شرایط و فضای سیاسی در دوره جدید بهگونهای است که به نظر میرسد هرکدام از احزاب، تشکلها و گروهها لازم میدانند بازتعریفی از اصلاحطلبی و اصولگرایی ارائه دهند. نمونه آن نوع نگاهی است که بخشهای مهمی از اصولگرایان به مواضع سیاسی علی لاریجانی دارند.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، جریانهای اصولگرا با توجه به تحقق نیافتن بسیاری از وعدههای انتخاباتی حسن روحانی و فهرست امید در مجلس، امید فراوانی دارند که در انتخابات مجلس یازدهم، گوی سبقت را از رقیب خود بربایند.
از سوی دیگر شرایط و فضای سیاسی در دوره جدید بهگونهای است که به نظر میرسد هرکدام از احزاب، تشکلها و گروهها لازم میدانند بازتعریفی از اصلاحطلبی و اصولگرایی ارائه دهند. نمونه روشن آن نوع نگاهی است که بخشهای مهمی از اصولگرایان به مواضع سیاسی علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی دارند.
این نوع تلقی حتی تا آنجا پیش رفت که از دعوت او به نشست شورای ائتلاف جبهه اصولگرایان خودداری کردند. اتفاقی که مورد انتقاد محمدرضا باهنر، رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری قرار گرفت و به این نکته اشاره کرد که لاریجانی بالاخره کاملا در جریان اصولگرایی تعریف میشود. درباره جریانهای اصلاحطلب نیز این موضوع صادق است. بعد از انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم و انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی، زمانی که برخی از اصلاحطلبان رویکردهای جریان اعتدالی متحد دیروز را با مذاق سیاسی خود سازگار ندیدند، باب شکوه و شکایت گشودند و حتی ضمن فرصتطلب خواندن جریان اعتدال عنوان کردند اعتدالگرایان را نباید جزو اصلاحطلبان محسوب کرد. گذشته از نیاز مبرمی که برخی گروههای اصلاحطلب و اصولگرا نسبت به بازآفرینی و بازتعریف تعابیر و اصطلاحات سیاسی دارند، اما بخش قابلتوجهی از همطیفان دو گروه سیاسی همچنان بر این باور اصرار و الزام دارند که شرط و نتیجه پیروزی در انتخابات آینده، حتما ائتلاف و اتحاد است و گریزی از آن نیست.
در این سو، اردوگاه اصولگرایان قرار دارد که البته تجربه ناکامی در دو انتخابات ریاستجمهوری اخیر، پیشروی آنان است و طبعا انگیزه کافی برای حضوری پرشور و پررنگ در رقابتهای آینده را دارند. مرور فعالیتهای انتخاباتی گذشته اصولگرایان نشان میدهد این جریان در درون خود با دستهها و گرایشهای فکری گوناگونی روبهروست. پیشتر گفته شد برخی از جریانهای اصولگرایی، علی لاریجانی و همفکران او را جزو بدنه این مسلک سیاسی نمیدانند و از اینرو حساب ویژهای برای حضور این چهره و هواداران او باز نکردهاند؛ بنابراین بعید به نظر نمیرسد که گروهی از اصولگرایان میانه که معمولا در منطقهالفراغ سیاسی میان دو جریان اصولگرایی و اصلاحطلبی سیر میکنند و متناسب با موقعیتهای مختلف به اظهارنظر در حوزه مسائل مختلف میپردازند به صورت مستقل و با ارائه فهرستی از نامزدهای کم و بیش مرضیالطرفین اقبال خود را برای جلب آرای عمومی بیازمایند.
البته خبرها حاکی از تلاش اصولگرایان برای رسیدن به وحدت حداکثری برای شرکت در انتخابات مجلس است. این مطلبی بود که حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه بیان داشت و در عین حال احتمال حضور جریان سومی به نام مستقلین را نفی نکرد.
وی در گفتوگویی گرچه از حضور اعضای جبهه پایداری (جریانی که از نظر برخی اصولگرایان، تندرو محسوب میشود) در جلسات وحدت گفت، اما در همین ارتباط احمد کریمیاصفهانی، دبیرکل جامعه اسلامی اصناف و بازار، وحدت اصولگرایان را معطوف به پرهیز از منفعتطلبی و طرح نکردن خواستههایی که به وحدت اصولگرایی خدشه وارد میکند، دانست.
عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری با تاکید بر اینکه وحدت در سایه تعامل و همکاری بهدست میآید، گفت: طیف و دامنه اصولگرایی خیلی گستردهتر از آن چیزی است که برخی میپندارند. از نظر کریمیاصفهانی راهکار اصولگرایان برای انتخابات پیشرو، وحدت حول محور جامعتین است.
دیدارهای خبرساز
همین چند روز پیش بود که خبری در فضای سیاسی و انتخاباتی اخیر مورد توجه اهالی رسانه و برخی فعالان سیاسی قرار گرفت. دیدار قالیباف و احمدینژاد از جمله اتفاقاتی بود که زمینهای را برای برخی گمانهزنیها پیرامون ائتلافهای احتمالی انتخاباتی فراهم آورد. در خبری که فعالان رسانهای اصولگرا منتشر کردند، این دو چهره با یکدیگر دیداری سازنده و رو به جلو داشتند.
گرچه کمی بعد از سوی برخی چهرههای حامی قالیباف، هدف از این دیدار عیادت از احمدینژاد و در زمان بیماری او (در فروردین) بود، اما به هر صورت با توجه به نفی نشدن این ملاقات، اصل خبر آن قدر اهمیت داشت که در فضای سیاسی عرصه را برای گمانهزنیها فراهم آورد. قالیباف بعد از ناکامی در چند دوره انتخاباتی و همچنین اعلام انصراف به نفع رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری پیشین، حرفها و حدیثهای زیادی در مورد جریان اصولگرایی بویژه هنگام انتشار مانیفست خود مطرح کرده و خود را از پیشروهای جریان نواصولگرایی قلمداد میکند.
از سویی دیگر احمدینژاد هم که تا مدتها و بویژه در اولین دوره ریاستجمهوری خود در بین اصولگرایان عزیز بود، دل در گرو برخی یافتهها و بافتههای مشاوران خود داد و مسیر خود را از خط اصلی جریان اصولگرایی جدا کرد. مراجعه به برخی اظهارات و گفتههای انتخاباتی این دو چهره در ایام انتخابات گذشته حاکی از نوعی دلخوری آنان از بخشیهایی از اصولگرایان است.
انتشار برخی از خبرها البته نشان از جدیت قالیباف برای حضور در انتخابات مجلس میدهد و هنوز معلوم نیست که هدف او از این تلاش انتخاباتی، حضورش به عنوان سرلیست نامزدهای انتخاباتی باشد یا اینکه میخواهد رهبری یک جریان مستقل و البته با نگاه اصولگرایانه را به عهده بگیرد. در هر صورت باید منتظر بود و دید آیا این دیدار در حد عیادت از یک مریض باقی میماند یا اینکه تقدیر یک ائتلاف جدید انتخاباتی را رقم میزند. در کنار این تکاپوها باید به موضوع جمنا هم اشاره شود.
جمعیت مردمی نیروهای انقلاب که در یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری شکل گرفت در ابتدا نوید یک ائئلاف بزرگ میان جریانهای اصولگرایی را میداد، اما در ادامه نحوه کار و تصمیمگیری در این شورا از سوی برخی از اصولگرایان با اعتراضاتی مواجه شد و حتی برخی علت ناکامی در انتخابات ریاست جمهوری را به کل به حساب جمناییها واریز کردند. در این دوره هم البته برخی همچنان از وجود جمنا دفاع میکنند. از جمله مهدی چمران که هدف از تشکیل شورای ائتلاف اصولگرایان را انتخاباتی و غایت اصلی شکلگیری جمنا را گفتمانسازی میداند. برخی از اصولگرایان، اما شیخوخیت جمنا را نمیپذیرند. از جمله اینها حزب موتلفه از قدیمیترین احزاب اصولگرا است که نهتنها به خواسته جمنا تن در نداد، بلکه در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم هم نامزد مستقلی را معرفی کرد.
در این بین محمدرضا باهنر معتقد است: ساز و کار جمنا منتفی نیست، جمناییها هستند؛ ممکن است اسم جمنا بماند یا ساختار عوض شود، اما هدف غایی ایجاد یک مرکزیت واحد با مشارکت همه طیفهای اصولگراست. در هر صورت هنوز تا برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی چند ماهی باقی مانده و گوی رقابتها و رفاقتها در زمین سیاست همچنان در حال غلتیدن است و باید منتظر بود و دید که در روزها و ماههای آتی این جریان سیاسی امیدوار به نتیجه انتخابات پیش رو چه راهکارهایی را برای پیشتازی در عرصه رقابت در پیش خواهد گرفت.
اصلاحطلبان در اندیشه آمدن یا نیامدن
سوی دیگر میدان با اصلاحطلبان است که در چند انتخابات گذشته توانستند با ائتلاف و همراهی با برخی گروههای دیگر که بعدها به اعتدالیون شهره شدند و کباده حمایت از روحانی را میکشیدند گوی سبقت را بربایند و در برخی عرصههای رقابت هم پا به پای اصولگرایان نامزدهای خود را به مجلس و شورای شهر و خبرگان بفرستند، اما این همراهی در فردای انتخابات شکننده شد. اصلاحطلبان از ابتدای تشکیل دولت بر این باور بوده و هستند که اعتدالیها سهم آنها را بعد از فراغت از رقابت نادیده گرفتند و آنها به حق و حقوق خود نرسیدند.
نکته قابل تامل هم اینکه مساله کاهش محبوبیت دولت و ناتوانی در تحقق وعدههای انتخاباتی خود، کم شدن توان اقتصادی مردم، نوسان شدید بازار ارز، افزایش قیمت بسیاری از کالاهای اساسی و... صدها مسائل ریز و درشت دیگر این نگرانی را برای جریان اصلاحات بهوجود آورده که با توجه به حمایت تمام قدی که از رئیسجمهور در ایام انتخابات داشتند و از فهرست امید در انتخابات مجلس و شوراهای شهر و روستا حمایت کردند مردم آنها را جزو مسببان اصلی ناکامیها بدانند. از این رو در ردههای مختلف جریان اصلاح طلبی هم زمزمههایی مبنی بر اعلام جدایی اصلاح طلبان از دولت و طیف اعتدالیون شنیده شد.
جریان اصلاحات تا چندی قبل، بیشتر هم و غم خود را صرف تشکیل پارلمان اصلاحات کرد که البته آن هم هنوز به قطعیت نرسیده است. کارنامه عملکرد امیدیها در مجلس و شورا یکی دیگر از دلایل نگرانی اصلاحطلبان است که نسبت به پیروزی در انتخابات آتی تردیدهای فراوانی دارند. طبعا با توجه به این گذشته به نظر میرسد که برخی اصلاحطلبان برای حضور پرتحرک و پرانرژی در انتخابات به، اما و اگرهایی روی آوردند. اظهارات علی صوفی، دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات و عضو شورای عالی اصلاحطلبان با فارس از همین منظر قابل ارزیابی است.
وی درباره امکان ارائه ندادن فهرست انتخاباتی از سوی اصلاحطلبان گفت: فقط در یک صورت این احتمال وجود دارد و آن رابطه مستقیم دارد با تأیید صلاحیت نامزدهای ما برای انتخابات. صوفی در ادامه خاطرنشان کرد که در صورت رد صلاحیت گسترده اصلاحطلبان این جریان مجبور به ارائه فهرست حداقلی است که البته آن هم تبعاتی دارد و متناسب با توقعات و انتظارات مردم نیست.
وی در این مصاحبه ضمن اذعان به کاهش چشمگیر کارایی اصلاحطلبان نسبت به گذشته به این نکته تاکید کرد: خیلی از اصلاحطلبان معتقدند که هم چوب را بخوریم و هم پیاز را، چرا باید فهرستی بدهیم که هم از اصلاحات هزینه کند و هم در نهایت نارضایتی مردم را افزایش دهد.
در کنار این اظهارات که نشانههایی از دلسردی اصلاحطلبان از ناکامی احتمالیشان در انتخابات آتی را دارد و ارائه فهرست نامزدها را منوط به، اما و اگرهایی میداند گروهی دیگر از اصلاحطلبان هم هستند که همچنان خواهان حضور پررنگ و پرتحرک در عرصه انتخاباتند. از جمله بهزاد نبوی که در گفتوگویی اعلام کرد شاهکلید سعادت در سیاست تنها در صندوقهای رای است.
محمدرضا عارف، رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، حضور حداکثری در انتخابات را بیمهکننده نظام دانست و مرتضی حاجی، عضو بنیاد باران هم کنارهگیری از انتخابات را مردود اعلام کرد. حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی هم بر این باور است که طیفهای اصلاحطلبان نباید زمین انتخابات را به رقیب واگذار کنند. محسن رهامی و رسول منتجبنیا هم معتقدند که تحت هر شرایط باید در انتخابات شرکت کرد. از سوی دیگر چهرههای دیگر اصلاحطلب مثل عباس عبدی بر این باورند که با توجه به شرایط موجود شرکت در انتخابات برای اصلاحطلبان موضوعیتی ندارد.
حضور مشروط!
در میان این اظهارنظرها که در برگیرنده شرکت فعال و موضوعیت نداشتن شرکت اصلاحطلبان در انتخابات است، برخی دیگر مثل صادق زیباکلام و مصطفی تاجزاده بر حضور مشروط در انتخابات تاکید میکنند و حتی پیشنهاد دادند که اصلاحطلبان باید با شورای نگهبان و نهادهای تاثیرگذار مذاکره کنند تا امکان حضور نامزدهای بیشتری از اصلاحطلبان در گردونه رقابت فراهم آید.
طیفهای دیگری هم در میان اصلاحطلبان وجود دارند که ملاحظاتی برای شرکت این جریان سیاسی در انتخابات دارند. سعید حجاریان حضور به هر قیمت و کیفیت را بیمعنا میداند و آن را باعث ریزش اجتماعی اصلاحطلبان عنوان کرد. در هفتههای اخیر به دنبال طرح مباحثی از سوی اصلاحطلبان مبنی بر حضور مشروط در انتخابات، سخنگوی شورای نگهبان در توییتی نوشت که «تنها راهکار برای برگزاری انتخابات سالم و با مشارکت فراگیر، تبعیت از قانون است، نه فرافکنی و باجگیری با اتهام زدن به نهادهای قانون اساسی.» کدخدایی البته در اظهار نظر دیگری به صورت صریح درباره شرط و شروط برخی اصلاحطلبان اعلام موضع کرد.
سخنگوی شورای نگهبان در نشست خبری خود درباره اظهارات فعالان سیاسی اصلاحطلب مبنی بر لزوم تایید صلاحیت ۸۰ درصد فعالان اصلاحطلب گفت: ملاک شورای نگهبان مر قانون است. شورای نگهبان نه ورود کسی را تضمین میکند و نه برای کسی فرش قرمز پهن میکند. این سخن کدخدایی البته واکنش بهزاد نبوی را در پی داشت.
وی در گفتگو با خبر آنلاین در اظهارنظری گفت: به نظر من آقای کدخدایی اشتباه میکند. این دوره باید فرش قرمز پهن کنند، چون در این دوره انتخابات پرشور، برای حفظ امنیت ملی ضروری است. با این فشارهایی که از خارج وارد میشود، اگر انتخابات پرشور نداشته باشیم، فشار به نظام و مردم خیلی زیادتر میشود.
گفته نبوی البته از سوی سخنگوی شورای نگهبان بی پاسخ نماند و وی در توییتی نوشت: «آنها که واجد شرایط قانونی نامزدی در انتخابات هستند فرش قرمز قانون برایشان پهن است، اما آنان که مشمول موانع قانونیاند، خط قرمز قانون اجازه نمیدهد به خانه ملت وارد شوند.»
اختلافات داخلی
همانطور که گفته شد عملکرد فهرست امید در مجلس و شوراهای شهر با انتقادات زیادی مواجه بود. نمونه روشن آن انتقادات مختلف برخی اصلاحطلبان به عملکرد عارف رئیس فراکسیون مجلس است با این باور که رویه او در مجلس زمینه را برای عقبنشینی فراکسیون امید در مجلس در برابر رقیب فراهم آورده است. عمده این انتقادات به خاطر عملکرد شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان است. رسول منتجبنیا قائم مقام مستعفی حزب اعتماد ملی انتقاد خود به نحوه اداره این شورا را با اصطلاحاتی، چون دیکتاتوری و کدخدامنشی ابراز کرده بود و مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردمسالاری و عضو فهرست امید مجلس نیز معتقد است که شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان وزن اشخاص را بر وزن احزاب ترجیح میدهد.
در عین حال آذر منصوری، عضو این شورا و نیز شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در این زمینه گفته است: «در شرایط فعلی بدیلی برای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان که بتواند این انسجام را بین اصلاح طلبان حفظ کند، وجود ندارد.» در کنار همه اختلافات موجود میان اصلاحطلبان و اعتدالیها و واکنشهای تند برخی اصلاحطلبان نسبت به عملکرد جریان اعتدال برخی همچنان از اتئلاف این دو طیف سخن میگویند. به گفته علی مطهری عضو کمیسیون امید مجلس، ائتلاف نکردن اصلاحطلبان و اعتدالیون اشتباه و سیاست نادرستی است. بررسی اخبار و دادههای رسانهای نشان میدهد اصلاحطلبان با توجه به طیفهای مختلفی که در این جریان مشغول فعالیتاند همچنان درباره حضور فعال، حضور مشروط، سکوت، عبور و... تاکنون به توافق همه جانبه نرسیده و گذشته از این همچنان بحث میان ائتلاف یا افتراق با اعتدالیون یکی از چالشهای جدی میان آنان است.