به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، جبهه پایداری انقلاب اسلامی در خصوص نحوه مواجهه دولت با نتایج انتخابات آمریکا بیانیه‌ای را صادر کرد که متن آن به شرح ذیل می‌باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
وَلَن تَرْضَی عَنکَ الْیَهُودُ وَلاَ النَّصَارَی حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَی اللّهِ هُوَ الْهُدَی وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعدَ الَّذِی جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیرٍ
و هرگز یهودیان و ترسایان از تو راضی نمیشوند، مگر آنکه از کیش آنان پیروی کنی. بگو: «در حقیقت، تنها هدایتِ خداست که هدایت [واقعی]است.» و چنانچه پس از آن علمی که تو را حاصل شد، باز از هوس‌های آنان پیروی کنی، در برابر خدا سرور و یاوری نخواهی داشت.) (البقرة: ۱۲۰)
انتخابات ایالات متحده آمریکا، بزنگاه سیاسی دیگری بود تا رویکرد و عملکرد غربگراترین دولت تاریخ جمهوری اسلامی بوسیله ملت ایران مورد سنجش قرار بگیرد تا همگان بدانند که دولتی که علی رغم توصیه‌های موکد دلسوزان، هفت سال از عمرش را وقف ارتباط با آمریکا کرده و نهایتاً برای چندمین بار با خباثت و عهدشکنی مسئولین آمریکایی روبرو شده بود، این بار چگونه با مسابقه عجیب و غریبی که در آمریکا با عنوان انتخابات جریان دارد، مواجه خواهد شد و در یک موقعیت تاریخی دیگر نسبت خویش را با ساختاری که از هیچ فعالیت خصمانه‌ای علیه خودش و ملتش دریغ نکرده، چگونه تعریف خواهد کرد.
با توجه اتفاقات سال‌های اخیر و مشخصاً بدعهدی‌های متعددی که آمریکا در زمان همین دولت آقای روحانی مرتکب شده، انتظار این بود که مسئولان عالی‌رتبه دولتی، با عبرت‌آموزی از این فرصت‌سوزی هفت ساله، فرمان هدایت دولت را به سمت اتکا به ظرفیت‌های سرشار داخلی بچرخانند و با مد نظر قرار دادن نگاه واقع‌بینانه به مسائل، به فکر حل معضلات داخلی باشند. لکن آنطور که شواهد و قرائن نشان می‌دهد، هسته مرکزی دولت راه دیگری راه در پیش گرفته است و همچنان بر پیمودن مجدد مسیر نادرست پیشین، اصرار دارد؛ لذا جبهه پایداری انقلاب اسلامی در این راستا نکاتی را به سمع و نظر ملت شریف ایران و دستگاه‌های مسئول برساند.
اظهارات مقامات دولتی و برخی فعالین جریانات مختلف سیاسی در یکی دو روز گذشته، در خصوص انتخابات آمریکا، بیش از هر اتفاق دیگری نگران کننده است. چرا که محور اغلب این اظهرات، ابراز شادمانی برای پیروزی بایدن و یا طرح مسئله تفاوت ترامپ و بایدن در مواجهه با جمهوری اسلامی بوده است. مسئولین دولت بفرمایند که که کدام تفاوت در سیاست‌های بنیادین دو جریان سیاسی اصلی آمریکا در قبال ایران، ایشان را مجاب به ابراز شادی می‌کند؟ مگر غیر از این است که دو قطب قدرت در ایالات متحده یعنی دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان، بر سر مانع‌تراشی در مسیر رشد جمهوری اسلامی و پیشرفت ملت ایران با هم به جمع‌بندی مشترک رسیده‌اند؟ مگر غیر از این است که معمار نظام تحریم‌های نوینی که چند سال است علیه ملت ایران اعمال می‌شود، اوبامایی است که همگان می‌دانند عضو حزب دموکرات آمریکا است؟
آقایان بگویند که وقتی سال‌ها در مسند مسئولیت‌های عالی کشور حضور داشته‌اند و از نزدیک با رفتار‌های خشونت‌آمیزی که از ناحیه همه جریانات سیاسی آمریکا به ملت ایران روا داشته شده آشنا هستند، حال چگونه و با چه منطقی مشغول دیونمایی از یکی فرشته‌نمایی از دیگری هستند؟
در کمال تعجب می‌بینیم که اخیراً برخی مسئولان دولت حتی در پیام‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کنند هم تنها شخص ترامپ را به عنوان عامل شهادت شهید سلیمانی معرفی می‌کنند و اینگونه خوداگاه یا ناخوداگاه مسئولیت ترور سردار رشید ملت ایران را از گردن ساختار فاسد آمریکا ساقط می‌کنند؛ در حالی که همین رییس جمهور جدید آمریکا، جو بایدن نیز بیانیه‌ای بلند بالا در تمجید عملکرد ترامپ در ماجرای ترور سردار شهید سلیمانی صادر نموده و اینگونه جلوه جدیدی به ضرب‌المثل «سگ زرد برادر شغال است»، بخشیده است.
وزیر امور خارجه کشور هم که حتی پیش از اعلام نهایی نتایج انتخابات آمریکا، بحث را در رسانه‌ها به تفاوت بایدن و ترامپ می‌کشاند؛ گویا فراموش کرده‌اند که این دموکرات‌های آمریکا بودند که با دروغ «امضای کری تضمین است»، توانستند «برجام نامتوازن» را تحت عنوان "فتح الفتوح" به ایشان تحمیل کنند و هر وقت هم خواستند از آن خارج شوند تا عواید همین «دیپلماسی صدقه‌ای» هم نصیب دولت نشود.
عدم ترخیص کالا‌هایی که در گمرک مانده و بعضاً موجب کاهش عرضه این کالا‌ها در بازار مصرف مردم شده، یکی از مهم‌ترین اتفاقاتی است که خصوصاً در چند ماه اخیر اعتراضات گسترده کارشناسان اقتصادی را به دنبال داشته است و عده بسیاری از همین کارشناسان معتقد بودند که اگر همین کالا‌های موجود در گمرک با برنامه مناسب و بصورت حسابشده ترخیص شوند، قیمت بسیاری از محصولات مصرفی مردم، کنترل شده و با افزایش قیمت بی‌منطق و افسارگسیخته مواجه نمی‌شویم. در این چند ماه اخیر، تقریباً روزی نبود که پای اخبار احتمال فاسد شدن کالا‌ها و اجناس دپو شده در گمرک، به رسانه‌ها باز نشود. از قضا مسئولین دولت هم عمدتاً به این اخبار واکنش خاصی نشان نمی‌دادند. اما حالا دقیقاً چه اتفاقی افتاده است که به به محض انتشار اخبار پیروزی فلان کاندیدا در انتخابات آمریکا، تحرکات ویژه مقامات دولتی برای ترخیص کالا‌ها و متعاقباً تزریق به بازار آغاز می‌شود. آیا این تحرکات برای تقویت شرطی‌سازی بازار نیست؟ یعنی در تمام این چند ماهی که فعالین و کارشناسان اقتصادی مداماً گوشزد می‌کردند که ترخیص به موقع کالا‌ها می‌تواند بر فرایند اصلاح قیمت‌ها تاثیر مثبت بگذارد، کالا‌ها معطل نگه داشته می‌شدند تا در چنین روزی از آن‌ها به عنوان ابزار انجام عملیات روانی دولت استفاده شود؟ یعنی اگر ترامپ در انتخابات آمریکا پیروز می‌شد، این کالا‌ها همچنان در انبار‌های گمرک می‌ماندند تا فاسد شوند؟ آیا واقعا پیروزی یک کاندیدا در انتخابات کشوری دیگر، تا این اندازه بر روند اداره گمرکات ما تاثیرگذار است؟
در روز‌های اخیر و با انتشار اخبار پیشی گرفتن جو بایدن از ترامپ به یکبار قیمت ارز و طلا و خودرو به طرز عجیبی کاهش پیدا کرد و اینگونه به بازار القا شد که پیروزی بایدن موجب روند کاهشی قیمت‌ها شده است. رسانه‌های حامی دولت نیز با تکمیل این الگوی از پیش تعیین شده، وارد میدان شدند و کاهش قیمت‌ها را به عنوان واکنش طبیعی بازار به انتخاب بایدن تفسیر کردند. با این تفاسیر این سوال مطرح می‌شود که اگر کاهش چند هزار تومانیِ قیمت دلار، افت چند میلیونی قیمت سکه و سقوط چشمگیر قیمت خودرو تا این اندازه وابسته به طرح اسامی دیگران در محضر سازوکار اقتصادی جامعه است، پس بنظر می‌رسد علم اقتصاد وجاهتش را برای تحلیل پدیده‌های اقتصادی از دست داده و بهتر است مسئولان دولت، اسامی مشاهیر سیاسی دیگر کشور‌ها را به عرصه اقتصاد عرضه کنند تا ببینند بازار به کدام نام واکنش بهتری نشان می‌دهد، و سپس بر همان مبنا برای اداره اقتصاد کشور برنامه‌ریزی کنند!
همچنین اخبار واصله نیز حکایت از آن دارد که دولت با در اختیار گرفتن نبض عواید ارزی حاصل از فروش نفت، آن را به گونه‌ای روانه بازار می‌کند که تاثیرات اقتصادی آن در افکار عمومی، مترادف با گشایش‌های اقتصادی‌ِ تحت تاثیر نتایج انتخابات آمریکا تلقی شود تا از این طریق راحت‌تر بتواند آدرس ناکارامدی‌های هفت سال اخیر را از "پاستور" به "واشنگتن دی سی" تغییر دهد.
جبهه پایداری انقلاب اسلامی ضمن اعتراض به این رویکرد دولت، بر خود لازم می‌داند تا با تشریح حقایق موجود در کشور، ملت انقلابی ایران را از کیفیت عملکرد دولت آگاه ساخته تا برخی اشخاص و جریانات سیاسی نتوانند از زیر بار مسئولیت ناکارامدی‌های خود در عرصه اقتصاد شانه خالی کنند.
جبهه پایداری انقلاب اسلامی بار دیگر با تذکر قاطع به جناب آقای رییس جمهور اعلام می‌دارد که راه برون رفت از وضع موجود گرو گرفتن معیشت مردم و سفره خانواده ایرانی برای رسیدن به مطامع جناحی و سیاسی نیست و دولت می‌بایست ضمن اتکا و اعتماد به ظرفیت‌های اقتصادی داخلی و با پرهیز از نگاه رویا پردازانه به عملکرد دشمنان ملت ایران، مسیر بازگشت به واقعیات را به سرعت طی کرده و برای حل مشکلات معیشتی مردم درایت و تدبیر لازم را کار گیرد.
والسلام علی من اتبع الهدی
جبهه پایداری انقلاب اسلامی
بسم الله الرحمن الرحیم
وَلَن تَرْضَی عَنکَ الْیَهُودُ وَلاَ النَّصَارَی حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَی اللّهِ هُوَ الْهُدَی وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعدَ الَّذِی جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیرٍ
و هرگز یهودیان و ترسایان از تو راضی نمیشوند، مگر آنکه از کیش آنان پیروی کنی. بگو: «در حقیقت، تنها هدایتِ خداست که هدایت [واقعی]است.» و چنانچه پس از آن علمی که تو را حاصل شد، باز از هوس‌های آنان پیروی کنی، در برابر خدا سرور و یاوری نخواهی داشت.) (البقرة: ۱۲۰)
انتخابات ایالات متحده آمریکا، بزنگاه سیاسی دیگری بود تا رویکرد و عملکرد غربگراترین دولت تاریخ جمهوری اسلامی بوسیله ملت ایران مورد سنجش قرار بگیرد تا همگان بدانند که دولتی که علی رغم توصیه‌های موکد دلسوزان، هفت سال از عمرش را وقف ارتباط با آمریکا کرده و نهایتاً برای چندمین بار با خباثت و عهدشکنی مسئولین آمریکایی روبرو شده بود، این بار چگونه با مسابقه عجیب و غریبی که در آمریکا با عنوان انتخابات جریان دارد، مواجه خواهد شد و در یک موقعیت تاریخی دیگر نسبت خویش را با ساختاری که از هیچ فعالیت خصمانه‌ای علیه خودش و ملتش دریغ نکرده، چگونه تعریف خواهد کرد.
با توجه اتفاقات سال‌های اخیر و مشخصاً بدعهدی‌های متعددی که آمریکا در زمان همین دولت آقای روحانی مرتکب شده، انتظار این بود که مسئولان عالی‌رتبه دولتی، با عبرت‌آموزی از این فرصت‌سوزی هفت ساله، فرمان هدایت دولت را به سمت اتکا به ظرفیت‌های سرشار داخلی بچرخانند و با مد نظر قرار دادن نگاه واقع‌بینانه به مسائل، به فکر حل معضلات داخلی باشند. لکن آنطور که شواهد و قرائن نشان می‌دهد، هسته مرکزی دولت راه دیگری راه در پیش گرفته است و همچنان بر پیمودن مجدد مسیر نادرست پیشین، اصرار دارد؛ لذا جبهه پایداری انقلاب اسلامی در این راستا نکاتی را به سمع و نظر ملت شریف ایران و دستگاه‌های مسئول برساند.
اظهارات مقامات دولتی و برخی فعالین جریانات مختلف سیاسی در یکی دو روز گذشته، در خصوص انتخابات آمریکا، بیش از هر اتفاق دیگری نگران کننده است. چرا که محور اغلب این اظهرات، ابراز شادمانی برای پیروزی بایدن و یا طرح مسئله تفاوت ترامپ و بایدن در مواجهه با جمهوری اسلامی بوده است. مسئولین دولت بفرمایند که که کدام تفاوت در سیاست‌های بنیادین دو جریان سیاسی اصلی آمریکا در قبال ایران، ایشان را مجاب به ابراز شادی می‌کند؟ مگر غیر از این است که دو قطب قدرت در ایالات متحده یعنی دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان، بر سر مانع‌تراشی در مسیر رشد جمهوری اسلامی و پیشرفت ملت ایران با هم به جمع‌بندی مشترک رسیده‌اند؟ مگر غیر از این است که معمار نظام تحریم‌های نوینی که چند سال است علیه ملت ایران اعمال می‌شود، اوبامایی است که همگان می‌دانند عضو حزب دموکرات آمریکا است؟
آقایان بگویند که وقتی سال‌ها در مسند مسئولیت‌های عالی کشور حضور داشته‌اند و از نزدیک با رفتار‌های خشونت‌آمیزی که از ناحیه همه جریانات سیاسی آمریکا به ملت ایران روا داشته شده آشنا هستند، حال چگونه و با چه منطقی مشغول دیونمایی از یکی فرشته‌نمایی از دیگری هستند؟
در کمال تعجب می‌بینیم که اخیراً برخی مسئولان دولت حتی در پیام‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کنند هم تنها شخص ترامپ را به عنوان عامل شهادت شهید سلیمانی معرفی می‌کنند و اینگونه خوداگاه یا ناخوداگاه مسئولیت ترور سردار رشید ملت ایران را از گردن ساختار فاسد آمریکا ساقط می‌کنند؛ در حالی که همین رییس جمهور جدید آمریکا، جو بایدن نیز بیانیه‌ای بلند بالا در تمجید عملکرد ترامپ در ماجرای ترور سردار شهید سلیمانی صادر نموده و اینگونه جلوه جدیدی به ضرب‌المثل «سگ زرد برادر شغال است»، بخشیده است.
وزیر امور خارجه کشور هم که حتی پیش از اعلام نهایی نتایج انتخابات آمریکا، بحث را در رسانه‌ها به تفاوت بایدن و ترامپ می‌کشاند؛ گویا فراموش کرده‌اند که این دموکرات‌های آمریکا بودند که با دروغ «امضای کری تضمین است»، توانستند «برجام نامتوازن» را تحت عنوان "فتح الفتوح" به ایشان تحمیل کنند و هر وقت هم خواستند از آن خارج شوند تا عواید همین «دیپلماسی صدقه‌ای» هم نصیب دولت نشود.
عدم ترخیص کالا‌هایی که در گمرک مانده و بعضاً موجب کاهش عرضه این کالا‌ها در بازار مصرف مردم شده، یکی از مهم‌ترین اتفاقاتی است که خصوصاً در چند ماه اخیر اعتراضات گسترده کارشناسان اقتصادی را به دنبال داشته است و عده بسیاری از همین کارشناسان معتقد بودند که اگر همین کالا‌های موجود در گمرک با برنامه مناسب و بصورت حسابشده ترخیص شوند، قیمت بسیاری از محصولات مصرفی مردم، کنترل شده و با افزایش قیمت بی‌منطق و افسارگسیخته مواجه نمی‌شویم. در این چند ماه اخیر، تقریباً روزی نبود که پای اخبار احتمال فاسد شدن کالا‌ها و اجناس دپو شده در گمرک، به رسانه‌ها باز نشود. از قضا مسئولین دولت هم عمدتاً به این اخبار واکنش خاصی نشان نمی‌دادند. اما حالا دقیقاً چه اتفاقی افتاده است که به به محض انتشار اخبار پیروزی فلان کاندیدا در انتخابات آمریکا، تحرکات ویژه مقامات دولتی برای ترخیص کالا‌ها و متعاقباً تزریق به بازار آغاز می‌شود. آیا این تحرکات برای تقویت شرطی‌سازی بازار نیست؟ یعنی در تمام این چند ماهی که فعالین و کارشناسان اقتصادی مداماً گوشزد می‌کردند که ترخیص به موقع کالا‌ها می‌تواند بر فرایند اصلاح قیمت‌ها تاثیر مثبت بگذارد، کالا‌ها معطل نگه داشته می‌شدند تا در چنین روزی از آن‌ها به عنوان ابزار انجام عملیات روانی دولت استفاده شود؟ یعنی اگر ترامپ در انتخابات آمریکا پیروز می‌شد، این کالا‌ها همچنان در انبار‌های گمرک می‌ماندند تا فاسد شوند؟ آیا واقعا پیروزی یک کاندیدا در انتخابات کشوری دیگر، تا این اندازه بر روند اداره گمرکات ما تاثیرگذار است؟
در روز‌های اخیر و با انتشار اخبار پیشی گرفتن جو بایدن از ترامپ به یکبار قیمت ارز و طلا و خودرو به طرز عجیبی کاهش پیدا کرد و اینگونه به بازار القا شد که پیروزی بایدن موجب روند کاهشی قیمت‌ها شده است. رسانه‌های حامی دولت نیز با تکمیل این الگوی از پیش تعیین شده، وارد میدان شدند و کاهش قیمت‌ها را به عنوان واکنش طبیعی بازار به انتخاب بایدن تفسیر کردند. با این تفاسیر این سوال مطرح می‌شود که اگر کاهش چند هزار تومانیِ قیمت دلار، افت چند میلیونی قیمت سکه و سقوط چشمگیر قیمت خودرو تا این اندازه وابسته به طرح اسامی دیگران در محضر سازوکار اقتصادی جامعه است، پس بنظر می‌رسد علم اقتصاد وجاهتش را برای تحلیل پدیده‌های اقتصادی از دست داده و بهتر است مسئولان دولت، اسامی مشاهیر سیاسی دیگر کشور‌ها را به عرصه اقتصاد عرضه کنند تا ببینند بازار به کدام نام واکنش بهتری نشان می‌دهد، و سپس بر همان مبنا برای اداره اقتصاد کشور برنامه‌ریزی کنند!
همچنین اخبار واصله نیز حکایت از آن دارد که دولت با در اختیار گرفتن نبض عواید ارزی حاصل از فروش نفت، آن را به گونه‌ای روانه بازار می‌کند که تاثیرات اقتصادی آن در افکار عمومی، مترادف با گشایش‌های اقتصادی‌ِ تحت تاثیر نتایج انتخابات آمریکا تلقی شود تا از این طریق راحت‌تر بتواند آدرس ناکارامدی‌های هفت سال اخیر را از "پاستور" به "واشنگتن دی سی" تغییر دهد.
جبهه پایداری انقلاب اسلامی ضمن اعتراض به این رویکرد دولت، بر خود لازم می‌داند تا با تشریح حقایق موجود در کشور، ملت انقلابی ایران را از کیفیت عملکرد دولت آگاه ساخته تا برخی اشخاص و جریانات سیاسی نتوانند از زیر بار مسئولیت ناکارامدی‌های خود در عرصه اقتصاد شانه خالی کنند.
جبهه پایداری انقلاب اسلامی بار دیگر با تذکر قاطع به جناب آقای رییس جمهور اعلام می‌دارد که راه برون رفت از وضع موجود گرو گرفتن معیشت مردم و سفره خانواده ایرانی برای رسیدن به مطامع جناحی و سیاسی نیست و دولت می‌بایست ضمن اتکا و اعتماد به ظرفیت‌های اقتصادی داخلی و با پرهیز از نگاه رویا پردازانه به عملکرد دشمنان ملت ایران، مسیر بازگشت به واقعیات را به سرعت طی کرده و برای حل مشکلات معیشتی مردم درایت و تدبیر لازم را کار گیرد.
والسلام علی من اتبع الهدی
جبهه پایداری انقلاب اسلامی
ارسال نظرات