مسئول بینالملل انجمن شهید باکری دانشگاه امام صادق (ع) گفت: جلوگیری از پخش مستند «داغ قره باغ» در رسانه ملی به گروههای قوم گرا جان دوبارهای بخشید.
امیر رضا عباس زاده، مسئول واحد بین الملل انجمن شهید مهدی باکری دانشگاه امام صادق (ع) در گفتگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، با اشاره به عدم پخش مستند «داغ قره باغ» در رسانه ملی، گفت: مستند داغ قره باغ، ساخته سینا حسین پور، برای دومین بار بدون توضیح خاصی، از آنتن سیمای جمهوری اسلامی برگشت. این خبر کافی بود تا گروههای قوم گرا جان دوبارهای به خود گرفته و شروع به شایعه پراکنی و متهم ساختن گروه مقابل خود کنند. پان ترک ها، فشار گروههایی که بدان پان فارس یا پان ایرانیست اطلاق میکنند و همچنین لابی ارمنی در تهران را عامل برگشت این مستند میفهمند و همان گروه به اصطلاح پان فارس هم نفوذ پان ترکها را عامل منع پخش میدانند. اما در این بین مردم عادی قربانی ضعف مدیریت رسانهای میشوند.
وی افزود: این مستند فارغ از انتقاداتی که بدان شده است، از معدود مستندهایی است که درباره مسئله پر مناقشه قره باغ ساخته شده، جامعه ایران را با این مسئله آشنا میکند و مقدمات تقریب ذهنی ملت ایران را فراهم میآورد. اما با کمال تعجب جلوی پخش آن از سیمای جمهوری اسلامی گرفته شد. اما چرا؟! چرا جلوی اقداماتی که پیوند دهنده ذهنیت اقوام ایرانی نسبت به مسائل یکدیگر میشود، گرفته میشود؟
مسئول واحد بین الملل انجمن شهید مهدی باکری دانشگاه امام صادق (ع) گفت: با مستندهایی مانند حاج علی اکرام و روز کم آب ارس میتوانستیم پوز هر افراطی را به خاک بمالیم و هویت واقعی مردم را بشناسانیم. تازه این مستندها را فرزندان انقلاب اسلامی و با هماهنگی و البته آتش به اختیار ساخته اند. حال چه شده جمهوری اسلامی با فرزندان خود بیگانه شده؟! اگر موضع ما اصولی طبق قانون اساسی، مفاهیم اسلامی و اشارات امامین انقلاب بوده، چرا از گفتن آن ابا داریم؟ چرا خود تحریمی میکنیم و فضا را برای جولان جریان تحریف باز میکنیم؟ اگر نگرانیم که بهانهای به دست برخی نیافتد، چرا خود آن بهانه میشویم؟
عباس زاده اظهار کرد: اما برای جواب این چراها باید بگویم، متاسفانه در این موضوع و چه بسیار موضوعات دیگر، گرفتار تعدد نهادهای دارای قدرت و تصمیم گیر شده ایم که ابتکار عمل را از دست ما خارج و درگیر رقابتهای داخلی میکند. عمده فعالیت این گروهها هم خنثی سازی اقدامات گروه دیگر است. متاسفانه این بیماری مدیریتی نه فقط در مسائل این چنینی بلکه به سایر نهادهای نظام هم سرایت کرده و جالب آنکه همگی از یک شیر نفت تغذیه میشویم. اما نسبت به نتایج این تشتت آرا بی اطلاعیم.
وی بیان کرد: علاوه بر آن، متاسفانه، فهم رسانهای هم از دنیای جدید نداریم. کسب اعتماد عمومی با شفاف سازیهای پی در پی و پاسخ به شبهات و از سوی دیگر اقدام تهاجمی به منبع شبهات قابل کسب است. سکوت در مقابل مخاطب فعال، حکم بیشعور انگاری او را دارد، چه این نیت را از ابتدا داشتیم یا نداشتیم. سکوت رسانهای موجب نمیشود، مخاطب اطلاعی از موضوع بحث پیدا نکند، بلکه مخاطب به دنبال کسب اطلاعات به کانالهای دیگری رجوع خواهد کرد که مسئله ما میشود کانالهای قوم گرا. پس قبل از هر چیز باید به اصل شفافیت و اطلاع رسانی ایمان بیاوریم.
مسئول واحد بین الملل انجمن شهید مهدی باکری دانشگاه امام صادق (ع) گفت: اگر به هر دلیلی تصمیم بر جلوگیری از پخش مستند بعد از تصمیم برای پخش آن گرفته شد، مثل مسئلهای که اتفاق افتاده، مخاطب را از علت این تصمیم آگاه سازیم و برای او بسته اطلاعی درباره مسئله مورد پرداخت که در مسئله ما قره باغ است، بدهیم تا او به کانالهای دیگر مراجعه نکند. مثلا برای مسئله ما میشد مستند دیگری پخش کرد و اگر مستندی نبود که گناهش باز گردن ماست میز گردی، مناظره ای، تحلیل و بررسی با کارشناسی این چنین با اقبال عمومی به رسانه ملی هم مواجه خواهیم بود و در نتیجه آن اعتماد عمومی به نظام حاصل خواهد شد.
عباس زاده تصریح کرد: مشکل اصلی ما عمل نیست، که اتفاقا قبلا عملهای خود را کردهایم و اگر این مدیریت مشتت بگذارد باز هم عمل خواهیم کرد، بلکه مشکل اصلی ما الکن بودن زبانمان است.