هیچ کس نمیتواند به خود این اجازه را بدهد که صریح و قاطع دم از کمرنگ کردن جایگاه فرهنگیان بزند؛ بلکه ارائه چنین راهکارهای غیر کارشناسی، نهایتا مقصدی جز انحلال فرهنگیان و فرهنگ ارزشی تعلیم و تربیت نخواهد داشت.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، عاطفه اکبرنژاد؛ * هنوز جوهر نامهها و مطالباتمان در باب محدود سازی ورودیها و جذب معلم به فرهنگیان و توسعه آن خشک نشده و گلویمان پس از صحبتها، نشستها و دیدارها تازه نشده است که شاهد بی مهری و کم لطفی دیگری نسبت به این دانشگاه و امر خطیر تعلیم و تربیت هستیم. در باب نامه وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری جناب آقای غلامی به مقام معظم رهبری (مدظله العالی) لازم است نکاتی را یادآور شویم:
تنها با یک نگاه سطحی و گذرا به ماده ۲۸ اساس نامه آموزش و پرورش هم، میتوان فهمید مسئلهای که جناب غلامی از آن به عنوان" یکی از روشهای تامین کادر آموزشی مورد نیاز وزارت آ. پ "یاد کرده اند، نه یک روش برای تامین کادر آموزشی، بلکه یک روش برای تامین «بخشی» از نیازهای «خاص» آ. پ در رشتههایی است که امکان «توسعه» آن از طریق واحد دانشگاهی وجود «ندارد». حال آنکه فرهنگیان رشتههای مورد نیاز خود را داراست جز در موارد خاص و اگر بحث کمبود نیرو مطرح است و باعث افزایش جذب از طریق ماده ۲۸ شده است بحث عدم گسترش کمی دانشگاه است که ظرفیت پذیرش را نیز محدود کرده است.
اینکه ایشان در تشریح نامه خود فرمودند "استفاده از نیروی انسانی تحصیل کرده موجود که همزمان مسئولین کشور دغدغه اشتغال انها را هم دارند و به کار گیری انها در یک «مقطع» چند ساله مشکل تامین انبوه معلم را هم حل خواهد کرد" با اصل نامه خود که از لفظ "به جای پذیرش دانشجو معلم از سطح دیپلم، نیروهای تحصیل کرده از دانشگاههای معتبر را بپذیرد" منافات دارد. پس بهتر میبود به جای آنکه به آ. پ به چشم یک نهاد مصرفی و هزینه بر نگاه کنند و بنابر سخن خود آقای غلامی سعی در "کاهش زمان و هزینه تربیت معلم" آن را داشته باشند، همکاری کنند و ظرفیتهای فرهنگیان را به حدی برسانند تا همان دانشجویان مستعدی که در نامه ذکر شده اند بتوانند از همان ابتدا در این مسیر قرار بگیرند و وارد این دانشگاه شوند. چرا لقمه را دور سر خود بچرخانیم؟
در ابتدای تشریح خود نیز فرمودند که "به هیچ وجه نظر به کم رنگ شدن جایگاه فرهنگیان نبوده است" باید به ایشان عرض کرد که: بله! هنوز تا دانشجومعلمان دغدغه مندی، چون ما هستیم، هیچ کس نمیتواند به خود این اجازه را بدهد که صریح و قاطع دم از کمرنگ کردن جایگاه فرهنگیان بزند؛ بلکه ارائهی چنین راهکارهای غیر کارشناسی، نهایتا مقصدی جز انحلال فرهنگیان و فرهنگ ارزشی تعلیم و تربیت نخواهد داشت.
پرسشی دیگری که وزیر محترم علوم باید به آن پاسخگو باشند، چرایی چنین درخواستی از مقام معظم رهبری است! که البته پاسخ آن دور از ذهن هم نیست؛ و خوشبینانهترین حالت متصور برای آن این است که ایشان دقت لازم را حداقل در صحبت اخیر رهبری در آغاز سال تحصیلی جدید نداشته اند. هرچند ورود وزیر علوم به فرایند جذب و تربیت معلم صحیح نیست، اما به نظر میرسد لااقل طرح چنین درخواستی از ریاست جمهوری به عنوان رئیس همیشه غائب هیئت امنای دانشگاه فرهنگیان و وزیر آموزش و پرورش معقولتر میبود.
به بهانه این نوشتار، گلایهای هم بکنیم از وزیر محترم آموزش و پروش جناب آقای حاجی میرزایی، نسبت به کم و کیف واکنش به این مسئله، به اینکه چهها باید میشد که حال این همه حرف و حدیث بر سر نظام تعلیمی و تربیتی کشور ایرانی-اسلامی مان نباشد؟ چه باید میشد که عزت و منزلت معلم این مرز و بوم، دستخوش عملکرد و گفتار نادرست این و آن نباشد؟ دانشگاه فرهنگیان کجا باید میبود که هدف نهایی جوانان نخبه و دغدغهمند و دلسوز امر تعلیم و تربیت باشد و نیست؟ سند تحول بنیادین ۹ سال است روی طاقچه خاک میخورد و این پرسشهای جدی پاسخهایی جدی میطلبد.
عاطفه اکبرنژاد، عضو معاونت گفتمان سازی و مطالبه گری بسیج دانشجویی پردیس حضرت معصومه (س) قم انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.