تجاوز در عصر جمعه با القای ناامیدی به زنان
شیوع بیماری کرونا، اتفاقی بود که چرخه نیمه جان اکران در سینمای ایران را به سمت مرگ بود. چرخهای که اگر تا پیش از این با هر زحمتی که بود که کار خود را پیش میبرد، با ماجرای کرونا به شکلی زمینگیر شد که حالا شمار آثاری که در نوبت اکران هستند، از شمارش در رفته است!
تصمیم ابراهیم حاتمیکیا و سازندگان فیلم سینمایی «خروج» برای اکران آنلاین این فیلم، تصمیمی جسورانه برای کمک به این چرخه در حال فروپاشی بود. اتفاقی که با اکران آنلاین فیلم «طلا» به کارگردانی شهبازی و تهیه کنندگی رامبد جوان ادامه یافته است و اگر در ادامه با حمایت مردم و عدم استفاده آنها از نسخههای قاچاق همراه شود، میتواند مسیری تازه پیش روی سینمای ایران قرار دهد. این مسیر نه فقط در ایام شیوع بیماری کرونا بلکه تا سالها میتواند ادامه پیدا کند و به چرخه اکران آثار سینمایی کمک کند.
اکران آنلاین فیلم های «خروج» و«طلا» در ابتدا در مرحله اجرا دارای ایرادات و مشکلاتی بود با این همه آنچه که میتوان به شکل قطعی درباره این اتفاق تازه سینمای ایران گفت آن است که با وجود همه این انتقادات، باز هم آغاز اکران آنلاین با اثری مهم همچون «خروج» گامی رو به جلو برای سینمای ایران محسوب میشود که میتواند نه فقط در دوره شیوع بیماری کرونا بلکه پس از آن نیز بخشی مهم از مشکلات اقتصادی سینما به ویژه در حوزه چرخه اکران را حل کند و البته عدالت در توزیع محصولات سینمایی را تا حدودی برقرار سازد و به همه سینماگران این شانس را دهد تا راحتتر آثارشان را به دست مخاطبان برسانند.
بر همین اساس طی این مدت حرف و حدیث های فراوانی برای فیلم هایی که سازندگان آن برای حضور در طرح "اکران آنلاین" مشغول مذاکرات هستند به گوش میرسد که اکران آنلاین برخی از این آثار قطعی به نظر میرسد و برخی برای نهایی شدن، همچنان مشغول مذاکرات و رایزنی هستند. از سویی دیگر در این حوزه برخی فیلم های راهی نمایش خانگی میشود که سالها توقیف بوده اند که از این میان می توان به فیلم سینمایی «عصر جمعه» ساخته مونا زندی اشاره کرد.
که در ادامه گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو نگاهی داشته است به این اثر که بجای پرده نقره ای سالن های سینماها برای نخستین بار در خانه های مردم اکران شده است که در ادامه این گزارش از نظرتان میگذرد:
فیلم سینمایی «عصر جمعه» به کارگردانی «مونا زندی»،از جمله فیلمهای توقیفی سینمای ایران به حساب میآمد که حتی اجازه اکران در جشنوارههای بین المللی نیز به آن داده نشده بود، پنج سال بعد از ساخت «عصر جمعه»، این فیلم توانست به صورت محدود اکران شود اما هنگامی که قرار بود در اصفهان به نمایش گذاشته شود به علت شکایت نماینده مجلس بار دیگر توقیف شد.
از بازیگران این فیلم توقیفی و جنجالی می توان به رویا نونهالی در نقش سوگند، هانیه توسلی در نقش بنفشه، مهرداد صدیقیان در نقش امید، رامین راستاد، وحید و سعید شمس و محمد رضا منصوریان اشاره کرد.
این فیلم که محصول سال ١٣٨۴ است، سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول را از بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر را کسب کرد و این روزها پس از 15 سال توقیفی روانه نمایش خانگی شده است که این مسئله موجب واکنش مونا زندی شده است و این کارگردان در صفحه شخصی اش نوشت: «عصر جمعه ۱۷ سال پیش نوشته شد، ۱۶سال پیش ساخته شد ، ۱۵سال پیش در جشنواره درخشید و ۱۴سال توقیف شد. حالا کمپین سکوت نکنیم راه افتاده و خدارا شکر که سکوت شکسته شد. «عصر جمعه» هم بالاخره مجوز نمایش گرفت.»
اما مهرداد صدیقیان، بازیگر این فیلم که در ۱۶سالگی در فیلم توقیف شده «عصر جمعه» بازی کرده بود از توقیف ۱۵ساله این فیلم که با موضوع تجاوز ساخته شده است نوشت: «همیشه افکار کهنه و بی منطق آرزوهای آدمها را از بین می برند و شاید برای برای همیشه آتش استعداد و توانایی آدمها را خاموش کنند. فیلم «عصر جمعه» که امروز وارد شبکه خانگی شد، همان فیلمیه که مدیران آن زمان اجازه پخشش را به ما جوون های با انگیزه ندادند. فیلم عوض نشده پس چی عوض شده؟ افکار مدیران فعلی عوض شده؟ مونا زندی ها و مهرداد های زیادی قربانی کج فهمیها شدند...منصفانه نیست. فیلم «عصر جمعه» در مورد تجاوز ساخته شده، چیزی که مدیران مرتبط به سینما در سال ۸۴ می خواستند از مردم پنهانش کنند... ولی امروز کمپین سکوت نخواهم کرد در مقابل تجاوز از همه موارد داغتره!"»»
با خواندن سخنان کارگردان و بازیگر غفیلم «عصر جمعه» این تفکر در مخاطب تداعی میشود که این فیلم فقط به جرم پرداختن به مضووع «تجاوز» 15 سال رنگ پرده را ندیده است که اگر منصفانه بخواهیم بگوییم این روایت، به هیچ وجه اینچنین نیست، برای رسیدن به واقعیت های توقیف این فیلم بد نیست نگاهی به خلاصه فیلم بی اندازیم : فیلم «عصر جمعه» ماجرای زنی است به نام “سوگند” (رویا نونهالی) که با نوزادی (که بر اثر تجاوز به دنیا آمده)از زندان آزاد می شود. سال ها بعد، پسرش امید (مهرداد صدیقیان) را می بینیم که به نوجوانی رسیده و از کانون اصلاح و تربیت بیرون می آید تا با هم به خانه ای که سوگند تازه اجاره کرده بروند. این خانه در عین حال آرایشگاه زنانه هم هست و سوگند برای تامین هزینه های زندگی سخت می کوشد و علاوه براین، کاری هم برای پسرش در یک مکانیکی مهیا می کند. در همین زمان، خواهر سوگند به اسم “بنفشه” (هانیه توسلی) برای تحصیل در دانشگاه از شهرستان به تهران آمده و دارد همه جا را به دنبال خواهرش میگردد. در این شرایط، بالاخره “بنفشه” موفق می شود “سوگند” را پیدا کند و به او نزدیک شود. این جاست که “سوگند” داستان زندگی اش را تعریف میکند: یک عصر جمعه در ۱۶ سالگی وقتی از باغ برمی گشتهاند، عمویش به او تجاوز میکند و پسرش ثمره همان اتفاق است. پدر سوگند…»
مونا زندی 15 سال پیش در نخستین تجربه اش سراغ یک اثر تلخ اجتماعی رفته که این مسئله به خودی خود هیچ ایرادی ندارد اما «عصر جمعه» به معنای حقیقی در فرم و محتوا از ایرادات اساسی برخوردا است که مخاطب حرفه ای پس از تماشای آن به این باور میرسد که توقیف 15 ساله این اثر دلایلی منطقی داشته است.
در وهله نخست این فیلم در خصوص محتوا از یک فضای چرک بهره میبرد و فیلمساز برای اینکه تلخی داستان را به بیشترین حد ممکن به مخاطب تزریق کند یک فضای سراسر سیاه و نامیدامید کننده از وضعیت زنان در جامعه ایران به تصویر میکشد، اینکه این فیلم می خواهد داستان تجاوز بیرحمانه به یک دختر 16 ساله را روایت کند و در ادامه به تبعات چند ساله آن بپردازد هیچ ایرادای در عالم سینما ندارد زیرا متاسفانه در جامعه این دست اتفاقات تلخ میدهد و پرداختن به آن در حوزه هنر هیچ ایرادی ندارد اما مشکل اصلی اینجاست که کارگردان «عصر جمعه» از توانایی بالایی برای روایت عمق فاجعه این جنایت برخوردار نیست و برای جبران این نقیصه دست به سیاه نمایی کلی فضای جامعه می پردازد و یک فضای عجیبی در فیلم خود ترسیم میکند که انگار همه زنان جامعه ایرانی در فضای سرد و ترسناک جامعه ایرانی به سختی زندگی میکنند.
مسلما در سینمای ایران آثار فراوانی در خصوص موضوع «تجاوز» ساخته شده است که خیلی از آنان بدون مشکل رنگ پرده سینما را به خود دیده است ، پس با این اوصاف دلیل اصلی توقیف 15 ساله «عصر جمعه» نمی تواند پرداختن به موضوع «تجاوز» باشد بلکه به خاطر فضای سرتاسر سرد و سیاهی است که سازندگان آن از جامعه ایرانی ترسیم کرده اند و به درستی از حضور این فیلم در جشنواره های بین المللی هم جلوگیری به عمل آمد تا یک اثر سیاه نمای دیگر از فضای جامعه ایرانی در جشنواره های خارجی خودنمایی نکند.
از آنجا که این فیلم به تازگی راهی نمایش خانگی شده است، صلاح آن است خیلی در خصوص جزئیات داستان و اتفاقات فیلم که منجر به ترسیم فضای اغراق آمیز تلخی از جامعه شده است، صحبت نشود تا آن عده ای از مخاطبان که میخواهند این فیلم ضعیف را تماشا کنند برایشان تازگی نداشته باشند.
در انتها باید گفت، اینکه همچنان نقش نظارتی سازمان سینمایی ارشاد در خصوص آثار اینچنینی بسیار کمرنگ است، دیگر تبدیل موضوعی کلیشه ای وتکراری شده است که صرفا باید به اصلاح امور امیدوار بود.
ممنون