به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، قرآن با آن همه عظمت و جلال، کتابی در دسترس همه انسانها قرار دارد و معمولاً هر مسلمانی حداقل یک جلد از مصحف شریف را در خانه خود دارد. این در حالی است که برخی از ما جز در مواقع خاص مانند شبهای احیای قدر و یا زمان سال تحویل به سراغ این کتاب آسمانی نمیرویم. گویی راهکار و راهحل همه مشکلات و سختیهای خود را در جایی غیر از قرآن و اهل بیت علیهم السلام جستوجو میکنیم. این در حالی است که به تصریح علمای بزرگ دینی که با معارف و حقایق عالم آشنا بودهاند، دوای دردها و مشکلات خود را باید در قرآن کریم جستوجو کنیم.
بخشهایی از سخنان آیتاللهالعظمی محمدتقی بهجت رحمهالله علیه را مورد بازخوانی قرار گرفته است تا اثرات و اهمیت والای انس و تلاوت قرآن کریم مورد توجه دوباره مردم قرار بگیرد. سخنان این عالم بزرگوار و حکیم پس از تائید دفتر آن عالم جلیلالقدر، در کتابی با عنوان «در محضر حضرت آیتالله بهجت» به کوشش محمدحسین رخشاد در قالب سه جلد توسط انتشارات موسسه فرهنگی سماء منتشر شده است.
معجزه جاوید
از مختصات اسلام این است که دارای معجزه خالده (قرآن) است که در همه وقت و همه جا و در دسترس همگان است. به خلاف معجزه حضرت موسی و حضرت عیسی علیهماالسلام که به دست خود آنها و در زمان آنها بود و اکنون در دست پیروان آنها هم نیست.
استفادههای معنوی و جسمانی از قرآن
ما، شیعیان، عقیده داریم قرآن، عدیل اهل بیت علیهم السلام و اهل بیت علیهم السلام هم عدیل قرآن هستند و بین آنها جدایی وجود ندارد. آیا نمیتوانیم از نظر به قرآن و اهل بیت علیهم السلام استفادههای معنوی و جسمانی بکنیم؟!
آیا هیچ میدانیم که قرآن نظیر سایر مکتوبات نیست! گویی قرآن موجودی ربوبی از عالم نور و روحانی است که در عالم اجسام و اعراض ظهور کرده است. به دلیل اینکه چیزهایی از آن برمیآید یا دیده میشود که از اجسام و اعراض دیده نمیشود؛ بنابراین باید به طور یقین بفهمیم که نگاه کردن به قرآن مثل نگاه کردن به سایر کتب نیست.
درمان تمام دردها و مشکلات
در روایتی آمده است: «خُذ مِن القُرآن ما شِئتَ» به این معنا که «هر قسمت از قرآن را که خواستی برای هر منظوری که میخواهی، بگیر.»
از این حدیث استفاده میشود که توسل به قرآن و حمل و فهم و قرائت آن برای نجات عموم مردم – چه برسد به خواص- مفید است.
چرا از قرآن و عترت علیهم السلام استفاده نمیکنیم؟
اگر از قرآن استفاده نمیکنیم برای آن است که یقین ما ضعیف است. از این رو اگر خود امام علیه السلام را هم ببینیم، تغییر حالی در ما حاصل نمیشود. چنانچه عدهای در حضور ائمه علیهم السلام به ایشان بد و ناسزا میگفتند!
امام علیه السلام و قرآن با کتاب رستم و اسفندیار فرق دارند. آیا ما اهل قرآن هستیم یا نه! عمری برای تعجیل در فرج اما زمان علیه السلام دعا میکنیم، نکند از آنها نباشیم.
آیه «وَ لَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُیرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الأَرْضُ أَوْ کلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى؛ اگر به وسیله قرآن، کوهها به حرکت درآیند یا زمینها قطعهقطعه شوند یا به وسیله آن با مردگان سخن گفته شود...» (سوره مبارکه رعد، آیه 31) چه میگوید؟! آیا امور مذکور در آیه شریفه فرض محال و غیرواقع است، یا میخواهد بفرماید: اهلش با این قرآن همه این کارها را میتوانند انجام بدهند؟
از جاحظ که یکی از علمای عامه (اهل سنت) است، نقل شده که: فلان خطبه امیرالمؤمنین علیه السلام را چهل مرتبه مطالعه کردم و در هر بار استفاده جدید کردم. قرآن هم این گونه است که با مطالعه و تأمل و تدبر در آیات آن، انسان برداشتها و استفادههایی میکند که قبلاً نکرده بود.
قرآن میخوانیم ولی گویا نمیخوانیم
آقایی در تبریز خیلی کرامات داشته، از جمله اینکه روزی یک صفحه یا یک ورق قرآن میخوانده و میگفته است که خداوند متعال دو نعمت به من ارزانی داشته: یکی اینکه توفیق بکا (گریه و اشک ریختن) در عزای حضرت سیدالشهدا علیه السلام را دارم و دیگری اینکه قرآن را با کسالت نخواندهام. به عقیده بنده خیلی کلام بزرگی است.
قرآن اینقدر عظمت دارد که خداوند تعالی درباره آن میفرماید: «وَ لَقَدْ یسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکرِ؛ بهراستیکه قرآن را برای یاد (خدا) آسان کردهایم.» آیا درست است با این عنایت که خدا به ما کرده، در وقت تلاوت قرآن بدون حضور و توجه و تدبر –نعوذبالله مثل کسانی که قرآن را قبول ندارند- به لقلقه زبان اکتفا کنیم؟!
در صورتی که در روایت است که: «أنا جَلیسُ مَن ذَکَرَنی؛ من همنشین کسی هستم که به یاد من باشد.» (من لا یحضره الفقیه، جلد اول، صفحه 28) قرآن خودش میسر (ساده) است برای ذکر. ذاکر به قرآن، ذاکرِ خداوند جلیل و به او متوجه است. مثل این که دو نفر با هم صحبت میکنند، هم این صحبت میکند هم آن. خیلی مطلب بالاست. پس ما قرآن نمیخوانیم.
نعمتهایی به این بزرگی برای ما فراهم است، برای هیچ امتی چنین نبوده است که این گونه خواص و آثار داشته باشد.