز هم میتوان به احیای بافت تاریخی در این منطقه امیدوار بود؟ تکنولوژی که امروزه با انواع مصالح، تکنیکها و ابزارها در جوامع وجود دارد را میتوان برای این موضوع به کار گرفت. به نظر من نباید اطراف حرم را فقط مهندسین معماری طراحی کنند. بلکه باید ستادی تشکیل شود و در آن ستاد معمار، شهرساز، مورخ، باستان شناس، روانشناس اجتماعی، جامعه شناس، دین شناس حضور داشته باشند و این جمع یک طرح عالمانه و عاقلانه برای اطراف حرم طرح ریزی کنند.
یعنی یک معمار نباید تنها با نگاه اقتصادی درباره بافت پیرامون حرم مطهر تصمیم بگیرد که اگر در آنجا ۵۰ طبقه بسازد بهره بیشتری از دو طبقه دارد. این نگاه، نگاه استثمارگونه به امام رضا (ع) است و حرم را وسیله و ابزار اهداف خود قرار دادن است.
حرم مطهر امام رضا (ع) تنها متعلق به چند سرمایه دار نیست که هر طور بخواهند با این هویت شهر رفتار کنند، بلکه متعلق به تمام مردمی است که از اقصی نقاط دنیا به زیارت بارگاه منور رضوی مشرف میشوند.
باید جایگاه توده مردم را در پروژههای عظیم اطراف حرم دید. آیا ما حق داریم خیابان ها، پیاده روها و مناظر را تصرف کنیم و با همه احساسات مذهبی مردم بازی کنیم و فقط به فکر جیب خود باشیم؟
باید معماری ایرانی و اسلامی را در بدنه شهر لمس کرد. اما معماریهای عجیبی که در بعضی از هتلها وجود دارد کاملا با این موضوع مغایرت دارد.
دانشجو: چرا در حرم مطهر رضوی نیز در بعضی رواقها معماریهایی دیده میشود که با معماری سنتی و گذشته متفاوت است؟ بله همینطور است. ما حتی در خود حرم مطهر نیز معماریهای بیگانه را میبینیم. رواقهای جدیدی با آینه کاریها و ستونها و طاقهای عجیبی که ساخته میشوند این معماری، معماری ایرانی نیست بلکه به تقلید از کشورهای عربی مثل عربستان و کویت ساخته شده است.
آنچه امروز شاهد آن هستیم برخواسته از جایگاه فرهنگی و اعتقادی ما نیست، بلکه تنها بازده اقتصادی و زرق و برق است که گرفتار آن شده ایم. این دیدگاه باید اصلاح شود.