کارشناس مسائل بینالملل گفت: یک پروندهسازیِ جدید علیه صنعتِ هستهای دارد شکل میگیرد و اگر ما فقط صبر پیشه کنیم و از تعهداتمان بیرون نرویم فقط شرایط بدتر میشود و راهکارِ «صبرِ راهبردی»، فقط باعث ایجاد تعهدات نابرابرتری میشود.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مسعود براتی کارشناس مسائل بین الملل در نشست مجازی بسیج دانشجویی دانشکده حقوق و علومسیاسی دانشگاه تهران که با عنوان «بررسی مکانیزم ماشه با رویکرد تحلیل آینده برجام» برگزار شد، گفت: در برجام مکانیسمی برای حل مناقشات در نظر گرفته شده است که دو نوع است. یک نوع آن بر اساس ماده ۳۶ و ۳۷ درون برجام است و فرآیندش اینگونه است که وقتی مناقشات در کمیسیون حل نشد به سازمان شورای امنیت بینالملل ارجاع شود و مناقشات در آنجا حل و فصل شود.
وی افزود: این مکانیسم خودکار است، حق وتو در آن وجود ندارد و وقتی این مکانیسم اجرا شود در هر صورت ایران متضرر خواهد شد. حفره این ماده در این است که کشور شاکی میتواند مستقیماً به شورای امنیت رجوع کند تا این مکانیسم فعال شود به عبارتی دیگر آمریکا بدون بودن در برجام با توجه به این ماده میتواند این مکانیسم را فعال کند.
براتی تصریح کرد: فعال شدن این مکانیسم ۳۰ روز زمان میبرد و اگر تغییری در این بین ایجاد نشود قطعنامههای قبلی به واسطه از بین رفتن قطعنامه ۲۲۳۱ برمیگردد. این قطعنامه اثر اقتصادی بسیار کمی دارد و نکته مهم آن برگرداندن تحریمهای تسلیحاتی به صورت مادامالعمر است.
این کارشناس مسائل بین الملل گفت: آمریکا مشروعیت و حق این کار را ندارد، اما قدرت و توان برگرداندن تحریمهای قبلی را دارد. آمریکا میتواند هر نهادی که که با ایران مراوده خواهد داشت تنبیه کند تا دیگر کسی سراغ ارتباط با ایران نباشد.
وی افزود: آیا این حفره در فرآیند مکانیسم ناشی از ضعف در متن قطعنامه است؟ بله. مثلاً کشورها ملزم نشدند به حل مکانیسم در کمیسیون مشترک و میتوانستند که بلافاصله آن را به شورای امنیت ارجاع دهند. این ضعف بر روی حفرههای عملکردی مبهم در شورای امنیت ایجاد شده است. متن متناسب با قدرت نفوذ و تفسیر قابل بهره است که در عمل آمریکا دارد با قدرتش همین کار را انجام میدهد.
براتی یادآور شد: بعد از اجرایی شدن این مکانیسم، چیزی از برجام باقی میماند؟ بله. میتوان گفت کلیت برجام سالم میماند و این تصور که با بازگشت قطعنامه ۲۲۳۱، برجام ملغی میشود؛ تصور دقیقی نیست. اما برخی از قسمتهای برجام نقض میشود. برجام در صورتی میماند که ما همچنان صبر پیشه کنیم و در آن باقی بمانیم.
این کارشناس مسائل بین الملل اضافه کرد: برخی کشورها میتوانند در مقابل آمریکا مخالفت زبانی و عملی انجام دهند، اما برای بیاثر کردن تحریم آمریکا باید مخالفت عملی انجام دهند که به جز چین و روسیه از کشور دیگری بعید است این کار را انجام دهند.
وی تاکید کرد: یک پروندهسازیِ جدید علیه صنعتِ هستهای دارد شکل میگیرد و اگر ما فقط صبر پیشه کنیم و از تعهداتمان بیرون نرویم فقط شرایط بدتر میشود و تحریمهای شدیدتری بر ما اعمال خواهد شد و راهکارِ «صبرِ راهبردی»، فقط باعث ایجاد تعهدات نابرابرتری میشود.
براتی گفت: راهحلی که میتوان در اینجا متصور شد این است که ما سفت بگیریم و از تعهداتمان بیرون بیاییم تا یک واکنشی نسبت به اعمال طرف مقابل داشته باشیم و طرف مقابل گستاخ نباشد که هرچه تعهداتمان را بیشتر کند ما بپذیریم و واکنشی نداشته باشیم.
این کارشناس مسائل بین الملل تاکید کرد: نهادهای دولتی به دلایلی حاضر به واکنش نیستند و تنها امید به واکنش از طرف مجلس است که ظاهراً مجلس هم قصد دارد تا انتخابات آمریکا کاری انجام ندهد.
وی گفت: مهمترین فایده برای کنش فعالانه این است که از نظر میزان بازرسی به نقطهای که در سال ۹۲ بودیم برگردیم هرچند که امروزه از نظر تحریمی بدتر از سال ۹۲ هستیم. اگر واکنشی انجام ندهیم آن وقت ما نسبت به کنشهای آمریکا بیتفاوت نشان داده میشویم و طرف اروپایی ممکن است تعهدات بیشتری را به ما بقبولاند.
این کارشناس مسائل بین الملل ادامه داد: این واکنش از نظر اقتصادی هم خیلی بیشتر به نفع ما میشود، زیرا معطل نگه داشتن اقتصاد کشور برای دیدن نتیجه انتخابات در آمریکا فقط باعث ضرر به اقتصاد ما میشود و اینکه اگر موضعگیریهایمان اصولی و با ثبات باشد چین و روسیه به ما نزدیکتر میشوند و ما را همکاری راهبردیتر خواهند پنداشت.
وی تصریح کرد: مواضع اروپاییها مانند دموکراتها کاملاً دوگانه است. در ظاهر با آمریکاییها مخالفند، اما در عمل کاملاً با آنها همسو هستند. اروپائیان از ترامپ بدشان میآیند، اما با سیاستهای کلی آمریکا موافق هستند فلذا سیاستهایشان تضعیف ترامپ و همراهی با نظام آمریکا است.
براتی یادآور شد: اروپاییها بازی همراه با فریبی طراحی کردند تا از یک طرف ایران را نگه دارند و آن را کنترل کنند و از یک طرف ترامپ و به طور کلی جمهوریخواهان را تضعیف کنند.
وی گفت: دلیل نفرت اروپا از ترامپ نیز به دلیل نشاندادنِ واقعیت اروپا یعنی وابستگی و زیردست بودنشان به آمریکا است و دموکراتها حداقل یک احترام ظاهری برای اروپائیان قائل بودند.