فیلمسازی درباره سوژهای مثل تسخیر لانه جاسوسی حسابی خالی است؛ و باید دید که این سکوت مسئولین سینمای ایران و مدیران فرهنگی مرتبط تا کی قرار است ادامه یابد.
گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ سینمای ما قطعا بیواکنش به موضوعات حساس ملی است؛ گرچه هر از گاهی به ضرب زور شاید سراغ سوژههایی حساس هم برود، اما اتفاقات اصلی که از قضا جنبه بین المللی دارند را به هر دلیلی کنار گذاشته است. هرچند به همت برخی نهادهای با دغدغه و سرمایهای که در اختیار فیلمساز میگذارند، برخی سوژهها حیف و میل نشده و ره به عرصه سیما و سینما آمده اند، اما قطعا لازم و کافی نیست.
ماجرایی مثل «تسخیر لانه جاسوسی» چندین سال است که خاک میخورد و وارد عرصه هنر نشده و همچنان هم خبری از آن نیست؛ اما چرا؟ بعد از حواشی پیش آمده بر سر ساخت «آرگو» از تصویرسازی سفارت آمریکا در ایران، که با گرفتن جایزه اسکار و تحریفی به نفع جامعه آمریکایی همراه بود، بعد از مدتها بالاخره شاهد برخی واکنشها از طرف هنرمندان داخلی نسبت به خالی ماندن این قصه در سینما بودیم!
از تیم تولید فیلمی به تهیه کنندگی سیدجمال ساداتیان تا فیلم دیگری به اسم «دیدار در شرمیتوو» با کارگردانی همایون اسعدیان، که اتفاقا بعد از حدود ۶ سال هیچ خبر دیگری از آنان نشد و همه سر به سکوت گذاشتند.
نکته جالب اینکه فیلمنامه هردوی اینها نیز نوشته و تنها نیاز به سرمایه گذاری برای ساخت و علی القاعده حمایت نهادهای دولتی و یا وابسته داشت، اما به هردلیل این قضیه تا به الان منتفی است. هرچند که موضوعاتی این چنین هم حساس است و هم هر فیلمسازی نمیتواند از پس ساخت آن برآید خصوصا اینکه نوع نگاه قصه و فیلمساز به این ماجرا نیز اهمیتی دوچندان دارد که حساسیتها را واجب میکند.
اما اینکه چرا حتی یک اثر سینمایی، تاکنون درباره تسخیر لانه جاسوسی به تولید نرسیده، جای نقدی جدی دارد که این مساله بیش از آنکه متوجه فیلمساز و هنرمند باشد، به فضای تشکیلاتی سینما برمی گردد که تمرکز بر این سوژه ها، باید در دستور کار آنان باشد.
سینمایی که سالی به طور متوسط ۱۰۰ فیلم میسازد چرا نباید سراغی از آثاری با سوژههای حساس ملی و صد البته بین المللی بگیرد؛ رویهای که از قضا بخاطر کم کاری سینمای داخل، طرف دیگر ماجراست که از حفره موجود، فیلمهایی میسازد که سراسر ضد و نقیض اند با روایتی غیرواقع و سانسور شده به نفع خود که مثالش نیز «آرگو» بود که ساختند و حسابی هم بر آن موج سواری کردند؛ بنابراین خواستِ بر سر ساخت چنین فیلم و فیلمهایی را منحصرا باید از متولیان امر خواست که اتفاقا به سمت پیشنهاد و سفارشسازی بروند تا سینمایی اینقدر منفعل نسبت به چنین سوژهای نداشته باشیم؛ چه درمورد سازمان سینمایی و نهادهای مرتبطی مثل انجمن سینمای انقلاب و دفاع باشد و چه حتی پیگیریهای نکردهی کمیسیون فرهنگی مجلس.
هرچند که تلویزیون بعد از سالیانی بالاخره با پروژه «نفوذ» قرار است نمایی از این جریان را در قاب سیما به تصویر بنشیند که باید دید حاصل کار جواد شمقدری چه خواهد شد.
به هر حال این عرصه از فیلمسازی درباره سوژهای مثل تسخیر لانه جاسوسی حسابی خالی است؛ و باید دید که این سکوت مسئولین سینمای ایران و مدیران فرهنگی مرتبط، تا کی قرار است ادامه یابد.
سلام
ممنون از گزارش خوبتون
خطاب صحبت که با سینمای خاکستری ایران نیست چون قطعا منافعشون ایجاب میکنه این موضوعات رو نبینند خطاب با اون قشر به اصطلاح سینمای انقلاب هست که ان شاءالله به گوششون برسه
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
ممنون از گزارش خوبتون
خطاب صحبت که با سینمای خاکستری ایران نیست چون قطعا منافعشون ایجاب میکنه این موضوعات رو نبینند خطاب با اون قشر به اصطلاح سینمای انقلاب هست که ان شاءالله به گوششون برسه