انفعال در دیپلماسی ایران در موضوع حمله ترکیه به شمال شرق سوریه موجب شد عملا کشورمان که از سال ۲۰۱۱ تاکنون و به مدت هشت سال هزینههای مادی، معنوی و نظامی خاموش کردن بحران سوریه را داده بود، از میدان دیپلماسی حمله ترکیه حذف شود.
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو- سید پویا هاشمی؛ عدم نقشآفرینی ایران در ماجرای حمله ترکیه به شمال شرقی سوریه باعث شده است تا دیگر بازیگران همچون روسیه و آمریکا این خلا را پر کنند.
بعد از آغاز ناآرامیهای سوریه در سال ۲۰۱۱ و تلاش کشورهای عربی و غربی در کنار رژیم صهیونیستی و ترکیه برای سقوط دولت بشار اسد، تهران با درک درست تهدیدات موجود در منطقه از همان ابتدا از دولت قانونی دمشق حمایت و خواستار حل این بحران به صورت کاملا دیپلماتیک شد.
حضور فعال تهران در سوریه در عرصه دیپلماسی، سطح میدانی و کمک مستشاری به نیروهای مقاومت سبب شد تا توطئه بینالمللی علیه دمشق ابتر مانده و در کنار آن با دعوت از دولت روسیه که از ابتدای بحران فقط به صورت سیاسی موضعگیری میکرد، دست به یک ائتلاف برای مقابله با اقدامات خصمانه در منطقه زد.
پدید آمدن هیولای داعش که ساخته و پرداخته سرویسهای اطلاعاتی عربی- غربی بوده و از حمایتهای نظامی، مالی و تسلیحاتی آنان نیز برخوردار بود، سبب شد تا رویکرد کشورهای غربی به بحران سوریه و عراق متفاوت شود.
در کنار این موضوع باید تسری بحران امنیتی به قلب اروپا به دلیل حرکت سیل عظیم پناهجویان عرب و همچنین حوادث تروریستی در چند کشور اروپایی که توسط داعشی انجام گرفت که خود غربیها از ابتدا آن را برای مقابله با دولت بشار اسد ساخته بودند، سبب شد دست نیاز کشورهای غربی و اروپایی به سوی ابتکار ایران برای حل بحران سوریه دراز شود.
ایران که تا پیش از این به اجلاس ژنو یک دعوت نشده و همچنین دعوتش برای حضور در نشست ژنو دو توسط بان کی مون دبیرکل وقت سازمان ملل متحد پس گرفته شده بود، حالا با ارائه ابتکار دیپلماسی سوری-سوری که به روند آستانه مشهور شد، توانست آتش خشونت را تا حدودی خاموش کند.
روند آستانه که با محوریت ایران، روسیه و ترکیه آغاز شد، عملا باعث خروج مذاکرات ژنو و توافقات حاصله آن از مدار حل بحران سوریه شد و ابتکار عمل را از کشورهای عربی- غربی به سوی خود کشاند.
موفقیت روند آستانه و سه کشور ضامن این روند موجب شد تا بسیاری از کارشناسان سیاسی به زوال جایگاه غرب در حل بحرانهای جهانی اذعان کرده و بر نقش تهران در حل بحرانهای منطقهای صحه گذارند.
هرچند روند آستانه توانست آتش بحران سوریه را فروکش داده و جایگاه دمشق را تثبیت کند ولی وجود برخی اختلاف دیدگاهها باعث سایه انداختن بعضی نگرانیها در مورد آینده این توافق شد. امری که سه کشور ایران، روسیه و ترکیه تلاش میکردند در اجلاسهای سران، وزرای خارجه و دفاع برای حل آن چارهجویی کنند.
اردوغان برنده انفعال خندان وزارت خارجه حمله دولت ترکیه به شمال شرق سوریه برای سرکوب شبه نظامیان کُرد که به عملیات چشمه صلح مشهور شد، یکی از همین موارد اختلافی بود.
رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در تاریخ ۹ اکتبر سال جاری (۱۷ مهر) دستور حمله ارتش کشورش به شمال شرق سوریه و کرانه شرقی رود فرات را برای ایجاد یک منطقه امن داد. هدف آنکارا از این عملیات با دو رویکرد سرکوب شبه نظامیان کرد مستقر در این منطقه که ترکیه آنان را به ارتباط با پ.ک.ک. متهم میکرد و همچنین ایجاد فضایی برای مستقر کردن پناهجویان عرب سوری که در ترکیه مستقر هستند و کارشناسان سیاسی آن را به یک تغییر ترکیب جمعیتی تشبیه میکردند، صورت پذیرفت.
هرچند مقامات برخی از کشورهای جهان از جمله روسیه، فرانسه، آمریکا و آلمان تلاش کردند از ابتدای این عملیات با گفتگو با مقامهای آنکارا و همچنین مذاکرات بین خودشان برای حل بحران چارهجویی کنند ولی آنچه در این میان مشهود بود، غیبت دیپلماسی فعال کشورمان بود.
تلاش مقامهای دولت و وزارت امور خارجه کشورمان را میتوان به بیانیه سید عباس موسوی و همچنین توپیت محمدجواد ظریف سخنگو و وزیر دستگاه دیپلماسی منحصر کرد. این انفعال در تلاش برای حل بحران ایجادشده سبب شد بسیاری از کارشناسان نبود ایران را به معنای شکست روند آستانه تعبیر کردند.
سفر مایک پنس معاون رئیس جمهور آمریکا به ترکیه در روز ۱۷ اکتبر (۲۵ مهر) و مذاکره با رجب طیب اردوغان که منجر به ایجاد یک آتشبس موقت شد، موجب وارد آمدن تلنگری به دولت کشورمان شد به طوری که در همان زمان ظریف با همتایان خود از روسیه، سوریه و عراق در زمینه عملیات چشمه صلح گفتگو کرد. همچنین وزیر امور خارجه روز جمعه (۲۶ مهر) با مولود چاووش اوغلو همتای ترک خود نیز تلفنی به گفتگو پرداخت.
انفعال دستگاه دیپلماسی ایران در موضوع حمله ترکیه به شمال شرق سوریه موجب شد عملا کشورمان که از سال ۲۰۱۱ تاکنون و به مدت هشت سال هزینههای مادی، معنوی و نظامی خاموش کردن بحران سوریه را داده بود، از میدان دیپلماسی حذف شده و ترکیه به صورت دوجانبه مذاکراتی را با آمریکا و روسیه برای پایان عملیات و تعیین تکلیف منطقه ساحل شرقی فرات انجام دهد.
خلا وجود ایران در مذاکرات مربوط به عملیات چشمه صلح عملا سبب شد تا واشنگتن مجددا برای نقشآفرینی به منطقه بازگردد، امری که اگر دیپلماسی کشورمان همانند آغاز بحران سوریه فعال میبود، هیچگاه آمریکا نمیتوانست دوباره عرض اندام کند و حذف کشورمان صورت نمیپذیرفت.
باید به مقامهای دولت و وزارت امور خارجه این نکته را گوشزد کرد که با ارائه پیشنهاد یا ثبت آن هرچند مهم است، ولی آنچه از اهمیت بیشتر برخوردار است، به فرجام رساندن آن است. انفعال دیپلماسی در موضوع عملیات چشمه صلح، مجددا این بحث را به اذهان متبادر کرد که مقامهای کشورمان هنوز اولویت منطقه را عملا درک نکردهاند و هرچند در کلام خواستار افزایش مناسبات با همسایگان هستند ولی در زمان عمل، شانه از زیر مسئولیت خالی میکنند.