چندی پیش بود که رئیس صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به معاون خود نامهای نوشتند و تاکید کردند که لازم است بررسی شود که اتفاقات قسمت آخر پایتخت ۶ حاصل اشتباه، بی توجهی و وادادگی است یا...
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- محمد مرادی بینا باج*؛ چندی پیش بود که رییس صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به معاون خود نامهای نوشتند و تاکید کردند که لازم است بررسی شود که اتفاقات قسمت آخر پایتخت ۶ حاصل اشتباه، بی توجهی و وادادگی است، یا نتیجه عملیات مرموز و فتنه انگیز «ستون پنجم فرهنگی دشمن»؟!
بیایید کمی گذشته را نگاه کنیم و یا حتی کمی آینده را دانشگاه صدا و سیما که نبض صدا و سیما در آن میتپد دانشگاهی که مقریست، برای تربیت سربازان خط مقدم جبهه فرهنگی کشور، در سازمان صدا و سیما که به گفته امامین انقلاب دانشگاه عمومی است؛ اما این دانشگاه عمومی نیروهایش را از کجا تحویل میگیرد؟ مطمئنا درگاه اصلی ورود به سازمان صدا و سیما دانشگاه آن است؛ اما این دانشگاه چه ظرفیتها و بعضاً معضلاتی دارد که باید به آن توجه شود؟
حضور دانشجویان انقلابی در این دانشگاه، خود نقطه قوتی است برای آنکه افسران جنگ نرم به درستی در آن تربیت یابند و به عنوان نیروهای تازه نفس و با انگیزه به بدنه سازمان تزریق گردند.
اما نقطه ضعف کجاست و در چیست که این دانشجویان دغدغهمند و با انگیزه، که بعد از چند سال تحصیل در دانشگاه و صرف عمر و هزینه انتظار میرود برنامههای تولیدی آنان موجب رشد و تعالی فرهنگی جامعه گردد، تبدیل به کارمندانی محافظهکار میگردند که در ساختار آن سازمان عریض و طویل استحاله میشوند؟
مطمئنا یکی از دلایلی که در این موضوع مهم است و نقش به سزایی دارد تعلیم و تربیت این دانشجویان ذیل تفکرات اساتید موجود در دانشکدههای این دانشگاه میباشد.
چندی پیش خبری مبنی بر وجود و تحرکات اساتیدی غیر انقلابی در دانشگاه به گوش رسید، که در گذشته در این دانشگاه به تدریس میپرداختند و یا بعضاً در حال تدریس هستند و این یکی از آن مراحلی است که باید نظارت و ارزیابی دقیقی بر آن صورت گیرد، زیرا که دانشگاه صدا و سیما تبلور فرهنگ انقلاب اسلامی است.
چرا که دانشجویی که از اقصی نقاط جهموری اسلامی به این دانشگاه وارد میشود یا نظام فکری اش ساخته شده است و یا در این دانشگاه ساخته میشود و شکل میگیرد.
اگر دانشجو با تفکرات انقلابی اش وارد فضایی گردد که در آن با سازوکارهای مشخص از قبل چیده شده، اجازه بسط و ترویج آن تفکرات را نداشته باشد دچار یاس و نا امیدی میگردد و کم کم به انزوا روی میآورد و میشود همان کارمند محافظه کار، که در آخر بعد از ۳۰ سال فعالیت در سازمان صدا و سیما بدون آنکه بتواند تغییری در جهت بهبود شرایط حاضر انجام دهد از آن خارج میشود و خیلی تلاش کرده باشد بتواند گلیم خودش را به تنهایی از آن فضا بیرون بکشد.
ولی اگر دانشجو تازه وارد به محیط دانشگاه را مد نظر قرار دهیم شاهد خواهیم بود که در ذیل تدریس و تفکرات بعضی از اساتید غیر انقلابی کم کم نظام فکری اش ساخته و پرداخته میگردد به نحوی که تغییر آن کاری بس طاقت فرسا و مشقت بار است؛ و این قبیل افراد را کم ندیده ایم که بعد از استفاده از منابع انقلاب و خدماتی که این نظام اسلامی برایشان انجام داده، از آن روی برگردان میشوند و سر از شبکههای معاند در میآورند و یا در حالتی دیگر در این سازمان میمانند و تفکرات غیر انقلابی خود را با لطایف الحیلی به خورد جامعه میدهند، و آنجاست که باید رئیسش نامه بزند، تا چاره جویی گردد ماوقع را.
خشت اولی که کج نهاده شود، آن هم در این دانشگاه و این فضا باعث میگردد تا ثریا دیوار کج رود و شاهد باشیم آنچه بعضا در صدا و سیمایمان شاهدیم، و دلخور و منتقدش باشد اول از همه امام، و بعد از آن امت که چه پخته شده برای ذائقه سازی کودکان و نوجوانان و جوانان در این مرکز فرهنگی اثرگذار در انقلاب.
مرکزی که خط مقدم جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است، و از جهات مختلف زیر ترکش و خمپاره و گلوله خودیها و ناخودیها میباشد.
استادی که در این دانشگاه به اصول اولیه انقلاب وقعی ننهد، و دانشجویی که ذیل این تفکر رشد یابد، حتی اگر آن استاد به تبیین نظرات خود بر علیه انقلاب اسلامی نپرداخته باشد، همان که لوح سفید دانشجو در دستان او قرار گیرد اثر خود را گذاشته و تربیتی صورت میگیرد بر خلاف آرمانهای انقلاب و حاصل نمیگردد نیروی انسانی تراز آن.
و این دانشجو که در آینده به خدمت سازمان در میآید در اصل در خدمت همان نظام فکری در آمده که ذیل آن تربیت یافته و بعد از حضور در رسانه ملی هر اثری را که ساخته و پرداخته میکند بر اساس درون مایه فکری اش بوده و برای آنان که در روستاهای دور افتاده مخاطبش هستند نیز در افکار و منش و روششان تغییر ایجاد میکند، و ماحصل تدریس آن استاد در پایتخت میشود همان بال زدن پروانهای (شما بخوانیدش مگسی) که در غرب و شرق و شمال و جنوب کشور طوفانی از آسیبهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و. را ایجاد میکند، بدین جهت است که امام خمینی (ره) فرمودند باید دانشگاههای ما اسلامی گردد.
استاد انقلابی یکی از ضرورتهای رسیدن به دانشگاه تراز انقلاب اسلامی است، و الحمدالله کم نیستند از این دست اساتید فرهیخته و انقلابی در دانشگاهها خصوصا دانشگاه صدا و سیما؛ اما ظرفیتهای موجود در این اساتید باید بیش از این مورد استفاده قرار گیرد و بسترهایی بهتر و بیشتر برای حضور و فعالیت این قبیل اساتید در نظر گرفته شود، تا بتوانند به راحتی در این جنگ نرم به تربیت نیروهای متخصص رسانهای برای پیشبرد آرمانهای انقلاب بپردازند.
جذب و استفاده از اساتید انقلابی باید در راس امور اصلی دانشگاهها بالاخص دانشگاه صدا و سیما قرار گیرد، تا همچون دستاوردهای مختلفی که در زمینههای تکنولوژیک از قبیل نانو، هستهای، سلولهای بنیادی تا فناوری فضایی پیدا کرده ایم، و در آنها دارای رتبههای برتر در میان ملل مختلف گشته ایم بتوانیم در زمینه رسانه نیز سرآمد جوامع مختلف باشیم.
وجود اساتید انقلابی همچون شهریاریها و علی محمدیها و کاظمی آشتیانیها که در کنار تخصص، تعهد خودشان را نیز سرلوحه کار خود قرار داده اند، و در کنار علوم تخصصی خود به تدریس مبانی انقلاب و آرمانهای انقلاب اسلامی به دانشجویان خود پرداخته اند باعث میگردد اینگونه شاهد افتخارات عظیم انقلاب اسلامی باشیم و اگر نباشند، و توسط استکبار و دشمنان انقلاب شهید گردند، راهشان ادامه دارد چراکه دانشجویانی دغدغهمند به بدنه علمی و دانشگاهی تزریق کرده اند که راه آنان، که همان راه شهدا و انقلاب است را پیش گیرند؛ و کم نیستند از این افراد در مباحث علوم انسانی و خصوصاً رسانه که باعث رشد و پیشرفت سریعتر و بهتر ما در این زمینه گردند.
اساتیدی که با روحیه جهادی خود به تربیت نیروهایی زبده در عرصه رسانهای بپردازند که بعد از آنها نیز همان راه را ادامه دهند و با شور و شعور راه امامین انقلاب و آرمانهای انقلاب را پیش گیرند.
فرهنگ ما کم ندارد برای صدور و پرداختن به مسائل، راهکارها و روشها به جهت رسیدن به مدینه فاضله مد نظر، ولی یکی از نکات مهم در این زمینه تربیت نیروهایی است در راستای نظام فکری همسو با انقلاب، که موجب نمیگردد جز با تحصیل ذیل تفکرات اساتیدی دغدغهمند که غایت و هدف آنان رسیدن به تمدن بزرگ اسلامی باشد.
مطمئنا در این یادداشت نگاه دگماتیسمی وجود ندارد، همانطور که امام انقلاب بر لزوم ایجاد کرسیهای آزاد اندیشی در دانشگاهها اصرار دارند و تضارب آراء را سبب رشد جامعه دانشجویی و علمی کشور میدانند اینجانب نیز مخالف با بحث پیرامون نظرات مختلف از دیدگاههای نظریات موجود در مسائل فرهنگی و رسانهای نیستم، و این آموزه مکتبی ماست که در آموزههای رییس مکتب جعفری علیه السلام شاهدیم که امام صادق علیهالسلام و شاگردانشان با مخالفین اسلام و امامت و ولایت چگونه برخورد و احتجاج میکردند و این روش را در ائمه هدی سلام الله علیهم شاهدیم و آموخته ایم، اما بر کرسی تدریس امام صادق علیهالسلام افرادی، چون جابر بن حیان به نام مذهب جعفری حق تدریس و ترویج داشتند و با این حال همین افراد با امثال عبدالکریم ابن اَبی العَوجاء، زندیق و مادی گرای معروف عصر امام صادق (ع) و از متکلمین قرن دوم هجری قمری به محاجه میپرداختند، با اصول و روش اسلامی و انسانی نه آنکه این قبیل افراد بر کرسی تدریس بنشینند.
همانطور که قبلاً بیان گردید صدا و سیما دانشگاه عمومی است و بیانگر فرهنگ جامعه، که بر اساس قانون اساسی میبایست فعالیت داشته باشد نه مروج افکار فرهنگهای موجود در سایر جوامع، و این حاصل نمیگردد جز آنکه سر چشمه و منشا تولید این افکار خود مقید به ارجحیت علوم انسانی اسلامی بر سایر فرهنگها باشد.
و انشالله روزی را شاهد باشیم که این دغدغه جبهه فرهنگی و انقلابی در تمامی دانشگاهها خصوصاً دانشگاه صدا و سیما که سرآمد مباحث فرهنگی است تمام و کمال صورت پذیرد.
محمد مرادی بینا باج- دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه صدا و سیما
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.