اسرائیل دیگر قادر به مقابله با تهدیدات نیست؛ در اجلاس هرتزلیا تاکید شد که برای مقابله با [ایران] باید از طریق جنگ نسل چهارم اقدام کرد.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، حسین رویوران طی یادداشتی در قدس نوشت:
در آخرین کنفرانس هرتزلیا که در سال ۲۰۱۹ در رژیم صهیونیستی برگزار شد، بر این نکته تاکید شد که جمهوری اسلامی ایران مهمترین و بزرگترین تهدید وجودی برای رژیم صهیونیستی محسوب میشود و نظر به اینکه توان نظامی اسرائیل دیگر قادر به مقابله با این تهدیدات نوظهور نیست لذا تاکید شد که برای مقابله با این تهدیدات باید از طریق جنگ نسل چهارم اقدام کرد.
آنچه در عراق و لبنان میگذرد در واقع میتوان از آن به عنوان نسل چهارم جنگها یاد کرد که موضوع علوم استراتژیک است.
هر سال رژیم صهیونیستی اجلاسی را به نام هرتزلیا در دانشگاهی به همین نام برگزار میکند که در آن آخرین تهدیدات و فرصتها امنیتی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و ... در ارتباط با رژیم صهیونیستی در سطوح داخلی، منطقهای و بین المللی مورد بررسی قرار میگیرد.
راهکارهایی که در این اجلاس ارائه میشود توسط همه دستگاههای سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و امنیتی پیگیری میشود. در آخرین کنفرانس هرتزلیا که در سال ۲۰۱۹ در رژیم صهیونیستی برگزار شد، بر این نکته تاکید شد که جمهوری اسلامی ایران مهمترین و بزرگترین تهدید وجودی برای رژیم صهیونیستی محسوب میشود و با توجه به گسترش نفوذ ایران در سطح منطقه و جایگاه محور مقاومت به عنوان مهمترین بازیگر در محیط راهبردی این رژیم، توان نظامی اسرائیل که همواره به عنوان یکسره کننده همه تهدیدات علیه این رژیم بوده است، دیگر قادر به مقابله با این تهدیدات نوظهور نیست؛ لذا در اجلاس هرتزلیا تاکید شد که برای مقابله با این تهدیدات باید از طریق جنگ نسل چهارم اقدام کرد.
جنگ نسل چهارم دارای ابزارها، چینشها و مدیریت خاص است که در حوادث لبنان و عراق میتوان مصادیق آن را مشاهده کرد.
در لبنان و عراق دو حکومت استقرار دارند که برآمده از آرای مردم هستند و این دو حکومت از مهمترین پیروزیهای محور مقاومت محسوب میشوند. پیش فرض اولیه آن است که تحولات این دو کشور به نفع محور مقاومت یکسره شده است. اما دشمن آمده در این مناطق که از مناطق قوت محور مقاومت محسوب میشود، مدل جنگ نسل چهارم را به اجرا گذاشته است تا این محور را به چالش بکشد.
شیخ قیس خزعلی رئیس گروه مقاومتی عصائب الحق عراق حدود یک ماه پیش از شروع اعتراضات در عراق که از اول اکتبر کلید زده شد، اعلام کرد که بر اساس اطلاعات دقیقی که دارد رژیم صهیونیستی وامریکا با همکاری رژیمهای سعودی و امارات تلاش دارند تا مجموعهای از اعتراضات و شورشها را در چند کشور منطقه از جمله عراق و لبنان راه اندازی کنند.
ثامر السهبان مشاور محمد بن سلمان نیز در دیدارهایی که با برخی عراقیها داشته است مکرر تاکید داشت که از اکتبر ۲۰۱۹ چهره عراق تغییر خواهد کرد! بر این اساس این اعتراضات نوعی غافلگیری نبوده است، اما ساختار جنگ نسل چهارم اینگونه است.
مهمترین ویژگیها جنگ نسل چهارم؛
* ایجاد اجماع سازی حول یک خواست واقعی اجتماعی مانند حل مشکل بیکاری، مبارزه با فساد گسترده دولتی و اعتراض به ناکارآمدی دولت
* استمرار اعتراضات با مدیریت سازمانهای مردم نهاد یا (N G. O.). تنها در کشور عراق ۱۸۹۰ N. G. O. ثبت شده است. سفارت امریکا بیش از هزار نفر از اعضاء این سازمانهای مردم نهاد را تحت عنوان تقویت جامعه مدنی به امریکا برده و تحت آموزش و وابستگی سیاسی قرار داده است. دولت امریکا حدود ۱۰ سال پیش یک سازمان تحت عنوان بنیاد تربیت رهبران جوان آینده (پروژه Y. G. L. یانگ گلوبال لیدر) که زیر مجموعه بنیاد راکفلر است را ایجاد کرده است که هدفش شناسایی و تربیت جوانانی در کشورهای مختلف با هدف رهبری حرکتهای اجتماعی و سیاسی در چارچوب منافع و اهداف امریکا است. تیمور جنبلاط پسر ولید جنبلاد از رهبران دروزیهای لبنان یکی از این افراد است که در وقایع اخیر لبنان نقش پر رنگی دارد.
* ایجاد شبکه ارتباطی از طریق فضای مجازی جهت هماهنگیها و نیز مدیریت اعتراضات و شورش ها، همچنین افزایش امنیت افراد تا توسط ساختارهای امنیتی کشور مورد شناسایی و بازداشت قرار نگیرند.
* هدایت زنده رسانهای اعتراضات. در عراق شبکههای الشرقیه، دجله و البغدادیه و در لبنان نیز شبکههای M. T. V. – الجدید و L. B. C. نقش هدایت زنده و مستقیم اعتراضات را بر عهده دارند.
* ایجاد تریبون و یا استیج برای مدیریت میدانی اعتراضات. ابتدا در این تریبونها با دعوت از خوانندهها و یا شومنها مردم را سرگرم کرده و جذب میکنند و پس از آن خدمات مختلفی مانند غذا و توزیع چتر و ... ارائه میدهند و پس از آن که حضور مردم در میدان جا افتاد در روزهای بعد هدایت سیاسی مردم را از طریق مطرح کردن مطالبات خاص بر عهده میگیرند.
* ایجاد تضادِ بزرگِ اجتماعی از طریق متهم کردن افراد و جریانات و نهادهای محور مقاومت به اینکه علت اصلی ناکارآمدی نظام آنها هستند و باید از صحنه مدیریت کشور خارج شوند. در عراق حضرت آیت الله سیستانی، مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنهای و سرلشکر قاسم سلیمانی و نیروهای حشد الشعبی را متهم معرفی میکنند و در لبنان نیز حزب الله و مقاومت اسلامی، سید حسن نصرالله مورد تعرض گسترده قرار میگیرند. هدف از این متهم سازی و تعرضات نیز آن است تا جامعه دچار دودستگی شود. این دو دستگی میتواند منجر به هرج و مرج سازنده مورد نظر امریکا و رژیم صهیونیستی شود.
* ایجاد درگیری بین نیروهای محلی با استفاده از برخی از نیروها که آتش درگیری را شعله ور و برای معترضین باقی میگذارند مانند ترور برخی از رهبران عصائب الحق در جنوب عراق. در عراق بعثیها – صَرخیها – یمانیها و شیرازیها در کشور لبنان نیز قوات اللبنانیه به رهبری سمیر جعجع و دروزیها به رهبری ولید جنبلاط و پسرش تیمور این نقش را ایفا کرده اند
در تمام گامهای بالا مفروض اول این است که عنصر مخاطب جوانان بین ۱۵ الی ۲۵ سال هستند و مفروض دوم نیز این است که مرجعهای اجتماعی در این کشورها تغییر یافته است یعنی مرجعیت دینی، حزبی، تشکیلاتی، عشیرتی و خانوادگی نقش خود را از دست داده است.
در اول اکتبر در عراق تقریبا همه رهبران امنیتی عراق در یک برنامه از پیش هماهنگ توسط برخی کشورهای اروپایی و منطقهای دعوت شده و در سفر بودند تا مدیریت امنیتی با خلاء فرماندهی روبرو بوده و اعتراضات به سرعت به اهداف خود برسد. اما هوشیاری مسئولان و رهبران مقاومت مانع از آن شد تا جنگ آوران نسل چهارم موفق شوند. شواهد نشان میدهد تحولات در عراق و لبنان در مسیر کنترل قرار گرفته است، اما نباید غافل بود که جنگ نسل چهارم به عنوان یک راهبرد از سوی ائتلاف عبری، غربی و عربی علیه همه حلقههای محور مقاومت تعریف و اتخاذ شده است و تحولات عراق و لبنان برای هر دو طرف تجربه گرانبهایی محسوب میشود. بر این اساس محور مقاومت و نهادهای امنیتی درون این محور باید از این تجربه برای خنثی سازی تحرکات دشمن و ثبت یک پیروزی بزرگ دیگر در نسل چهارم جنگها برای خود نهایت بهره را ببرد.