۱۲ نفر از فعالان دانشجویی به مناسبت روز جهانی مبارزه با فساد، یادداشتی در اختیار خبرگزاری دانشجو قرار دادند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، از میان انبوه پروندههای ریز و درشت فساد که این روزها در دادگاههای مختلفی جریان دارد، صدای رنج جانکاهی شنیده میشود؛ حق مظلومی که پایمال شده، سرخوردگی کارگری که تمام هست و نیستش چندرغاز حقوق کارفرماست و صدای شکستن انگیزهها برای ادامه کار صادقانه و سلامت و در نتیجه آن یاس و بی اعتمادی به نظام.
این روزها فساد به سریال دنبالهدار متنوعی تبدیل شده که ظاهرا تمایلی به پایان ندارد و هر روز ابعاد تازه خود را به نمایش میگذارد. گاهی سر از بانک، بیمه، ارز و طلا، بورس، پتروشیمی در می آورد، گاهی هم در قالب قانون و از راه قانون، آلونک زنی را بر سرش آوار میکند. گاهی کارخانه هزاران میلیاردی با رانت، میلیونی فروخته میشود و گاهی هم به بهانه رونق اقتصاد، دریا را میفروشند تا غریبه آن را خوب جارو کند.
اما در همین هوای مه آلود فساد، نور جدیدی از سوی قوه قضائیه شروع به درخشیدن کرده که امیدی تازه به مطالبه گران و دغدغهمندان داد. در میان این دغدغهمندان، دانشجویانی هم هستند که در کنار تحصیل و تهذیب درد مردم دارند و با دیدن کوچکترین تخلفی آرام ننشستند. مبارزه با زمین خواری قضات در گلستان، برملا کردن تخلف در واگذاری صنایع بزرگی چون هپکو، هفت تپه، پالایشگاه کرمانشاه و دشت مغان، مبارزه با فساد در نهادهای دولتی، مقابله با تخریب محیط زیست و مبارزه با رانت خواری ها برای موجه جلوه دادن برخی کارهای خلاف قانون؛ تنها نمونه ای از کارهایی است که در گوشه گوشه این کشور به همت دانشجویان مطالبه گر صورت گرفته.
به بهانه روز مبارزه با فساد و در ایامی که به نام این دانشجویان بود، پای نظرات و دیدگاههای برخی از فعالان دانشجویی نشستیم و سعی کردیم تریبونی برای بیان نظرات آنها در بحث مطالبه گری و مبارزه با فساد باشیم.
اژدهای هفت سر فساد
محمد جواد عمرانی، دبیر قرارگاه احمدی روشن سیستان و بلوچستان؛
سیستان و بلوچستان به عنوان بزرگترین استان کشور توانسته خود را در بخشهای فساد هم بزرگ نشان دهد. هرچند چندان نامی از فسادها در سیستان و بلوچستان منتشر نمیشود، اما با نگاهی گذرا به مشکلات شدیدی مانند بیکاری، حاشیه نشینی، اعتیاد و... میتوان دریافت که یکی از علت بروز این اتفاقات، فسادهای اداری گسترده در سطح استان است که کمتر به آن پرداخته میشود.
انواع فسادهای کشور در سیستان و بلوچستان ریشه کرده و پس از قطع هر سر فساد در استان، حداقل هفت سر دیگر از این اژدها بیرون میاید. انواع خصوصی سازیها در جنوب و مرکز استان، فساد مدیر کلهای برخی ادارات دولتی، برخی فرمانداران اسبق و حتی چهرههای بعضا مذهبی استان تیشه به ریشهی معیشت مردم و انقلاب زده و مسلما اگر با آنها برخورد قاطعی نشود، شک نکنید اژدهای فساد دیگر هفت سر نیست و صدها سر دارد.
مردم خبر تایید اختلاس میلیاردی شهردار اسبق شهری را از زبان مسئولین قضایی و امنیتی میشنوند و پس از مدتها آن شهردار فاسد را در فلان اداره مشغول به کار میبینند، یعنی آنکه شبههی نفوذ این مفسدین در این دستگاهها هم رخنه کرده است. وقتی فلان فرماندار سابق فسادش آنقدر گسترده است که حتی دوستان نزدیکش که هم اکنون نماینده مجلس هستند هم، جرات دفاع از او را ندارندو بعد از مدتها آزادانه مشغول به کارهای خود میشود، یعنی حتما یک جای کار میلنگد.
یا مثلا وقتی قاضی فلان شهر را همراه با متخلفین شرکتها و ماشینهای توزیع کپسول گاز میبییند و از سویی بازار سیاه کپسول را در خیابان را هر روز نظاره گر هستند، این یعنی حتما خبری است که اینگونه اتفاقات آزادانه میافتد و کسی ککش هم نمیگزد.
نکته جالبش این است که هر سال سیستان و بلوچستان در ردیف بودجهها جزء استانهای اول است و این یعنی پول به این استان سرازیر میشود، ولی مشکل از درون است.
معتقدم باید ساختارهای غلط را اصلاح کرد، چه معنی دارد فلان مسئول فاسد بااختلاس میلیاردی با وثیقهی ۵۰۰ میلیون تومنی آزاد باشد و به ریش مردم بخندد، آنوقت فلان سارقی که از سر بیکاری مجبور به سرقت شده، چون پشتوانه مالی ندارد در زندان باشد. با هر دو باید با قاطعیت برخورد شود و کما اینکه حتی با آنکه آبروی نظام را لکه دار کرده بیشتر و قاطع تر. اگر قرار است سیستان و بلوچستان رشد کند تنها باید ساختار کشور را تغییر داد، باید نگاهها نه بن سمت بحران سازی بلکه به سمت حل مسائل برد.
جنبشهای دانشجویی هم البته دو وظیفهی اساسی و مهم دارند که بسیار سخت است: نخست پیکار با این اژدهای هفت سر فساد به طوریکه فرماندار اسبق هیرمند و شهردار سابق و... با مطالبه گری آنان گرفته شد و دوم شروع به تغییر ساختار به روش نخبگانی و خارج از هیاهوی رسانهای. اگر این مسائل اتفاق نیفتاد بیشتر در باتلاق فساد خواهیم رفت.
عدالت خواهی از مصداق به مسئله
شاهکویی، فعال دانشجویی گلستان؛
اگر قرار باشد مردم به دستگاههای اجرایی کشور درباره برآیند عملکرد آنان در چند سال اخیر نمره بدهند، فکر میکنم قوه قضاییه بالاترین نمره را در احیای عدالت و مبارزه با فساد بگیرد. عملکرد این دستگاه در مسیر اجرای عدالت قرار دارد و این امر بسیار امیدبخش است. حتی اگر بخواهیم از اختلاف نظر دانشجویان و فعالان مدنی نسبت به راهبرد قوه قضاییه، نیاز به بازاندیشی جدی ساختاری و مهندسی راهبردی آن چشم پوشی کنیم، میتوانیم بگوییم که دستگاه قضا به عنوان یک دستگاه اجرایی کشور در یک روند صعودی قرار دارد. اما اگر قرار باشد عدالت در کشور به صورت یکپارچه محقق شود، باید همه دستگاهای کشور حرکت، قانون گذاری و ابلاغیه دادن شان در چارچوب اجرای عدالت باشد.
مستقل از تمام آفتهایی که ممکن است در مسیر رسیدن به این نقطه آرمانی وجود داشته باشد، دو آفت جدی متأسفانه هنوز پابرجا هستند؛ عدالت خواهی مصداق گریز و عدالت خواهی مساله گریز. عدالت خواهان مصداق گریز کسانی هستند که معتقدند به جای ورود به مصادیق فساد، باید درباره اشکالات کمیسیون اصل ۱۰۰ و اصل ۹۹ صحبت کرد. آنان از عدالت خواهان میخواهند که درباره مساله صحبت کنند و به حوزه مصادیق وارد نشوند. اما این طرز فکر به جلوگیری از فساد منجر نمیشود.
عدالت خواهان مساله گریز هم کسانی هستند که معتقدند نباید دنبال ریشههای پدیده فساد باشیم، باید فقط فلان برج ساز یا وابسته وزیر را معرفی کنیم و در رسانهها درباره آن سروصدایی راه بیندازیم. همین که صحبت آن بشود برای اجرای عدالت کافی است.
این دو نگاه، لبههای قیچی هستند و آفت برای اجرای عدالت در جامعه. در واقع نیاز است که عدالت خواهی از مصادیق به مساله برسد و از مساله به اصلاح قوانین. اینک این نگاه چقدر توانسته در اجرای عدالت کمک کند، مصداق آن را میتوان در استان گستان مشاهده کرد. سالیان سال کارشناسان محیط زیستی، خبرنگاران و کارشناسان حوزه دادگستری درباره تصرف اراضی مقاله مینویسند و خارج از مصادیق آن، درباره کمیسیونهای ماده ۱۰۰، ۹۰ و ۵ صحبت میکنند و ادلههای خود را ارائه میدهند، اما چندین سال است که مساله حل نمیشود. اما تعدادی دانشجو ۶ ماه کاری جدی در حوزه اسناد و مدارک انجام میدهند و از مصداق به مساله میرسند و ۴۵ قاضی که بخشی از جنگلهای گلستان را تصرف کرده اند، معرفی میکنند که منجر به خلع ید آنان از این اراضی و بازگشت جنگل به منابع طبیعی میشود.
نه نگاه کارشناسان که مساله محورند و نه نگاه خبرنگاران که مصداق محور هستند، هیچ یک کمکی به حل مساله نمیکند. هر دوی این نگاهها هیچ وقت به نتیجه نخواهد رسید.
البته برای رسیدن به این درک در عدالت خواهی و مبارزه با فساد و برای اینکه بتوانیم بدون لکنت و با صراحت در دهه پنجم انقلاب اسلامی درباره آن صحبت کنیم، مسیر سختی را پشت سر گذاشتیم. دو سال پیش ما در گلستان اگر میخواستیم درباره فساد یک مسئول یا قاضی یا فساد امام جمعه صحبت کنیم، از قطار نظام و انقلاب پیاده بودیم. این نگاه شدیدا وجود داشت، ولی امروز شرایط تغییر کرده و ادبیات مواجه شدن با این ماجرا رشد پیدا کرده است و در مسیر پیشرفت خود قرار گرفته است. برای رسیدن به این پیشرفت نیز نیاز است که از مصداق به مساله برسیم و از مساله با اصلاح قوانین کلان کشور.
بحثی که درباره اجرای عدالت مطرح است، اینکه برخی میپرسند آیا نسبت به هدفمندی یارانه ها، تأمین مسکن یا موضوعاتی از این دست، عدالت خواهی اهمیتی بیشتری دارد؟ بحث سخیفی است، اما وجود دارد. برای تبیین اهمیت این موضوع به سخنرانی رهبری در ۴۰ سالگی انقلاب اشاره میکنم. مقام معظم رهبری در این دیدار با مسئولان کشوری جملهای گفتند که نمیدانم چرا بازخورد خوبی نداشت، این جمله خیلیها را باید میلرزاند، ولی اتفاقی نیفتاد. رهبری گفتند که ما در ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی برای اینکه نتوانسته ایم عدالت را اجرا کنیم، باید از مردم عذرخواهی کنیم.
اینکه بالاترین مرجع حاکمیتی کشور بعد از ۴۰ سال، میگوید که برای عدم اجرای عدالت باید از مردم عذرخواهی کنیم، مساله مهمی است و هرکسی که دلبستگی به کشور و انقلاب و اسلام داشته باشد، باید در عملکرد خود، در شیوهها و اولویت سنجیهای خود تغییری لحاظ کند، چراکه علی الظاهر راه را اشتباه رفته ایم. اهمیت اجرای عدالت از همین بیان رهبری مشخص است.
مشق پیشگیری از فساد
مصطفی حیدری، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه شهید چمران اهواز
«فساد مثل رخنهها و ترکهایی است که در یک استخر واقع میشود. شما مرتب به داخل استخر آب میریزید؛ اما پُر نمیشود - این همه تلاش، به جایی نمیرسد - چرا؟ چون رخنه و ترک وجود دارد و آبها بدون اینکه جمع شود تا قابل هدایت شدن باشد به آنجایی که باید هدایت شود، هدر میرود؛ فساد اینگونه است.» این کلام رهبر معظم انقلاب به خوبی نقش فساد در یک جامعه را نمایان می کند. تا زمانی که فساد در بین مسولین وجود داشته باشد ولو همهگیر هم نباشد، آسیبی که وارد می کند به کل مسئولین و کارگزاران یک حکومت تسری داده می شود و به پایههای آن حکومت آسیب وارد می کند.
مبارزه با فساد را به دو محور میتوان تقسیم کرد. یکی پیشگیری از وقوع فساد و از بین بردن زمینههای به وجود آمدن آن و دیگری از بین بردن فساد موجود و مجازات مفسدین. نهادها و سازمانهای مختلفی برای مبارزه با فساد در کشور وجود دارد و بر هر سازمان و ارگانی هم لازم است تا از بروز فساد در زیر مجموعههای تحت نظر خود جلوگیری کند.
رهبری در جایی دیگر میفرمایند:«مبارزه با فساد برعدهی هر سه قوه و مردم است.» در بین مردم قشری که می تواند این نقش را به خوبی ایفا کند، دانشجویان هستند. به چند دلیل دانشجویان برای این ماموریت مناسب هستند. اول شور و نشاط و انرژی جوانی لازم است تا با برخورد به موانع موجود بر سر راه مبارزه با فساد، سریع از پای ننشیند و خسته نشوند. نکته بعدی روحیهی آرمانگرایی است که در دانشجویان وجود دارد و دانشجویان در سنی هستند که دلبسته به مال و قدرت دنیا نشده اند و محافظه کاری افراد پا به سن گذاشته را ندارند. ویژگی بعدی نخبگانی بودن فضای دانشجویی است که با توجه به ابزارها و دسترسیهایی که در محیط دانشگاه موجود است می توان به صورت تخصصی موضوعات را موشکافی کرد و در راستای رفع ایرادات موجود به راهکارهای مناسب رسید. در آخر مهمترین ویژگی که هر فردی مبارز با فساد باید داشته باشد این است که خود آلوده به فساد نباشد. به قول معروف شیشه کثیف را نمیتوان با دستمال کثیف پاک کرد. دانشجویان در عین اینکه باید از این ویژگی در راستای مبارزه با آن استفاده کنند، باید مشق پیشگیری از آلوده شدن به فساد را هم انجام دهند تا اگر در آینده بستر فسادی مقابل آنها قرار گرفت، در دام آن گرفتار نشوند.
محمد صادق جعفری، فعال دانشجویی سابق نقش ایده آل دانشجوی انقلابی، همان دانشجوی پیشرو و فساد ستیز است که روزگاری فساد را در لانه جاسوسی و دشمن خارجی دید و درست عمل کرد و حالا امروز در زمانی قرار داریم که نیاز اصلی جامعه عدالت است، نقش دانشجو نقش بسیار موثری است. دانشجو به دلیل ویژگی خاص جوان بودن، مجهز بودن به سلاح علم، داشتن ذهن آرمان گرا و آرمان خواه، ضد فساد و اشرافی گری و روحیه تجمل گرایانه، میتواند در این برهه زمانی حساس نقش خاص خودش را انجام و عدالت اجتماعی که مد نظر جمهوری اسلامی است بدون تعارف فریاد بزند و هر جا ایراد بود، نقش امر معروف و نهی از منکر بودن خودش را به بهترین وجه انجام بدهد.
شهید بهشتی میفرمودند دانشجو موذن جامعه است اگر خواب بماند نماز جامعه قضا میشود. اگر دانشجو نقش خودش را انجام بدهد سریعتر به پیشرفت و عدالت خواهیم رسید و اگر کوتاهی کند و خواب بماند، کمتر افرادی هستند که بتوانند درد مردم را اینچنین فریاد بزنند و در جایگاه مطالبه و حتی ارائه راه حل برای درمان درد مردم قرار گیرند.
سد سیلاب فساد
فاطمه صحرانشین، عضو انجمن اسلامی دانشجویان علوم پزشکی هرمزگان؛
از گذشته دانشگاه علاوه بر اینکه قطب تولید علم بود، قلب تحولات سیاسی و اجتماعی نیز بوده؛ دانشجو که روح سیال تحولات تاریخ است، در تمامی میادین سیاسی، فرهنگی، علمی، اجتماعی و عدالتخواهی خوش درخشیده. زمانی در پی قطع ید استکبار قیام کرد و اکنون صدا و فریاد عدالتخواهی اش از گوشه گوشه کشور برای کوتاه کردن دست چپاولگران بیت المال به گوش میرسد. درست است که کم کم دارد زنگ خطر تغییر تدریجی ماهیت دانشجویی به صدا در میآید، اما دانشجو همچنان موذن جامعه است و دردهای مردم را فریاد میزند. یکی از این دردها و رنجها که دانشجویان بارها و بارها فریاد زدند مشکلات اهالی مرزنشین کشور است.
دولتها هر یک آمدند و رفتند و عدهای خدمتهای بزرگ را انجام داده و عدهای نه . بهبود وضعیت را به دست گذر زمان دادند و زمان، میدان را به فقیرتر شدن مردم و غنیتر شدن عدهای معلومالحال داد. مردمانی که اکثر سکانداران غنیترین استانها هستند ، خود در فقر مالی و فرهنگی و اجتماعی غرق شدند؛ از قاچاقهای کالا در قالبهای قانونی گرفته تا تصاحب ساحل. به ساحل که رحم نکردند، پایشان را فراتر از گلیم خود و درون سفره صیادان گذاشتند و با هزاران قانون و تبصره و میانبر رفتنهای ظریف، نان را از سفره ساحل نشینان و میراث داران دریا ربودند، با صید ترال کف دریا را جارو کردند که حتی فلسی از ماهیها نصیب تور صیادان نشود.
قاچاق بی رویه مواد مخدر در این استانها به خصوص شهرستانهای سیستان و بلوچستان علاوه بر افزایش آمار اعتیاد، سبب ایجاد گسل بین مردم و نظام میشود. در این بین دانشجویان، صدای مظلومان مرز هستند و فریاد عدالت خواهی سر میدهند، اما این فعل، زمانی تأثیرگذار است که روحیه عدالت خواهی و مطالبه جدی در بین تمامی جوانان و دانشجویان بخروشد و مسئولین جوان پشت به پشت دانشجویان در پی مبارزه با فساد برخیزند و همچون سدی جلوی سیلاب فساد و تاراج را بگیرند؛ که اگر جلوی این سیلاب گرفته نشود میتواند قطره قطره در جان جامعه جاری شود و چیزی دیگر از مردم سالاری نظام نماند.
دانشجویان با فریادخواهی این مشکلات و همراهی با این مردم و ارائه راهکارهای صحیح و کارشناسی با فکرهایی جوان و نو به مسئولین ، زنده بودن روح مردم سالاری را در جمهوری اسلامی به نمایش میگذارند. این اقدامات دانشجویان علاوه بر پایبندی به اصل اصلی جمهوری اسلامی یعنی مردم سالاری و دادخواهی مظلومین و حراست از کیان کشور، سبب افزایش قدرت وهمبستگی نظام میشود. بدنه جوان و قشردانشجویی محکمترین سرمایههای خزانه کشور است.
بردبار، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان قزوین؛ قضیه هفت سنگان به نوعی پرچم مبارزه با فساد و عدالت خواهی در سطح کشور شناخته شده است. مبارزه با فساد همواره یکی از اصول انقلاب اسلامی است و جزو تفکر انقلابی ما و این را همیشه از مسئولین انتظار داشتیم مبارز با فساد را در دستگاه خود اجرایی کند. انتظار این است اشخاص منصوب شده مانعی برای جلوگیری از فساد نشوند، حال چه برسد به این که کسانی که مجری مبارزه با فساد هستند، آلوده به فساد شوند و داخل این گرداب بیفتند. جایی که اقایان باید علیه فساد شمشیر میکشیدند، متاسفانه خودشان درگیر فساد شدند.
در زمین خواری هفت سنگان خیلی از مقامات استان درگیر این موضوع شدند و این را باید به یاد داشته باشیم که جنبش دانشجویی رسالت خود میداند تا آرمانهای انقلاب را بدون لکنت زبان فریاد بزند. در این جریان با هیچ کس عهدی نبستیم و در راه مبارزه با فساد ساکت نخواهیم بود ، بزرگترین امر به معروف و نهی از منکر مبارزه با فساد است. عذاب الهی همیشه سیل و زلزله نیست، مدیران نالایق و فاسد برای ما عذاب الهی است و مردم را نسبت به ارمانها و ارزشها بدبین میکن. در همین راستا باید قوه قضاییه به مراتب برخورد سخت تری با این جریانات داشته باشد.
تاسیس سمنهای مبارزه با فساد
گنجعلیخانی، فعال دانشجویی کرمان؛
در دهه اخیر با مصرفیتر شدن جامعه و همچنین با بدتر شدن فضای اقتصادی کشور، مشکلات کشور و دغدغههای مردم به سمت دیگری کشیده شد. یکی از اصلیترین دغدغههای مردم، فضای مبارزه با فساد و رانتخواری و تبعیضی بود که توسط برخی از مسئولین و شرکتهای دولتی و خصوصی به وجود آمده بود. جنبش دانشجویی نیز بنا به دغدغه خود، یعنی همان حل مسائل مردم، در این عرصه ورود کرده و از اواسط دهه ۹۰ به جد پیگیر اقداماتی برای مبارزه با مفاسد اقتصادی و خصوصیسازیهای افسارگسیخته شد.
مساله مهمی که در اینجا مورد نباید مورد غفلت قرار میگرفت و تشکلها و دانشجویان به درستی برای آن برنامه داشتند؛ مسالهی گفتمانسازی روحیه فسادستیزی و مبارزه با فساد در جامعه و کشور بود. در این مسیر طبیعتا جنبش دانشجویی قرار نبود بدون کمک مردم و به تنهایی طی طریق کند و حتما باید با تشریح اقدامات خود، تعریف نقش خود برای حضور مردم و البته مطالبه بهتر از مسئولین و با کمک مطالبه مردمی، پیگیر اجرای اهداف خود باشد.
بعد از گذشت مدتی از ورود جریان دانشجویی به این مقوله و گفتمانسازی ناشی از این اقدامات در جامعه، رویکرد قوه قضائیه نیز در جریان رسیدگی به مفاسد و برگزاری دادگاههای برای مفسدین اقتصادی و متخلفین اداری نیز بهبود پیدا کرد و مثلث سه ضلعی اقدامات دانشجویی، مطالبه مردمی و پیگیری دستگاه قضائی جلوی بسیاری از اتفاقات تلخ و ناگوار را گرفت. اتفاقاتی مانند بیکار شدن کارگران، به یغما رفتن ذخایر و اراضی کشور و نابودی آثار باستانی و جاذبههای زیستمحیطی که هر کدام از آنها میتوانستند یک چالش جدی برای دستگاههای نظام باشند.
برای دقیقتر بررسی کردن رویکرد فسادستیزی تشکلهای دانشجویی باید به سراغ اقدامات و مصادیق رفت. اقداماتی در جای جای کشور، در طول این سالها انجام شد، که هم حکایت از مشکلات عدیده و مسائل مختلف در عرصه مفاسد اقتصادی میکرد و هم نشاندهندهی رشد جامعه دانشجویی و اهمیت مساله مبارزه با فساد برای آنها بود. مبارزه با خصوصیسازیهای نابخردانه، گزارشگری مفاسد متخلفین و ارائه راهکارهایی برای از بین بردن گلوگاههای فسادزا در کشور را میتوان به عنوان چند اقدام از دهها اقدام جنبش دانشجویی در راستای این اهداف مقدس نام برد. ورود به پروژههایی مثل کشت و صنعت مغان، هفت سنگان قزوین، هتل بام کرمان، مشکلات کارگران کارخانهها و معدن در سراسر کشور، جنگلخواری گلستان و حتی ورود به عرصههای سختی که شاید تبعات زیادی را برای دانشجویان به همراه داشته است، مانند فساد برخی قضات و کارکنان قوه قضائیه، فقط بخشی از مصادیقی است که این جریان به آن ورود کرده و در بسیاری از موارد آنها را حل و در برخی از موارد حداقل در زمینه آگاهسازی عمومی و شکستن قبح مبارزه با صاحبان قدرت و ثروت و تسامح و تساهل در برابر آنها مفید فایده بوده است.
جنبش دانشجویی همچنان باید برای آینده این جریان برنامه داشته و اقدامات وسیعتری برای آن تدارک ببیند. اقداماتی مانند تاسیس سمنهای مبارزه با فساد و ساختارمندتر کردن جریان مبارزه با فساد مردمی؛ اینها اتفاقات خوبی هستند.
نهایت امر، این گفتمان در بین دانشجویان و مردم جامعه چند سالی است که جدیتر پیگیر شده و با حضور موثر شبکههای اجتماعی همچنان باید منتظر پروژهها و مصادیق زیادتری از ورود موفق دانشجویان و حل مشکلات کشور باشیم؛ اما جنبش دانشجویی همچنان باید برای آینده این جریان برنامه داشته و اقدامات وسیعتری برای آن تدارک ببیند. اقداماتی مانند تاسیس سمنهای مبارزه با فساد و ساختارمندتر کردن جریان مبارزه با فساد مردمی؛ اینها اتفاقات خوبی هستند که به فضل خداوند، تا تحقق آنها ذیل بیانیه گام دوم فاصلهی زیادی نیست.
دانشجوی ضد استکبار؛ چه داخلی و چه خارجی
فاطمه سیه چهره، مسئول واحد خواهران بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی سهند؛
دغدغهی اساسی انقلاب اسلامی ایران عدالت و اصلا ماهیت این انقلاب، فسادستیزیست. در بین جریانات و طیفهای متفاوت که هرکدام وظیفهای نسبت با عمل به این مفهوم والا را بر دوش دارند، در منطق عقل و تکلیف، دانشجو نه یک فرد از آحاد جامعه، که به تعبیر شهید بهشتی موذن جامعه است. حال، اما بسیاری از تشکلها و جریانات دانشجویی نه تنها نسبتی با مطالبهگری و عدالتخواهی و آزادیخواهی ندارند که بعضا سعی در تخطئه و تقلیل مفهوم والای عدالت دارند. درحالی که دانشجو خصلت و خاصیتش ضد استکبار (چه داخلی و چه خارجی)، ضد ظلم و عدالتخواه است.
هویت و گفتمان جنبش دانشجویی، عدالتخواهیست. برخی دیگر، اما مشروعیتشان با مبارزه با فساد و تبعیض و عدالتخواهی را فهمیدهاند. در برابر ظلم و فساد و تبعیض نه تنها سکوت نکردهاند که پرچم مبارزه با عدالت را به همان شیوهای که باید در دست گرفتند و در میداناند. ظلم، همه جا و در نسبت با هر کس ظلم است وظالم، همه جا ظالم است؛ خواه آمریکای جهانخوار باشد، خواه یک مسئول عالی رتبهی داخلی، خواه کارفرمای یک بخش کوچک شهری!
مصادیق مبارزهی با فساد و دنباله روی رسالت جنبش دانشجویی بودن، کم نیست. از ظلمستیزی در سطح کلان کشوری گرفته تا مبارزه با خصوصیخواری و احقاق حقوق کارگران شرکت ماشینسازی و شرکت واحد اتوبوسرانی تبریز. کارگرانی که قربانی سیاستها و رویههای غلط شدند. کارگران ماشینسازی تبریز که خصوصیسازیهای رانتی گریبان گیرشان شد و روز به روز سفرهشان کوچکتر میشد! یا کارگران شرکت واحد که از حق طبیعی خودشان هم محروماند. دانشجویان به واسطهی رسالتشان پیگیر این قضیه شدند.
در مسئلهی کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تبریز کار به آنجایی رسید که پیمانکار متخلف، پس از ده سال اخراج شد؛ اما کار همینجا تمام نشد. مشکلات این کارگران ادامه دارد و آنها همچنان قربانی رویههای غلط و دعوای بین کارفرما و پیمانکار هستند. مشکلاتشان ادامه دارد و پیگیری دانشجویان هم! اصلا رسالت و هویت دانشجو همین است؛ مبارزه با فساد و فاسد و عدالتخواهی.
پیشگیری و اصلاح بسترهای فساد زا
محسن خاک نژاد، فعال دانشجویی مازندران؛
پدیدهی فساد از جمله موارد با اهمیتی است که طی فرآیندی در میان مدت و بلند مدت سبب ایجاد نارضایتی مردم و آسیبهای جدی بر پیکرهی نظامهای حاکمیتی میگردد و بعنوان یکی از علتهای اصلی سقوط حکومتها میتواند نظامهای سیاسی را بصورت بالقوه و بالفعل در هر مقطعی از تاریخ تهدید نماید. از این رو مبارزه با آن به خودی خود، بعنوان یک ضرورت قابل توجه است.
تاکیدات رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب در خصوص مبارزه با فساد گویای این نکته است که امروز هر کس در قامت یک مدیر در جامعه خدمت میکند بایستی بداند توقع نظام و مردم از متولیان سازمانها و ادارات، سلامت نظام اداری و خدمت بدون شائبه و مبارزه با فساد است.
فلسفه و بنیان انقلاب اسلامی مبارزه با فساد و ذات حکومت و نظام اسلامی ما پاک و ضد فساد است، اما متاسفانه گاها مواردی از سطوح فساد در اداره ساختار دولتی و خصوصی کشور مشاهده شده و هر روز لایههای جدیدی از آن به روی مردم گشوده میگردد که کمترین آن نیز برای نظام ما هزینه زاست. از لحاظ آسیب شناسی میتوان بیان داشت که وقوع این مسئله به دلیل رویکرد سنتی عمده قوانین مربوط به فساد در کشور ما است، بدین معنا که در این رویکرد، عمدتا فساد در حوزههای مالی و اقتصادی بوده و به سایر حوزهها کمتر پرداخته میشود.
باید توجه داشت که در فرآیند سالم سازی نظام اداری، پیشگیری و اصلاح بسترهای فساد زا، کم هزینهترین مسیر برای مبارزه با فساد در هر حکومتی است. امروزه در کشورهایی که تجربیات موفقی در حوزهی مبارزه با فساد دارند، معنای جدید و گسترده تری از فساد در نظر گرفته شده و فساد را شامل نقض قوانین و مقررات، سوء مدیریت، نبود شفافیت، عدم پاسخگویی و سایر مولفههای حکمرانی مطلوب میدانند.
وضعیت موجود در کشورمان نشان میدهد که به منظور مقابله با فساد ضمن آنکه بایستی همه سازمان بسیج شوند، مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه در جهت ایجاد تحول در نظام اداری از طریق استفاده و تقویت نظارتهای مردمی و حمایت از آنها با هدف توسعهی سازوکارهای نظارتی اقدام نموده و با قاطعیت و به دور از مسامحه با تمامی مصادیق فساد برخورد جدی و برگشت ناپذیر داشته باشد تا با تلاش و کوشش آحاد جامعه، استمرار درخشش ایران اسلامی را در عرصههای گوناگون جهانی شاهد باشیم.
مهدیان نسب، فعال دانشجویی همدان؛ گویی که مهمترین وظیفه دانشگاه و دانشجویان پرداختن به دانش، تحصیل و تولید علم است، اما، روحیه و انگیزه آرمان طلبی در دانشجویان، آنها را مستعد رسیدگی و مطالبه گری در همه عرصهها میکند. مبارزه با فساد و اعتراض به بروز و ظهور آن هم از مقولههای مهم در عرصه مطالبه گری بوده و این جا سطح اصطکاک بین دانشجوی آرمان خواه و مسئله فساد از هر قشری بیشتر است، چرا که همان آرمان گرایی مسامحه و نادیده انگاشتن آرمانها و ضربه به اعتماد عمومی را بر نمیتابد، بنابراین همواره تشکلهای دانشجویی پیشگامان مبارزه با فساد اند.
در ایران اولین اقدام اساسی در مبارزه با فساد ابلاغ فرمان هشت مادهای رهبر انقلاب است که در آن خطوط اصلی مبارزه با فساد بیان شد که در سال ۱۳۸۴ در قالب قانون سلامت اداری تقدیم مجلس شد. رهآورد تلاش مسئولان امر موجب شد در سال ۱۳۹۰ در مجمع تشخیص مصلحت نظام این قانون به طور آزمایشی انجام شود که درنهایت هنوز آزمایشی است و چندان جدی گرفته نمیشود. البته بعد از حضور رییسی نه در حوزه پیشگیری، اما در حوزه برخورد با فساد کمی جدیتر عمل شده است.
در میان این فضای کسالت بار، اما تشکلهای دانشجویی پیشگام مبارزه با فساد بودند و البته هنوز از همه ظرفیتهای خود بهره نمیجویند.
ردپای تشکلها در پیشگیری، کشف فساد و مبارزه کاملا مشهود بوده، چنانکه سوابق این دست اقدامات هنوز در فضای مجازی موجود است. در حوزه فرهنگ، سند ۲۰۳۰، در حوزه معاهدات نقد عاقلانه برجام و یا FATF، اولین گروههای بیدار دانشجویان بودند. در حوزه اقتصاد هم در موضوع دفاع از کارگران و بررسی نحوه واگذاریها در خصوصی سازی، حتی برملا کردن فساذ دانه درشتها ورود داشتند.
گوشزد کردن کمکاری مسئولان در موضوع سیل و زلزله، در مسئله خصوصی سازی هفت تپه و یا زمین خواری هفت سنگان قزوین، در واگذاریهای بدون نظارت استان همدان مانند شرکت غله و یا کیوان، در مسائل خرد و کلان شهری مانند طرح جامع و الحاق در همدان یا اسکای مال، از ده ونک تهران تا بندر امام خوزستان، از باستی هیلز لواسان تا کپرهای سیستان و بلوچستان ورود دانشجویان نشان دهنده عزم آنها برای مقابله با فساد است.
در نگاه و سلیقههای سیاسی آنها کمتر تفاوتی در اقدام برای دادخواهی است و این یعنی همه تشکلها در این چند سال اخیر حرکتی رو به جلو در تبیین جایگاه خود دارند. این نشان از بهبود جایگاه تشکلهای دانشجویی و افزایش آگاهی و حرکتی رو به جلو در این سال هاست، حال باید در تثبیت این جایگاه و کمک به پیشرفت آن کوشید و بخش اعظم آن در نحوه برخورد و دید مسئولان به تشکلها به عنوان یک دیدبان است، نه یک مزاحم؟!
محمدحسین غریبی، فعال دانشجویی؛
مهمترین رویکرد کاریِ دانشجو در حال حاضر حق گرایی و عدالت خواهی است. دانشجو باید دقیقا در زمانی اذان بگوید که متوجه اتفاقی میشود که بدور از حق است تا سایرین آن را پیگیری کرده و نگذارند که آن امر به پیش برود و خودش نیز باید در این راه کمک کند.
در گیلان و در دیاری که پر است از نعمات الهی و همزمان انسانهای بسیاری برای بهره جستن از این نعمات به طریقی ناحق و بدور از منافع مردم کار میکنند، با کمک دوستانمان سعی کرده ایم که در مقابل ظلم این انسانها ایستاده و آنان را وادار به اجرای قانون کنیم. جنگل خواری، ساحل خواری، استفاده نادرست از منابع خدادادی و ظلم در حق کارگران و خصوصی سازیهای بی ضابطه و با رابطه، تنها بخشی از اعمال پلید انسانهای شیطان صفتی است که حقوق ملت را برای رسیدن به اهداف خود پایمال میکنند.
کارهای مختلفی در طول این سالیان در گیلان انجام پذیرفت که میتوان به پیگیری مطالبات کارگران در کارخانهها و مراکز مختلف اعم از کارگران سد شفارود، ایران پوپلین، چوکا، جلوگیری از نابودی منابع طبیعی در سواحل قره سو تالش، مواجهه با کوهخواری و جنگل خواری در شهرستان لاهیجان و لنگرود، افشای مفاسد شهردار رشت و کمک به مقدمات برکناری او اشاره کرد. امیدوارم که روزی رویکرد فسادستیزی در تمام دانشجویان به عنوان عناصر پیشرو و حتی مردم نهادینه شده و مانع از انجام فساد در سطوح مختلف کشور شود.
دانشجو، پیشگام مبارزه با فساد
مهدی طرفی، فعال دانشجویی سابق؛
فساد ستیزی و برطرف کردن روزنههای فساد، از مهمترین مولفههای تحقق عدالت است، در دهه پیشرفت و عدالت فساد ستیزی و برطرف کردن روزنههای فساد آفرین از مهمترین موارد جهت تحقق شعار دهه اخیر میباشد. در این بین نقش تشکلها و مجموعههای خودجوشِ مردمی بسیار موثر و تعین کننده است.
تشکلهای دانشجویی با توجه به ماهیت آزادگی و آرمان خواهی میتوانند نقشی مهم در مواجهه با فساد ایفا نمایند. امروز جامعه با توجه به نوسانات اقتصادی و وابستگی نظام فکری برخی از مسئولین به بنیانهای غربی و رشد آگاهی مردم و افزایش سطح مطالبه انها مبارزه با فساد گفتمانی همه گیر و عام پسند در جامعه شده است.
دولت تکنوکرات در مواردی با رویکرد سرمایه داری باعث افزایش اختلاف طبقاتی در جامعه شده و عدم انجام اقدامات پیشگیرانه نیز باعث بروز فساد شده است. همه این موارد باعث میشود گفتمان فساد ستیزی در جامعه گسترش یافته و مطالبهای همه گیر شود. طرح مسئله مبارزه با فساد در جامعه با سه رویکرد در حال پیگیری میباشد.
رویکرد اول مبارزه با فساد، به معنی مبارزه با ساختارهای فساد آفرین است. در این مورد اولویت اول اصلاح ساختارها و طراحی سامانههای شفافیت و رصد میباشد، شناسایی نقاط بحرانیهای فساد آفرین طرح این موارد در جامعه و گفتمان سازی و مطالبه جهت رفع این ساختارها میباشد.
این رویکرد رویکردی نسبتا تخصصی و عمیق میباشد که به اصلاح قوانین و ساختارهای فساد آفرین منتهی میشود .مطالبه گری جریان دانشجویی برای تصویب طرح مالیات بر خانههای خالی، شفافیت آرا نمایندگان، شفافیت مالی مسئولین و...از جمله موضوعاتی اند که جریان دانشجویی در این جهت دنبال کرده است.
رویرد دوم مبارزه با فاسد است، این مورد شبیه به افشاگری میباشد و اشخاص مورد اشاره میباشند . یعنی شخص فاسد اولویت اول کار قرار گرفته و انتظار میرود با بیان این مورد بعد از مدتی فساد از بین برود. با توجه به ضریب رسانهای که طرح مسائل خصوصی افراد به وجود میآورد، جریان رسانهای نقش تعیین کننده در پیشروی موج ایجادی برای حل اساسی مشکل را دارا میباشد. تجربه نشان داده با بیانهای شخص محور اولویت اول مبارزه، مبارزه با شخص فاسد قرار میگیرد و کمتر وقت صرف اصلاح رویهها و قوانین فساد زا میشود .
از طرفی نگاه افشاگرایانه به اشخاص علیرغم اینکه کنترل و نظارت رسانهای خودجوش میتواند بوجود بیاورد، اما آبروی اشخاص و نحوه پرداخت به موضوع در رسانهها جای سوال بسیار باقی میگذارد.
به نظر میرسد در این نحوه از مبارزه با فساد باید بسیار ملاحظات اخلاقی رعایت شود و مراقبت شود سرانجام این مطالبه رسانه زده نشود و در نهایت به حل اصل موضوع پرداخته شود.
رویکرد سوم مسئله محوری در مبارزه با فساد میباشد. در این مورد ساختارهای فاسد شناسایی میشوند و مطالعات موردی بر روی آنها انجام میشود. با توجه به پراکندگی کار و نیاز به برطرف شدن عمیق موضوع مطالعات سراسری در باب مسائل مورد اشاره انجام میشود پس از شناسایی ساختار فساد آفرین مطالبه گری برای اصلاح اساسی آن ساختار انجام میگردد.
مطالبه گری دانشجویان در جریان کارخانه نیشکر هفت تپه و هپکو اراک و... از نمونههای موفق این رویکرد میباشد. بررسی موردی و عمیق یک موضوع تا حل کامل آن اساس این رویکرد میباشد.
در اینجا اشخاص اصل نیستند و ساختارهای فاسد اولویت کاری قرار میگیرند. نحوه خصوصی سازی شرکتهای دولتی در سالهای قبل باعث بروز همچین شاهراههایی از فساد شد که علاوه بر هزینههای هنگفت که به بیت المال آسیب رساند باعث بیکاری جمع زیادی از هم وطنان شد.
مبارزه با اژدها هفت سر فساد وظیفه عمومی همه افراد جامعه میباشد، اما امروز دانشجویان پیشگام در مبارزه با فساد بوده اند، البته باید مراقبت شود آسیبهای موجود در مسیر مبارزه با فساد اصل مبارزه را تحت الشعاع قرار ندهد. برخی از این آسیبها شامل فرد محوری به معنای تکاپو برای دیده شدن شخصی که با فساد مبارزه میکند، او اصل میشود و سعی میکند خود دیده شود.
فردستیزی، به این معنا که مبارزه با فرد اولویت قرار بگیرد و مبارزه با ساختارها و مجموعههای فساد زا فراموش شود.رسانه زدگی، به این معنا که سوژههایی انتخاب شوند که ضریب رسانهای داشته باشند و از طرح و پیگیری سوزههای اصلی و کلیدی چشم پوشی شود.
قضاوتهای نادرست، قضاوت در باب افراد و دستگاهها گاهی غیر منصفانه و خلاف واقع میشود، باید دقت ویژه شود تا با آبرویی فرد یا سازمانی بازی نشود. مبارزه با فساد وظیفهای اجتماعی است که اگر تحقق یابد قطعا تحقق عدالت را تسریع میبخشد، گاهی ایجاد گفتمان مبارزه با فساد در سطح جامعه میتواند از بسیاری از فسادها جلوگیری نمایند
در واقع اولیت در مبارزه با فساد است نه فاسد، که اگر فساد برطرف شود، اشخاص فاسد کمتر اجازه ظهور بروز پیدا میکنند، اصلیترین راهکار برای جلوگیری از رشد فساد شفافیت است که باید در تمامی سطوح دنبال شود.
سید علیرضا معزی، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد شیراز ؛ دانشجو با روشنگری و تبیین اجازه نمیدهد که فساد سرعت بگیرد. در واقع دانشجوی انقلابی با افشای اسرار مفسدین عرصه را بر آنها تنگ می کند و نمیگذارد فساد در جامعه رواج پیدا کند.
کارهایی که دانشجویان بسیجی در مقابله با فساد انجام می دهند، بر پایه احساسات نیست،هرجا فسادی را ببینند مستدل، منطقی و بهنگام وارد میدان می شوند. ما مشاهد می کنیم که هرجایی که جلوی فسادهای کلان گرفته شده است، اولین سوت زنیهای از طرف جریان پویای دانشجویان انقلابی بوده که مسئولین را نسبت به فساد مطلع کرده اند.
دانشجوی انقلابی در مقابل تبعیض و حیف و میل بیت المال ایستادگی می کند و برای تغییردر صحنه است؛ خوه احقاق حقوق کارگران در مقابل نجومی بگیران یا احقاق حقوق بی پناهان و خانه بدوشان در مقابل زمین خوران کوه خواران.
دانشجوی مطالبه گر باید خود را برای سربازی امام زمان(عج) آماده کند و خود را زمینه ساز ظهور حضرت ببیند. اهل گوشه گیری نیست و خودش را در مسیر امام زمان (عج) قرار می دهد و هرجا در هر نقطهای از عالم که ظلم و فسادی را میبیند، موضع میگیرد و خود را برای سربازی در رکاب امام آماده می کند. ترک فعل مسئولین در واقع خود نوعی فساد محسوب میشود و این کوتاهی و ترک فعل مسئولین موجب میشود که مردم متحمل هزینههای مالی و جانی شوند. مانند سیل شیراز که متاسفانه با ترک فعل مسئولین امر موجب شد عدهای قربانی و عزادار شوند. در جریان این حادثه دانشجویان از دادستان استان خواستار برخورد هرچه سریعتر با مسئولین خاطی شدند. حتی در موضوع تعطیلی کارخانهها مثل کارخانه قند فسا دانشجویان ورود جدی داشتند و این مسئله به اطلاع رئیسی، رییس قوه قضائیه رسید و موجب شد وی به این مسئله ورود کنند و هم اکنون شاهد هستیم که بعد از سالها تعطیلی، مجددا کارخانه شروع به فعالیت کرده است. اینها نمونههای کوچکی از ورود دانشجویان انقلابی در مبارزه با فساد مسئولین است که با ترک فعل، موجب آسیبهای بسیاری به مردم شد.