به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، سید مرتضی آوینی مستندساز، نویسنده، پژوهشگر و متفکر اهل قلم ایرانی که به سید شهیدان اهل قلم معروف است در دوران حیات خود علاوه بر ساخت مستند در حوزه دفاع مقدس به نگارش مقالات در حوزههای اجتماعی، فلسفی و هنری در نشریات مختلف میپرداخته که بسیاری از این مقالات پس از شهادت وی گردآوری و بر حسب موضوع در قالب کتابهایی با عناوین مختلف به چاپ رسیدهاست.
از این میان کتاب «توسعه و مبانی تمدن غرب» به علت زبان سادهتر و غیرتخصصی آن در میان مخاطبان آثار آوینی از محبوبیت ویژهای برخوردار است.
این کتاب مشتمل بر مجموعه مقالاتی از شهید است که در فاصله سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶ در نشریه جهاد به چاپ رسیده است مقالاتی که پس از شهادت ایشان به طور پراکنده توسط انتشارات کانون فرهنگی و هنری ایثارگران و نشر ساقی منتشر شد و امروزه انتشار آن در قالب یک کتاب منسجم با عنوان مبانی توسعه و تمدن غرب در اختیار نشر واحه قرار گرفتهاست.
کتاب شامل هجده مقاله است که هر یک از این مقالات به نحوی به مسئله توسعه، اقتصاد، تمدن و مباحثی از این دست میپردازند.آوینی در مقدمه کتاب یک پرسش به ظاهر ساده اما اساسی را پیش روی مخاطب میگذارد. او از مخاطب سوال میکند: چرا ما باید توسعه پیدا کنیم؟ و در پاورقی_به شیوه مألوف خود در مواجهه با کلمات_ متذکر میشود که منظور از توسعه، معنایی است که در تمدن امروز بشر از آن استنباط میشود.سپس پرسشهایی که به این سوال از سوی جامعه اندیشمندان و متفکران و مسئولان و… داده شدهاست ذکر و بررسی میکند.
او این پاسخها را از منظر قرابت با مبانی اسلام مورد واکاوی قرار میدهد. آوینی معتقد است اسلام هرآنچه بشر برای سعادت بدان نیاز دارد را در خود دارد بنابراین میتوان نحوه مواجهه با مسائل روز دنیا را از منابع مهم دینی استخراج کرد تا جامعه در تمام ابعاد خود دینی باشد و از مسیر اصلی خود خارج نشود.
این عقیده او کم و بیش در اکثر مقالات این مجموعه به چشم میخورد که با استدلالهایی منطقی و دقیق آنها را ارائه میدهد. استدلالهایی که از تعصب به دور است و سعی در روشنگری ذهن مخاطبان خود دارد.
جمله او در انتهای مقدمه موید همین نکته است: مقصد این است که حقیقتا نظر اسلام را پیدا کنیم، چه در تایید تمدن جدید بشر باشد و چه در رد آن.عنوان فصل اول «در معنای توسعه» است. آوینی در بسیاری از مقالات این کتاب و همچنین مقالات کتب دیگری که از وی به چاپ رسیدهاست بسیار تاکید دارد تا مبانی فرهنگ توسعه را تبیین کند، همچنین او در این بخش سعی دارد توضیح دهد که نمیتوان این معنا از توسعه را با مفهوم تکامل و تعالی در اسلام انطباق داد چرا که یکی مادی و دیگری روحی است و ماده و روح جمع نمیشوند.
آوینی معتقد است شکل تکامل و توسعهای که غرب در پیش گرفتهاست تنها تکامل ابعاد و درجات مختلف انسان از صورتهای پستتر حیوانی به صورتهای تکامل یافتهتر است.
از مواردی که در مقالات بعدی کتاب، آوینی به آن اشاره میکند مصرفگرایی و تاثیر تبلیغات در ترویج این امر در دنیاست. اینکه یک جامعه توسعه یافته که در جهت سرمایهداری حرکت میکند با ساختن قهرمان و استفاده از آن قهرمانان در تبلیغات، تاثیر به سزایی در شکل دادن مسیر زندگی افراد جامعه به سوی مصرفگرایی دارند.
آوینی مصرف گرایی را از پیامدهای توسعه اقتصادی میداند. جوامع توسعه یافته مجبورند برای فروش هرچه بیشتر تولیدات خود، جوامع مختلف را(اعم از درحال توسعه و توسعه نیافته) به مصرف بیشتر ترغیب کنند و این امر به وسیله تبلیغات مختلف اتفاق میافتد. در نتیجه تبدیل شدن یک جامعه، به جامعهای مصرفگرا زیر ساختهای فرهنگی جامعه نیز به تدریج دچار استحاله میشوند و این همان فرهنگ توسعه است که تنها در پی تمتع بیشتر از زمین و منابع آن است.
آوینی سعی میکند مخاطب را متوجه پیامدهای منفی امر توسعه کند. پیامدهایی که در پوستهای زیبا چون زرق و برقهای تکنولوژی و تمدن و پیشرفت و رفاه پیچیده میشوند و بسیار فریبندهتر از آن هستند که بشر آن را پس زند.
آوینی در مقالهای از این کتاب تحت عنوان بهشت زمینی با اشاراتی به کتاب دنیای قشنگ نو اثر آلدوس هاکسلی نسبت به وضع جهان در آینده هشدار میدهد. او آیندهای را که بر پایه توسعه صرف اقتصادی و مادی بنا شود را دنیایی فوق پیشرفته اما تهی از احساسات بشری میداند که بر پایه لذایذ مادی قرار خواهد داشت و عقلانیت در آن جایگاهی ندارد.دنیایی که بشر جز در سایه غریزه معنایی نمییابد و در منتهیالیه پیشرفت تکنولوژی و علم، حیوانی بیش نخواهد بود. حیوانی ناطق.
ما در تمام مقالات کتاب که تحت عناوین و موضوعات مختلف به مسئله توسعه میپردازند، ادله بیشماری را با اثبات از طریق منابع دینی و همچنین غربی در راستای نفی توسعه به آن معنا که غرب در پیش گرفته میخوانیم.
آوینی مسائل را علاوه بر نظرگاه دینی از منظر فلسفه، روانشناسی، جامعهشناسی، اقتصاد و … تحلیل میکند و جامعه در حال توسعه ایران را از پیامدهای منفی این امر آگاه میکند و در مواردی چند، راهکار ارائه میدهد.
او مخاطب را از آرمان و ادله اعتقادیای که در پس تقسیم ملل جهان به دو واژه توسعه یافته و توسعهنیافته نهفته است آگاه میکند و معیارهای این تقسیمبندی را برمیشمارد و مخاطب را با این پرسش رو به رو میکند که چرا قدرتهایی که در پشت این تقسیمبندی قرار دارند، معیارهای دیگری را برای این تقسیمبندی در نظر نگرفتهاند.
با گذشت سی سال از نگارش مقالات این کتاب، موضوعات آن همچنان جزو مسائل روز جامعه است و جای واکاوی و پژوهش بسیاری در حوزه هریک از موضوعات این مقالات وجود دارد.
کتاب مبانی توسعه و تمدن غرب به دلیل جامعیت موضوعیای که دارد برای مطالعه عموم افراد جامعه مناسب است و میتواند مخاطب را نسبت به اوضاع جهان در مسیر سرمایهداری آگاه کند. تالیف و مطالعه مقالاتی بیشتر در این حوزه شاید بتواند از میزان شیب تند مصرفگراییای که ایران در دهه اخیر به آن دچار شدهاست بکاهد.
منبع: خبرنامه دانشجویان ایران