امروز بزرگان جریان انقلابی از یک آزمون بزرگ سربلند بیرون آمدند. آنها اگر چه نماینده نیستند، اما درسی بزرگ به نسل جدید دادند. اینکه برای وحدت باید اول از خودت بگذری.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- علی ساعتی؛* امروز بزرگان جریان انقلابی از یک آزمون بزرگ سربلند بیرون اومدن. آنها اگر چه نماینده نیستند، اما درسی بزرگ به نسل جدید دادند. اینکه برای وحدت باید اول از خودت بگذری؛ و این میشود که بعضی آدمها برای همیشه به یاد مردم میمانند. مثل حاج قاسم. کاش اینطور بود.
حالا که انتخابات تمام شد و بحمدلله جریان انقلابی به پیروزی قاطع رسید، خیلیها میپرسند در آخرین جلسه وحدت ائتلاف و پایداری چه گذشت؟ بنظرم رسید که به دلیل درس آموز بودن، گوشهای را در حد اطلاعات خودم به سمع برسانم.
اینکه چرا وحدت شکل گرفت، بماند. مستقیم میروم سراغ جلسه آخر. حالا دیگر همه سرلیستی قالیباف را پذیرفته اند. روی تعداد نفرات پایداری هم توافق شده. باید برویم سراغ مصداق ها. یکی میگوید از هر سبد باید به تناسب جابجا کنیم، سبد روحانیون، سبد جوانان، سبد خانمها و چهره ها. اما جمع موافق نیست. میگویند مگر غنیمت می خواهیم توزیع کنیم که سبدی باشد. میگویند پس مدل چطوری باشد؟ چه کسی باید از لیست حذف شود که ظلم نکرده باشیم؟ یکی میگوید حق الناس است. شب آخر اگر کسی حذف شود برایش حاشیه درست میشود. مردم چه تصوری میکنند؟ جلسه که به اینجا میرسد، آقا تهرانی که انگار منتظر این لحظه بوده، میگوید: اول جوانها را حفظ میکنیم. خصوصا به تیم جوانهای اقتصادی نه تنها دست نمیزنیم، بلکه تقویت هممی کنیم. هم جوان هستند و هم کار بلد. در این میان آقا تهرانی گوشی را بر میدارد و به یکی از بچههای جوان زنگ میزند، از پشت گوشی میگوید: من آقا تهرانی هستم! می خواهم به نفع شما که جوان هستید کنار برم، قول میدی رفتی تو مجلس، مجاهدانه بجنگی؟ جوان که شوکه شده، به لکنت میافتد و آخر آقا تهرانی با یک شوخی به او میقبولاند. حداد هم که نشسته و زیرکی خاص خودش را دارد، به آقامیرسلیم زنگ میزند. با همان لحن مودبانه میگوید: مهندس، حاضری به نفع جوونها کنار بری؟ اون هم که انگار دنبال این پیشنهاد بود، میگه: تا اون جوون کی باشه. حداد می گه یک جوون انقلابی پای کار. میرسلیم آروم پشت گوشی میگه: اللهم تقبل منّا.
حالا دعوا بین بزرگان بالا گرفته. تقوی کاندیدای بعدیه. میگه: من برای حل مشکلات مردم کانال ارتباطی کم ندارم. از بیرون مجلس پیگیری میکنم و کمک میکنم. همه روی آقا وحید توافق دارند و وحید یامین پور به تیم اضافه میشه. الیاس نادران که خودش واسطه وحدت بوده و از اول هم اعلام آمادگی کرده، کاندیدای بعدی میشه، اما همه متفق القول میگن دکتر باید بمونه. چون اقتصادیه.
آخر الامر لیست تقریبا بسته میشه. بچههای جوان عموما میمونن. چند نفر از چهرهها و یکی دو نفر از خانمها باید حذف بشن.
آقا تهرانی با همون لحن لیّن بهشون تک تک زنگ میزنه. خوش و بشی میکنه و براشون از اهمیت وحدت میگه و ازشون اجازه میگیره که از لیست کنار بروند. اونها هم همه میگن: ما سربازیم. هر طور صلاحه اقدام کنید، ما که طلبی از انقلاب نداریم. حالا دیگه لیست آماده انتشاره.
اینجای کار هم خیلی قشنگه. ائتلاف و پایداری یک نامه مشترک تهیه میکنند و ضمن دعوت از مردم برای وحدت، با ذکر نام از همه اعضایی که برای وحدت کنار کشیدن و از خودگذشتگی کردند، تشکر میکنند. چهارشنبه همه خوشحالند. بچهها بهم تبریک میگن. بزرگان اگر چه اسمشون تو لیست نیست، اما از نظر انقلابیها بزرگتر شدند. اونها اسطورههای جریان انقلاب شده اند. آقا تهرانی، میرسلیم، تقوی، نوباوه، نبویان و ...
جمعه هم مردم با اشتیاق به لیست وحدت رای میدهند. لیست جوان و با نشاط و انقلابی. یامین پور، خاندوزی، ایزدخواه و ...، به به چه تیمی میشه؛ و امروز یکشنبه است. لیست وحدت کامل وارد مجلس شده و بزرگان جریان انقلابی از یک آزمون بزرگ سربلند بیرون اومدن.
اگر چه نماینده نیستند، اما درسی بزرگ به نسل جدید دادند. اینکه برای وحدت باید اول از خودت بگذری؛ و این میشود که بعضی آدمها برای همیشه به یاد مردم میمانند. مثل حاج قاسم.
پ. ن: کاش اینطور بود.
علی ساعتی، فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.