رحیم پور ازغدی نوشت: محصول "مردمسالاری کرونایی" و نفی اقتدار حاکمیتی، روزی ۵۰۰ کشته رو به تصاعد است.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، حسن رحیم پور ازغدی در سومین یادداشت کرونایی به دو نکته در باب نسبت کرونا با علوم سیاسی و نیز علائم انتقال محتمل تمدن برتر ازغرب به شرق پرداخته است:
کارنامه کرونا (۳)
۱. محصول "مردمسالاری کرونایی" و نفی اقتدار حاکمیتی، روزی ۵۰۰ کشته رو به تصاعد است. ارزش تعادل میان "قانون" و "آزادی" اگر در اقتصاد و سیاست، هنوز مجهول مانده باشد، اما وقتی بحث مرگ و زندگی است، بسرعت تصدیق میشود. به میانگین شعور مردم در هر جامعه در چنین مواردی میتوان بدون شرمندگی نمره داد.
وقتی تابوتها به حرکت در میآیند، میبینید چگونه مردمسالاریها در همه جهان به قیدهای محکم تن میدهند؟
۲. چرا کرونا نه تنها استاندارد بهداشت و سلامت بلکه اغلب معیارها در اقتصاد و بهتدریج سیاست جهانی و حتی مشهورات نظام حقوقی و اولویتهای اخلاقی رادر بخش مثلا توسعهیافته جهان، مشکوک و عقبوجلو کرد؟
آبروداری گاه تف سربالاست. ظاهرا تا کنون کرونا ضعیفکش نبوده و ضدسرمایهداری عمل کرده! بیشترین تلفات و صدمات به آمریکا و اروپا و کمترین تلفات در آفریقا؟
اگر یکیدو کشور آسیایی را استثنا کنیم، عجزجهان سرمایهداری با بیشترین تلفات، یک شکست آشکاراست. واقعا چرا ضعیفترین کارکرد و بیشترین تلفات در آمریکا، انگلیس و فرانسه؟
آیا "سیستم سلامت" و "سیستم سیاست" آمریکا، رهبرغرب همزمان در زوال است؟
دموکراسی مسخره آمریکایی، هر ایالت یک روال و بهشدت غیرشفاف و کوچهخیابانی، تعیین سرنوشت صندوقها با رایمردگان، تعداد آرای بیشتر ازتعداد شهروندان، زدوخوردهای خونین خیابانی، اردوکشی مسلحانه در ایالتها و... همزمان سیل مردگان کرونایی و بالاترین رکورد نعشکشی در جهان چه معنا دارد؟ ظاهرا دیگر شاه برهنه است، ولی کسی جرات نمیکند با صدای بلند اعلام کند.
کارآمدی سیستم بهداشت چین و شرق آسیا و ناکارآمدی آن در غرب و جهان سرمایهداری به چه معناست؟
آیا عصر دیگری در تمدن جهانی آغاز شده و این بار شرق در اقتصاد و علم و مدیریت، جلودار میشود؟ در این پیچ تاریخی، مسئولیت نهادهای علمی و مدیریتی ایران در ابعادملی و بین المللی چیست و آیا پتانسیل فروخورده جوانان ما شکوفا خواهد شد یا چشم راس تصمیمگیران همچنان به غرب است؟