گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو_محسن احدی؛ تنها یک ماه و نیم به انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا زمان باقی است و در این میان تنور رقابتهای انتخاباتی در ایالات متحده بسیار داغ شده است.
در میانه بحران کرونا که جهان را دستخوش تحولات مربوط به خود کرده و آمریکا را بهعنوان بزرگترین قتلگاه این ویروس در دنیا در صدر لیست قربانیان قرار داده، وضعیت دونالد ترامپ بسیار متزلزل به نظر میرسد.
کرونا سبب شد تا دستاوردهای اقتصادی ترامپ که بسیار. به آنها فخر میفروخت از بین برود و رشد اقتصادی منفی و بیکاری میلیونی ناشی از تعطیلی بسیاری از بنگاهها در آمریکا سبب شده که تصور باقی ماندن در کاخ سفید برای تاجر نیویورکی بسیار سخت باشد.
هرچند بسیاری جو بایدن معاون اول رئیس جمهور در دوران باراک اوباما را هماوردی در خور پیروزی برای ترامپ نمیدانند ولی وضعیت اقتصادی و بحران سیاسی-اجتماعی ناشی از تشدید خشونت در آمریکا سبب شده است که بسیاری از کارشناسان سیاسی، کلیددار بعدی کاخ سفید را یک دموکرات و ادامه دهنده راه اوباما بدانند.
ایران محور انتخابات در آمریکا
این روزها هر کدام از نامزدهای انتخاباتی در آمریکا برای حمله به رقیب خود، از موضوع ایران استفاده میکند. بایدن میگوید که با ورود به کاخ سفید توافق هستهای را احیا خواهد کرد و آمریکا را به برجام بازخواهد گرداند و در مقابل ترامپ با حمله به این توافق، از حصول توافق دیگری با ایران ظرف کمتر از ۳۰ روز بعد از پیروزی مجدد خود صحبت میکند.
هر دو کاندیدای دموکرات و جمهوریخواه تلاش میکنند پرونده ایران را در یک بازی سیاست داخلی خود مطرح کنند تا بتوانند در ماراتن نفسگیر انتخاباتی برای خود یک برگ برنده فراهم کنند.
در این میان اما برخی در ایران هم چشم به انتخابات در آمریکا و مشخص شدن نتیجه آن دوختهاند. برخی از کارشناسان سیاسی در کشورمان معتقدند که باید با اتخاذ راهبرد صبر استراتژیک، به ترامپ و تیم تندروی کاخ سفید فرصت و میدان بازی نداد تا با آمدن یک دموکرات به کاخ سفید و بازگشت آمریکا به برجام، روند گذشته را احیا کرد.
بر کسی پوشیده نیست که یکی از دلایل مخالفت ترامپ با برجام این بود که آن را میراث دوره اوباما میدانست و دوست داشت تا خود با ایران به توافقی برسد. همین نفرت از اوباما بود که باعث شد ترامپ یکی یکی از توافقها و قراردادهایی که در دوره اوباما وضع شده بودند، خارج شود.
در مقابل جو بایدن که تجربه معاون اولی اوباما را برای هشت سال در کارنامه دارد، خود را ادامه دهنده راه اولین رئیس جمهور رنگین پوست آمریکا میداند و در همین راستا، بازگشت به برجام را یکی از اولویتهای مهم کاری خود اعلام کرده است.
خطر دموکراتها در کمین است
فارغ از آنکه منظور بایدن و تیم سیاست خارجی وی از بازگشت به برجام چیست و آیا وی به همین توافق موجود بازخواهد گشت و یا آنکه تقاضای گسترش آن به ابعاد نظامی، موشکی و منطقهای را در خواهد داد، این موضوع که کاندیدای حزب دموکرات خود را ادامه روی باراک اوباما میداند، برای ایران خطری بوده که در کمین است.
بر کسی پوشیده نیست که جمهوریخواهان سیاستهای جنگ افروزانهای دارند و در پی ایجاد جنگ هستند و در این میان حمله آمریکا به افغانستان و عراق در دوره جورج بوش پسر و با حمله به عراق در زمان جورج بوش پدر را میتوان بهعنوان جنگطلبی جمهوریخواهان اشاره کرد.
اما این به معنای این نیست که دموکراتها صلحطلب هستند. اتفاقا با بررسی کارنامه دموکراتها در قبال ایران به این نکته مهم و اساسی پی میبریم که در دوره روسای جمهور دموکرات، تحریمهای متعددی علیه کشورمان وضع شده است و هرچند تهران و واشنگتن در وضعیت جنگ سخت نبودهاند؛ ولی کاخ سفید در کنترل دموکراتها همیشه سیاست جنگ اقتصادی علیه ایران را به پیش برده است.
نباید از یاد برد که سیاست تحریمهای ایران از دوره «جیمی کارتر» که یک دموکرات بود آغاز شد و در دوره «بیل کلینتون» دموکرات، تحریمهای شدیدی علیه کشورمان وضع شد که ابعاد آن دامان هر کشور و شرکتی که میخواهد با ایران همکاری داشته باشد را هم گرفت.
دوره باراک اوباما را هم باید سرآمد دوران تحریمها علیه ایران در نظر گرفت و ریشه بسیاری از تحریمهایی که امروز در دوره ترامپ علیه کشورمان اعمال میشود، به دوره رئیس جمهور دموکرات بازمیگردد.
از همین رو اگر برخی در داخل بر این تصور هستند که با رفتن ترامپ ماجراجو و ورود یک دموکرات به کاخ سفید، دوران تحریمها و سیاست فشار حداکثری علیه ایران پایان میابد، باید گفت که تجربه دموکراتها نشان داده است که آنها ابزار تحریم را به جای جنگ همیشه استفاده کرده و بعید است که از این ابزار در مقابل فشار علیه کشورمان، صرف نظر کنند.
چندجانبه گرایی علیه منافع ایران
اما یکی از تهدیدات حضور دموکراتها در کاخ سفید به روش کاری آنها و استفاده از چندجانبهگرایی برای پیشبرد سیاستهای آمریکا است. بررسی دوره اوباما نشان میدهد که آمریکا در دوره وی با اتخاذ همین روش توانست یک اجماع بینالمللی علیه ایران ایجاد کند که خروجی آن تصویب چند دور قطعنامه تحریمی در شورای امنیت و بردن پرونده کشورمان ذیل فصل هفت منشور بود.
از همین رو باید این نکته را مدنظر داشت که اگر جو بایدن بتواند از پس ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری بربیاید و وارد کاخ سفید شود، حتی اگر آمریکا را به برجام بازگرداند، باید منتظر شد و تلاش کاخ سفید برای ایجاد اجماع بینالمللی در پروندههای متعدد را نظاره کرد که این موضوع میتواند تهدیدی بالقوه علیه منافع ملی ایران باشد.
باید دقت داشت که هر چند وجود ترامپ به عنوان فردی ماجراجو و غیرقابل پیشبینی در کاخ سفید برای کشورمان خوب نبوده؛ ولی سیاستهای وی حداقل موجب بروز اختلاف میان واشنگتن با جهان در قبال پروندههای متعددی از جمله موضوع ایران شده است و همین موضوع سبب شده است که آمریکا نتواند یک اجماع بینالمللی علیه کشورمان ایجاد کند.
اما در صورتی که بایدن دموکرات بتواند کاخ سفید را فتح کند، باید منتظر بود و دید که وی با سیاست کاهش تنش با جهان و اتخاذ سیاست چندجانبه گرایی، با دیگر روابط خوب دو سوی آتلانتیک را احیا کند و خروجی آن چیزی جز تهدید منافع ملی کشورمان نخواهد بود. تجربهای که در دوره اوباما یکبار امتحان شد، میتواند چراغ راه دموکراتها و بایدن برای اعمال فشار حداکثری با کمک جامعه بینالملل علیه ایران باشد.