این روز ها دین است که دارد جامعه ی ایران را نجات می دهد. دین با تمام آرمان هایش به میدان مبارزه آماده است. اندیشه ی ایثار و جهادش در جان کادر های درمانی نشسته و اندیشه ی حمایت تمام قدش از علم نافع، در خدمت به مردم به نمایش در آمده است. صحنه گردانی این روزهای جامعه ی ایران، اعتقاد و ایمان است اگر بگذارند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- فاطمه فیروزآبادی*؛این روز ها دین است که دارد جامعه ی ایران را نجات می دهد. دین با تمام آرمان هایش به میدان مبارزه آماده است. اندیشه ی ایثار و جهادش در جان کادر های درمانی نشسته و اندیشه ی حمایت تمام قدش از علم نافع، در خدمت به مردم به نمایش در آمده است. صحنه گردانی این روزهای جامعه ی ایران، اعتقاد و ایمان است اگر بگذارند.
ما میگوییم دین، شما بخوان علم! این روز ها دین است که دارد جامعه ی ایران را نجات می دهد. دین با تمام آرمان هایش به میدان مبارزه آماده است. اندیشه ی ایثار و جهادش در جان کادر های درمانی نشسته و اندیشه ی حمایت تمام قدش از علم نافع، در خدمت به مردم به نمایش در آمده است. صحنه گردانی این روزهای جامعه ی ایران، اعتقاد و ایمان است اگر بگذارند.
میدانید تنها سلاحی که بشر را از سخت ترین پیچ ها نجات میدهد امید است، و امید مفهومی است که فقط در بطن ایمان و اعتقاد متجلی می شود. واضح است که تنها یک راه برای گرفتن جان این جامعه وجود دارد، آن هم تخریب تکیه گاهی چون ایمان است.
اگر ایمان، اعتقاد و دین را ناکارآمد نشان بدهند، تمام سوسوی امید را از جامعه می گیرند و این جامعه ی بی روح به زمین میخورد. دست مایه ی این روز ها برای تخریب دین، دوگانه سازی است. بازهم همان دوگانه ی قدیمی را با لباس جدید به بازار اجتماع آورده اند، دوگانه ی علم و دین.
این روزها را به این شکل تصور کنید. مساجد، حرم ها،هیئت هاو مراکز مذهبی به دلیل حفظ سلامت مردم تعطیل است. از آن طرف علم پزشکی تمام قد به کمک جامعه آمده است و سخت در حال جهاد است. واضح است که بهترین فرصت است تا علم را در برابر دین عَلَم کنند. دین را تحریف کنند و به آن تهمت مخالفت باعلم بزنند و به این بهانه که «دینتان دردی دوا نکرد و تعطیلش کردند، حالا علممان دارد نجاتتان میدهد» ایمان را بربایند و کشتی امید ملت را به گل بنشانند.
جواب این دوگانه را ازبان علامه طباطبایی میخوانیم که فرمودند؛ قرآن مجید در آیات بسیارى به تفکر در آیات آسمان و ستارگان درخشان و اختلافات عجیبى که در اوضاع آنها پدید مى آید و نظام متقنى که بر آنها حکومت مى کند، دعوت مى کند… و به سیر در اقطار زمین و تدبر در آثار گذشتگان و کنجکاوى در اوضاع و احوال ملل و جوامع بشرى و قصص و تواریخ ایشان، اصرار تمام دارد و بدین ترتیب، به تعلیم علوم طبیعى و ریاضى و فلسفى و فنون ادبى و بالاخره همه علومى که در دسترس فکر انسانى است و تعلم آنها به نفع جهان بشرى و سعادت بخش براى جامعه انسانى مى باشد، دعوت مى کند.
جواب برای پفکی نشان دادن این دوگانه بسیاراست وشاید این گفتار نتواند تمام حق مطلب را ادا کند. اما بحثی که بیش از پیش مطرح است، جایگاه دانشگاه در تبیین این گفتمان در جامعه است.
سالهاست جامعه ی ایران در انتظار تحقق دانشگاهی است که در آن علم خلقت خوانده شود و عالم بنده ی خدا، اما هنوز هم می بینیم در بسیاری از مجامع علمی ما، علم را «طبیعت» میخوانند و معلوم است در طبیعتی که نشانه ای از خالق ندارد، عالم میتواند ملحدانه جولان دهد و برای جامعه ی دین دار، شمشیرتیز کند.
بسیاری از دانشجویان متعهد و متخصص ما سالهاست در دانشگاه ها در مقابل فضایی که هنوز رنگ و بوی اسلامی شدن نگرفته است شمشیر می زنند. و ساختار ها و مسئولانش هرروز بهانه ای بر تعلل های قبلی سوار می کنند تا به این فضا دامن بزنند.
بگذارید یک مثال در دسترس بزنیم، جامعه ی علمی ما تا چه اندازه توانسته است برای این روزهای پر حادثه، ابزاری از جنس تفریح و نشاطی لایق یک جامعه ی اسلامی ایجاد کند؟
پیشرفت ها قابل انکار نیست، خودکفایی های علمی چشم پوشیدنی نیست. ولی خوانشی که از علم در ذهن دانشگاهی هایمان کرده ایم دارد برای همه ی ما دردسر ساز می شود.
*فاطمه فیروزآبادی- مسئول واحد فرهنگی دفتر تحکیم وحدت
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است