جنگی که در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ علیه جمهوری اسلامی ایران شروع شد، اگرچه از طرف صدام خائن و روسیاه بود، اما پشت سر این قضیه یک پروژهی بینالمللىِ استکباری برای زمین زدن نهضت اسلامی و انقلاب اسلامی قرار داشت.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، حجتالاسلام علی شیرازی، مسئول نمایندگی، ولی فقیه در نیروی قدس طی یادداشتی با عنوان «سفیر مرگ در انتظار ترامپ» نوشت: جنگی که در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ علیه جمهوری اسلامی ایران شروع شد، اگرچه از طرف صدام خائن و روسیاه بود، اما پشت سر این قضیه یک پروژهی بینالمللىِ استکباری برای زمین زدن نهضت اسلامی و انقلاب اسلامی قرار داشت. تحلیلگران غربی تحلیل کردند که این انقلاب الهی فقط این نیست که رژیم منحوس پهلوی را در ایران از بین برده است و این کشور عظیم و پربرکت را از سیطرهی امریکای جهان خوار خارج کرده؛ بلکه این حرکت الهامبخش خواهد شد، دنیای اسلام را تکان خواهد داد و ملتهای آزاده را به فکر خواهد انداخت. همین هم شد: فلسطین و کشورهای شمال آفریقا به فکر افتادند، در تمام دنیای اسلام حرکت و جنب و جوش هویتیابىِ اسلامی شروع شد که تا امروز هم همچنان روبه توسعه و گسترش است. چون فهمیدند که اینجا کانون الهامبخش دنیای اسلام خواهد شد، گفتند جمهوری اسلامی را باید ما به هر کیفیتی هست، از بین ببریم؛ لذا وارد میدان شدند، صدام را تشجیع کردند که این جنگ را شروع کند؛ او هم، چون آدم قدرتطلبِ خامی بود، خیال میکرد که حالا میآید دو سه روزه یا چند هفتهای مسأله را تمام میکند و بزرگترین قدرت منطقه میشود؛ لذا وارد این جنگ شدند و هشت سال تمام ایران اسلامی را تحت فشارهای شدید و سخت قرار دادند؛ یکی از این فشارها هر انقلابی را، هر دولتی را به زانو در میآورد و از پا میانداخت؛ اما مجموع این فشارها نه فقط جمهوری اسلامی را از پا درنیاورد، بلکه ملت ایران را قویتر و آگاهتر، و عزم و ارادهی آنها را راسختر کرد و جمهوری اسلامی ایران را روزبهروز به سمت قوت اسلامی و الهی پیشتر برد. ایستادگی در میدان دفاع، چنین اثری را به وجود آورد. ضربات فراوانی هم به رژیم بعث عراق زده شد؛ یعنی صدام و رژیم بعثی ضربهی اصلی را اینجا خوردند. وقتی امریکا پوشالی بودن قدرت و شکست صدامیان را در برابر ایران اسلامی دید به فکر افتاد که میتواند دست و پای آن رژیم عفلقی را جمع کند. عراقی که یک روز مورد حمایت استکبار جهانی به سرکردگی امریکا بود، با شکست از ایران ورق را برگشته دید. غربیها که خودشان سلاحهای شیمیایی را در اختیار صدام گذاشته بودند، سعی کردند این سلاحها را از عراق پس بگیرند. صدام هم در مقابل سال ۱۳۶۸ سفیر امریکا را از عراق بیرون کرد. کویت نیز در جلسه سران عرب با فشار امریکا تقاضای بازپسگیری وامهای پرداخت شده به عراق را داشت؛ و با این کار زمینهای بوجود آورد که صدام در ۲ مرداد ۱۳۶۹ سی هزار سرباز در مرز کویت مستقر نماید و در ۱۱ مرداد به کویت حمله نظامی کند و آن کشور را اشغال نماید. این جنگ؛ امیر کویت را به همراه خانواده آواره عربستان کرد. امریکا نیز بهانه یافت تا به خلیج فارس نیروی نظامی بفرستد. شورای امنیت در ۱۵ مرداد ۱۳۶۹ رأی به تحریم اقتصادی و نظامی عراق داد. صدام نیز در مقابل نیروهای غربی اعلام بسیج عمومی کرد. کشورهای عربی هم سفارتخانههای خود در عراق را تعطیل کردند.
پس از آن و در ساعت ۲:۳۵ دقیقه بامداد روز ۲۸ دی ۱۳۶۹ ائتلاف غربی به رهبری امریکا با عملیاتی به نام توفان صحرا تأسیسات نظامی و اقتصادی عراق را بمباران کردند. صدام نیز علاوه بر حمله موشکی به اسرائیل، در ۱۰ بهمن ۱۳۶۹ به شهر خفجی در شمال شرقی عربستان سعودی حمله نمود و با موشک ریاض را هدف قرار داد.
صدامی که با تحریک و تشویق همین اتحاد غربی - عربی به ایران اسلامی م حمله کرده بود؛ اکنون شاهد استقرار ۵۱۶ هزار سرباز امریکایی، ۳۶ هزار سرباز انگلیسی و ۱۹ هزار سرباز فرانسوی در خلیج فارس بود. حضوری که در ۲۷ دی ۱۳۶۹ هدفش آشکارتر شد و با ۷۰ هزار پرواز تهاجمی حاکمیت صدام را نشانه گرفت.
پس از آن در تاریخ ۵ اسفند نیروی زمینی امریکا به عراق حمله کرد و لطمات جبران ناپذیری را به ارتش صدام وارد نمود. عراق در این عملیات ۱۰۰ هزار کشته و ۳۰۰ هزار مجروح داد و تسلیم ائتلاف غربی شد.
این حمله مقدمه جنگ دومی شد که در سال ۱۳۸۱ صدام را از تخت به زیر کشید و او به درک واصل شد. طناب اعدام را فرمانده لشکر بدر به گردن صدام انداخت.
امام خامنهای در تاریخ ۴ مهر ۱۳۵۹، در اولین نماز جمعه پس از آغاز جنگ تحمیلی صدام بر علیه کشورمان در خطبههای نماز جمعه فرمودند: "جبهه اسلامی باید میتوانست در صحنه سیاست جهانی دست و پا بزند، پرواز کند و عالمگیر شود. مقدمهای لازم داشت، این مقدمه را دشمن ما به صورت زودرس خودش برای ما تدارک دید و فراهم کرد.
امروز عظمت این سخن زیباتر درک میشود.
همه جنگهای فرهنگی و اقتصادی امریکا علیه ایران اسلامی نیز با همین نگاه قابل تفسیر است.
جنگ ترامپ علیه سردار سلیمانی و همراهانش و به شهادت رساندن آن عزیزان در همین قالب باید تبیین شود. دعوای ترامپ و بایدن، مقدمه سقوط قاتل شهید سلیمانی و اوج افول و نابودی امریکاست.
همانهایی که صدام را علیه جمهوری اسلامی بسیج کردند؛ ائتلاف غربی - عربی بساط حکومت طاغوتی اش را در هم پیچیدند و دار او را نظاره کردند. این داستان همه کسانی است که با حق در افتند.
پایان حکومت ترامپ و امریکا بسیار سختتر از پایان صدام است. خدا ظالمین را به جان هم میاندازد و طومار قدرت امریکا و اسرائیل را در هم میپیچند. استکبار جهانی بسیار پلیدتر از صدام است. صدام با حمایت غربیها و در رأس آن امریکا دست به آن همه جنایت زد. امریکا در گیر ماجرایی میشود که همه طاغوتهای جهان را به وحشت میاندازد. آن روز بسیار نزدیک است. روزی که بناست خداوند بر عزت و عظمت ملت ایران بیفزاید.