بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان استان فارس در نامهای به نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی خواستار استیضاح وزیر علوم شد.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان استان فارس در نامه به نمایندگان استان مجلس شورای اسلامی نوشت: همانگونه که در نامه اخیر وزیر علوم من باب جذب نیروی معلم به مقام معظم رهبری، تاکید بر این موضوع دارند که نوع نگاه خود را نسبت به جذب نیرو از طریق دانشگاه فرهنگیان تغییر دهیم و رو به سوی دیگر دانشگاهها بیاوریم، چرا که جذب از این روش موجب میشود افرادی را که ۴ سال در دیگر دانشگاههای "معتبر" تحصیل کرده اند را به جایِ افرادی که با مدرک دیپلم وارد دانشگاه فرهنگیان میشوند و ۴ سال به طور تخصصی " حرفه و فنون معلمی" را میآموزند پذیرش کنیم!
متن نامه به شرح زیر است.
خدمت نمایندگان محترم استان فارس در مجلس شورای اسلامی
سلام علیکم
مطابق با ماده ۱ (کلیات) اساسنامه «دانشگاه فرهنگیان» که در جلسه ۷۰۴ مورخ ۶/۱۰/۹۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی و بنا به پیشنهاد مورخ ۲۸/۰۶/۹۰ وزیر آموزش و پرورش به تصویب رسیده است، دانشگاه فرهنگیان، دانشگاهی است: برای تأمین، تربیت و توانمندسازی منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش، پیشرو در آموزش، پژوهش، تولید و ترویج علم نافع مورد نیاز آموزش و پرورش، سرآمد در آموزش و شایستگیهای حرفهای و تخصصی تربیتمحور، توانمند در بهرهگیری از فناوریهای نوین آموزشی و تربیتی در انجام مأموریتها، مبتنی بر معیارهای نظام اسلامی، توانمند در زمینهسازی برای شکوفایی فطرت، استعدادها و شکلگیری هویت یکپارچه اسلامی- ایرانی- انقلابی دانشجو معلمان، برخوردار از هیأت علمی و مدیران مؤمن، آراسته به فضائل اخلاق اسلامی، عامل به عمل صالح، تعالیجو و تحولآفرین، باورمند به جامعه عدل جهانی (جامعه مهدوی)، وابسته به وزارت آموزش و پرورش که با اهداف ذیل (اساسنامه) تأسیس و طبق مفاد این اساسنامه، مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی، ضوابط و مقررات وزارتین آموزش و پرورش و علوم، تحقیقات و فناوری و قوانین و مقررات مربوط اداره میشود.
در ماده ۲۸ از این اساسنامه آمده است: تأمین بخشی از نیازهای خاص آموزش و پرورش در رشتههایی که امکان توسعه آن ازطریق «دانشگاه» وجود ندارد، مطابق ضوابط و مقررات وزارت آموزش و پرورش از میان دانشآموختگان سایر دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی کشور و حوزههای علمیه، مشروط به گذراندن دوره یکساله مهارتآموزی در «دانشگاه» بلامانع است.
از زمان تاسیس دانشگاه فرهنگیان تاکنون، این دانشگاه به طرق مختلف و به کرّات دستمایه سیاست بازی افراد متعدد قرار گرفته است و افرادی، هم از درون و هم از برون دانشگاه فرهنگیان با روشهای مختلف از جمله استناد به ماده ۲۸ از اساسنامه دانشگاه فرهنگیان، سعی بر تعطیلی و رکود کمی و کیفی این دانشگاه داشته اند. تاسف آنجایی افزون میگردد که مشاهده میشود علی رغم تاکیدات مکرر مقام معظّم رهبری در اهمیت و نگاه ویژه به دانشگاه فرهنگیان، افرادی وقیحانه با تفسیر به رای بیانات مقام معظم رهبری با ایشان نامه نگاری میکنند و با نگاهی هزینهای به تربیت معلم، مینویسند: «در چارچوب مفاد ماده ۲۸ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان با برگزاری دورههای یکساله یا بیشتر میتوان فارغ التحصیلان دیگر دانشگاهها را از نظر شایستگی معلمی و خدمت در آموزش و پرورش، آماده نمود». حال آنکه در اینجا هیچ توجهی به اصل اساسی در ماده مذکور یعنی «تأمین بخشی از نیازهای خاص آموزش و پرورش در رشتههایی که امکان توسعه آن از طریق «دانشگاه» وجود ندارد»، نشده است؛ که در این اصل آمده است بخشی از نیازهای آموزش و پرورش، آن هم نیازهای خاص، درصورتی از میان فارغ التحصیلان دیگر دانشگاهها تامین شود که امکان توسعهی این رشتهها در دانشگاه فرهنگیان میسر نباشد.
خوب است از آقایان وزارتین آموزش و پرورش و علوم که بعضا اینگونه نامه نگاری میکنند، در صحن علنی مجلس شورای اسلامی سوال شود: که در طی این سال ها، چه اقدامات موثری درجهت توسعهی کمی و کیفی دانشگاه فرهنگیان که مطالبه و تاکید جدی مقام معظم رهبری است، همچنین توسعهی رشتههای مورد نیاز آموزش و پرورش در دانشگاه فرهنگیان داشته اند که امروز آموزش و پرورش با بحران نیروی انسانی مواجه نباشد.
بی شرمی و وقاحت به حدی است که آقایان به مقام معظم رهبری مینویسند: با اتخاذ این تدبیر (که نمونه این تدبیرهایشان در مشکلات کشور به روشنی قابل ملاحظه است) میتوان با تکیه بر ظرفیتهای دانشگاهی موجود در کشور و دانش آموختگان شایستهای که هماکنون آمادگی خدمت دارند، ضمن تامین نیروی انسانی کارآمد، هزینهها و زمان مورد نیاز برای تربیت معلم و تامین کادر وزارت آموزش و پرورش را کاهش داد.
در اینجا در ظاهر آنچه دغدغه و نیت آقایان است، تامین نیروی انسانی کارآمد برای آموزش و پرورش است و در کنار این نیت خیر، دو نشانه دیگر را نیز میزنند که هزینه و زمان است؛ در واقع میشود یک تیر و سه نشان.
اما دلسوزان و دغدغهمندان در دانشگاه فرهنگیان و آموزش و پرورش نیک میدانند که تامین نیروی انسانی کارآمد برای آموزش و پرورش بهانه است و هدف را آقایان موخر اعلام کردهاند که در واقع همان هزینه و زمان است.
همهی اینها در حالی است که مقام معظم رهبری در باب اهمیت آموزش و پرورش، اینگونه به مسئولین نهیب میزنند: بارها هم این را گفتهایم، بازهم تکرار میکنیم، که برای یک چنین دستگاهی هرچه ما هزینه بکنیم، هزینه نیست، سرمایهگذاری است؛ به این چشم به اقتصاد آموزش و پرورش نگاه کنید. اقتصاد آموزش و پرورش مثل اقتصاد هیچ دستگاه دیگری نیست؛ اینجا شما هرچه خرج میکنید، درواقع دارید سرمایهگذاری میکنید؛ این، آن جملهی اساسی و اصلی است که بنده توقع دارم مسئولان کشور، مسئولان دولتی و مردم ما به این نکته توجه کنند (۱۶/۲/۱۳۹۴).
آقایانی که اینگونه به دلیل کاهش هزینه و زمان سخن از تامین نیروی کارآمد برای آموزش و پرورش میزنند خوب است حداقل مروری بر بیانات مقام معظم رهبری در باب اهمیت نیروی انسانی در آموزش پرورش داشته باشند و سپس قلم به دست گیرند و نامه نگاری کنند؛ که فرمانده کل قوا اینگونه خطاب میکنند که: در بخش تربیتِ معلم باید سرمایهگذاری معنوی و مادی شود و افراد برای معلمی پرورش پیدا کنند و علم و تعهد و تدین و روحیه انقلابی به عنوان ذخیرههای حقیقی و مولفههای اصلی شخصیت آنها بهوجود آید و این افراد به مدارس بروند. در این صورت، تاثیر کار اینگونه معلمان چشمگیر خواهد بود و در چنیین حالتی، کرامت و حرمت معلم در چشمها بیشتر آشکارتر خواهد شد. نقش معلمان، نقش مهمی است. یکی از چیزهایی که من خیی خوشحال شدم و دیدم تقریبا تعداد زیادی از دوستان روی آن تکیه کردند، مراکز تربیت معلّم است. من هم به مسئولان قبلی و مسئولان فعلی سفارش کردهام؛ خیلی مهم است. ما معلم باسواد، معلم مطلع و معلم کاردان و حرفهای در کار خود نیاز داریم. نمیشود ما نگاه کنیم هرکسی بیکار بود، بگوییم آقا تو بیا اینجا درس بده، آن هم در رشتههایی که خیلی اوقات اصلا از آنها اطلاعی ندارند (۱۲/۲/۱۳۸۵).
باتوجه به بیانات مقام معظم رهبری، آنچه موجب خشنودی و خوشحالی ایشان است، تکیه بر مراکز تربیت معلّم یا به عبارتی دانشگاه فرهنگیان است؛ اما با توجه متن نامه آقایان به مقام معظم رهبری، ظاهرا آنچه مورد نظر آقایان است، تکیه بر ظرفیت (فارغ التحصیلان) دیگر دانشگاههای موجود در کشور است.
در این سال ها، ما تجربه جام زهر و نامه نگاریها را دغدکم ندیدهایم؛ لذا دغهمندان و دلسوزان تعلیم و تربیت، این اقدام آقایان را جامی زهر در عرصه تعلیم و تربیت میدانند. لکن هیچ جای تعجب نیست که به امام خمینی (ره) در نبردی نظامی جام زهر بدهند و به امام خامنهای (مدظله العالی) در جنگی تربیتی؛ که ایشان فرمودند: در عرصه تعلیم و تربیت جنگی برپاست، این جنگ را جدی بگیرید.
نمایندگان محترم
مگر نه این است که دانشگاه فرهنگیان مرکز ثقل اصلی نظام تعلیم و تربیت و رسالت آن تربیتِ معلم نسل آینده است؟ که اگر این نیست بایستی منتظر باشیم در فرداهایی نه چندان دور هر کدام از فارغ التحصیلان دانشگاهی به صرف گرفتن مدرک از دانشگاههای "معتبر" بدون عنایت بر اینکه تخصص واقعی ایشان چیست، در یکی از مراکز و نهادهای دولتی ویا خصوصی مشغول به کار شوند. همانگونه که در نامه اخیر وزیر علوم من باب جذب نیروی معلم به مقام معظم رهبری، تاکید بر این موضوع دارند که نوع نگاه خود را نسبت به جذب نیرو از طریق دانشگاه فرهنگیان تغییر دهیم و رو به سوی دیگر دانشگاهها بیاوریم، چرا که جذب از این روش موجب میشود افرادی را که ۴ سال در دیگر دانشگاههای "معتبر" تحصیل کرده اند را به جایِ افرادی که با مدرک دیپلم وارد دانشگاه فرهنگیان میشوند و ۴ سال به طور تخصصی " حرفه و فنون معلمی" را میآموزند پذیرش کنیم!
خواسته بحق ما ازشما نمایندگان محترم آن است که ضمن سوال از وزیر محترم این مهم را در دستور کار جدی خود قرار دهید، و مقدمات استیضاح ایشان را برای کم کاریهای سابق و تلاش برای نابودی دانشگاه فرهنگیان فراهم آورید.
نمایندگان انقلابی استان فارس دغدغهمندان و دلسوزان تعلیم و تربیت، برحسب وظیفهای که دارند مسائل را بیان میکنند، دنبال میکنند و در پی اقدام اند؛ لکن از نمایندگان انقلابی استان فارس نیز انتظار میرود که ضمن توجه ویژه و جدی به مطالب مطروحه، اقدامات لازم را انجام دهند؛