احساس برآمده از علاقه ما نسبت به یک شخصیت هنری و ورزشی که مخالف شرکت در انتخابات است، ما را از همراهی با دیگران در این مسأله مهم اجتماعی دور میکند. از طرف دیگر، عقل، ناگهان به میدان آمده و با دلایلی قوی، تمام راههای توجیه عقلی را از میان برمیدارد!
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، جامعه ایران هر چه پیش میرود انتخاباتش حساستر و تأثیرگذارتر میشود. این بار هم با نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی در حساسترین زمان ممکن، چشمهای همه سیاستمداران دنیا از دوست و دشمن، بلکه چشمهای همه مردم دنیا به ایران دوخته شده که چگونه این راه پرافتخار را ادامه خواهد داد. چنان که رهبر انقلاب اسلامی فرمودند: «علت عصبانیت آمریکاییها از ملت ایران، جذابیت ناشی از تصویر ایستادگی یک نظام مستقل در مقابل یک قلدر سر گردنه است که باید از این جاذبه برای نشر و توسعهی حقیقت اسلام و ملت ایران استفاده کرد». (۱) بنابراین، شرکت در انتخابات، نه به عنوان امری احساسی و عاطفی و نمادین، بلکه ضروری، دقیق و هوشمندانه است.
تأثیرگذاری و تأثیرپذیری شخصیتها
انسان به دلیل اجتماعی زیستن، به صورت مداوم در حال تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از افراد دیگر است. هر دو این حالتها، نه همیشه ارزشاند و نه همیشه ضد ارزش.
محک تأثیرگذاری/سلبریتیهای زمان حضرت موسی (ع)
برخلاف تصور، تأثیرگذاری، همیشه نشان از قدرت روحی نیست. بلکه همواره قدرت شخصیتی افراد، با توجه به منشأ تأثیرگذاری آنها در دیگران سنجیده میشود. به این معنا که اگر منشأ تأثیرگذاری، «عقلانیت و حکمت» باشد، چنین اثرگذاری، مثبت، و یک ارزش بوده و نشاندهنده رشد و بالندگی شخصیت فرد است. اما اگر منشأ تأثیرگذاری افراد بر دیگران، خودخواهی، سهلانگاری و ولنگاری باشد، نه تنها مطلوب نبوده بلکه به هیچ وجه، ارزش شخصیتی محسوب نشده و برای شخص تأثیرگذار و افراد متأثر از آن، جز ضرر و اشتباه به دنبال نخواهد داشت.
ساحران در مقابل حضرت موسی (ع)، با ابزارهایی مثل طناب و چوب و... نمایشی جذاب به پا کردند. اینها سلبریتیهای زمان خود بودند. در حالی که همه متحیر نمایش آنها بودند، در یک لحظه، حقیقت، در قالب معجزه بر همه روشن شد و حتی خود ساحران را نیز تحت تأثیر قرار داد. آن تأثیرگذاری پیشین ساحران، منفی بود، زیرا دلیلی جز خودخواهی و حب مقام و شهرت نبود چنانکه فرعون هم، با وعده مقام، آنها را جمع کرده بود.
قرآن کریم میفرماید: «فَلَمّٰا جٰاءَ اَلسَّحَرَةُ قٰالُوا لِفِرْعَوْنَ أَ إِنَّ لَنٰا لَأَجْراً إِنْ کُنّٰا نَحْنُ اَلْغٰالِبِینَ قٰالَ نَعَمْ وَ إِنَّکُمْ إِذاً لَمِنَ اَلْمُقَرَّبِینَ»؛ (۲) پس هنگامی که جادوگران آمدند، به فرعون گفتند: آیا اگر ما پیروز شویم، حتماً برای ما پاداشی شایسته خواهد بود؟ گفت: آری! و در آن صورت مسلماً از مقربان (درگاه) خواهید شد. این آیه شریفه به خوبی، یکی از نشانههای فریبکاری که همان دنیاطلبی است را به تصویر کشیده است.
تأثیرپذیری
همین ساحران، بعد از مشاهده حقیقت قدرت الهی، از تأثیرگذار قصه به تأثیرپذیر تبدیل شدند. این بار این رفتار آنها ناشی از خودخواهی یا ترس یا احساسات نبود. آنها، چون عمری ساحری کرده بودند با دیدن معجزه بزرگ الهی فهمیده بودند که این فراتر از قدرت حضرت موسی (ع) و سحر است. از این رو عقل، به آنها هشدار داد که باید به خدای او ایمان بیاورند.
پس گفتند: «قٰالُوا آمَنّٰا بِرَبِّ اَلْعٰالَمِینَ رَبِّ مُوسىٰ وَ هٰارُونَ»؛ (۳) گفتند: (از روی حقیقت) به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم، پروردگار موسی و هارون. مردم هم که تا آن لحظه با تأثیرپذیری از ساحران، گمراه شده بودند، این بار میتوانستند با تأثیرپذیری از ایمان آنها سعادتمند شوند. پس، وادار کردن خود به تفکر، مهمترین کار است، چون موجب روشن شدن راه حتی برای گمراهکنندگان میشود.
با توجه به توضیحی که در مقوله «تأثیرگذاری» بیان شد، حساب «تأثیرپذیری» نیز روشن است. یعنی تنها آن اثرپذیری که قبلاً از کانال هوشمندی و حکمت عبور کرده باشد، مفید خواهد بود. در مقابل، انسانی که بدون دلیل عقلانی، افسار رفتار خود را در هر موضوعی به دست فرد دیگر میسپارد، بیگدار به آب زده است. چرا که پیامبر خدا (ص) میفرمایند: «إِنَّمَا یُدْرَکُ الْخَیْرُ کُلُّهُ بِالْعَقْل» ؛ (۴) همه خوبىها با عقل شناخته مىشوند.
گونهشناسی شخصیتهای مخالف شرکت در انتخابات
شخصیتهای مخالف شرکت در انتخابات بسته به شغل، تفکر، شهرت یا عدم شهرت، سابقه و... گونههای متفاوتی دارند که در جای خود مورد بحث قرار میگیرند. اما شاید نقطه مشترک تمامی آنها، ضعف استدلال آنها مبنی بر عدم شرکت در انتخابات است. با اندکی تأمل، پرده از سستی دلایل مخالفان شرکت در انتخابات فرو میافتد. البته از زوایای مختلفی میتوان به غیرمنطقی بودن عدم شرکت در انتخابات پرداخت.
گردنه عقل و احساس
احساسات ما نسبت به شخصیت مورد علاقهمان از جمله روزنههای رسوخ اشتباه در تصمیمگیری به شمار میآید. احساس برآمده از علاقه ما نسبت به یک شخصیت هنری، ورزشی، علمی، سیاسی، دینی و... که مخالف شرکت در انتخابات است، ما را از همراهی با دیگران در این مسأله مهم اجتماعی دور میکند. از طرف دیگر، عقل، ناگهان به میدان آمده و با دلایلی قوی، تمامی راههای توجیه عقلی را از میان برمیدارد و راهی برای جمع بین عقل و احساس نیست.
چنین دو راهیهایی بارها در زندگی ما اتفاق افتاده و خواهد افتاد. نسخه، استفاده از عقل است. از همین رو است که امام علی (ع) تأثیرپذیری از افراد را مرهون شناخت قبلی حق دانسته و میفرماید: «الْحَقُّ لَا یُعْرَفُ بِالرِّجَالِ اعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ أَهْلَهُ»؛ (۵) حق به وسیله شخصیتها شناخته نمیشود. حق را بشناس، اهل آن را خواهی شناخت. از این طریق، تنها یک راه را که آن هم، حقیقت است، پیش روی خود خواهیم دید.
کلید طلایی نجات از دو راهی شرکت یا عدم شرکت در انتخابات
برای اینکه بتوانیم از دو راهی انتخابی که شخصیتهای محبوب ما ساختهاند، به سلامت عبور کنیم نیازمند یک روش هستیم. در این روش، باید ابتدا بند را از پای عقل باز کنیم. در واقع، اگر بتوانیم پردهای که از جنس علاقه ما به شخصیت محبوبمان است را برای لحظهای از روی عقل برداریم. همان یک لحظه کافی است تا راه درست، نمایان شود. سلبریتی من، هر کس و با هر حرفه و هنری که هست، برای یک لحظه باید از ذهن من بیرون رود.
برای این منظور، نام شخصیت مورد علاقه را بر روی کاغذ مینویسیم. جلوی آن نام، جمله یا جملاتی که درباره انتخابات بیان کرده را یادداشت میکنیم. سپس، روی نام مورد نظر را با دست میپوشانیم. حالا با جملهای روبرو هستیم که گوینده آن را نمیشناسیم و از ما خواسته شده که این جمله را ارزیابی کنیم. از اول تا آخر، استدلال را با دقت میخوانیم. نتیجه ارزیابی خود را یادداشت میکنیم. اکنون دستتان را از روی نام گوینده بردارید. چه نسبتی بین این سه میبینید؟ گوینده، متن، ارزیابی؟!
بله؛ شما به چیز دیگری دست یافتهاید که از وجود آن در خود تعجب میکنید. نام آن ارزیابی است. لطفاً قدرت خود در ارزیابی گفته شخصیت محبوبتان را دست کم نگیرید.