مقامات دولت و رسانهها و احزاب حامی آن، این روزها درباره خیلی چیزها حرف میزنند چنانکه از کاه آمدن احتمالی بایدن به جای ترامپ، کوه فرصت میتراشند(!) حتی آقای روحانی گفت مردم شیرینی مذاکرات با دنیا را در سال 95 و 96 چشیدند و نباید در این مسیر (مذاکره) فرصتسوزی کرد!
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، اما طیف مذکور به دلایل کاملاً روشن، هیچ علاقهای به مرور فهرست طولانی سوءتدبیرهای خسارتبار خود ندارند و سعی میکنند از بازخوانی این موارد بگریزند یا با جنجال، به فراموشی بسپارند.
یک نمونه بزرگ و تلخ، حذف چهارساله سهمیهبندی بنزین و کارت سوخت و سپس احیای مجدد آن در قالب یک شوک بزرگ اقتصادی، سیاسی و امنیتی به کشور بود. نیمهشب ۲۳ آبان، سالگرد غافلگیر کردن مردم با خبر سه برابر شدن قیمت بنزین در آن نیمهشب کذایی بود و امروز، سالگرد همان جمعهای است که آقای روحانی مدعی شد خودش هم در آن روز (جمعه) از گران شدن بنزین و بازگشت سهمیهبندی با خبر شده است!
چهار سال حذف سهمیهبندی سوخت، موجب افزایش مصرف و قاچاق تا بیست میلیون لیتر در روز شد. بنابر گزارش روزنامه ایران در این دوره، فقط خسارت قاچاق سوخت، روزانه ۱۰۰ میلیارد تومان بوده که با احتساب چهار سال، حداقل ۱۴۴ هزار میلیارد تومان را بالغ میشود.
به عبارت دیگر دولت در این دوره چهارساله، در حالی با هزینه گزاف بنزین وارد کشور میکرد که لااقل یکپنجم مصرف روزانه، بهخاطر حذف شفافیت (کارت سوخت و سهمیهبندی) قاچاق شده و از جیب ملت و کشور میرفت. این مبلغ هنگفت را میشد صرف حمایت از تولید و اشتغال و هزینههای عمرانی کرد.
از سوی دیگر، سوءمدیریت دولت و وزارت نفت پس از چهار سال به بنبست خورد و دولت نتوانست هزینههای گزاف افزایش مصرف (و قاچاق) بنزین را تامین کند و بنابراین بازگرداندن کارت سوخت و سهمیهبندی را به بدترین شکل ممکن و گران کردن سیصد درصدی انجام داد که به موجسواری ضدانقلاب و ایجاد بیثباتی و آشوب در هفته پایانی آبان ۹۸ انجامید. تلخ و شرمآور اینکه رسانههای حامی دولت به جای اظهار شرمندگی از این سوءتدبیر یا عذرخواهی از مردم، از نظام طلبکار شدند که چرا با موجسواری دشمن روی موج ساختهشده توسط دولت، برخورد کرده و نگذاشته فتنه عراق و لبنان را در ایران هم بازسازی کنند. این رفتار رسانهای بیمارگونه از این جهت قابل توجه است که نیما زم مدیر کانال آمدنیوز سال ۹۶ درباره علت حمایت از طیف مدعی اعتدال و اصلاحات در انتخابات همان سال گفته بود «ما درباره ناکارآمدی مدیریتی و رساندن کشور به نقطه جوش برنامهریزی و جمعبندی داشتیم.»
طبعا این مدل بیتدبیریها را که در ماجرای حذف طرحهای ضد قاچاق (شفافیت مانند ایرانکد و شبنم و... هم تکرار شد)، نمیتوان پای تحریم خارجی و مذاکره یا عدم مذاکره گذاشت. رهاشدگی بازار و عدم نظارت دستگاههای دولتی بر آن و عدم تدارک سامانههای شفافیتبخش در حوزه تجارت و واردات و قاچاق و تسهیلات بانکی و مالیات، از جمله مسئولیتهای بر زمین مانده مجموعههای اقتصادی دولت است که یا اجرایی نشده و یا بر خلاف منطق علمی و اقتصادی رفتار شده و بنابراین موجب غلبه فضای سوداگری زالوصفت بر تولید و تجارت و کسب و کارهای مشروع شده است.
نکته قابل تأمل درباره ماجرای تلخ شوک بنزینی اینکه سردبیر نشریه صدا وابسته به حزب اتحاد ملت، چند ماه بعد گفت تحمیل فشار بنزینی به مردم و تولید نارضایتی، برای هموار کردن مسیر مذاکره بوده. شکوری راد دبیرکل حزب هم از اینکه طبقات پایین بهعنوان پایگاه رای اصولگرایان، از شوک بنزینی شاکی شدهاند، ابراز رضایت کرد!
علی شکوریراد، روز ثبتنام برای انتخابات مجلس یازدهم، با ابراز ذوقزدگی از فشار بر طبقات محروم و پایین شهر گفته بود: «اعتراضات اخیر، موجب ریزش رای اصلاحطلبها نشده یا اگر شده خیلی کمتر از میزانی است که از رای اصولگراها ریزش کرده. اعتراضات معمولا در حواشی شهرهای بزرگ و در مناطقی که مردم از برخورداری مالی کمتری بهرهمند هستند، اتفاق افتاد. این جاها به طور سنتی جاهایی بوده که مردم مناسکی رای میدادند، یعنی همانطور که نماز میخوانند و روزه میگیرند، میآمدند و رای میدادند، خب اینها الان آسیب دیدهاند؛ بنابراین برخلاف دورههای قبل که کاهش مشارکت، بیشتر به ضرر اصلاحطلبها بود، بعد از این اعتراضات اخیر در حقیقت کاهش رای بیشتر در اردوگاه اصولگرایان اتفاق افتاده است».
اما گویا فقط شکوریراد و حزبش نبودند که از پیامدهای تلخ فشار بر مردم استقبال کردند. محمدجواد روح، سردبیر نشریه صدا - ارگان حزب اتحاد ملت به دبیرکلی شکوری راد- ۱۶ آذر در سرمقاله این نشریه نوشت، روحانی با آگاهی به پیامدهای تلخ ماجرا، آن را طراحی و اجرا کرد: «چرا روحانی چهار روز قبل از گرانی بنزین آنگونه سخنرانی میکند؟ کدام رئیسجمهور اعلام کرده بود که فلان قدر کسری بودجه داریم؟ آقای روحانی در یزد از کسری بودجه گفت و یکسری حملات هم به رئیسی انجام داد. همین روش را در کرمان به شکلی دیگر ادامه داد. مهمتر از همه اینها، اعلام کرد به توافقات پشت پرده هم پایبند است؛ همه اینها، یعنی روحانی میخواهد به هر قیمتی شده، دوباره مذاکره کند. اینجا بود که روحانی قمار کرد. وقتی دید چیزی دستش ندارد، بنزین را گران کرد تا جامعه به شرایط اقتصادی واکنش نشان دهد؛ فشار از پایین اتفاق بیفتد تا در بالا چانه زنی کنند که مذاکره انجام شود. میگویند وزیر اطلاعات در جلسه دولت هشدار داده اگر بنزین را گران کنید، جامعه به هم میریزد و روحانی خندیده است. اینکه میگویند گران کردن بنزین تصمیم غیرکارشناسی و اطلاعرسانی آن هم غلط بوده؛ اتفاقاً از نظر روحانی، تصمیم هم کارشناسی بوده و هم نحوه اطلاعرسانی- در واقع اطلاع نرسانی- درست بوده تا جامعه بیشتر عصبانی شود. روحانی قمار کرد تا ببیند نتیجهاش چه میشود».