ما دانشجومعلمان، دهها واحد تخصصی برای معلم شدن وچگونه معلم شدن را نگذرانده ایم که امروز ارزش و اهمیت تربیت تخصصی معلمان مورد کم لطفی قرار بگیرد و به دانشگاه فرهنگیان به عنوان یک مرکز مصرف کننده نگاه شود.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، پگاه فتحی؛ * «دانشگاه فرهنگیان حذف خواهد شد»، «میگویند قرار است دانشگاهمان به دانشگاه پیام نور ملحق شود!»، «شنیده اید که قرار است حقوق دانشجو معلمها قطع شود؟»؛ از بدو ورودمان به دانشگاه فرهنگیان با این نقل قولها رو به رو شدیم تا همین امروز که نامهای از جانب وزیر علوم، ما را به شگفتی واداشت!
هرجا که آمدیم از کنار قضیه کسری حقوق و اعتراضات دانشجومعلمان آهسته عبور کنیم و به روی خودمان نیاوریم که مبادا متهم شویم به «ورود زودهنگام به مسائل صنفی»، هر وقت که خواستیم از دروسی صحبت کنیم که چندان به کار معلمی نمیآمد، هرگاه خواستیم انتقادی داشته باشیم به مشکلات سرای دانشجویی و سلف دانشگاه، با شنیدن این نقل قولهای درست یا گاهی نادرست، دست کشیدیم از انتقاد و پیشنهاداتمان به آن مسائل و متعجب از شنیدن چنین خبرهایی.
آنها را با سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، مقایسه کردیم. راستش با هم جور در نمیآمد! اینکه انتظار تحول در آموزش و پرورش و به تبع پیشرفت نسل آینده کشور را داشته باشیم، با این که ارزش تربیت معلمان را نادیده بگیریم، جور در نمیآید!
اینکه ۴ سال تحصیل دانشجو را در دانشگاهی که اساسا برای تربیت معلمان تاسیس شده است، یکسان بدانیم با برگزاری دورهای یک ساله برای فارغ التحصیلان سایر دانشگاه ها، با شناختن معلمی به عنوان یک شغل تخصصی جور در نمیآید!
مگر غیر این است که پزشک با جسم انسانها سر و کار دارد و معلم با روح و جانشان؟ و مگر غیر از این است که روح و جان انسان بر جسمش برتری دارد؟ پس چگونه است که هر کسی نمیتواند پزشک شود جز با گذشتن از مراحلی نه چندان آسان! و هر فارغ التحصیل لیسانسی نمیتواند با گذراندن دورهای یک ساله وارد عرصهی پزشکی شود!
اما طبق نامه اخیر، دانشجویان میتوانند با در دست داشتن مدرک لیسانس خود از هر دانشگاهی داوطلب ورود به عرصه معلمی شوند! البته هر فارغ التحصیلی هم نه؛ فقط فارغ التحصیلانی که شایستگیهای علمی و اخلاقی لازم را از خود نشان داده باشند!
ما دهها واحد تخصصی برای معلم شدن وچگونه معلم شدن را نگذرانده ایم که امروز ارزش و اهمیت تربیت تخصصی معلمان مورد کم لطفی قرار بگیرد و به دانشگاه فرهنگیان به عنوان یک مرکز مصرف کننده نگاه شود.
در این نامه ذکر شده است که با جذب معلم از دانشگاههای دیگر هزینهها کاهش مییابد! کاش حداقل از لفظ سرمایه گذاری استفاده میشد و کاش به بودجه اختصاص داده شده به آموزش و پرورش به عنوان یک سرمایه گذاری نگاه میشد نه یک هزینه! سرمایه گذاری بر روی نسل آیندهی یک کشور. سرمایهای که اگر به درستی صرف شود، ثمراتی به مراتب بیشتر از سرمایهی اولیه به دنبال خواهد داشت. اگر به آن صرفا به عنوان هزینهای اضافه نگاه شود، که هرگاه بودجهها دچار کسری شد بتوان از آن هزینه برای پوشش کسریهای دیگر استفاده کرد، مسلما هزینههای عدم آموزش و پرورش صحیح نسل آینده به مراتب بیشتر خواهد بود.
گفتنی است، دانشگاه فرهنگیان از آغاز راه خود تا کنون با فراز و فرودهای بسیاری رو به رو شده است، اما با سعی و کوشش دانشجومعلمان و اهتمام ورزی مدیران و مسئولان مربوطه و نیز با بهره گیری از سخنان راهگشای مقام معظم رهبری درخصوص اهمیت ویژهی دانشگاه فرهنگیان برای جذب معلم، به راه پر فراز و نشیب خود ادامه داده است و ان شاالله به درختی تنومند بدل خواهد شد که ثمرهی آن در قدم اول تعلیم و تربیت معلمان و سپس رشد و توسعهی نسل آیندهی میهن اسلامی مان خواهد بود.
پگاه فتحی- عضو شورای مطالبه گری بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان زنجان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.