حجتالاسلام مهدی پیشوایی، پژوهشگر اسلامی و نویسنده کتاب سیره پیشوایان انجام داده، به بررسی بخشهایی از رویدادهای زمان تولد و زندگی امام جواد علیه السلام پرداخته است. آن طور که این کارشناس دینی شرح میدهد تا زمانی که امام جواد علیه السلام به دنیا بیایند، مدت زیادی گذشته بود و امام رضا علیه السلام به عنوان امام هشتم شیعیان فرزندی نداشتند. اما به هر حال همه میدانستند که شیعیان دوازده امام خواهند داشت که یکی فرزند امام قبل از خود خواهد بود. اما گویا در طول سالهایی ظاهراً این تولد به وقفه افتاده بود. به همین دلیل مردم نادان طعنهها و آزارهایی به امام رضا علیه السلام میدادند که البته محک ایمان خود آنها بود. چون امام رضا علیه السلام با علم الهی میدانستند که از نسل ایشان فرزند مبارکی به دنیا خواهد آمد که امام بعد از ایشان است. اما بعضی از مردمی که ایمان قوی نداشتند و کمصبر بودند، حتی در امامت آن حضرت شک کرده بودند.
مادر امام جواد علیه السلام
میخواهیم بدانیم ایشان چه شخصیتی داشتند و از لحاظ مرتبه دینی و اعتقادی در چه مقامی بودند که لیاقت مادری برای امام معصوم را به دست آوردهاند؟
مادر امام جواد علیه السلام بانوی مکرمی است که گفته شده نوبی نژاد بوده و از سمت افریقا بود. ایشان سبیکه یا خیزران نام داشت. او از خاندان ماریه قبطیه بود. افرادی که با خاندان اسلامی و تاریخ صدر اسلام آشنایی داشته باشند حتماً میدانند که وقتی پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله ترویج و تبلیغ اسلام را آشکارا کردند و این آیین آسمانی را به صورت جهانی و علنی تبلیغ فرمودند، به تمام مسئولان و حاکمان آن زمان نامههایی نوشتند و آنها را به اسلام دعوت کردند. در این میان نامهای برای پادشاه مصر نوشته و اسلام را به آنها معرفی کردند.
در این زمان، پادشاه مصر به حسب ظاهر اظهار تمایل کرد و نشان داد که علاقه دارد. در عین حال فرستاده پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله را مورد تکریم و احترام قرار داد. زمانی هم که پیک آن حضرت قصد بازگشت از مصر را داشت، پادشاه مصر مرکب و اسبی به نام دُلدُل را برای آن حضرت به عنوان هدی فرستاد و در عین حال دو خواهر را به عنوان کنیز برای ایشان فرستاد.
یکی از این دو خواهر، ماریه نام داشت و چون از خاندان قبطی مصر بود، به ماریه قبطیه معروف شده بود. قبطیه اشاره به نژاد و قبیله او دارد. در مورد مادر امام جواد علیه السلام هم عنوان شده که ایشان از نسل این بانو، یعنی ماریه قبطیه بودند.
مادر امام جواد علیه السلام از لحاظ شخصیت و مقامات اعتقادی و اخلاقی در مراتب بالایی بود. به طوری که یکی از برترین و باتقواترین زنان زمان خود بود. مقام ایشان به اندازهای بود که امام رضا علیه السلام از ایشان به عنوان بانویی بافضیلت، پاکدامن و بلندمرتبه یاد کردهاند.
تنها فرزند امام رضا علیه السلام
با وجود اینکه امام موسی کاظم علیه السلام، یعنی پدر بزرگوار امام رضا علیه السلام، فرزندان زیادی داشتند اما امام رضا علیه السلام پسری جز امام جواد علیه السلام نداشتند. درست است؟
بله. خداوند تنها یک پسر و به روایتی تنها یک فرزند به امام رضا علیه السلام عنایت فرمودند که او، امام جواد علیه السلام است. در روایتی کلثم بن عمران نقل کرده است که به امام رضا علیه السلام عرض کردم: شما که فرزند دوست دارید، دعا کنید تا خداوند پسری به شما عنایت کند. آن حضرت فرمودند: «به من فقط یک پسر عطا میشود که او وارث من و امام بعد از من خواهد بود.»
در مطلب دیگری هم نوشته شده که جنان بن سدیر نقل کرده که از امام رضا علیه السلام سؤال کردم: «آیا امامی هست که پسر نداشته باشد؟» آن حضرت فرمودند: «برای من غیر از یک پسر نخواهد بود ولی خدای مهربان فرزندان زیادی را از او به وجود خواهد آورد.»
همراهی پدر با فرزند
میدانیم که امام رضا علیه السلام به دستور مأمون از مدینه به مرو تبعید شده بودند. اما امام جواد علیه السلام در مدینه به دنیا آمدند. آیا زمان تولد ایشان، امام رضا علیه السلام در مدینه بودند؟
روایت شده که وقتی امام جواد علیه السلام متولد شدند، امام رضا علیه السلام در تمام شب بالای گهواره ایشان بوده و با ایشان گفتوگو میکردند، نوازش میدادند و این کار را چند شب متوالی انجام میدادند.
از طرف دیگر عنوان شده که آن زمانی که امام جواد علیه السلام با نام مبارک محمد به دنیا آمدند، امام رضا علیه السلام به یاران و اصحاب خود فرمودند: «امشب پسری برای من به دنیا میآید که مانند حضرت موسی علیه السلام دریاها را میشکافد.» سپس فرمودند که: «او شهید میشود به طوری که اهل آسمان برای او گریه میکنند. او شهید خشم و غضب خواهد شد و خداوند به قاتل او غضب میکند. به طوری که قاتل و کشنده او بعد از ارتکاب قتل، در دنیا عمری نخواهد داشت و خداوند در عذاب دردناک او تعجیل خواهد کرد.»
امتحان مردم قبل از تولد امام جواد علیه السلام
گفته شده که خداوند این فرزند مبارک را در سن حدود 50 سالگی امام رضا علیه السلام به ایشان عنایت کرد. آیا میتوان این رویداد را یکی از امتحانات و محک ایمان مردم و شیعیان آن دوران دانست؟
تا زمانی که امام جواد علیه السلام به دنیا بیایند، مدت زیادی گذشته بود و امام رضا علیه السلام به عنوان امام هشتم شیعیان فرزندی نداشتند. اما به هر حال همه میدانستند که شیعیان دوازده امام خواهند داشت که یکی فرزند امام قبل از خود خواهد بود. اما گویا در طول سالهایی ظاهراً این تولد به وقفه افتاده بود. به همین دلیل مردم نادان طعنهها و آزارهایی به امام رضا علیه السلام میدادند که البته محک ایمان خود آنها بود.
چون امام رضا علیه السلام با علم الهی میدانستند که از نسل ایشان فرزند مبارکی به دنیا خواهد آمد که امام بعد از ایشان است. اما بعضی از مردمی که ایمان قوی نداشتند و کمصبر بودند، حتی در امامت آن حضرت شک کرده بودند.
دعای مستجاب
این مطلب به آن معنی است که امام رضا علیه السلام پیش از تولد امام جواد علیه السلام مورد آزار مردم قرار داشتند؟
گروهی از مردم این طور شک کرده بودند و ایشان را آزار میدادند. به عنوان مثال در ماجرایی که حسن بن بشار واسطی نقل کرده، گفته که حسن بن قیامی صیرفی خواست تا امام رضا علیه السلام را ملاقات کند. وقتی امام رضا علیه السلام به او اجازه داد، او مقابل آن حضرت ایستاد و گفت: «تو امام هستی؟» امام فرمودند: «بله» او گفت: «من شهادت میدهم که تو امام نیستی!»
امام رضا علیه السلام فرمودند: «از کجا میدانی که امام نیستم؟» او گفت: «از امام صادق علیه السلام برای من نقل شده که فرمودند امام نباید بدون فرزند باشد، بلکه هر امام فرزند امام قبل از خود خواهد بود. این در حالی است که شما به این سن رسیدهای و هنوز پسری نداری!»
همان موقع امام رضا علیه السلام سر خود را به سوی آسمان بلند کرده و این طور دعا کردند: «اللهم إنی أشهدک إنه لا تمضی الایام و اللیالی حتی ترزقنی ولدا یملاء الارض عدلا و قسطا کما ملئت ظلما و جورا.» وقتی ما حساب کردیم متوجه شدیم فاصله آن روزی که امام رضا علیه السلام چنین دعا کردند تا روز تولد امام جواد علیه السلام، به اندازه مدت بارداری زنان شد. گویا دعای آن حضرت همان لحظه به اجابت رسید و خداوند امام جواد علیه السلام را به ایشان هدیه دادند.
همسر امام جواد علیه السلام
در مورد شخصیت و موقعیت همسر امام جواد علیه السلام کمتر مطلبی عنوان شده است. گاهی این شبهه به وجود میآید که آیا دختر مأمون، همسر امام جواد علیه السلام و مادر امام هادی علیه السلام بود؟
این طور نیست. مادر امام جواد علیه السلام، دختر مأمون نبود. یکی از تفکرات و اندیشههای مأمون این بود که دختر خود را به همسری امام معصوم درآورد تا شاید از دختر او فرزندی به دنیا بیاید تا نسل او با نسل رسول گرامی اسلام صلیالله علیه و آله گره بخورد. درواقع یکی از انگیزههای مأمون برای ازدواج دخترش، ام فضل با امام علیه السلام همین مطلب بود تا دخترش صاحب فرزند شود تا او نوه مشترک مأمون و پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله باشد.
آیا چنین اتفاقی افتاد؟
خیر. مأمون هیچ گاه به این آرزو نرسید. چراکه اصولاً اراده خدا بر این قرار نداشته که نسل رسول گرامی اسلام صلیالله علیه و آله با نسل آن ملعون پیوندی داشته باشد. به این ترتیب ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام بدون فرزند بود. پس او مادر هیچ امامی نبود.
پس امام جواد علیه السلام همسر دیگری جز دختر مأمون داشتند.
بله. ایشان در عین حال با سمانه مغربیه هم ازدواج کرده بودند که البته ایشان به عنوان کنیز امام بودند. یا این وجود از آنجا که سمانه مغربیه زنی مؤمن، پاکدامن و باتقوا بود شأن و منزلت پیدا کرد تا مادر امام بعدی یعنی امام هادی علیه السلام باشد. در عین حال موسی مبرقع و حکیمه خاتون که از امامزادههای عظیمالشأن هستند، از فرزندان امام جواد علیه السلام است.
پاسخ به یک شبهه
اما در اینجا یک سؤال و شبهه مهم به وجود میآید مبنی بر اینکه چطور امام جواد علیه السلام با دختر کسی ازدواج کردند که قاتل پدر ایشان بوده؟
دقت کنید که این ازدواج با زور و اجبار مأمون اتفاق افتاد و امام جواد علیه السلام امکان مخالفت نداشتند و چون مأمون همان طور که امام رضا علیه السلام را به شهادت رسانده بود، جان امام جواد علیه السلام را هم به نوعی تهدید میکرد. پس آن حضرت ناچار به این ازدواج شدند. حتی ایشان در آن زمان به سن بلوغ هم نرسیده بودند. اما مأمون با اصرار و به ستوه درآوردن حضرت، ایشان را وادار به ازدواج با دخترش کرد.
درست است که مأمون، امام رضا علیه السلام را به شهادت رسانده اما نباید فراموش کرد که او شخص اول حکومت و خلافت است و قدرت فراوانی دارد و مخالفت با او و رد کردن پیشنهادش به معنای مقابله با او و ایستادن در برابر اوست. به عبارت دیگر امام جواد علیه السلام اگر بیشتر در برابر این ازدواج مقاومت میکردند و نمیپذیرفتند، در حقیقت دشمنی خود و مخالفت صریح خود با خلیفه را نشان میدادند.
رد کردن دستور خلیفه به معنای دشمنی با او بود و بهانهای به دست مأمون میداد که با امام جواد علیه السلام مقابلهای سخت داشته باشد. لذا امام جواد علیه السلام چارهای نداشتند جز اینکه این پیشنهاد را بپذیرند. البته همان طور که اشاره شد، دختر مأمون تنها همسر امام علیه السلام نبود. امام ازدواج دیگری هم داشتند و امام هادی علیه السلام از همسر دیگر امام جواد علیه السلام به دنیا آمدند و دختر مأمون که در نهایت قاتل امام جواد علیه السلام هم شد، شایستگی این را پیدا نکرد که از امام جواد علیه السلام دارای فرزند شود.