به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، چند سال پیش پسری درشت هیکل پا به انیمیشنهای راهنمایی و رانندگی گذاشت و با شیطنتها و کارهایی که از روی هیجان میکرد همیشه سرش به سنگ میخورد و همین هم باعث میشد تا پیام مثبت این انیمیشن از تنبه او به مخاطب برسد تا اشتباههای او را تکرار نکند. سیا ساکتی نام این شخصیت محبوب انیمیشنی بود که با صدای مرحوم مجید باقی در زمان شروع پخش با استقبال بسیاری از سمت مردم مواجه شد. حالا و با گذشت 5 سال از نبود مرحوم باقی، ابراهیم شفیعی دوبلور و بازیگر شناخته شده کشور که در مجموعه تلویزیونی «خنده بازار» هم حضور داشت، به جای سیا ساکتی دوبله میکند. به همین بهانه با شفیعی که این روزها طنز ناخونک را هم در حال پخش دارد، گفتوگویی کردیم که از نظرتان میگذرد.
** خیلیها ابراهیم شفیعی را با خنده بازار میشناسند و آیتمهایی که به شوخی با چهرههای فرهنگی و هنری میپرداخت.
- از اول اردیبهشت مشغول بازی در مجموعهای طنز هستم.
** شما علاوه بر اینکه بازیگری میکنید دوبله را هم به طور حرفهای انجام میدهید. بعد از فوت مرحوم باقی شما دوبله کاراکتر «سیا ساکتی» را عهدهدار شدید. دوبله شخصیتی که مردم سالها با یک صدا او را میشناختند.
- در سری اول این انیمیشنها همه شخصیتها را آقای باقی میگفتند و سازندگان این مجموعه انیمیشن بعد از فوتش باید از طریقی این انیمیشنها را احیا میکردند و به همین خاطر به سراغ دوبلورهایی رفتند. از طرف شرکت حور که سازنده انیمیشنهای راهنمایی رانندگی است از من و عدهای دوبلور تست صدا گرفتند تا ببینند کدام صدا به صدای سیا ساکتی نزدیکتر است و در این تست من شبیه ترین صدا به صدای او بودم. در کنار سیا ساکتی صدای شخصیت فرخ را هم دوبله میکنم.
** تفاوت در صدای شما و مرحوم باقی برای مخاطبان هم مشهود بود؟
- خب قطعا آنهایی که پیگیر دوبله و صداپیشگی هستند میدانستند که آقای باقی فوت کردند و قطعا دوبلور دیگری جای او صحبت میکند، اما مردم عام طبیعی است که توجه زیادی به این ماجراها نداشته باشند.
** در ادامه چطور جزئیات این صدا را تغییر دادید؟
- من سعی کردم شخصیت سیا را برای خودم کنم و مخصوصا در قسمتهای اول سعی کردم که شبیه به صدای آقای باقی باشد اما در ادامه کم کم تیپی که برای خودم بود را استفاده کردم که نزدیک به تیپی بود که آقای باقی برای صدایش ساخته بود. ابتدا خیلی سر در گم بودم و برایم مشکل بود و طی صحبتهایی که با ابراهیم ساکتی کارگردان این مجموعه انیمیشنها داشتم با کمکهایشان توانستم از عهده این کار برآیم. در صحبتهایمان گفتم سعی میکنم صدا را شبیه کنم اما در نهایت تیپی است که خودم میسازم و لحن، کشش کلمات، تکه کلامها را به مرور زمان برای خودم کردم. الان هم اگر بخواهیم ادامه این انیمیشنها را بسازیم دیگر به گذشته فکر نمیکنم.
** بخشی از دوبله به صدا و بخشی ازآن به تیپ ساختن توسط گوینده برمیگردد. شما چطور صدای سیا ساکتی را از آن خود کردید؟ به هر حال سیا پسر جوانی است که علاوه بر اینکه همیشه سرش به سنگ میخورد، شیطنتهایی هم دارد.
-به طور معمول دوبلورهایی که تیپ سازی میکنند بخشی از صدای شخصیت را از وجود خود الهام میگیرند و بعد میآیند صداسازی میکنند که البته جدای از هم نیست. برخی از گویندهها که کارشان خیلی مورد پسند قرار نمیگیرد، صرفا به کپی سازی از تیپی که قبلا بوده میپردازند و کارشان هم زیاد به دل نمینشیند. اما شبیهسازی کردن و صدا را مال خود کردن و از خصوصیات خودت استفاده کردن و لحن گفتار و جملههای فانتزی میتواند به جذابیت کاراکتر کمک کند و آن کاراکتر را برای مردم دلنشین کند. قبول کردن اینکه بخواهم به جای فرد دیگری صداپیشگی کنم، کار سختی بود چراکه مردم طی چندین سال به تیپ قبلی سیا ساکتی عادت کرده بودند و گفتن این تیپ ممکن بود هر چقدر هم شبیه صدای قبلی باشد، اما جذابیت سیا ساکتی قبلی را نداشته باشد. به همین خاطر دیدم که بهترین کار برای باقی ماندن جذابیت این کاراکتر این است که کاراکتر را برای خودم کنم و شبیه به آن صدای قبلی باشد که مردم را خیلی از تیپ قبلی دور نکند و در کنار آن چیزی جدید ارائه دهم و حالا اینکه چقدر موفق شدم را مردم باید بگویند.
** این سبک شخصیتهایی که معروف هم میشوند، مردم با کارراکترهایشان خو میگیرند و همه حرکت و رفتارهایش برای مردم آشنا است. شما چه کردید که در ادامه حرکت و رفتار سیا پیش می روید و مال خود کردن شخصیت، به منزله این نیست که از کاراکتر اصلی او را دور کنید.
- سعی کردم صدا را نزدیک کنم اما با این حال باز هم ممکن است تفاوتهایی داشته باشد چونکه بالاخره صدای دو آدم با یکدیگر متفاوت است.
** اما قطعا شخصیت باید کپی شود.
- درست است که صدا کپی میشود اما خصوصیات شخصیتی مرحوم باقی با من تفاوتهایی دارد.
** از بازخوردها راضی بودید؟
- بله در جاهایی که شنیدم مردم دوست داشتند.
** در گذشته تلویزیون بیشتر این انیمیشن را پخش میکرد.
- خب این به روابط مالی ارگانی که تولید کننده بود با صداوسیما برمیگردد و فکر میکنم شکل همکاریشان تغییر کرده است و این انیمیشنها به صورت محدود پخش میشود. الان در میان برنامههایی که به سفر و رانندگی جادهای ارتباطی دارد انیمیشنها پخش میشود.
** همان زمان که آقای باقی در قید حیات بودند شما انیمیشنهای راهنمایی و رانندگی را دنبال میکردید؟ آن زمان چه حسی به آن داشتید و فکر میکردید روزی جای او صحبت کنید؟
- از همان ابتدا همه شخصیتهای این انیمیشن و به ویژه شخصیت سیا برایم جذاب بود و واقعا حیف شد که آقای باقی از میان ما رفتند اما خب جبر روزگار است و کاری نمیتوان کرد. مرحوم باقی به جز این انیمیش، در آنونسها، تیتراژها و ... تبحر ویژهای داشتند و تا جایی کهمیدانم تمام مردم ایران با این انیمیشنها در همان زمان شروع پخشش ارتباط خوبی برقرار کرده بودند.
** شما مدتی قبل هم در «محله گل و بلبل» مشغول نقشآفرینی بودید.
- تصویربرداری سری دوم این مجموعه تلویزیونی قبل از شروع سال جدید به پایان رسید و چندی پیش هم پخش آن تمام شد.
** قرار است ادامه آن هم ساخته شود؟
- بعید میدانم چون پروژه به مشکلات مالی برخورد و در این چند ماه پایانی هم بدون اسپانسر پش میشد. تا جایی که در جریان هستم قراری بر ساخت ادامه این مجموعه تلویزیونی نیست اما باز هم ممکن است به دلیل استقبال مخاطبان از «محله گل و بلبل» تمهیداتی صورت بگیرد و به این نتیجه برسند که ادامه کار هم ساخته شود.
** با این شرایط بوجود آمده شما و سایر عوامل دستمزدهایتان را گرفتید؟
- بله، خوشبختانه تهیهکنندهای که ما داریم آنقدر خوش حساب است که اگر حتی خودش هم پولی دریافت نکرده باشد، اما از جیب خودش حساب عوامل را تسویه میکند و از این بابت واقعا از او متشکریم.
** بخشی از کارنامه کاری و فعالیتهای شما در دنیای هنر به کار کردن برای بچهها برمیگردد. در حالت کلی چقدر کار کردن برای بچهها (چه در انیمیشن و چه در مجموعههای تلویزیونی) حال خودتان را خوب میکند؟
- اگر کار کردن برای کودکان برایم جذابیت نداشت به طور قطع و یقین به این سمت نمیآمدم و گرایشی هم به کار کردن برای این گروه سنی نداشتم و هنوز که هنوز است وقتی برای کودکان کاری انجام میدهم سراسر شوق و ذوق میشوم.
** این جذابیت در چه خلاصه میشود؟
- معصومیت بچهها همیشه از مواردی بوده که برای من جذابیت داشته و همین باعث شده تا در این سالها همچنان مشتاق کار کردن در این ژانر باشم. اینکه مخاطب شما دروغگو نیست و از همه نظر پاک و معصوم است و اگر هم نظری دهد عین واقعیت را میگوید و نه قصد غرضورزی دارد و نه حسادت و کاملا ساده و پاک نظرش را میدهد و این برایم ارزش فراوانی دارد.
** از طرفی هم کودکان در این گروه سنی بسیار بادقت هستند و ممکن است یک زمانهایی با شما ارتباط برقرار کنند و یک وقتهایی هم شما را پس بزنند.
- بله، کارکردن برای بچهها راه رفتن روی لبه تیغ است و انگار مرز باریکی بین کار کردن برای بچهها و سایر گروههای سنی قرار دارد. یکی از سختیهای کارهای ما هم این است که باید در همه شرایط حواسمان باشد که مخاطبمان چه ویژگیها و چه خصیصههایی دارد تا خدای نکرده ما را پس نزند. از آن طرف من بارها برای مخاطب بزرگسال هم کار کردم، برای مثال زمانیکه در خنده بازار بازی میکردم و همزمان هم پخش میشد برخی از مخاطبانمان وقتی من را در خیابان میدیدند به صراحت میگفتند که این بیمزه چیه که بازی میکنی؟ حالا الان که چند سال است خنده بازار نساختیم و پخش هم نمیشود، صد در صد آدمهایی که در خیابان میبینم مدام از من میپرسند که چرا خنده بازار بازی نمیکنی و پخش هم نمیشود؟ کاش بازی میکردید چون خیلی بامزه بود! و این عکس العملها برایم جالب است که زمان پخش همه طور دیگری میگفتند و الان طور دیگری. اما مخاطب کودک اینطور نیست و اگر کاری را دوست داشته باشد، با شفافیت کامل میگوید و اگر هم دوست نداشته باشد خیلی راحت ما را در جریان قرار میدهد و نظرش یکجور است و به همین خاطر شمای بازیگر وقتی برای گروه سنی کودک فعالیت میکنید تکلیفتان به روشنی مشخص است.
** کار کردن برای کودکان برای شما چه ویژگیهایی دارد و سختیهایی که دارد در چه خلاصه میشود و چه میکنید تا کمتر متحمل سختی شوید و راه را برای خودتان هموار کنید؟
-کار کردن برای بازیگر و همه عواملی که در حال تهیه کردن آن کار هستند برای عوامل دو بخش دارد، یک بخش مالی و بخش دیگر معنوی است. برای ما بازیگرها بخش معنوی به این معنی است که کاری که انجام میدهیم را مردم دوست داشته باشند و از عملکرد ما راضی باشند و بیشتر مورد توجهشان قرار بگیریم و بیشتر هم دیده شویم. یکی از ویژگیهای کار کودک این است که در عین اینکه برای بچهها ساخته میشود، اما اقشار مختلف مردم آن را میبینند و مخاطبش گسترده است. برای مثال وقتی در خانه بچهای میخواهد شبکه دو را ببیند، پدر و مادرها تسلیم میشوند و به حرف او گوش میدهند و زمانیکه کودک این شبکه را میبیند ناخودآگاه بزرگترها هم مخاطب برنامه میشوند. به هر ترتیب یکسری جذابیتهایی دارد که برای آنها نیز خوشایند است و همین موضوع باعث میشود که کل اقشار مردم مخاطب برنامه ما میشوند و در نتیجه این اتفاقها ما بیشتر دیده میشویم و مردم بیشتری هم از کار ما راضی و خشنودند و از نظر معنوی اغنا میشویم. اما کار بزرگسال اینطور نیست و ممکن است بخشی از مردم اصلا تلویزیون نبینند و سلیقهشان چیزی نباشد که ما میسازیم به همین خاطر مخاطبامان به مراتب کمتر از کار کودک میشود.
** نوع تربیت و رفتاری کودکان الان با کودک یک نسل قبل کاملا متفاوت است و بچههای امروز تلویزیون دیدنشان شاید تنها محدود به شبکه پویا باشد. در چنین شرایطی قطعا شما هم با مشکلاتی برای همراه کردن کودکان با برنامههای کودک مواجه هستید؟
- الان با آمدن تکنولوژی و تبلتها و بازی و سرگرمیهای مختلفی که وجود دارد همراه کردن کودکان خیلی سخت شده است. اما اگر رویکرد برنامه طوری باشد که مخاطب کودک را هدف قرار دهد یعنی او را پای تلویزیون بنشاند، کار مثبت و فوق العادهای کرده است و میتوان گفت موفق بوده چراکه در همان زمان یکساعته بچهها را از بازی و تبلت و ... دور کرده است. این موفقیت بزرگی است که محله گل و بلبل در آن به نسبت موفق عمل کرده است. همه ما از این بابت خوشحالیم چونکه گروه برنامه سازی گل و بلبل واقعا برای بچهها ارزش قائل شده است و از بازیگرهای خوب سینما و تلویزیون استفاده کرده است و خودتان میدانید که دستمزدهای این بازیگران کم نیست اما تهیه کننده ما مثل خیلیهای دیگر نگفته که حالا کار کودک است و اهمیتی ندارد و از سر و ته کار بزند. در دکور، صدا، ویژوال و .. از حرفهای ترینها استفاده کرده است و این نشان دهنده ارزشی است که برای کودکان از همان ابتدا قائل بوده است. البته باید هم اینطور باشد اما خب خیلیها این موارد را رعایت نمیکنند و انگار که مخاطب کودک برایشان اهمیتی ندارد. در عوض تامی افرادی که در این گروه فعالیت میکنند انتظار دارند تا افرادی که در آن بالا نشسته و درباره سیاستهای موجود در برنامههای تلویزیونی تصمیمگیری میکنند این را در تصمیمگیریهایشان در نظر بگیرند که مهمترین قشر جامعه فعلی ما کودکان و نوجوانان هستند که آینده ساز این مرز و بوماند و اگر آنها را رها کنیم یعنی که جامعه آیندهمان را رها کردیم.
** متاسفانه مدت طولانی است که کودک و نوجوان در کارهای سینمایی و تلویزیونی مهجور واقع شده است و به همان دلیلهایی که همه ما میدانیم سازندگان به سمت این ژانر میل و رغبت کمتری از خود نشان میدهند. در شرایط فعلی چه باید کرد؟
- واقعا نمیدانم چه باید کرد اما ما تا جایی که حرفمان تاثیر گذار باشد میگوییم. من میگویم و عمو پورنگ و سایر بچههایی که کار کودک کردهاند مدام در حال گفتن این هستیم که بیشتر در آثار نمایشی به کودکان اهمیت دهیم. جای تاسف دارد در جشنواره تلویزیونی جام جم در سال گذشته هیچ صحبتی درباره محله گل و بلبل بااین طیف گسترده از مخاطب نشد. حتی من هم در این جشنواره به خاطر بازی در محله گل و بلبل، بین بازیگرهای کارهای بزرگسال، نفر سوم شدم اما باز هم هیچ حرفی نشد و همه اینها نشان دهنده این است که میلی به کار کودک ندارند و اینکه دلیلشان چیست را واقعا نمیدانم. از آن سمت «محله گل و بلبل» از نظر تجاری برای سازمان صداوسیما خوب بوده و اینطور نیست که بگوییم ضرر مالی متحمل شدهاند.
** الان تنها مشکلی که این گروه برنامهسازی دارند، عدم وجود اسپانسر است؟
- نه، مشکل این است که هیچکدام از بچهها دوست ندارند که در این برنامه اسپانسری وجود داشته باشد و این حرف همه ما
است. همه برنامهسازهای کودک مشکلشان این است که چرا تلویزیون برای این دست برنامهها هزینه نمیکند؟ و چرا باید اسپانسر بیاید؟ وقتی تلویزیون وظیفه فرهنگسازی برای کودکان را دارد حتما باید بودجهای را برای کودکان کنار بگذارند که این اتفاق نمیافتد. البته سری آخر این برنامه را که ساختیم قرار است تلویزیون تمامی هزینههایش را بپردازد.