به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو،طلاب حوزه علمیه مشکات در واکنش به وقایع اخیر کشور بیانیهای به شرح زیر صادر کردند:
«بسم الله الرحمن الرحیم
بیانیه بسیج طلاب حوزه علمیه مشکات خطاب به ملت شریف ایران، دانشجویان، طلاب و عموم دغدغهمندان به ایران و انقلاب اسلامی
در روزهای گذشته حوادثی بر کشور و ملت عزیز فرود آمد که قلب هر ایرانی را جریحهدار کرد. حوادثی تند و کمسابقه و خسارتهای فراوان به سرمایه اجتماعی کشور و همینطور اموال عموم مردم. وقایع روزهای گذشته با همه ابهامات و سؤالاتی که پیرامون خود داشت در بستر و زمینهای روی داد که حاصل بیتوجهی بزرگ به ملت و خواستههای ایشان بود. پرواضح است که بنزین و موارد مربوط به آن نه علت اصلی، که تنها جرقهای برای بیان این اعتراضات بود. در بررسی رخدادهای اخیر باید به نکاتی توجه نمود و پس از بررسی آنها اقدام به قضاوت و پیشنهاد راهکار نمود. این نکات را در چند بخش به محضرتان عرض خواهیم کرد.
۱. وقایع اخیر بهسرعت بهسوی اغتشاش و حرکات تند پیش رفت تا آنجا که امنیت مردم را با مشکل روبهرو ساخت. نباید این اغتشاشات و ایجاد ناامنی را به ملت شریف ایران نسبت داد. چراکه اصلاً طبیعی نیست که مردم در اعتراض به یک مصوبه بهجای ابراز ناراحتی و اعتراضهای نرم و مطالبه از دولت و مجلس، اقدام به تصرف پایگاههای بسیج، آتش زدن بانکها و ... نمایند که هیچیک از این مراکز ربط مشخصی به بنزین و سهمیهبندی آن ندارد. به نظر میرسد مجدداً بدخواهان خارجی و داخلی برای انحراف مطالبات بهحق مردم فعال شدند و در سریعترین حالت ممکن مطالبه بهحق مردم در اصرار به عذرخواهی مسئولین مؤثر در این تصمیم و اعتراض به شیوه اجرای آن، به نقاط نامعلوم امنیتی و بیارتباط با این مطالبات رسید.
۲. بستر روی دادن حوادث اخیر، عصبانیت یک ملت است از بیتدبیریهای دولت و مسئولین مؤثر در یک تصمیم. کاملاً باید به ملت حق داد که از نمایندگان و دولت خود بپرسند چرا طرحی که تا ۶ سال پیش در ایران بهخوبی اجرا میشد و به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در همان ایام اثرات مثبت و کارشناسی شده آن در اختیار بود، بر اساس تصمیم چند شخص کنار گذاشته میشود و بعد از چند سال به بدترین شیوه ممکن اجرایی میگردد؟ مردم عزیز ما حقدارند اعتراض داشته باشند به دولتی که شش سال همه ظرفیتهای یک کشور غنی را معطل مذاکره با خارجیها و تصمیمهای دیگران قرارداد که در آخر چیزی جز عقبماندگی و ذلت برای کشور نداشت. ملت حقدارند سؤال داشته باشند این افزایش درآمد دولت از محل افزایش قیمت بنزین که بیشتر از پرداختی یارانهای دولت به آن ۱۸ میلیون خانوار است قرار است دقیقاً چه بشود؟ آیا قرار است هزینه بیتدبیریهای دولت در محاسبه بودجه و کمبودهای مرتبط با آن بدین شکل از جیب ملت جبران شود؟ مردم به خود حق میدهند از دولت خود بپرسند در شرایطی که همه کشور در حال گذر از یک شرایط سخت اقتصادی است، چرا دولت حتی قدری در مصارف جاری خود صرفهجویی نمیکند؟ گویی دولت درزمانی دیگر و در شرایطی دیگر سیر میکند. هزینههای سفرهای دولتی و همراهان آنها اکنون سر زبان مردم است. ملت از خود میپرسد این چه دولتی است که بسیاری از مسئولین یا آشنایان درجهیک آنان در مظان جرائم اقتصادی هستند و هرروز یکی از آنان را باید در دادگاههای قضایی مشاهده نمود. اینها و خیلی مسائل دیگر همه زمینهساز اعتراضات مردمی است. گرچه تاکنون ملت نجیب ایران، خویشتندار بوده است، اما چنانچه اقدامی مؤثر در جهت رفع نگرانیهای ملت نشود، بیم خشم مردم بر نمایندگان منتخب خود وجود دارد.
۳. سؤال دیگر آن است که به فرض تصمیم اتخاذشده در جلسه سران قوا و به اصرار دولت بهترین تصمیم ممکن و کارشناسیترین امر برای زمان کنونی کشور بود – که البته برخی از کارشناسان با چنین مدعایی مخالفاند و معتقدند دولت و مجلس طرحهای پختهتری مانند سهمیه روزانه بنزین به هر نفر و از این قبیل طرحها را بهغلط کنار گذاشتهاند و سراغ این تصمیم رفتهاند- آیا دولت نمیتوانست در قالب عملکردی بهتر و سنجیدهتر، اقدام به عملیاتی کردن طرح سهمیهبندی و گران کردن بنزین نماید؟ بهتر نبود دولت، مردم را امین و دلسوز کشور بداند و قبل از اجرا کردن چنین طرح مهمی زمینهسازیهای لازم را انجام دهد و مردم را در جریان امور قرار دهد؟ بهتر نبود عملاً با تکذیب مکرر افزایش قیمت بنزین تا روز قبل از اجرا اعتماد مردم به گفتههای مسئولین سلب نشود؟ بهتر نبود در شب عید با یک شوک ناگهانی چنین تصمیمی به مردم بار نشود؟ بهتر نبود این طرح با نمایندگان ملت در میان گذاشته شود و آنان وظیفه ذاتی نمایندگی خود را انجام دهند؟ حتی در حال حاضر چرا نمایندگان مجلس وظیفه قانونی خود را انجام نمیدهند و اگر تصمیم بهتری برای کشور میتوان اخذ کرد چرا طی روال قانونی، تصمیم جلسه سران قوا را نقض نمیکنند؟ حتماً این امکان وجود داشت که دولت با شیب ملایمتری اقدام به اجرای این تصمیمات کنند. واضح است که سخنگوی دولت میتوانست رسماً روز قبل از اعلام خبر، گزارشی از این تصمیم بدهد و مردم را از شنیدن اتفاق ناگهانی و جدید و ناخوشایند آسوده کند. بگذریم که تکذیبهای رسمی برخی مقامات مسئول تصور تغییر قیمت بنزین را از اذهان دور میکرد. آیا بهتر نبود دولت تدابیر خود برای مشاغل حملونقلی که ارتباط وثیقی باقیمت و سهمیه بنزین دارند را قبل از اعلام خبر میاندیشید تا ملت با نگرانیهایی که برایشان به وجود آمد دچار بحران نشوند؟ آیا واقعاً نمیشد رئیسجمهور شخصاً با مردم وارد سخن شود و بابیان استدلالهای پشتیبان این تصمیم، اعتماد به مدیران را به مردم ارزانی دهد؟ همه این اگرها این حدس و گمانها را تشدید میکند که گویی نهتنها خود دولت خواسته یا ناخواسته، روشنکننده جرقه حوادث چند روز اخیر بوده است بلکه ایبسا عناصری نفوذی در بدنه دولت ارادهای برای شکلگیری این اغتشاشات بدین شکل انگیزههایی داشتهاند.
۴. با همه تحلیلهای دادهشده از قبل، مبنی بر به آشوب کشانده شدن ایران بعد از آشوبهای عراق و لبنان چرا دستگاههای امنیتی در یک شوک قرارگرفتهاند؟ چگونه است که حتی ابتدائیات اداره یک شهر در تهران رعایت نمیشود؟
نکند که دولت یا از آشوبها استقبال مینماید یا عوامل آشوب خود در بدنه دولت نفوذ جدی دارند یا دولت محترم خود از امنیتی شدن فضا و به حاشیه رفتن مطالبات مردم استقبال میکرده؟
با توجه به تحلیلهای فوقالذکر، راهکارهایی پیشنهاد میشود:
اولاً از قوه قضاییه درخواست داریم تا همانگونه که با ورود محکم و متقن خود درزمینه مفاسد اقتصادی آرامش روانی را برای مردم به ارمغان آورد، با ورود به مبارزه با مفاسد سیاسی و اهمالکاریها حق مردم را از نماینده نماهای جعلی ایشان بستاند. هنگامیکه گزارشهای رسمی نهادهای رسمی مانند مرکز پژوهشهای مجلس از پیامدهای مثبت سهمیهبندی و عوارض ملغی ساختن آن وجود داشت، دولت بدون اعتناء به تمام این گزارشهای کارشناسی، طرح سهمیهبندی را لغو نمود. آیا امروز نباید دولت پاسخگوی خساراتی باشد که در این سالها به کشور وارد آورده است؟ انتظار میرود دستگاه قضائی با عوامل این ضررها بهصورت جدی برخود نماید و همچنین عناصر نفوذی در بدنه دولت را در اسرع وقت به پای میز محاکمه بکشاند.
ثانیاً بطور رسمی و از همین پیام به نمایندگی از مردم عزیز ایران و به عنوان بسیجیان و طلاب سرباز رهبری انقلاب، از دولت و وزارت کشور خواستاریم مطابق اصل ۲۷ قانون اساسی به مردم شریف ایران جهت بیان اعتراضات قانونی خود مجوز تجمع در یکی از اماکن: روبروی مجلس شورای اسلامی، میدان پاستور، میدان انقلاب یا میدان آزادی را در انتهای هفته جاری یا هفته پیش رو بدهد. دولت وظیفه دارد تا امکان قانونی لازم را برای مردم فراهم آورد تا بتوانند سخن خود را آزادانه به گوش مسئولین برسانند.
در آخر روی سخن با مردم عزیز که با همه آلام وارده از بی تدبیریها و نمک نشناسیها طی سالیان قبل همواره پیشتیبان کشور خویش و کیان نظام امت و امامت بوده اند و همپیمان با امام خود ازسد موانع عبور کرده اند.ای کاش کارگزاران غیوری داشتیم تا در این مشکلات با تکیه به خدا و ملت گرههای اقتصادی را میگشودند.ای کاش مجلس خوبی داشتیم تا در این بزنگاهها وکیل الملة باشد و حق مردم را بستاند.ای کاش جوانان این سرزمین همانگونه که در هر میدانی به ایشان فرصت داده شد، خوش درخشیدند و افتخار آفریدند، در میدان تصمیم گیری برای کشور نیز عرصهای بیابند تا شاهد این روزها نباشیم...، اما امنیت نعمتی است که اگر از بین برود تمام"ای کاش"ها محال مینمایند؛ لذا به عنوان بخشی از آحاد ملت شریف ایران درخواست خویشتنداری و رعایت امنیت داریم و اینکه دست در دست هم همراه با امام خویش تحت قانون جمهوری اسلامی ایران به اصلاحات و برکناری و تغییر مسئولین بی کفایت اقدام کنیم، إنّ الله لا یُغَیِّر ما بقومٍ حتی یُغیِّروا ما بانفهسم.
والسلام علی من اتبع الهدی»
الان آیا ما امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی یا امنیت معیشتی داریم ... با همین کلام ها ما ها رو عقب نگه داشتند