فروردین ۱۳۸۹ بود که خبر شکسته شدن رکورد فروش نمایش خانگی توسط «دلشکسته» خبرساز شد. فیلمی که در آن سالها با اکران محدود راهی نمایش خانگی شد و ۹ میلیون نسخه از این فیلم در بازار به فروش رفت.
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو: فروردین ۱۳۸۹ بود که خبر شکسته شدن رکورد فروش نمایش خانگی توسط فیلم «دلشکسته» مورد توجه رسانهها قرار گرفت. فیلمی به کارگردانی علی روئینتن که در آن سالها با اکران ناموفق در سالنهای سینما راهی بازار نمایش خانگی شد و نزدیک به بیست مرحله توزیع شد. حدود ۹ میلیون نسخه از این فیلم در بازار نمایش خانگی به فروش رفت و آنچنان سودی برای صاحبانش رقم زد که دیگر فعالان سینمایی را به این راه جذب کند. فیلمهایی با بودجهی تولید پایین که بدون اکران در سینماها در بازار نمایش توزیع میشدند. اما موفقیت «دلشکسته» هیچگاه برای یک فیلم سینمایی در بازار نمایش خانگی تکرار نشد. چرا که از یک سمت ملزومات این بازار در کیفیت و جنس محتوا لحاظ نمیشد و از سمت دیگر با بالا رفتن هزینههای تولید و تکثیر روز به روز از وسعت بازار آنها کاسته شد. در سالهای بعد هیچ یک از فیلمهای پخش شده در این بازار به گرد پای «دلشکسته» هم نرسیدند و کمکم با ضررهایی که به تولیدکنندگان و توزیعکنندگان اینبازار رسید، سال به سال تعداد عناوین تولید شده آب رفت.
اوایل سال ۱۳۹۳ بود که با وسعت پیدا کردن شبکههای اینترنتی و موبایلی و بالارفتن نرخ تبادل داده، پلتفرمهای نمایش فیلم کمکم قدرت و رونق گرفتند. این پلتفرمها که ابتدا بخاطر پایین بودن حجم بازار جدی گرفته نمیشدند به مرور با حمایت گسترده و سرمایه گذاری صاحبانش پلههای ترقی و افزایش تعداد مشترکین خود را با سرعت زیادی طی کردند. بازار VODها بخاطر دسترسی آسان، حجم زیاد محتوای به روز داخلی و خارجی و هزینهی پایین در نسبت با تهیه دیویدی، سال به سال داغتر شد. کمکم آوردهی مالی بازار آنلاین نمایش خانگی به حدی رسید که صاحبان فیلم بیش از اینکه در فکر تکثیر و فروش فیلمها در مراکز فروش فیزیکی باشند، نگاهشان به VODها و قراردادهای دست به نقدشان بود. در سالهای اخیر با بالا رفتن قیمت نسخه دیویدی فیلمها که بعضا با تهیهی اشتراک یک ماهه و تماشای نامحدود تعداد زیادی فیلم در پلتفرمهای نمایش برابری میکرد، تعداد دیویدیهای فروش رفته از فیلمها به زیر صدهزار نسخه رسید و دیگر فروش میلیونی «دلشکسته» مبدل یک اتفاق بعید و آرزوی ناممکن گشت. در کنار رقابت این دو بازار، مشکل همیشگی صف طولانی اکران فیلمها در سینماها و هزینهها و زحمتی که پخش یک فیلم در این ناوگان بر تولیدکنندگان وارد میکرد، جذابیتهای بازار آنلاین نمایش خانگی باعث شد تهیهکنندگان نگاه جدیتری به این بازار داشته باشند و گاهی به ارائهی فیلمشان در این بازار فکر کنند. البته هنوز جذابیت اکران فیلم در سالنهای سینما به قدری بالا بود که این ایده تازه فاصله زیادی تا رسیدن به مرحله عملیاتی داشته باشد.
اما حالا با از دست رفتن فرصت اکران در مهمترین فصل سینمایی سال بخاطر شیوع بیماری کرونا و طولانیتر شدن صف انتظار برای اکران در سال ۹۹، خبر انتشار فیلم سینمایی «خروج» تازهترین ساخته ابراهیم حاتمیکیا توسط سازمان هنری رسانهای اوج در قالب طرح «اکران آنلاین»، توجه همگان را جلب کرده است. خروجی همراه با ریسک برای ورود به عرصهای که تا بحال تجربه نشده است. این تصمیم که با حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم مواجه شده است، نکات مختلفی دارد که باید توامان به آن توجه کرد. اول، تصمیم سازندگان «خروج» با توجه به صف شلوغ اکران که شامل فیلمهای تولید شده در سال ۹۷ و ۹۸، فیلمهایی جشنواره فجر ۳۸ و همچنین فیلمهایی که در سال ۹۹ از راه میرسند، تصمیمی منطقی و درست به نظر میآید که در کنار آوردهی مالی آن و کمک به چرخه تولید و توزیع سینمای ایران، فضایی را برای دیده شدن دیگر فیلمها که از اسامی و جذابیتهای سینمایی فیلمی همچون «خروج» ابراهیم حاتمیکیا برخوردار نیستند هم باز میکند. دوم، این باب تازه که به وسیله «خروج» ابراهیم حاتمیکیا برای سینمای ایران باز شده از منظر مالی نیز میتواند سینمای ایران به که دلیل شرایط ناشی از «کرونا» در بنبست مالی قرار گرفته را از این وضعیت خارج کند. به ویژه آن که به نظر میرسد با توجه به کف تعداد مخاطبان سامانههای ویاودی و قیمت در نظر گرفته شده برای فروش بلیت اکران آنلاین «خروج»، در نهایت سازندگان این اثر نیز به سودی که احتمالا قرار بود از اکران سینمایی این اثر حاصل شود، دست پیدا کنند. چرا که پیش از این بخش مهمی از درآمد فروش هر اثر سینمایی به سینماداران و دفاتر پخش فیلم اختصاص پیدا میکرد، ولی در «اکران آنلاین» عمده سود در اختیار سرمایهگذار اثر قرار خواهد گرفت.
سوم، در روزهایی که با دعوت ستاد ملی کرونا و قطع زنجیرهی شیوع این بیماری مردم به خانه ماندن تشویق میشوند، ایجاد یک خوراک نمایشی سالم و جذاب اتفاق قابل توجهی است. اتفاقی که با عملکرد نسبتا ضعیف صدا و سیما در تامین آن ارزش دوچندانی پیدا میکند. در این میان مسئلهای که نگرانی به حق عدهای از اهالی فرهنگ و رسانه را در پی داشته این است که با این اتفاق و آشنا شدن طیف جدیدی از مخاطبان و خانوادهها با پلتفرمهای نمایش آنلاین که تبلیغ سخاوتمندانهای هم محسوب میشود، باید نظارت دقیقتر و حساستری نسبت به محتوای منتشر شده در این پلتفرمها وجود داشته باشد. اتمسفری که با داشتن محتواهای ناسالم داخلی و خارجی نیاز به پالایش آن اتفاقی طبیعی و لازم را نشان میدهد. مشخص است که وظیفهی این پالایش به دوش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و نه صاحبان فیلم که قصد دارند با سبک کردن صف اکران و فرصت برای دیده شدن فیلمها و اسامی کمتر شناخته شده، ایجاد چرخهی درست و حیاتی توزیع برای تولیدات بعدی باری را از روی دوش این وزارت کم کنند. چهارم، این اکران آنلاین با تمامی ریسکهایی که بر آن متصور است، راهی را باز میکند که دیگر موسسات و تولیدکنندگان فیلم هم نگاهی به این بازار داشته باشند و آن را جدی بگیرند. چرا که با پایین نگه داشتن هزینههای تولید و رعایت مختصات و ملزومات این بازار، میتوان چرخهی توزیع برای تولید بعدی را در آن ایجاد کرد. کما اینکه با انتشار خبر پیشقدم شدن «خروج» ابراهیم حاتمیکیا برای اجرای این طرح تازه، برخی دیگر از صاحبان آثار نیز در گفتگو با رسانهها از احتمال پیوستن به این طرح خبر دادند. آخر اینکه، علی رغم مخالفتهای ضمنی سالنداران سینما برای نمایش آنلاین فیلمها بدون اکران سینمایی، این فرصت میتواند منجر به سبک شدن صف اکران و در نتیجه تولید و نمایش فیلمهایی در سالن سینما شود که به اصلاح برای پرده ساخته شده و ملزومات آن را رعایت میکند. اتفاقی که هم رضایت مخاطبان سینما و هم با افزایش فروش، رضایت سینماداران را بدنبال خواهد داشت.