با پیروزی جو بایدن بر دونالد ترامپ رئیس جمهور فعلی آمریکا، فصل جدیدی از اتفاقات، رخدادها و تغییرات در کشور ما رقم خورده و البته در ادامه هم رقم خواهد خورد؛ این تغییرات در دو حوزه مشخص اقتصادی و سیاسی بیشتر خود را نشان میدهد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، علیرضا پورجعفری؛ روزنامهنگار طی یادداشتی نوشت: با پیروزی جو بایدن بر دونالد ترامپ رئیس جمهور فعلی آمریکا، فصل جدیدی از اتفاقات، رخدادها و تغییرات در کشور ما رقم خورده و البته در ادامه هم رقم خواهد خورد؛ این تغییرات در دو حوزه مشخص اقتصادی و سیاسی بیشتر خود را نشان میدهد؛ تحولاتی که ماهیتی سیاسی و اقتصادی دارد و در این میان نقش دولت و اصلاحطلبان در آن پر رنگتر از قبل است. اما حال که ورق برگشت و فردی رئیس جمهور آمریکا شد که دولتیها و اصلاحطلبان به انتخاب او امید داشتند و حتی برای آن دعا میکردند، مسیر رسیدن به پاستور برای هر دو جریان سیاسی اصلی کشور عوض شد.
* اصولگراها منتظر ترامپ بودند؟
در حوزه سیاسی با پیشبینی پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری، بخش عمدهای از بدنه اصولگرایی یا اصطلاحاً جناح راست به این امید بود که با یک گزینه حداقلی در انتخابات ریاستجمهوری پیش رو با حداقل مشارکت پیروز میدان شود. البته این به این معنا نیست که این جناح انتظار پیروزی ترامپ را برای رسیدن به اهداف سیاسی خود میکشید بلکه از این منظر نگاه میشد که تکلیف نظام بیش از پیش با نظام سلطه روشن میشود. بنابراین، این تغییر مسیر برای اصولگراها به این معناست که دیگر نمیتوانند با مشارکت حداقلی در انتخابات ریاست جمهوری و معرفی کردن یک گزینه اصطلاحاً دمدستی، ریاست جمهوری را به دست آورند و به عبارتی راحتالحلقوم بودن انتخابات ریاست جمهوری پیش رو برای آنان از میان رفت.
* توسل به استراتژی قدیمی
از طرفی انتخاب بایدن برای اصلاحطلبان نیز این فرصت را به وجود آورد که با یک تجدید قوای اساسی و جدا کردن خود از دولت، مجدد گفتمان «سازش» و «مذاکره» را بر سر زبانها بیندازند. در واقع اصلاحطلبان که به واسطه حمایت از دولت در انتخاباتهای سال ۹۲ و ۹۶ خود را گوشه رینگ میدیدند، به دلیل شرایط موجود از انزوا خارج شده و حالا به فکر انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ افتادهاند.
در این مسیر هم به نظر میرسد اگر استراتژی اصلاحطلبان صفآرایی مجدد گفتمان سازش در برابر گفتمان مقاومت باشد شکل دادن بحثها و جدلها پیرامون مذاکره کردن یا نکردن در کف جامعه یکی از اصلیترین راهبردهای آنان است و در این میان هم قطعاً تیم عملیات رسانهای اصلاحات با کمک دولتیها کم نخواهد گذاشت.
در این چارچوب، تقویت انگارههایی از جمله «آمریکا مقصر نیست، مشکل ترامپ بود»، دوباره شرایطی مشابه انتخابات سال ۹۲ و ۹۶ را به وجود خواهد آورد که به عنوان مثال این ادبیات در چند روز گذشته به شکل محسوس و نامحسوس در میان افرادی مانند معصومه ابتکار و علی مطهری مشهود بود.
* گروکشی اقتصادی
در حوزه اقتصادی نیز گمانهزنیها مبنی بر ریزش قیمتها در بازارهای چهارگانه به واسطه پیروزی بایدن محقق شد. در این میان به نظر میرسد دولت که پیشتر منابع قابل توجهی از ارز، سکه و طلا را گرو نگه داشته بود، حالا با آزادسازی حجم زیادی از آنها و از سوی دیگر ترخیص کالاهای رسوبی گمرک به داخل کشور، نقش مهمی در تقویت انگاره «آمریکا مقصر نیست، مشکل ترامپ بود» ایفا کند. البته درست است که اصلاحطلبان روحانی را از خود جدا میدانند، اما احتمالاً خیلی بدشان هم نمیآید که از ریزش بازارها در راستای تقویت گفتمان خود بهرهبرداری کنند.
واضح است که پیروزی بایدن اساساً روی اقلام و کالاهای اساسی مثل مرغ و گوشت و برنج و ... در داخل کشور، تاثیری ندارد، اما نکته مهم در این میان بهرهبرداری اقتصادی و سیاسی و همچنین گروکشی است که دولت روحانی از این فضا کرده و آن را نیز ادامه خواهد داد چرا که به نظر میرسید با پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، شرایط اقتصادی کشور به مراتب بدتر شود و غربگرایان بتوانند با استفاده از این فضا روی مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ اثرگذار باشند و درنهایت حاکمیت نظام را زیر سوال ببرند؛ به عبارتی شاید بتوان این گزاره را دقیقتر مطرح کرد که دولتیها و جریان لیبرال داخلی، بیش از همه منتظر رای آوری دونالد ترامپ برای رسیدن به اهداف خود بودند.
* سفره همچنان کوچک مردم
به هر حال ماههای آینده از چند جهت بستر پدید آمدن اتفاقات سیاسی و اقتصادی مهمی برای ایران خواهد بود. اول آنکه بالاخره در فرآیند و مدت زمان انتقال قدرت از ترامپ به بایدن ممکن است تحرکات ضد ایرانی بیشتری از طرف ترامپ رخ دهد و از سوی دیگر باید دید آرایش قدرت جناحهای سیاسی در داخل برای انتخابات پیش رو چگونه است.
از طرف دیگر میبایست اعتراف کرد، سیاستهای طراحی شده دولت در این راستا، هرچند موجب ریزش بازارهای چهارگانه خواهد شد، اما چون ماهیتی سیاسی دارد، نباید انتظار تغییر محسوسی در سفره مردم را کشید چراکه این تغییرات در مرحله اول سیاسیون و در مرحله بعدی تجار را منتفع خواهد کرد و اساساً مردم در این پازل سیاسی جایی نخواهند داشت.