دبیر دفتر خواهران اتحادیه دفتر تحکیم وحدت گفت: برخی ها با استدلالهای غلط بحران جمعیتی را انکار میکنند یا به غلط میگویند پیری جمعیت عیب نیست! استدلال آنها این است که ...
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، با توجه به هشدارهای صاحبنظران حوزه جمعیت در خصوص کاهش موالید و پیر شدن جمعیت کشور «خبرگزاری دانشجو» در گفتگو با فعالان دانشجویی به بررسی تبعات کاهش موالید و پیر شدن جمعیت پرداخته که در ادامه چهارمین گفتگو از سلسه گفتگوهای حوزه جمعیت را با نرگس سادات حسینی دبیر دفتر خواهران اتحادیه دفتر تحکیم وحدت میخوانید:
حسینی: برخی از کارشناسان در نقد دغدغههای جمعیتی از خوب بودن وضعیت جمعیت فعلی کشور صحبت میکنند. این حرف غلطی نیست. در همین لحظه وضعیت جمعیت ایران بحرانی نیست، اما آنچه که دغدغه شده نگرانی نسبت به آینده نه چندان دور جمعیت ایران است. تغییرات شاخصهای جمعیتی را اگر در چند سال اخیر بررسی کنیم، شاخصها تغییرات منفی دارند و این به این معنی است که اگر سالهای پیشرو با همین وضعیت پیش برود این شیب ثابت میماند و در واقع ما به دره بحران سقوط میکنیم. به هر روی نرخ باروری پایینتر از سطح جانشینی و نرخ رشد جمعیت پایینتر از یک درصد نمونهای از شاخصهایی است که سیری نزولی دارند.
اجرای سیاست های افزایش جمعیت تقریبا هیچ تقریبا هیچ بهترین توصیف در خصوص سیاستها و حمایتها برای افزایش جمعیت و ازدواج است. آنچه که در ایران درراستای سیاستهای تنظیم خانواده انجام شده، چنان آسیبی را ایجاد کرده که حالا نیاز به یک حرکت جدی و در همه حوزهها دارد، اما متاسفانه این حرکت در حداقلیترین حالت هم دیده نمیشود.
تمسخر بحران ملی جمعیت از سوی رئیس جمهور بنظر مشکل اصلی در عدم توجه و تحقق سیاستهای افزایش جمعیت نوع برخورد مسئولان با این موضوع است؛ نوع برخورد مسئولان به گونهای است که انگار اساسا در این موضوع مشکلی وجود ندارد. شما در اظهارنظر برخی مسئولین میبینید که یا فکر میکنند در مورد موضوع جمعیت مسئله خاصی نیست یا فکر میکنند مسئله نگرانکنندهای است، اما کاری از دست کسی برنمیآید و یک روند طبیعی درحال طی شدن است. درصورتی که تجربههای خوبی در جهان وجود دارد مبنی بر اینکه اگر به مسئله جمعیت به موقع ورود شود و همچنین روشهای درستی به کار گرفته شود حتما نتیجه خواهند داد.
عدم توجه مسئولان به این بحران تا آنجاست که رئیسجمهور در سخنرانی خود با موضوع جمعیت شوخی میکند! یعنی نه تنها کاری انجام نمیشود بلکه بحران ملی به تمسخر گرفته میشود.
برخیها با مغلطه بحران پیری جمعیت را انکار میکنند در کنار مسئولان قطعا هستند کارشناسانی که با استدلالهای غلط بحران جمعیتی را انکار میکنند یا طبیعی جلوه میدهند. برخی به غلط میگویند پیری جمعیت عیب نیست! استدلال آنها این است که نباید افراد پیر را تحقیر کنیم و آنها را ناتوان بخوانیم و بسیاری از افراد برجسته ما پیر بودند. این استدلال مغلطهای بیش نیست.
هشدار سالخوردگی نگرانی نسبت به عدم تناسب در تعداد جوانان و سالخوردگان در یک جامعه است که در دنیا یک مسئله شده و برای کنترل آن برنامهریزیهایی صورت میگیرد. این نگرانی اساسا ربطی به تحقیر فرد سالخورده ندارد.
از سوی دیگر گفته می شود که بسیاری از کشورهای دنیا به سمت پیری جمعیت میروند و با این استدلال میخواهند مسئله را طبیعی جلوه میدهند. استدلال مسخرهای است؛ اگر کشورهای زیادی گرفتار یک مشکل شوند پس باید دست روی دست گذاشت تا ما هم دچار همان مشکل شویم؟ همین کارشناسان حتما اطلاع دارند که در ۶۵ درصد از کشورهای دنیا سیاستهای جامعی برای حمایت از خانواده و فرزندآوری وجود دارد.
جمعیت یکی از اصلیترین مولفههای قدرت است. در کشوری که میخواهد بیش از منابع غیرانسانی بر نیروی انسانی خود یعنی مردم تکیه کند، این مولفه اهمیت دوچندانی نیز پیدا میکند.
کشوری که نیروی جوان بسیار کمی داشته باشد، درواقع کشور مصرفکنندهای است که مجبور است فناوریها و خدمات را از خارج دریافت کند، در ازای آن منابع خود را مصرف کند و تنها به امورات جاری خود برسد. توسعه کشور به شکل وابسته و با ایجاد بدهیهای کلان صورت میگیرد. درواقع سخن گفتن از پیشرفت و قدرت درونی در چنین کشوری شوخی بیش نیست.
معتقدم در راستای اجرای سیاست های افزایش جمعیت دستگاههای مختلف باید وظایف خود را انجام دهند و با ایدههای نوآورانه و نه راهحلهای فرسوده قدمی در جهت بهبود فضا بردارند. کاهش موانع اقتصادی ازدواج و فرزندآوری و همچنین ایجاد مشوقهای هدفمند اقتصادی برای تعداد فرزندان بالا یا ازدواجهای بهنگام بخشی از کار است.
حرکت رسانه ملی ضد سیاست های جمعیتی بخش دیگری از کار به اصلاح سبک زندگی برمیگردد که وظیفه نهادهای فرهنگی و تبلیغاتی به ویژه رسانه ملی است؛ اکنون سریالها و حتی پیامهای بازرگانی تلویزیون ما ضدسیاستهای جمعیتی عمل میکنند. درواقع شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» در نظر حذف شده، اما در عمل اجرا میشود.
حمایتها در حوزه پزشکی عامل دیگر است؛ اکنون در حدود ۳.۵ میلیون زوج نابارور در ایران وجود دارد که عدد بسیار قابل تاملی است. باید درمان این زوجها رایگان میشد، اما اکنون تنها بخش کوچکی از این هزینه توسط دولت پرداخت میشود.
مسئله بعدی که بسیار مهم است ایجاد زیرساخت اجتماعی مادری است؛ به این معنا که زیرساختها برای حضور مادران در اجتماع فراهم شود تا رشد اجتماعی مادران در تضاد با فرزندآوری آنان قرار نگیرد. این مسئله یکی از نگرانیهای زنان در جامعه است. بسیاری کشورهای دنیا در مشاغل در کتابخانهها و حتی در حملونقل عمومی شرایطی را فراهم نمودهاند که مادران به راحتی بتوانند در کنار فرزندان خود در جامعه حضور پیدا کنند، اما هنوز هم در ایران ما با این مشکل تاسف بار در دانشگاهها مواجه میشویم که اساتید برای دانشجویان شرط عدم تاهل یا عدم فرزندآوری را میگذارند. به هر روی برای این موارد و دیگر راهکارها نیازی هم نیست که قوانین مفصل، اما بیفایده تصویب شود. نوآوری و استفاده از تجارب خوب جهانی یکی از اصول اساسی است.