دوران شیرین و پر رمز و راز دانشجویی روزی به پایان میرسد و دختران بعد از آن، به دنبال هدفی روشنتر از جمله؛ اشتغال، هویتیابی، فعالیت اجتماعی و... هستند. در این میان اما، دغدغه و چالشهای اساسی ایجاد میشود که جامعه و متقابلاً دختران، باید بتوانند پاسخ مطلوبی به آنها بدهند.
گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو_ زهرا زمانی فر؛ دوران شیرین و پر رمز و راز دانشجویی، فصل مشترک زندگی همه دختران دانشجو است. مسیری که روزی به پایان میرسد و دختران پای به عرصهی حضور در اجتماع میگذارند. هویت انسان به طور عام و زنان به طور خاص، ارزشمند است و به یاد داشته باشیم که حق حیات اجتماعی برای زنان، امتیاز یا لوح سپاس و شایستگی نیست بلکه حضوری حیاتی، حقی الهی و قانونی است که توسط زنان برای خودشان کسب میشود. حضوری که هر فرد در جامعه برای بروز و ظهور تواناییهایش به آن نیازمند و زنان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. اما این حضور در مسیر تحصیل و اشتغال، حرکتی جدی و آگاهانه که باعث تعالی و پیشرفت زنان و جامعه میگردد. متقابلاً؛ بی توجهی به این وادی نیز آسیبهای بسیاری را برای آنها به همراه خواهد داشت. اما از طرفی؛ در روزگار امروز، تحولات ارزشی و هنجاری در جامعه بسیار گسترش یافته است و نتیجه آن پدید آمدن نسلی نو از دختران و ایجاد مسائل نوظهور در جامعه است. دختری که به دنیای تحصیل گرایش پیدا میکند و هدفی را در آینده با رویاهایش گره میزند. تمایل به تحصیل، استقلال اقتصادی، اشتغال و امنیت، هدفی که در ذهن آنها بیداد میکند و نیاز بی چون و چرای دانشجویان جوان است. در نهایت دخترانِمان پس از اتمام دوران تحصیل خود، برای تحقق اقتضائات چالش برانگیز و پرهزینه متناسب با دنیای امروز، ناگزیر به دنبال مسیری برای چانه زنیهای اجتماعی میروند.
روزگاری که مدرن است / ورود به دانشگاه الزامیست!
به طور دقیق همه چیز دغدغه است. همین لحظه و همین فردا هم دغدغه خاص خود را دارد؛ به قول جلال آل احمد: «ما در این راهی که میرویم همه کاره ایم و هیچ کاره»
دنیا متناسب با عصر مدرن و نمایش گری دختران مدرن تر، خوابی را برای آنها میبیند که شاید یکی از تعابیر آن نیز گرایش صد درصدی دختران به ادامه تحصیل و ورود به دانشگاه باشد. با وجود اینکه این گرایش نیاز و حق طبیعی دختران است اما امروزه نگاه جامعه به مدرک تحصیلی برابر با ارزشمندی و جایگاه اجتماعی، اقتدار، هویت، منزلت است، نگاه و نگرشی که به دختران نیز القا میشود. از طرفی؛ دختران باید الگوی رفتاری متفاوت و سبک زندگی خاصتر را با قاعده امروز بیاموزند. چراکه دارندگی مدرک دانشگاهی و همرنگ جماعت بودن در عرصه حضور، برازندگی در محیط کار و فعالیت اجتماعی را به همراه دارد. همچنین جامعه روی خوشی به دخترانی که با مدرک تحصیلی دیپلم وارد حیطه اشتغال و فعالیت میشوند، نشان نمیدهد. زنان خانه دار و دختران با این مدرک حتی با وجود مهارت کار و فعالیت، در پایینترین سطح شغلی در جامعه قرار میگیرد که خانه نشین و بیکار میشوند و این نگاه معیوب در نهایت پوچی و سردرگمی شخصیتی را بین دختران و زنان در جامعه پدید میآورد. تا جایی که دختران شاغل امروز بهخاطر شغل خود، به همجنسان خانه دارشان فخرفروشی میکنند و خود را یک سر و گردن بالاتر از دختری میدانند که در خانه بیشتر وقت خود را برای خانه و تربیت کودکاش صرف میکند. این احساس برتری و پیروزی زنان شاغل نسبت به همجنسان بیکار یا خانهدار خود، میتواند عامل مهمی برای ترغیب افکار عمومی جامعه بانوان به سمت استقلال اقتصادی و اشتغال باشد. پس شاید منطقی به نظر برسد که دختران پس از اتمام تحصیلات خود در مدرسه، چارهای نداشته باشند جز اینکه گرایش به دانشگاه و تحصیلات عالیه پیدا کنند. مسیر و هدفی که در واقع روزگار مدرن برای آنها از پیش تعیین میکند و شاید دخترانمان نقش حداقلی در این انتخاب داشته باشند.
اشتغال، هدف بی چون و چرای دختران دانشجو!
طبق نظرسنجی درباره هدف دختران از ادامه تحصیل و ورود آنها به دانشگاه در خبرگزاری دانشجو، از بین ۲۳۳۵ رأی، اشتغال و کسب درآمد با اخذ ۴۰ درصد آرا از دیگر اهداف پیشی میگیرد.
نظرسنجی که نشان میدهد؛ اشتغال دختران و کنشگری اقتصادی در جامعه در وهله اول، وسیلهای برای کسب درآمد و استقلال مالی جلوه میکند و متقابلاً بالا بودن تعداد دانشجویان دختر نشان میدهد، بانوان مسیر تحصیل را برای تحقق اهدافشان در پیش میگیرند. اما فقدان مسئلهای که به سادگی بیان میکنیم به سرعت، ابعاد مختلف زندگی امروز آنان را تحت الشعاع قرار میدهد. چراکه دختران شغل را دریچهای برای دستیابی به تعاملات روزمره با افراد و اشتغال را حق طبیعی خود میدانند. درواقع دنیای اشتغال برای دختران یکی از متغیرهای دسترسی به سرمایههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و از همه مهمتر اقتصادی است. اما بسیاری از عوامل در جامعه با جنس زن در تعارض بوده و همین مسئله موجب میشود، دختران برای بدست آوردن استقلال اقتصادی و هویت فردی خود در جامعه، بجنگند و به دنبال ارزشی باشند که جامعه برای آنان تکلیف میکند. اما در مقابل، سیستم اجتماعی و آموزشی در کشور، پس از سالها فعالیت، در زمینه آموزش و اشتغال دختران همچنان مغفول باقی مانده است و جامعه مسیری را متناسب با نیاز دختران دانشجو هموار نکرده است.
دخترانی با فراغت لاکچری و هزینههای سرسام آور
امروزه دلیل استقلال اقتصادی و مطالبه آن توسط دختران در دنیای اشتغال، سلسله مراتب ارزشی است که در ذهن جوانان فارغ از جنسیت، همواره در حال تغییر است. همچنین بخشی از آن به ذات ثروت و اندوخته مالی بازمیگردد که نیاز دستیابی به خواسته ها، انتظارات و تفریحات پرهزینه عصر امروز است. تفریحات لاکچری که قشر جوان جامعه را بیش از پیش به سمت مطالبات گسترده سوق میدهد و دختران را به شدت درگیر میسازد.
راحله کاردوانی، عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده عنوان میکند: یکی از دلایل که دختران به سمت استقلال اقتصادی گرایش پیدا میکنند، تعارضات خانوادگی و دسترسی به منابع مالی در خانواده است. مسئله مهم این است که دختران متولد شده در دهههای ۷۰ و ۸۰، اکنون در دوران جوانی قرار دارند. دخترانی که تمایلات و نیازهای امروزی، تفریحات و تصویرهای اجتماعی در ذهن آنها بسیار گران و به اصطلاح لاکچری به حساب میآید. تفریحاتی از جمله مراکز خرید، باشگاه ها، کافی شاپها و استفاده از لوازم آرایشی که هزینههای بسیار بالا و سرسام آوری را برای نسل جوان به همراه داشته است. جوانانی که از لحاظ پوشش و ظاهر گرانترین آن را میپسندند و این مسئله برای آنها تبدیل به روزمرگی و عادت میشود. طبیعی است که تفاوتهایی بین نسل دختران جوان با پدر و مادرها وجود دارد. تفاوتهایی که در نهایت خانواده را مجاب نمیکند تا نیازهای پر هزینه و گران فرزندان خود را تامین کنند و یا ممکن است از لحاظ مالی توانایی تامین این هزینهها را نداشته باشد.
خوداتکایی دختران، مواجههای با سبک زندگی زنان نسل قبل
در دنیای استقلال اقتصادی دختران، فاصله نسلها نیز بسیار مطرح است و شاهد تفاوت آشکارتری در میان دختران و خانواده هایشان به فاصله یک نسل هستیم. تفاوت در سلائق، آرزوها و ایده آل ها، معیارها و شیوههای همسرگزینی، مسیر فعالیتها و نقش آفرینی، رفتارهای اجتماعی، فرهنگی، نحوه معاشرت و گذران اوقات فراغت و ... موجب میشوند که تعریف نقشهای خانوادگی و انتظارات از نقشها دچار تغییر و تحول قابل توجهی شود. دختران امروزی با حقوق، تکالیف و مسئولیتهای جدیدی با توجه به اختیار عمل فزاینده فردی شان مواجه اند و در واقع خودشان برای خود تعیین تکلیف میکنند. بسیاری از دختران نسل نو، از فضای زندگی سنتی و ساده والدین خود فاصله گرفته اند و آنچنان آشنایی و تجربه قبلی در مواجهه با شرایط روز ندارند تا بتوانند با اطمینان خاطر، تصمیم گیری یا مدیریت مناسبی داشته باشند.
کاردوانی توضیح میدهد: دختران جوان، نابرابریهای حقوقی و مالی را بر علیه زنان نسلهای قبل ازخود، احساس میکنند و بسیار تلاش میکنند تا تغییری جدی را در سبک زندگی خود اعمال کنند. امروزه شاهد نسل خودآگاهی هستیم که اگر نمیتواند قانون را تغییردهد، به سمت شخصی حل کردن چالشهای حقوقی و بحثهای مالی میرود و این مسئله در تحرکات شخصی دختران نیز نمایان میشود. اعمالی که مستقل بودن را مقدم میداند و ارزش خانواده محوری را کمرنگ میسازد واین نوع نگاه به زندگی، آسیبهایی را از جمله تجرد قطعی، تأخیر در ازدواج، فرزندآوری، گرفتن حق طلاق، مهریههای سنگین را به همراه دارد. دخترانی که به روشهای متفاوتتری از جمله اشتغال و استقلال اقتصادی به سمت خوداتکایی گرایش پیدا میکنند.
فرهنگسازی، مانع از آسیبهای افراطی میشود
عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده گفت: در جامعه چند فرهنگی ایران که افراد با نگاههای متعددی زندگی میکنند. به لحاظ فرهنگی پذیرش استقلال اقتصادی دختران در خانواده و جامعه نسبت به دهههای گذشته بسیار بهبود یافته است. اما اکنون نیز حساسیتهایی از جانب خانواده نسبت به محیط کار و ساعات کاری و... دختران وجود دارد. درواقع مردان در نقش همسری و پدری در خانوده، برنمی تابند که بانوان در هر شغلی و با هر شرایطی مشغول به کار شوند. اما به تدریج نگرش و باور دختران نسبت به نگاه خانواده حاکم میشود. دخترانی که به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و موقعیتی به زندگی مستقل و مجردی روی میآورند و در بسیاری از موارد به دور از خانوادهها زندگی میکنند. مسئلهای که موجب میشود دختران از ازدواج امتناع کنند و مشکلات بسیاری را در خانوادههای جوان به وجود میآورد. همچنین پذیرش استقلال اقتصادی، اشتغال، تقسیم کار در خانوادهها و مسائلی از این قبیل نیازمند دید فرهنگی گسترده و فرهنگسازی اساسی در جامعه دارد تا از آسیبهای افراطی به دختران و خانوادهها جلوگیری شود.
استقلال اقتصادی دختران، آری یا خیر؟
بهطور طبیعی تمایل و علاقه زنان به استقلال اقتصادی و دست یابی به آن، مشکلی برای آنها ایجاد نمیکند و زنان میتوانند اشتغال و فعالیت اجتماعی را متناسب با شرایط زندگی خود داشته باشند. اما تأیید و مردود بودن استقلال و اشتغال زنان به دو وجه اساسی، ارزشی و واقعیت جامعه باز میگردد. از لحاظ ارزشی نه تنها در نگاه اسلامی و دینی بلکه در نگاه انسانی، قطعا شایسته نیست که دختران در هر شرایطی، به هر شغلی گرایش پیدا کنند. امر مردودی که دختران جوان صرفاً برای کسب درآمد، خود را به سمت مشاغل کاذب سوق میدهند. چراکه امنیت ضعیف محیط اشتغال، قراردادهای سفید و بدون قید و بند، استفادههای ابزاری و روابطی که زندگی دختران را تباه میکند، در آنها بسیار پر رنگ است.
اما وجهی از واقعیت جامعه، مشکلات اقتصادی آن است. دختران در برخی موارد نه تنها از روی علاقه، بلکه نیاز اساسی به اشتغال و کسب درآمد دارند. پس باید متناسب با نیاز شغلی بانوان در جامعه، آسیبهای شغلی شناسایی شده و علل گرایش دختران به مشاغل نیز مورد بررسی قرار گیرد. درواقع دانشجویان باید از توانایی و مهارتهای خود استفاده کنند و از همین رو؛ مشاغل دانشجویی و بازارکار برای دانشجویان دختر باید به سمت مشاغل سالم پیش برود. چراکه گرایش به تحصیل و استقلال اقتصادی، نیازی اساسی و مسئلهای است که سرکوب شدن آن در ذهن و زندگی دختران تقریباً غیرممکن خواهد بود و خوداتکایی دختران، روز به روز بر این نیاز دامن میزند. پس اگر نیازها به افراد و جامعه فهم شود و مشاغل سالم ایجاد گردد، آسیبها نیز به حداقل خواهد رسید.
در نهایت باید گفت گرایش دختران به استقلال اقتصادی و اشتغال در دنیای مدرن امروزی، با توجه به نیازها و دغدغهی ذهنی آن ها، مسئلهای بسیار طبیعی است. اما جامعه به جای گلایهمندی از ذائقهی غیر قابل تغییر جوانان، باید مسیر درستی را برای آنها مشخص سازد و زمینه سازی مطلوبی جهت رفع نیاز اشتغال آنها نیز در نظر بگیرد. استقلال اقتصادی که در شرایط مناسب حق طبیعی زنان بوده و نیاز به فرهنگسازی اساسی از جانب جامعه دارد تا به دختران و مفهوم خانه و خانواده لطمهای وارد نشود. همچنین اگر سنخیت بین تواناییهای آنان و کارهایی که به عهده آنها گذاشته میشود وجود داشته باشد، بلاشک به خوبی ایفای نقش کرده و از عهده وظایف محوله، برخواهند آمد.