به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، فیلم judy ساخته روپرت گولد و و با بازی رنه زلوگر (برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن در اسکار2020) تصویر جودی گارلندی رو به نمایش میگذارد که از ستاره های به نام قرن بیست بود.
شروع « جودی » در سال ۱۹۶۸ است، جایی که جودی در کاخ – تئاتر نیویورک مشغول اجرا به همراه دو فرزندش است. او مادری متعهد است اما توانایی برآوردهکردن تمامی نیازهای فرزندانش را ندارد. از وضعیت مالی چندان خوبی برخوردار نیست و قرضهایش رو همدیگر تلنبار شده اند، از هتلی که در آن اقامت دارد اخراج میشود که این مسئله وی را مجبور میکند تا فرزندانش را به خانهی همسر سابقش، « سید لوفت » ببرد و پیشنهاد خوانندگی در لندن را هم بپذیرد. او در آنجا با مشکلات شخصی خودش دست و پنجه نرم میکند و تبدیل به دردسری برای همکار خود « روزالین ویلدر » و صاحب کلوپ شبانهی « سخنان شهر » یعنی « برنارد دلفونت »میشود.در آنجا « جودی » با « میکی دینز » یکی از دوستانش در ایالات متحده مجددا ارتباط میگیرد، کسی که تبدیل به آخرین « آقای گارلند » در زندگی او میشود.
جودی از دختران بااستعدادی بود که توسط هالیوود کشف و سپس نابود شد. نمایشی کوچک از عواقبِ یک تصمیم حیاتی (قسمتی از دیالوگ ابتدایی فیلم:اگر میخوای بری و به آدمای عادی ملحق شی میتونی، تصمیم خودته)تصمیمِ زنی که اسطوره بازیگری و خوانندگی در امریکا شد اما آرامش و تعادل را برای همیشه از دست داد.
در تلخی زندگی هالیوودی و نمایش یک زندگی کاملا ربات گونه پشت تمام شیرینی های ظاهری شهرت(زندگی مرفهانه،لایک ها و فالوئر های بیشمار،تبلیغات ،اتومبیل های لوکس،و میزان محبوبیت).
ما قرار است شاهد «فروپاشی نهاییِ» یک آدم مشهور اما تنها باشیم و چه چیزی از این تلختر، بحرانیتر و مهمتر. معمولا فیلمهای منتقدِ دنیای هالیوود سعی میکنند تصویری کاریکاتوری شده از آن نشان دهند. بنابراین شاهد شکنجههای روانیِ ستارهها هستیم و یادمان میرود که از خود بپرسیم: مگر این ستارهها عروسکهای بیارادهای بودهاند؟
آیا امثال جودی گارلند و مرلین مونرو در میانهی راه نمیتوانستند بگویند: نه!؟ سکانس پرش در آب که نوعی آزدیخواهی در برابر تمام رفتارهای محدود کننده روسای هالیوود است و جودی خیس شده ای که چهره واقعیِ رئیسش را میبیند. جواب او همچنان به همه رنجها بله است.
تابعیتِ تمام و عیار از تربیتیافتههای هالیوود،روز به روز در حال افزایش است و جودی واکنشیست به این سیاست.
اگر جوکر هشدار بزرگی به ثروتمندانِ سرمایهسالارِ بیتوجه به نود و نه درصد دیگر است،جودی هم هشدار به جامعه سلبریتی هاست.
در تاریخ سینما همواره هنگام صحبت درباره زنانی که به عنوان ابزار برای به تصویر کشیدن جذابیت های فیزیکی معرفی شده اند، نام مرلین مونرو به میان آمده است. اما به نظر می رسد جودی گارلند بازیگری بوده که تاریخ بیش از آنچه که درباره مرلین مونرو نوشته شده، به او بدهکار است.
بازیگری که در قرن بیستم یک نمونه تمام و کمال از ماشین آدم سازی هالیوود بود و سرنوشتش به گونه ای رقم خورد که می توان او را یک قربانی تمام عیار هالیوودی در کنار مرلین مونرو دسته بندی کرد.
جودی در پایان بر اثر افسردگی ناشی از این زندگی هالیوودی بر اثر مصرف بیش از اندازه قرص اوردوز کرد.
منبع: خبرنامه دانشجویان ایران