حسن رحیمپور ازغدی، درباره انتخابات آمریکا و بتهایی که میشکند و یازده توهم صدساله که پیش چشم جهان دود میشود، تحلیلی منتشر کرد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، ازغدی در این یادداشت توئیتری مینویسد: ترامپ نجاستی بود که آمریکا را با خودش به روی آب آورد. بدون زرورق، ظاهر همان باطن است.
پس از کمونیستها، نوبت لیبرالیستها بود که از کلاهشان خرگوش درآورند! از رویاهای دیزنی در دوره کودکی تامتون علوم اجتماعی در دانشگاه، پروژه بتپرستی مدرن تعقیب شد. بت بزرگ، باید نشکن به نظر میآمد. هنوز عصر مقاومت و شرافت نرسیده بود. انتقاد از سرزمین مقدس ممنوع بود. در مدرسه باید زندگینامه کندی و نیکسون را حفظ میکردیم. به نسل ما، چون میت در قبر، تلقین میشد که ارباب خوبی دارید، تعظیم کنید، اربابی که:
- پلیسش قانونمند و مودب است. در فیلمها از متهم میخواهد چیزی نگوید که علیه خودش استفاده شود. - مدینه فاضله «برابری شهروندی» است و نمیدانند تبعیض چیست؛ بهویژه تبعیض نژادی! - سیستم انتخابات لیبرال، حسابشده و پاسخگو است و دموکراسیاش، تقلبناپذیر. - مقر نهادهای بینالملل و سازمانهای جهانی است و پای تعهدات بینالمللیاش میایستد. - کشور رویاها و مهد رفاه عمومی است. شهروند فقیر و غنی ندارد. - قانون اساسیاش، الگو حقوق بشر و در منازعات سیاسی، دقیق، شفاف و حسابشده است. - در نظام دموکراتیک لیبرال، خشونتها و شکافهای اجتماعی مهار شدهاند. جامعه مدنی و رفتار متمدنانه، نهادینهشده و در عقلانیت سرمایهداری، معضلات به بحران تبدیل نمیشود. - رسانههای آزاد و بیطرف، بدون سانسور و مستقل از مافیاهای سرمایهداری، هیچ نقطه کور سیاسی و اجتماعی باقی نمیگذارند. -مدیریت علمی و دموکراتیک در یک نظام سکولار، مثل اسید، چالشها و نابرابریها را در خود حل میکند. - چیز پنهان و ناگفتهای در امور پابلیک ندارند و همهچیز شفاف است. - نظام پزشکی و بهداشت و سلامت بینقص و پیشرفته که برای جان انسان، بیتوجه به پول، ارزش قائل است...
اما در این چهل سال و در این چهل روز، چه چیزها که ندیدیم! و در چله دوم انقلاب خمینی، چه چیزها که نخواهیم دید.
درگیریهای خیابانی در اکثر ایالتها، به جان هم افتادن مردم مسلح، دو مدعی همزمان ریاستجمهوری و هر دو مدعی تقلب و شهروندی که پرچم آمریکا را آتش میزد و میگفت: بدتر از آمریکا، آمریکاست!
به هر که میگوید خبری نیست، بگویید: آری، یک خبر نیست، خبرهاست.