یک تهیه کننده مطرح تئاتر گفت: اگر نمایشی میخواست روی صحنه برود، نیاز به این بود که پولی وجود داشته باشد که بشود کارهای ابتدایی را انجام داد. تعدادی سرمایه گذار وارد تئاتر شدند. در سالهای بعد پای کسانی دیگر را در تئاتر باز کرد که سبقه تهیه کنندگی نداشتند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، امیر حسین شفیعی، تهیه کننده و کارگردان تئاتر گفت: در کشور ما تهیه کنندگی تئاتر مفهوم تقریبا نوظهور و جدید محسوب میشود که اندکی بیش از یک دهه عمر دارد. اتفاقی که در تئاتر افتاد، این بود که بسیاری به عنوان تجربی تهیه کننده شدند. نمایشها در مقطع زمانی طولانی، با حمایت دولت روی صحنه میرفت. ما در تهران یا شهرهای دیگر سالنهای خصوصی نداشتیم. تعدادی سالن در اختیار دولت یا وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی بود. قراردادهای حمایتی با گروهها میبستند و هزینه را پرداخت میکردند و گروه نمایش خود را روی صحنه میبرد. دقیقا از زمانی که بحث خصوصی سازی در تئاتر به وجود آمد و حمایتهای مالی به صورت دایمی که دولت انجام میداد، از تولید تئاتر برداشته شد، اگر نمایشی میخواست روی صحنه برود، نیاز به این بود که پولی وجود داشته باشد که بشود کارهای ابتدایی را انجام داد. تعدادی سرمایه گذار وارد تئاتر شدند. در سالهای بعد پای کسانی دیگر را در تئاتر باز کرد که سبقه تهیه کنندگی نداشتند. علی جعفری در برنامه زنده گیومه رادیو نمایش با امیر حسین شفیعی، تهیه کننده و کارگردان تئاتر به گفتگوی جنجالی در خصوص مسایل مربوط به تهیه کنندگی تئاتر پرداخت: آیا تهیه کنندگی تئاتر جزو مشاغل پر خطر محسوب میشوند؟ از لحاظ اقتصادی در وضعیت کنونی جامعه ما خیلی پر خطر است. مخصوصا که هیچ تعریف خاصی وجود ندارد. ضوابط و قوانین مشخصی وضع نشده است. البته عموما در کشور ما مسایل و پدیدهها به وجود میآیند و بعد برایش تصمیم گیری میکنند. همانطور که تئاتر خصوصی در سالهای پیش ایجاد شد و بعد تصمیم گرفتند که چطور آن را ضابطهمند و قانونمند کنند. ما سال هاست که تایتل تهیه کنندگی در پوستر نمایشها درج میشود بدون اینکه بدانیم تهیه کننده کیست و چه وظایفی دارد و اصلا چه کسی میتواند تهیه کننده باشد. امروز هر فردی بیرون یا درون جامعه تئاتر برای شروع پیشکسوت، بزرگ تر، چهرههای سرشناس به عنوان تهیه کننده حضور دارند و هیچ ضابطهای وجود ندارد و متاسفانه با تمام سختگیریهایی که شورای ارزشیابی و نظارت بر تئاتر انجام میدهد در خصوص محتوا و فرم اجرا و آثار، اما میبینیم که در حوزه تهیه کنندگی هر کسی اسمش به عنوان تهیه کننده درج میشود. واقعا خیلی از مسایل و مشکلات را هم به وجود آورده است. یعنی بسیاری از افرادی که ورود میکنند، تخصص کافی را ندارند و اینکه وضعیت خوبی برای گروه تئاتری به وجود نخواهد آورد. امروزه دو دسته در تئاتر و بخش خصوصی تفکیک میشوند. اول کسانی که از مجموعه تئاتر وارد حوزه تئاتر با تجربیات خود شدند. دوم کسانی هستند که بدون داشتن کوچکترین سابقه وارد شدند و تهیه کننده شدند. شاید این بحث از اختلاط دو مفهوم به وجود آمده است. ما در سینما، سرمایه گذار و تهیه کننده داریم. شاید هم یکی باشد به لحاظ حقیقی و حقوقی، اما وقتی بحث به تئاتر کشیده میشود، منظور ما یک نفر هست. یعنی کسی که سرمایه گذاری میکند. به صورت نقد یا اعتباری وارد تئاتر میکند که نمایش روی صحنه برود. بحث سرمایه گذاری، صرفا اقتصادی است، اما وقتی در مورد تهیه کنندگی صحبت میکنیم، تهیه کننده سینما تخصص فنی در حوزه سینما دارد. آیا به دلیل این نیست که ما در تئاتر هنوز این مساله را داریم، چون تهیه کننده، سرمایه گذار است؟ اصلا ما نمیدانیم که از عنوان تهیه کننده در تئاتر، چه مفهومی میرود. کاملا درست میگویید. امروز، آفتها و اتفاقاتی دارد به وجود میآید که خیلی خطرناک است. تصور کنید که دوستی پیدا میشود به عنوان مثال مبلغ ۵۰ میلیون کمک میکند و نامش به عنوان تهیه کننده و قراردادی میبندد با گروه که شما ۷۰ میلیون تومان باید به من برگردانید. یعنی گروه باید به کسی که ۵۰ تومان داده، ۷۰ میلیون برگرداند؟
یعنی از سرمایه گذاری هم تبعیت نمیکند؟ نه اصلا چیزی فراتر است. اسم این نمیتواند تهیه کنندگی باشد. به نظر من یک فعال اقتصادی است. از این دست اتفاق بسیار وجود دارد. البته نکتهای را هم بگویم. چرا این وضعیت در تهیه کنندگی به وجود میآید؟ یکی از دلایلش این است که ضوابط و قانونی وجود ندارد و هر کسی میتواند ورود کند. متاسفانه بیش از دو سال است که من و ۵ نفر از دوستانم پیگیر آیین نامه و اساسنامه تشکیل کانون تهیه کنندگان خانه تئاتر هستیم و این آیین نامه نوشته شده و دو سال رویش کار کردند. با کانون کارگردانان و فعالان حوزه تهیه کنندگی در سینما مشورت کردیم و حتی با هیات مدیره صحبت کردیم، اما کماکان این آیین نامه سرگردان است و تصمیم برایش گرفته نشده است. ما اعتراض داریم به عنوان بخشی که میخواهد به تولید تئاتر کمک کند و اعتقاد داریم که باید قانونمند و نظاممند شود و هر کسی با هر ایدهای نباید درحوزه تئاتر ورود پیدا کند. بخش سرمایه گذاری باید از تهیه کنندگی جدا شود.
شرط کارگردانی عضویت در انجمن کارگردانی خانه تئاتر و شرط بازیگر شدن هم عضویت در انجمن بازیگران نیست. پس شرط تهیه کنندگی هم در صورتی که کانون مرتبط راه بیفتد، عضویت در آن کانون نیست. نکته بعدی اینکه کسانی میتوانند عضو کانون و انجمن شوند که سابقه داشته باشند. چون سینما صنف است، اما تئاتر صنف نیست. کانون تهیه کنندگان اگر راه بیفتد، یکی از شرایط عضویت این است که سه تا پنج اثر را تهیه کنندگی کرده باشد. خب اگر این کار را کرده باشد، تهیه کننده است دیگر! این بخش را گذاشته ایم که ابتدا سه اثر را در تئاتر سرمایه گذاری کنند و سپس وارد تهیه کنندگی شود.
یکی از مباحث این است. چند نمایش را تهیه کنندگی کرده ای؟ حدود ۱۵ اثر. تهیه کننده در سینما وقتی ۱۰ فیلم تهیه کرده باشد، کل جامعه سینمای ما، او را به عنوان تهیه کننده قبول دارد. شما ۱۵ نمایش را تهیه کرده اید؛ بنابراین یک تهیه کننده حرفهای در تئاتر محسوب میشوید. وقتی خود شما که با این همه تجربه و تعداد نمایش، میگویید کسی که میخواهد وارد این کانون شود، سه نمایش سرمایه گذاری کرده باشد، پس شما دوستان که تلاش میکنید این اتفاق خوب بیفتد، فکرتان این است که سرمایه گذار و تهیه کننده یک نفر است. مثلا خود من، علی جعفری، فرض کنید، بیایم و سه نمایش هر کدام، ۷۰-۶۰ میلیون پول بگذارم. آیا حایز شرایط این هستم که بیایم و عضو کانون شوم؟ سرمایه گذاری یک بخش است و تهیه کنندگی بخش دیگر. اما اگر قرار است که کسی وارد حوزه تهیه کنندگی شود، بهتر است ابتدا در نقش مدیر تولید، مجری طرح یا سرمایه گذار فعالیت کند، برادری خود را به جامعه تئاتر ثابت کند و بعد وارد تهیه کنندگی شود. این که خیلی بدتر است که هر کسی از راه نرسیده، تهیه کننده تئاتر شود. هویتی وجود ندارد. تعدادی از کجا و با چه سرمایهای آمده اند؟ عمدتا اینها اسم هستند.
آیا با چه سرمایهای آمده اند به ما مربوط میشود؟ شاید به ما مربوط نشود. اما از کجا معلوم، سرمایه گزافی را چطور وارد تئاتر میکنند؟
اصلا ربطی ندارد. هیچ کسی نه تنها در ایران بلکه در هر جای دنیا، میتواند بگوید سرمایه ات از کجا آمده است؟ این وظیفه محاکم قضایی است آن هم در صورتی که مسالهای داشته باشد. پول دارم و دلم میخواهد که به جای اینکه بروم در شمال، ویلاسازی کنم، میآیم و در تئاتر سرمایه گذاری میکنم. به خودم مربوط است و اصلا میخواهم آتش بزنم به پولم. حوزه تئاتر از لحاظ اقتصادی سودده نیست. من به عنوان تئاتری نظرم را میگویم. ما در تئاتر مثل حوزه سینما با کار صرف اقتصادی روبرو نیستیم. کار تئاتر قرار است که تولید اندیشه کند. اگر قرار باشد فردا ۱۰ نفر با میلیاردها سرمایه وارد تئاتر شوند و تئاتر را به سمت فضای تجاری سوق دهند، که البته من مخالفش نیستم، اما این نگرانی وجود دارد که این بی قانونی فرصتهایی را برای کسانی ایجاد کند که نسل خانواده تئاتر برایش مهم نیست. مقوله تئاتر اهمیتی ندارد. باید محافظت شود.
وقتی که متولی اصلی ماجرا یعنی اداره کل هنرهای نمایشی، نمیخواهد یا نم یتواند حمایت مالی انجام دهد، چه باید کرد؟ یا تولید تئاتر متوقف شود یا سرمایه از بیرون وارد تئاتر شود. باید حفاظت و صیانت شود. اما کسی که پول دارد و وارد تئاتر میشود را مگر میتوان گفت که تو حق نداری وارد شوی؟ یا بگوییم که این پول را از کجا آورده ای؟ این جمله که پول خودم است و دوست دارم در تئاتر هزینه کند و جمله معروف سرمایه گذاران است. اگر ما قانونمند شویم، حداقل میتوانیم از فضای تئاتر صیانت کنیم.
این قانون را که باید بگذارد؟ ما تعدادی جوان، این دغدغهها را در قالب آیین نامه نوشتیم و چندین بار هم بازنویسی کردیم و حتی حاضریم این را در اختیار رسانهها قرار بدهیم. اعتقاد داریم قانونمند بودن، بهتر از بی قانونی است. الان هیچ قانونی وجود ندارد. یک اثر هنری تولید میشود که روز دوم و سوم بلیت هایش فروش نمیرود، از کار بیرون میرود و خداحافظی میکند. طرف تهیه کننده است، اما یک قرارداد با عواملش نمینویسند. من از طرف خانواده تئاتر میگویم، حضور تهیه کننده یعنی امنیت نسبی برای عوامل و کارگردان، اما وقتی امنیت نمیآرود و هزار چالش به وجود میآورد و گروه را تنها میگذارد، چه تهیه کنندگی است؟ من به عنوان تهیه کننده به سراغ کارگردانی بروم که بگویم نیاز جامعه این است و این متن و نمایش را کار کنید. الان کجا این اتفاق میافتد؟
آیا با اداره کل هنرهای نمایشی، مذاکره کردید؟ تعامل ما بیشتر با خانه تئاتر بوده است. اما صحبت این بوده که بعد از تشکیل کانون، تفاهمنامهای را انجام دهیم که حداقل اگر تهیه کنندهای بخواهد فعالیت کند، با تایید و نظر این کانون بتواند ورود پیدا کند. ما پروندههای مالی بسیاری را مرور کردیم. دعواهایی که کارگردانان و بازیگران با تهیه کنندگان دارند. الان هم کارگردانها فکر میکنند که تهیه کننده هم مثل بازیگر میماند که اگر نباشد، تئاتر شکل نمیگیرد. واقعا اینطور نیست. بعضی از مجری طرحهای ما حسابدار مجموعه هستند. تخصصی ندارند. وقتی گروه نمایشی تکیه کند بر توانایی هنری خودش، قطعا میتواند خیلی کارها را بدون تهیه کننده پیش ببرد. کاری که دو یا سه نفر بازیگر دارد چه تهیه کنندهای احتیاج دارد. وقتی که کمک هزینه هنرهای نمایشی را دریافت میکند. مساله اینجاست که چه کاری نیاز به تهیه کننده دارد و چه کاری ندارد. گروههای نمایشی ما نباید ظرفیت واقعی خود را فراموش کنند. وقتی بحث تهیه کنندگی وارد تئاتر شود که ظرفیتهای گروه را از دست دادیم. گروههای نمایشی از هم پاشیدند. به جای اینکه بر تواناییهای بازیگران و عوامل تکیه کنیم، عوامل حرفهای را به سینما آوردیم و استفاده کردیم. فراموش نکنیم که ما گروهی داشتیم که در کنار هم دکور میساخت، تبلیغات میکرد و این همبستگی از بین رفت، این وضعیت هم پیش آمد.
گفتنی است، برنامه زنده گیومه به تهیه کنندگی حسین معصومی و گویندگی مهدی طهماسبی و کارشناسی علی جعفری از رادیو نمایش روی آنتن میرود.