گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محمد غریبی؛* شیوع ویروس کرونا در جهان، حکومتها را با چالشی جدی در زمینۀ سیاستگذاری عمومی مواجه کرده است. صرفنظر از تفاوت رویکردها، در همه جا تلاش شده است تا با اعمال قرنطینه و رعایت فاصلهگذاری اجتماعی، تماس فیزیکی افراد با یکدیگر به حداقل رسانده شود. با وجود این، رعایت این نکات در همه جا یکسان نبوده است. افزایش سفرها در پی اعلام قرنطینه در اسفند ماه، هجوم به فروشگاهها در برخی کشورها و حتی برگزاری تظاهرات در اعتراض به قرنطینه حکایت از این دارد که عمل به سیاستهای حاکمان و توصیههای بهداشتی وجوه دیگری نیز دارد. این امر ضرورت مشورت با متخصصان علوم رفتاری را برجستهتر کرده است. متخصصان علوم رفتاری از جمله روانشناسان اجتماعی میکوشند تا با توجه به مسائل زیربنایی رفتار انسان، توصیههایی را مطرح کنند که سیاستگذاران با عمل به آنها، میزان تبعیت افراد از دستورات بهداشتی را بالا ببرند.
یکی از مسائل مهم در متقاعدسازی، نحوۀ قالببندی (یا فریم کردن) پیام است. یک نوع قالببندی، ارائۀ پیام به صورت سود یا ضرر است. برای مثال اگر بخواهیم یک فرد سیگاری را ترغیب کنیم که سیگار کمتری مصرف کند، در یک حالت میتوانیم به مضرات سیگار اشاره کنیم (مثل ضرر برای سلامتی، بوی ناخوشایند، هزینۀ اقتصادی) و در حالت دیگر میتوانیم مزایای ترک سیگار را برجسته کنیم (مثل سلامتی بهتر، بوی بهتر، پسانداز بیشتر). مطالعات نشان داده است که این تغییر در قالببندی، نتایج متفاوتی را در ترک سیگار به همراه دارد.
نوع دیگری از قالببندی، اشاره به پیامدهای شخصی یا جمعی رفتار است. ما میتوانیم یک پیام را طوری ارائه کنیم که سود یا ضرری که برای خود شخص دارد برجسته شود یا اینکه نحوۀ ارائۀ پیام طوری باشد که سود و ضرری که برای جمع دارد برجسته شود. از قدیم باور عامیانه و مفروضۀ بسیاری از اندیشمندان این بوده است که انسان موجودی خودخواه است و انگیزۀ اصلی رفتارهای او به حداکثر رساندن سود شخصی است. بنابر این دیدگاه، اگر شخصی در موقعیتی قرار بگیرد که سود او در گروی ضرر دیگران باشد، او حاضر است که دیگران را قربانی سود خود کند.
اما مطالعات متعدد روانشناسان نشان میدهد که این مفروضه -که مبنای بسیاری از نظریات اقتصادی است- مفروضهای اشتباه است و افراد در همۀ مواقع سود خود را به سایر چیزها ترجیح نمیدهند! برای مثال، در یک تحقیق پژوهشگران از دو نفر میخواستند تا پولی را میان خودشان تقسیم کنند (برای مثال 100 هزار تومان). روال به این شکل بود که یکی از شرکتکنندگان پیشنهادی را برای تقسیم پول میداد و شرکتکنندۀ دیگر میتوانست بپذیرد یا نپذیرد. اگر پیشنهاد طرف مقابل را میپذیرفت مبلغ را دریافت میکرد و اگر نمیپذیرفت هیچ مبلغی دریافت نمیکرد. نتایج نشان داد که در زمانهایی که پیشنهادِ دادهشده منصفانه نبود (مثلاً پیشنهاددهنده 80 هزار تومان را برای خودش در نظر میگرفت و 20 هزار تومان را برای طرف مقابل)، افراد پیشنهاد را رد میکردند و ترجیح میدادند به جای دریافت همان مبلغ پیشنهادی، هیچ مبلغی دریافت نکنند! به عبارت دیگر، افراد بر خلاف سود شخصیشان عمل میکردند.
بر اساس مطالعاتی نظیر این، روانشناسان اجتماعی معتقدند قالببندی پیامها به صورت سود یا ضرر فردی، لزوماً منجر به تبعیت افراد نمیشود. برای مثال بسیاری از افراد، علیرغم آگاهی از مضرات سیگار برای سلامتیشان، به استفاده از آن ادامه میدهند. با وجود این، هنوز هم راهبرد اصلی در متقاعدسازی و تبلیغات، اشاره به سود و ضرر شخصی است. در مقابل قالببندی فردی، میتوان قالببندی جمعی را مطرح کرد. در قالببندی جمعی، پیام طوری ارائه میشود که پیامدهایی که انجام دادن یا ندادن کاری برای دیگران دارد برجسته شود. برای مثال به جای ذکر اثرات مخرب سیگار بر سلامت خود فرد، به تأثیری که مصرف آن بر اطرافیان فرد (مثلاً فرزندان او) میگذارد اشاره میشود. روانشناسان اجتماعی معتقدند که افراد به همان اندازه که به هویت فردی خودشان اهمیت دهند و چه بسا بیشتر از آن، به هویت اجتماعیشان اهمیت میدهند. برای مثال اکثر افراد بیش از آنکه نگران خود باشند، نگران خانواده یا سایر گروههای اجتماعیای که در آن عضویت دارند هستند.
تأثیر قالببندی اجتماعی خصوصاً در بحرانها نمود بیشتری پیدا میکند. در تحقیقاتی که بر روی بازماندگان حوادثی مثل زلزله، سونامی و ازدحام جمعیت انجام شده است نشان داده شده است که بحران، احساسِ داشتن سرنوشت مشترک را در افراد ایجاد میکند که آن نیز منجر به ایجاد یک هویت اجتماعی جدید یعنی «بازماندگان حادثه» میشود. به گواه تحقیقات، افرادی که با این هویت جدید احساس نزدیکی بیشتری پیدا میکنند، بیش از سایرین میکوشند تا نقش مؤثری در کمک کردن به دیگران و رعایت دستورالعملها داشته باشند. بنابراین در چنین حالتی، پیامهایی که به صورت اجتماعی قالببندی شدهاند و بر سود و ضرر بحران برای جمع تأکید میکنند بیش از پیامهایی که منافع فردی را مورد توجه قرار میدهند قادرند تا تبعیت افراد را افزایش دهند.
از زمان شیوع بیماری کرونا، میزان تبعیت افراد از دستورالعملهای بهداشتی متفاوت بوده است. عدهای دستورالعملها را جدی گرفته و به آنها عمل کردهاند و عدهای علیرغم اطلاعرسانی وسیع در مورد خطر سرایت، کمتر آن را جدی تلقی کردهاند. با توجه به مطالب گفتهشده، به نظر میرسد که یکی از راهها برای افزایش رعایت دستورالعملها، تغییر قالببندی پیامهای سیاستی و بهداشتی باشد. به عبارت دیگر برجسته کردن پیامدهای جمعی تبعیت یا عدمتبعیت از قوانین و توصیههای اعلامشده میتواند بیش از پیامدهای شخصی، رفتار افراد را تحت تأثیر قرار دهد. برای مثال با توجه به اینکه بیماری کرونا بیشتر جان افراد مسن و آسیبپذیر را تهدید میکند تا افراد جوان و سالم، پیامهایی که قالببندی شخصی دارند و به ضررهای بیماری برای خود شخص تأکید میکنند،تأثیر کمتری در ترغیب افراد جوان و سالم به رعایت موارد بهداشتی دارند؛ یعنی شخص جوان یا سالمی که مکرراً پیامی با مضمون سود یا ضرر شخصی را دریافت میکند دلیلی نمیبیند که آزادی خود را محدود کند، چون باور دارد خطر زیادی او را تهدید نمیکند. اما در صورتی که پیام به صورت اجتماعی قالببندی شود، همین فرد ممکن است به خاطر پیامدهایی که رعایت نکردن او برای دیگران دارد، تبعیت بیشتری از سیاستهای بهداشتی نشان دهد. برای مثال اگر گفته شود خطر بیماری تنها جان او را به خطر نمیاندازد، بلکه میتواند برای بستگانش نیز تهدیدکننده باشد، اثرات مخرب اقتصادی بر جامعه داشته باشد و انسانهای دیگری که جوان و سالم نیستند را دچار مشکل کند، این جملات با برجسته کردن هویت اجتماعی او امکان تبعیت او از دستورالعملها را بالا میبرد.
در آخر اما باید به این نکته توجه داشت که انسانها هویتهای اجتماعی چندلایه و متعددی دارند. برای مثال خانواده، محله، منطقه، شهر، لایههای مختلف هویت یک نفر هستند که در طول یکدیگر قرار میگیرند. یا برای مثال دانشجو بودن، مسلمان بودن یا طرفدار پرسپولیس بودن هویتهای اجتماعی مختلفی هستند که در عرض یکدیگر قرار میگیرند. اینکه حین ارائۀ پیام باید کدامیک از انواع هویت اجتماعی را برجسته کرد نیازمند ظرافت بیشتر و ریزهکاریهایی است که متخصصان باید با توجه به شرایط مختلف در نظر بگیرند.
محمد غریبی- فعال دانشجویی دانشگاه تهران(به نقل از نشریه سپیدار بسیج دانشجویی دانشگاه تهران)