ایمنی کمربندی شیراز در حد حرف باقی مانده است / از روشنایی ناکافی جاده تا وضعیت نامناسب آسفالت
به گزارش گروه استانهای خبرگزاری دانشجو، محور کمربندی شیراز که در ابتدا برای ایجاد رینگ بیرونی شهر طراحی شد، حالا به یکی از پرحادثهترین و ناایمنترین مسیرهای استان فارس تبدیل شده است؛ جادهای که دیگر کمتر شهروند شیرازی است که خاطرهای تلخ از عبور از آن نداشته باشد.
این مسیر ۴۸ کیلومتری قرار بود بار ترافیکی داخل شهر را کاهش دهد، اما امروز با تردد سنگین خودروهای بینشهری، نبود زیرساخت ایمن و بیتوجهی مستمر مسئولان، به معضلی مرگبار بدل شده است. هرچند شهرداری و اداره کل راهداری استان هر یک فهرستی از اقدامات خود ارائه دادهاند، اما واقعیت میدانی چیز دیگری میگوید: جاده همچنان خطرناک است، و جان همچنان گرفته میشود.
کمربندی شیراز امروز با مشکلاتی دست به گریبان است که بعضاً سالهاست پابرجاست:
روشنایی ناکافی و نقاط تاریک
در بسیاری از نقاط مسیر، بهویژه در بخشهایی خارج از محدوده شهری، روشنایی یا بسیار ضعیف است یا اصلاً وجود ندارد. این مشکل نهتنها باعث کاهش دید در شب میشود، بلکه عملاً رانندگان را در تاریکی رها میکند و احتمال تصادفات بهویژه در برخوردهای رو در رو را بالا میبرد.
نبود جداکننده فیزیکی مستحکم میان مسیرها
بسیاری از بخشهای کمربندی هنوز فاقد نیوجرسی یا حفاظهای بتنی استاندارد هستند. همین موضوع باعث شده تصادفات رو در رو در این مسیر، بیش از هر زمان دیگری جان رانندگان را تهدید کند.
نبود پل عابر و زیرگذرهای ایمن
عابران و ساکنان محلی ناچارند از عرض مسیر پرسرعت و پرتردد عبور کنند. نه پلی برای عبور عابر هست، نه زیرگذری استاندارد؛ این یعنی عبور از کمربندی در برخی نقاط، عملاً نوعی قمار با مرگ است.
تقاطعهای ناایمن و دوربرگردانهای خطرناک
در بسیاری از نقاط، دوربرگردانها و تقاطعهایی وجود دارد که یا استاندارد نیستند، یا علائم و هشدارهای کافی ندارند. همین نقاط، روزانه محل وقوع دهها حادثه کوچک و بزرگ است.
وضعیت نامناسب آسفالت و سطح مسیر
بخشهایی از کمربندی دارای آسفالتی فرسوده، پر از دستانداز، چاله و ناهمواری است. همین مسئله کنترل خودروها را دشوار کرده و عملاً بر تصادفات دامن میزند.
ناهماهنگی و پاسکاری نهادی
مشکل تنها در زیرساخت نیست؛ در مدیریت مسیر نیز بیتدبیری موج میزند. پس از سالها اختلاف، بالاخره در سال ۱۴۰۱ مسئولیتهایی بین شهرداری و اداره راهداری تقسیم شد. اما این تقسیم مسئولیت نهتنها به بهبود شرایط منجر نشد، بلکه پاسکاری جدیدی ایجاد کرد که هر دو طرف در آن مدعی انجام وظایف خود هستند، ولی همچنان هیچکس پاسخگوی مشکلات باقیمانده نیست.
در ظاهر، پروژهها اجرا شدهاند؛ اما در واقعیت، مردم هنوز در استرس عبور از یک مسیر ناایمن زندگی میکنند. روشنایی هنوز کامل نشده، مسیرها هنوز جدا نشدهاند، تصادفات همچنان ادامه دارند و قربانیان، بیصدا، آمار را سنگینتر میکنند.
تا زمانی که مدیران، فقط در آمار و مصاحبه، از ایمنسازی حرف میزنند و هیچ نهاد مشخصی پاسخگوی واقعیت تلخ کمربندی شیراز نیست، این محور همچنان به عنوان «جاده مرگ» در حافظه مردم باقی خواهد ماند. جادهای که روزی قرار بود حلقه نجات ترافیک شهری باشد، امروز به حلقهای خفهکننده برای جان شهروندان بدل شده است. مسئولان، این بار به جای گزارش و وعده، باید مسئولیت را بپذیرند. نه در حرف، که در عمل.