امین زندگانی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون گفت: تو را به خدا نگویید بازیگرها الگو هستند! بازیگرها شاید الگوی لباس و تیپ و ظاهر باشند که این را هم قبول ندارم.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، حسین کلهر مجری «سلام صبح بخیر» امروز دوشنبه ۶ آبان در این برنامه میزبان امین زندگانی بازیگر سینما و تلویزیون بود که این شبها سریال «پناه آخر» را در شبکه یک سیما روی آنتن دارد.
زندگانی در ابتدا خلاصهای از قصه «پناه آخر» را گفت و درباره نقش متفاوتی که در این سریال علی رغم نقشهای مثبت قبلیاش دارد، اظهار کرد: این پیشنهاد به من داده شد تا این مرز را رعایت کنم که جایی تماشاگر بترسد، جایی حساب ببرد و شک کند. به هر حال من در این سن باید از تجربیاتم استفاده کنم و بخشهای دیده نشده از کارم را ارائه بدهم.
وی افزود: با مشکلاتی که همه به دلیل شرایط اقتصادی درگیر آن هستیم، تهیه کنندهای که بتواند همه را راضی نگه دارد بسیار مهم و غنیمت است. بازیگران خوب کار هم که اتفاق خوبی بود. خود من هم از این ریسک خوشحالم و امیدوارم در این بخش موفق بوده باشم.
بازیگر نقش حضرت سلیمان یادآور شد: در قسمت شب گذشته مسجل شد که دامادی که نقش او را بازی میکنم ریگی در کفش دارد. من همیشه معتقدم کلاهبردارترین و شرترین آدمها، حق به جانب جلو میروند و برای همین باورشان میکنیم. من هم سعی کردم این نقش را حق به جانب بازی کنم و او با خودش دو دو تا چهار تایی دارد که من دارم کار درست را میکنم. خانم وکیل با ایفای نقش خوب خانم میرامینی هم تلاش دارد برای او پاپوش درست کند.
زندگانی با بیان اینکه زمانی اگر دور یک خط قشنگ را حاشیهنویسی میکردند برای احترام به آن اصل بود، اما حالا اصل حاشیه شده است، در پاسخ به اینکه در حالی که شما را با نقشهای سلیمان نبی و حضرت مسلم در مختارنامه میشناسند، نگران لطمه خوردن به این وجهه عمومی نبودید، تصریح کرد: در فضای مجازی برای من نوشته بودند آقای زندگانی نقش منفی بازی نکنید، درباره این داماد هم گاهی شک میکنیم، اما بعد میگوییم نه اینکه امین زندگانی است! این چالش برایم جالب بود. البته پیش از این هم در تله فیلم «کابوس» ساخته سیروس مقدم نقش منفی داشتم و در کار کودک سیدجواد هاشمی نقش منفی عمو عجوزه را بازی کردم. از سوی دیگر به این شعر مولانا معتقدم که میگوید «همه کس در تواند». مولانا معتقد است اگر صفت قهری هست در وجود هر انسانی هست و هر صفت خوبی هم در هر انسانی هست. از آنجایی که بازیگری نیز خودشناسی است، سعی میکنم هر دو وجه را در کارم نشان بدهم.
وی در پاسخ به اینکه آیا میدانستی در عراق مردم عکس شما را در نقش مسلم روی تیشرتهایشان چاپ میکنند، گفت: این را شنیدهام. یک بار قسمت شد برای جشنواره فیلم کربلا، به کربلا رفتهام، اما این را ندیدهام. چنین چیزی خیلی برایم نگران کننده است و مسئولیت دارد. من وقتی حضرت مسلم را بازی کردم یک روز صبح زود به بانک رفتم اخلاق هم نداشتم و چک یکی از همکاران بود که پاس نمیشد. خانمی روبروی من تلفن به دست ایستاد و گفت: میشود با مادر من حرف بزنی؟ من هم پاسخ مثبت دادم و با مادر او سلام علیک کردم. مادر آن خانم به من گفت: برای من دعا کن من قرار است عمل داشته باشم و اگر تو برایم دعا کنی دیگر خیالم راحت است. با شنیدن این جمله در خودم ریختم و ترسیدم. این خیلی مسئولیت سنگینی است.
بازیگر «فصل فراموشی فریبا» یادآور شد: پس از آن بود که ترجیح دادم نقش منفی را هم تجربه کنم. نظری که آن مادر درباره من داشت به حرمت آن نقش بوده است. هر کدام از مصاحبههای من را هم که بخوانید گفتهام نقش مسلم را هرکسی بازی میکرد، این اتفاق میافتاد. به ویژه که نویسنده و کارگردان آن سریال آقای میرباقری بود و اسم او آنقدر شرافت دارد و بزرگ است که همه چیز را کاور میکند.
زندگانی با بیان اینکه من انسانم و ممکن است خطا کنم و پایم بلغزد، تصریح کرد: تو را به خدا نگویید بازیگرها الگو هستند! بازیگرها شاید الگوی لباس و تیپ و ظاهر باشند که این را هم قبول ندارم. من ممکن است در خیابان عصبانی شوم و به من بگویند تو لیاقت نداشتی نقش حضرت مسلم را بازی کنی. من چه جوابی بدهم؟ من هم انسان هستم.
وی در ادامه درباره سریال «سلمان فارسی» گفت: هنوز با من صحبت خاصی نشده است. کار بسیار پربازیگری است که شنیده ام ۴۰۰ نقش محوری دارد و ۶ سال طول میکشد. در رکاب استاد میرباقری بودن نعمتی است که امیدوارم قسمت هر بازیگری بشود.
این بازیگر همچنین خطاب به کلهر نیز عنوان داشت: شما آنقدر صمیمی برنامه اجرا میکنید که میخواستم بگویم رسانه به این فضای صمیمی احتیاج دارد. شما در عین حال خودمانی و محترمانه برنامه را به نحوی اجرا میکنید که آدم احساس میکند پشت میز خانه خودش نشسسته است. به شما و برنامه تبریک میگویم و امیدوارم چند وجهی بودن زبان رسانهای در همه برنامهها رعایت شود.
زندگانی درباره نحوه پیوستنش به سریال «مختارنامه» توضیح داد: من قبل از آن سعادت نداشتم با آقای شریفینیا همکاری کنم. یک روز تلفنم زنگ خورد و او گفت: امین شریفی نیام. حرف اضافه نزن. پاشو بیا خوابگاه ورامین! گفتم بله؟ گفت: یک آژانس بگیر و به خوابگاه ورامین بیا، میآییم دنبالت. رفتم و آنجا آقای اسکندری مرا گریم کرد و شریفینیا به من گفت: وقتی میرباقری آمد نگو اسمت چیست. گفتم چرا؟ گفت: حالا امروز اسمت را نگو. میرباقری هم آمد و از گریم خوشش آمد. داشتم از اتاق بیرون میرفتم که میرباقری پرسید اسمت چیست؟ گفتم امین زندگانی!
وی ادامه داد: ماجرا از این قرار بود که من آن شبها یک برنامه تلویزیونی را اجرا میکردم، ما دو شب منتقد نداشتیم و به من متن میدادند و من سریالها را نقد میکردم. میرباقری هم گفته بود این بچه پررو است و بخواهد سرکار من بیاید حوصلهاش را ندارم. به هر حال فضا برای من مسموم بود. فردای آن روز، خدا عظیم جوانروح را رحمت کند خیلی به من اعتماد به نفس دادند. فضا اینطور بود که همه میگفتند این بچه پررو آمده است. اما اولین سکانس را که بازی کردیم میرباقری گفت: من میدانم همان امین زندگانی بچه پررو هستی، اما حالا که روی این اسب نشستهای برو و من پشتت هستم.
بازیگر «مختارنامه» یادآور شد: ایشان بازیگری را وحشتناک میشناسند و در یک پلان هم نمیتوانی سرشان کلاه بگذاری. خوشحالم در «معصومیت از دست رفته»، «شاهگوش»، «مختارنامه» و «امام علی» با ایشان همکاری کردم. خودشان هم همکاریمان در سریال امام علی یادشان نبود. من سال ۷۷ دانشجو بودم که گفتند برای آقای پرستویی مشکلی پیش آمده. من آن زمان هنرهای رزمی هم کار میکردم. سر صحنه رفتم و اصلا نمیدانستم کی به کیست. قرار شد صحنه را بگیرند و من شمشیر را مقابل صورتم قرار دادم. آقای میرباقری گفت: چرا این کار را کردی؟ از آن طرف اشاره میکردند شمشیر را از روی صورتت بردار. بعد هم توضیح دادند که من چرا آمدهام و میرباقری خیلی لطف داشت و اینطور گفت که ایشان لطف و محبت کرده آمده همه همراهان صورتشان را بپوشانند. گفتند راکورد بهم میریزد. گفت: نه من با یک پلان لایهای این را درست میکنم. فکر کنم بقیه بابت اینکه صورتشان به خاطر من معلوم نشد به من فحش دادند!
زندگانی یادآور شد: درباره «سلمان فارسی» نمیدانم حضور خواهم داشت یانه. به هر حال نقش میگردد و بازیگر را پیدا میکند. همیشه میرباقری را دوست داشتم و او سوای اینکه کارگردان بزرگی است یک انسان و الگو است و عشق به کار و عوامل دارد. همیشه از خودم میپرسم اگر دنیای بازیگری این است و در این فضا میتوانیم بازیگری کنیم پس فضایی که چندسال است میبینیم چیست؟
وی درباره فراز و فرودهای حضور در فیلم «ملک سلیمان» هم توضیح داد: روز اول که برای سلیمان نبی دعوت شدم گفتند قرار است بازیگر بینام بیاوریم مثل یوسف پیامبر. بعد شنیدم آقای حسین یاری قرارداد بستند، اما سر کار دیگری رفتند که طول کشید و نتوانستند در این پروژه هم باشند. این شد که دوباره برای سلیمان سراغ من آمدند. من هم به آقای یاری زنگ زدم و گفتم شما پیشکسوت من هستی و اگر بگویی نرو، نمیروم. ایشان هم فقط برای من دعای خیر کردند و ۱۰ دقیقه داشتند دعای خیر و ابراز خوشحالی میکردند. به هر حال گویا قسمت من بود این نقش را بازی کنم.
این بازیگر با اشاره به فعالیت کمی که در فضای مجازی دارد و خیلی از حاشیه خوشش نمیآید، درباره حضور در جشن حافظ با لباس بلوچی گفت: سالها است معتقدم ما لباس ملی نداریم. ورزشکارهایمان کت و شلوار و یقه دیپلمات میپوشند و ما از نظر لباس ملی بی هویت هستیم در حالی که لباسهای ملی بسیار زیبایی داریم. ماجرای لباس بلوچی هم به سفری برمیگردد که با الیکا به سیستان و بلوچستان رفته بودیم. من هم به خیاطی رفتم و گفتم لباس بلوچی میخواهم. گفت: تو که این را نمیپوشی گفتم قول میدهم آن را در یک مراسم بپوشم. سال قبل آقای معلم از دنیا رفته بودند حالم خوب نبود، اما سال بعد این لباس را در جشن حافظ پوشیدم. البته من نمیدانستم برای فیلم خانم آبیار چه حاشیهای پیش آمده و در تلویزیون چه لفظی به کار بردهاند. به هر حال حسن تصادفی بود و اینگونه از عزیزان بلوچ دلجویی کردیم.
زندگانی ادامه داد: باز هم دعوت شوم لباس قومیتهای دیگر را میپوشم. متاسفانه لباسهایی که در مراسمها میپوشند اصولا فیک است و تقلبی از آب درمی آید. اینکه یقه دور بدنت میچرخد یا شلوار عجیبی دارد یعنی چه؟
وی در بخش پایانی صحبت هایش اینگونه گفت: من میخواستم کارگردانی کنم بعد نویسندگی، اما خدا خواست و با سریال «وکلای جوان» در این بازی افتادم، اما خیلی مناسب نمیبینم که به هر قیمتی متفاوت باشیم. ما بازیگران یک وظیفه و شخصیت حقوقی داریم. هنجارشکنی چقدر میتواند مفید باشد؟ حباب روی آب بازیگری این کارها را میکنند و دردسر برای کسانی است که عاشقانه کار میکنند. این خودنماییها و اینکه ندانیم شخصیت حقوقی مان چیست لطمه میزند.
این بازیگر با اشاره به اینکه مشغول بازی در فیلم سینمایی کودک سیدجواد هاشمی و اداره آموزشگاه آکادمی سینمایی خود است، خبر داد: به زودی با احمد معظمی سریال جدیدم را کار میکنم که تهیهکننده آن آقای ابوالفضل صفری است.
زندگانی همچنین خطاب به کلهر گفت: امیدوارم نحونه اجرایتان رونویسی شود. صمیمیت در رسانه ملی خیلی مهم است و اینکه صمیمانه اجرا میکنید نقطه قوت بزرگی است.
وی در انتها درباره همسرش الیکاعبدالرزاقی هم گفت: الیکا در سریال «سرباز» ساخته هادی مقدم دوست یک نقش جدی و سخت را دارد. او بازیگر جدی علی الخصوص در تئاتر بوده است.