در شرایط نابسمان امروز موسیقی که پر است از صداهای ناپخته و آزار دهنده، هنرمندانی با تحصیلات مرتبط در این زمینه فعالیتی متداوم دارند. مجید اخشابی هنرمندی است که بسیاری با صدای او آشنا هستند.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، در شرایط نابسمان امروز موسیقی که پر است از صداهای ناپخته و آزار دهنده، هنرمندانی با تحصیلات مرتبط در این زمینه فعالیتی متداوم دارند. مجید اخشابی هنرمندی است که بسیاری با صدای او آشنا هستند. خواندن تیتراژهای سریالهایی پربیننده او را در اذهان ماندگار کرده است. اخشابی علاوه بر خوانندگی، آهنگسازی و نوازندگی هم میکند. او تمام وقت خود را صرف خوانندگی نمیکند و در زمینههایی مثل تحقیق و پژوهش، نویسندگی و... مرتبط با موسیقی فعالیت دارد. با اخشابی درخصوص وضعیت حال حاضر موسیقی، قطعات جدید و مباحثی دیگر صحبت کردیم که در ادامه میخوانید.
بهعنوان یک خواننده رسمی که چندین سال از عمر هنری و فعالیت او در عرصه موسیقی وخوانندگی میگذرد در شرایط کنونی با برگزاری کنسرتها تا قبل از ساعت۱۸ موافق هستید یا خیر؟
من موافق این اتفاق نیستم؛ به نظر میرسد این تصمیم کمی با سیاستهای کلی فاصلهگذاریهای فیزیکی و اجتماعی مغایرت دارد. ما این همه سختی را تحمل میکنیم، تردد و عبور و مرور محدودیت پیدا میکند و بعد به یکباره تصور کنید ۵۰۰- ۱۰۰۰نفر و بیشتر در یک مکان گرد هم جمع شوند و در این شرایط به کنسرت بروند؛ با شنیدن این خبر تعجب کردم و تقریبا آن را باور نکردم.
محمد الهیاری، مدیر کل دفتر موسیقی با اعلام این خبر عنوان کردند شرکتهای کنسرتگذار و سالنها حاضرند نسبت به رعایت جدیتر و دقیقتر پروتکلهای بهداشتی اقدام کنند. دفتر موسیقی و معاونت هنری وزارت ارشاد نیز در کنار سالنها و هنرمندان، از تلاش برای گفتگو با ستاد کرونا دریغ نکرده و نمیکند.
به هرحال فکر میکنم وقتی این اقدام، مجوزهای ستاد مبارزه با کرونا را دریافت کرده بهطور حتم مورد بررسی قرار داشته است. من در این زمینه کارشناس نیستم و آنها باید نظر بدهند؛ اما در مجموع فکر میکنم در این شرایط کنسرتی برگزار نشود. بالاخره کسی شوق و ذوق اجرای کنسرت ندارد. اینکه ما هر روز در خبرها میبینیم و میشنویم که تعداد زیادی از هموطنانمان در حال مرگومیر هستند اتفاق خوشایندی نیست.
حتی در صورت اجرایی شدن این تصمیم، بحث قیمت فروش بلیتها هم مطرح خواهد شد.
اظهارنظری در این زمینه ندارم چراکه اطلاعات کافی از آن ندارم. البته ناگفته نماند موافق عادیسازی شرایط هستم؛ به هرحال از جایی باید شرایط عادی شود؛ به نظر میرسد بعضی اوقات بگیر و ببندها و پیشبینیها کارآمد نباشند و استرسآفرین هستند. موافق این موضوع هستم که بالاخره از جایی باید کنسرتها برگزار شوند، سینماها باز شوند و...، اما دراین شرایط که با محدودیتهای ترافیکی و عبور و مرور مواجه هستیم، همانطور که گفتم با شنیدن خبر برگزاری کنسرتها تعجب کردم. از آنجا که عادت دارم اگر در زمینهای علمی نداشته باشم حرفی نزنم، در این زمینه هم نظری ندارم. اگر ستاد ملی مبارزه با کرونا این اقدام را تأیید کرده باشد حتما براساس دانش و یقین این کار را کردهاند. به عادیسازی شرایط و کم شدن ترس از کرونا هم اعتقاد دارم. در مجموع شرایط روحی و روانی جامعه باید با کیفیت همراه شود و ما به زندگی عادی بازگردیم. اینکه چه زمانی این اتفاق رخ میدهد را کارشناسان امر باید بررسی کنند. اگر مطمئن باشم که خطری هموطنان را تهدید نمیکند اقدام بدی نیست.
کسانی که مدام در اقصینقاط ایران کنسرت برگزار کردند و ... تهیهکننده در خانه خود نشسته و پول در حسابش واریز میشود و در کل ۱۰ درصد کل درآمدی که خواننده بهوجود آورده نصیبش نمیشود. به نظرم شما خبرنگاران و اهالی رسانه به شکل مستند و دقیق باید وارد این قضایا شده و بعد از اطلاع از شرایط، چگونگی آن را برای مردم روایت کنید.
کمی قبلتر هم قرار بود کنسرتهایی در کیش برگزار شود که تا بلیتفروشی پیش رفت و چند خواننده روی صحنه رفتند، اما در میانه راه برنامهها لغو و بلیتفروشی هم متوقف شد.
اگر در این شرایط عجلهای برای برگزاری کنسرتها نباشد، سلامت تصمیمگیری نزدیکتر است؛ این همه مشاغل آسیب میبینند که هنرمندان نیز تعداد بسیار بالایی دارند، اما باید همه چیز در تناسب با هم باشد؛ فکر میکنم به لحاظ فکری جامعه هم باید آمادگی پذیرش این قضیه را داشته باشد. تصور میکنم هنوز راهاندازی کنسرتها زود است.
اگر موافق باشید کمی به کارهای اخیر خودتان بپردازیم. مشغول ساخت کار جدیدی هستید؟
قطعهای دردست تولید دارم که مراحل پایانی را طی میکند و بعد از آماده شدن منتشر خواهد شد. کارهای زیادی در دست تولید دارم، اما اینکه احساس کنم الان شرایط مناسبی برای انتشار اثر است، نه! به همین علت از ابتدای امسال تا الان چند اثر منتشر کردم؛ تیتراژ سریال «میانبر» در اسفندماه سال گذشته که تا بعد از عید هم ادامه داشت، یک اثر نوروزی که امید داشتیم تا تابستان شرایط عادی خواهد شد، کاری هم اختصاصی برای امیدبخشی به جامعه و کادر بهداشت و سلامت ساخته شد، اما بعد از آنها کار را متوقف کردم چراکه در استودیو و محیط بسته هم به هرحال خطراتی وجود خواهد داشت.
قطعه جدیدی آماده انتشار دارید؟
بله، قطعهای با عنوان «انقلاب» است که احتمالا برای شب یلدا آماده خواهد شد. کاری عاشقانه با شعر و ملودی مسلم کرومی؛ این قطعه را بسیار دوست دارم؛ «انقلاب» عاشقانهای از جنس نجیب است. امیدوارم کسانی که این کار را میشنوند هم دوست داشته باشند.
برای ارتقای سلیقه مخاطب امروز موسیقی علیالخصوص مخاطبان موسیقی پاپ چقدر تحصیلات آکادمیک، مطالعه و پژوهش، کسب آگاهی و موضوع آگاهی بخشی مؤثر واقع میشود؟
این حرفه باید بهعنوان یک علم و دانش نزد بهرهمندان و دستاندرکاران شناخته شود؛ آنچه ما میبینیم گویی همه چیز به شوخی گرفته شده است و بهت زده میشویم؛ کسی که دست چپ و راست خود را نمیشناسد، حرف یومیه خود را نمیتواند بزند، سن خیلی کمی دارد، دیپلم خود را گرفته یا نگرفته است، با ادا و اصولها حواشی و... وقت مردم را میگیرد؛ در این زمان یکسری سلبریتیسازها شرایطی را فراهم میکنند تا به آنها توجه شود و مردم دنبالشان کنند؛ اساسا کل ساختار هنرمندی که مردم برای او انرژی ذهنی میگذارند را جمع کنید اسم یکی از کارهایش اثر هنری نیست، اما متاسفانه مردم راضی به حداقل هستند و حوصله توجه و ارزیابی یک اثر هنری را ندارند. بهعنوان مثال وقتی کسی به بازار برود و یک میوه فقط شکل سیب را داشته باشد کافی است یا فقط نوعی برنج ببینند که دانه بلند است؛ مردم در ابتدا زود گول میخوردند و طبیعی بودن سالم بودن و. یک محصول برای آنها اهمیتی نداشت، اما الان آگاهانهتر خرید میکنند.
در موسیقی هم همین است؛ فرد میگوید موسیقی باشد، صدایی در آن شنیده شود و همین کافی است؛ اصلا توجه نمیکند که چه میخواند؟ چه میگوید و چه صدایی و سازی است؟ این است که به هر حال دانش، شخصیت و پیشینهاش دستبهدست هم دهند تا براساس آنها توجه مخاطب جلب شود. درنهایت میبینید یک آدم بیسواد و بیتجربه که حتی سواد اجتماعی درستی هم ندارد یک سال و ۶ماه، سر مردم را گرم میکند و مردم هم بعد از مدتی متوجه میشوند که چیزی در چنته او وجود نداشت.
ما هماکنون اختلافاتی اینچنینی داریم در صورتی که اگر چنین کاری را پیش روی یک کارشناس هنر بگذارند در لحظه اول تشخیص میدهد که این کار ارزش شنیدن ندارد و آن را کنار میگذارد، اما ۶ ماه طول میکشد مردم به این قضیه پی ببرند و این شده که موسیقی ما تا این اندازه تنزل پیدا کرده که در بسیاری از آثار هیچ حرفی برای گفتن نیست وصرفا یک سری سر وصداست که مردم مدتی گوش میکنند و بعد هم فراموش میشود. هم مردم خیلی این هنر را ساده گرفتهاند و هم دستاندرکاران. طرف ۶ماه هم کلاس موسیقی نرفته است، چیزی را در خانه و با کامپیوتر خود سر هم میکند که کمی عجیب و غریب است و مردم هم فکر میکنند هرچیزی متفاوت باشد خوب است.
با توجه به توضیحاتی که ارائه کردید فکر نمیکنید مدیران حوزه موسیقی باید در این قضیه ورود و در راستای بهبود آن اقدام کنند؟ به هر حال آنها در شکلدهی سلیقه مخاطب تاثیرگذارند. زمانی یک مدیر به اثری که از فاکتورهای هنری دور است مجوز میدهد در این جریان نابسامان شریک است.
حقیقت این است که من از این قضایا سر در نمیآورم حتی نمیخواهم راجع به آن حرف هم بزنم؛ یعنی فایدهای هم ندارد. یکسری افراد پشت این هنرمندنماها هستند که آنقدر فشار میآورند و دست و پا میزنند تا شعر کسی که هیچ ارزشی ندارد مجوز بگیرد. کسی که تا دیروز در زیرزمین هم حق خواندن نداشت امروز در تلویزیون هم میخواند؛ بنابراین خیلی از این ماجراها سردرنمیآورم و ذهنم را خیلی درگیر آن نمیکنم. اوایل فکر میکردم باید این روند اصلاح شود. مشکلات بزرگتری داریم که مملکت باید از آنها به سلامت عبور کند. اگرچه مسائل فرهنگی از اهمیت بسیاری برخوردار است تا جایی که تصور میکنم مسائل فرهنگی حتی از مسائل اقتصادی خیلی مهمتر هستند. اگر ما فرهنگ درستی در زندگی نداشته باشیم با هر توان و اقتصادی دچار آسیب خواهیم شد. متاسفانه این مسائل هست؛ عدهای کارشان ساختن آدمهای فیک و بهره بردن از آنهاست.
اگر بخواهند یک آدم حرفهای را معرفی کنند باید سالها در تلاش باشند، روی آن فرد کار کنند تا یک هنرمند جدی در موسیقی را تحویل دهند؛ پس کسی حوصله ندارد و مثلا سهماه روی کسی کار میکند و آن فرد هم میتواند ادا و اصولی از خود دربیاورد که وقتهایی نظر مردم جلب شود؛ بنابراین از آنها حمایت میشود و روی آنها سرمایهگذاری میکنند و قراردادهای استثمارگرانه با آنها میبندند؛ خوانندگانی که شاید الان دیگر حضور خارجی ندارند. کسانی که مدام در اقصینقاط ایران کنسرت برگزار کردند و ... تهیهکننده در خانه خود نشسته و پول در حسابش واریز میشود و در کل ۱۰ درصد کل درآمدی که خواننده بهوجود آورده نصیبش نمیشود. به نظرم شما خبرنگاران و اهالی رسانه به شکل مستند و دقیق باید وارد این قضایا شده و بعد از اطلاع از شرایط، چگونگی آن را برای مردم روایت کنید.
زمانی که با این حجم از فعالیت، حاشیهسازی و... از جانب این افراد مواجه هستیم نباید شما و سایر هنرمندان هم از آن طرف فعالیتهای خود را گسترده کنید؟
برای تولید یک اثر خوب به مراتب حمایتهای ۱۰ برابری به لحاظ سرمایه، بودجه، تبلیغات، پیش تولید، زمان و در تمام عرصهها نیاز است. برای یک کار متوسط بازاری، یک دهم سرمایه و امکانات نیاز است برای همین هم تهیهکنندگان و حتی مسوولان دولتی که تصمیمگیرنده هستند ترجیح میدهند کاری سادهتر، کم هزینهتر و گاهی پر مخاطبتر را انتخاب کنند. کاری که طبقه عام را دربربگیرد برای آنها اولویت است تا کاری که قشر خواص و هنرشناستر با آن ارتباط برقرار کنند؛ این است که اساسا حمایتی برای کارهای ارزشی وکیفی صورت نمیگیرد علیالخصوص الان که همه ارگانها و با کسری بودجه دستوپنجه نرم میکنند و تولیدی ندارند. زمانی تولید صدا وسیما حدود ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ آهنگ در سال بود، اما الان این رقم به کمتر از ۵۰ رسیده است و صدا وسیما صرفا هر کاری که به دستش برسد را پخش میکند. بنا به همه این دلایل کیفیت و تولید موسیقی تا این اندازه نزول پیدا کرده است.
با تمام این شرایط که کم و بیش از آن مطلع هستیم، امکان فعالیتهای مشترک با هنرمندان کشورهای دیگر وجود دارد. این اتفاق در دنیا رایج است و جزو کارهایی است که همیشه مخاطبان از آن استقبال کردهاند، اما در کشور ما کمتر اتفاق افتاده است حتی در سطح داخلی.
بعضی اوقات پیش آمده است، اما بنا به شرایط ویژهای که وجود دارد، عملی شدن آن دشوار است. برای من هم چندینبار این شرایط فراهم شد که برنامه و کنسرت داشته باشم، اما ترجیح دادهام روزه شکدار نگیرم چراکه سختیهایی به همراه خواهد داشت. در کشور ما اگر هنرمندی قصد فعالیت هنری داشته باشد صرفا آن جریان هنری ارزیابی نمیشود و ممکن است پشت آن مسائل سیاسی و هزاران مورد دیگر وجود داشته باشد یعنی من به راحتی نمیتوانم با یک هنرمند کار کنم و حواشی بهوجود میآید به همین علت ترجیح میدهیم حاشیهسازی نشود؛ ضمن اینکه برای فعالیتهای بینالمللی نیازبه حمایتهای ارگانی است.
بعد از اتمام این شرایط بحرانی فعالیتهای هنری خود را قویتر از سر میگیرید و حضوری پررنگتر خواهید داشت؟ صدر در صد. پیش از کرونا حدود پنج سال درگیر تحصیلات در مقطع دکتری بودم و حالا کرونا. به همین دلیل امکان اینکه تمام وقت خود را صرف موسیقی کنم از من سلب شد؛ الان هم علاقه ندارم تمام وقتم فقط به خوانندگی بگذرد بلکه مایلم بهعنوان یک محقق، نویسنده، پژوهشگر، مدرس دانشگاه و... تلاشهای متعدد و مشترکی با کار هنری داشته باشم و این قضیه اهمیت زیادی برایم دارد. به همین دلیل وقتم را تقسیم میکنم تا به این امر هم برسم. اگرچه که باید در موسیقی شتاب کرد، اما اعتقاد دارم باید آرام آرام اولا خودم چیزی بهدست آورم و بعد آن را که میتواند علم، دانش و تجربه باشد به اشتراک بگذارم و اگر چیزی به دست نیاوردم آرامتر قدم بردارم. این سبک و سیاق را از ابتدای کارم حفظ کردهام و همین راه را خواهم رفت.
از آرامش صحبت کردید. آرامشی که در کارهایتان هم خیلی محسوس است. هیچگاه تمایل نداشتهاید فضاها و کارهای متفاوتتری را تجربه کنید؟
یقینا اگر قرار باشد شخصیت و کاراکتر هنرمند در اثرش امضایی داشته باشد نمود پیدا میکند. من هم سبک و سیاقی که پایهگذاری کردم و روشی که برگرفته از موسیقی اصیل ایرانی بود را پیگیری کردهام؛ بعد از آن هم کار تلفیقی و پاپ را پی گرفتم که تمام این کارها ایرانی هستند و کپی غرب نیستند. اگر مثلا در کاری ملودی هندی استفاده کردهام روی کاور آلبوم هم قید شده است. چندوقت پیش یکی از رسانهها فکر میکرد مچگیری کرده است و این اتفاق را رسانهای کرد. البته امروز شاهد این اتفاق یعنی کپیبرداری به کرات هستیم، اما من در آلبوم ذکر کردهام که مثلا این ملودی عربی، هندی و... است. بازخوانی در تمام دنیا متدوال است. کار زشت این است که هنرمندکاری را بخواند و این موضوعات را بیان نکند که در آن صورت سرقت ادبی است اگرنه که مشکلی نیست. فکر میکنم یکی از کارکردهای مهم و ارزشمند موسیقی این است که بعد از شنیدن یک اثر به یک درجه روحی کیفیتر و بالاتری دست پیدا کنید؛ اگر قرار باشد که یک موسیقی شما را به پریشانی خاطر برساند که اسمش موسیقی نیست. من همیشه هدفم بوده که باید کارهایم آرامش داشته باشند و اگر اینطور شده عنایت پروردگار و البته لطف مردم بوده است.
در کشور ما اگر هنرمندی قصد فعالیت هنری داشته باشد صرفا آن جریان هنری ارزیابی نمیشود و ممکن است پشت آن مسائل سیاسی و هزاران مورد دیگر وجود داشته باشد یعنی من به راحتی نمیتوانم با یک هنرمند کار کنم و حواشی بهوجود میآید به همین علت ترجیح میدهیم حاشیهسازی نشود.