خدا در قرآن، افزون بر بیان علل و عوامل ضعف و آثار آن در زندگی فردی و اجتماعی و همچنین دنیوی و اخروی، موانع ضعف را بیان میکند تا امت بتواند با بهره گیری از آن، از افتادن در شرایط ضعف جلوگیری کرده و خود را از ضعف و سستی بهویژه در عرصه سیاسی – اجتماعی برهاند.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، خدا در قرآن، افزون بر بیان علل و عوامل ضعف و آثار آن در زندگی فردی و اجتماعی و همچنین دنیوی و اخروی، موانع ضعف را بیان میکند تا امت بتواند با بهره گیری از آن، از افتادن در شرایط ضعف جلوگیری کرده و خود را از ضعف و سستی بهویژه در عرصه سیاسی – اجتماعی برهاند و به یک قوت و قدرت جهانی تبدیل شود. در نوشتار حاضر این موضوع بررسی شده است.
***
آثار ضعف از نظر قرآن
ضعف، خلاف قوّت و توانایى است. این حالت یک حالت نفسانی است که آثار آن در بدن خودنمایی میکند. حال افراد ضعیف به گونهای است که احساس سستی و ناتوانی در آنان به خوبی مشهود است؛ زیرا آثار آن در بدن و رفتارشان ظاهر میشود. از جمله مهمترین آثار و نشانههای ضعف و ناتوانی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- جزع و فزع: افراد ناتوان در هنگام عمل و خطر، فزع دارند و ترسی خاص بر آنان چیره است، به گونهای که آنان را به آه و ناله و جزع میکشاند تا از عمل و خطر مستنثا شوند. (همان) آنان از اینکه آسیبی به ایشان برسد، سستی و ناتوانی خود را آشکار میکنند و توانایی خود را نمیببیند و نسبت به ضعف و ناتوانی دشمن، خود را به بیخبری میزنند و دشمن را قوتمند و بزرگ و خود را ناتوان و خوار میبینند؛ در حالی که واقعیت این است که دشمنان نیز نقاط قوت و ضعف دارند و آسیبهایی نیز به آنان میرسد. (آل عمران، آیات ۱۳۹ تا ۱۴۱؛ نساء، آیه ۱۰۴)
۲- حسرت: کسانی که ضعف میورزند و آن را اظهار میکنند، به دلیل عدم حضور در میادین، وقتی اهل استقامت و مقاومت پیروز میشوند، احساس حسرت به آنان دست میدهد که چرا جزو صابران مقاوم نبودند تا از پیروزی و آثار گرانسنگ آن بهرهمند شوند. (نساء، آیات ۷۲ و ۷۳)
۳- شکست: از دیگر آثار ضعف، شکست در برابر دشمن است؛ کسانی که ضعف میورزند و آن را اظهار میکنند، گرفتار شکست خواهند شد؛ زیرا سنت الهی بر این قرار گرفته است (آلعمران، آیه ۱۵۲)؛ زیرا «فشل» به معناى ضعف همراه با ترس است. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص ۶۳، «فشل»)
۴- عصیان: کسانی که گرفتار ضعف و احساس آن هستند، نسبت به فرمانهای فرماندهی عصیان میورزند و بر خلاف اوامر الهی و رسولان عمل میکنند. (طه، آیات ۱۱۵ تا ۱۲۱؛ انفال، آیه ۴۶)
۵- مانع پیروزی: اگر ضعف و سستی مسلمانان موجب شکست آنان نشود، دست کم مانع جدی بر سر راه پیروزی آنان میشود. (آل عمران، آیات ۱۴۶ تا ۱۵۲؛ نساء، آیه ۱۰۴؛ انفال، آیه ۴۳؛ محمد، آیه ۳۵)
۶- عدم خودباوری: افرادی گرفتار ضعف و سستی هستند که توان و قدرت خویش را نمیشناسند و بدان باور ندارند؛ یعنی در حالی که در سطح عالیتری از دشمنان قرار دارند، احساس ضعف، آنان را میگیرد و از توان و قوت خویش غافل میشوند. (محمد، آیه ۳۵)
۷- محروم از امدادهای غیبی: از دیگر آثار ضعف، این است که خدا آنان را از امدادهای غیبی محروم میکند؛ زیرا این افراد که احساس ضعف دارند، تنها در محاسبات، خودشان را مطرح میسازند و از اتصال به خدای قوی عزیز غافل هستند. همین غفلت از خدا است که آنان را از امدادهای غیبی الهی نیز محروم میکند. (آلعمران، آیه ۱۵۲)
۸- غفلت از خدا: چنانکه گفته شد، مسلمانانی که احساس ضعف به آنان دست میدهد و آنان را هراسان از قوت و قدرت دشمن میسازد، در حقیقت از خدای قوی عزیز غافل هستند. (همان) به سخن دیگر، این دسته از مسلمانان همان افکار مشرکان را دارند که خدا را قوی عزیز نمیشناسند (حج، آیه ۷۴؛ زمر، آیه ۷۶)؛ چرا که آیه مذکور مربوط به مشرکان و بندگى آنان براى غیر خدا است که همین نشانه ضعف آنان در خداشناسى است. (المیزان، ج ۱۴، ص ۴۰۹؛ مجمعالبیان، ج ۷ - ۸، ص ۱۵۲) پس مسلمانان نباید همانند مشرکان فکر و عمل کنند، بلکه خود را متصل به قدرت و قوت بی پایان خدا بدانند و در سایه عزت خدا، عزت بجویند. (منافقون، آیه ۸)
عوامل ضعف در برابر دشمن
از نظر قرآن، عوامل متعددی در ایجاد نگرش باطل و نادرست افراد نسبت به توانایی و ناتوانی خود و امت نقش دارد که بخشی به حوزه اندیشه و نگرش آنان و بخشی نیز به ساحت انگیزه و اراده و عمل افراد باز میگردد. در حقیقت برخی، از نظر فکری و اندیشهای دچار افکار و اندیشههای باطل و نادرست هستند؛ و برخی دیگر ممکن است که از نظر اندیشهای مشکلی نداشته باشند، ولی از نظر انگیزه و اراده مشکل دارند و گرفتار فقدان عزم در عمل هستند؛ چنانکه حضرت آدم (ع) اینگونه بود. (طه، آیه ۱۱۵)
مهمترین عوامل ضعف افراد و امت در برابر دشمنان را باید در موارد زیر جستجو کرد:
۱- اختلاف و نزاع: امتی که گرفتار نزاع و اختلاف با هم هستند نمیتوانند صفوفی متحد و منسجم در برابر دشمنان ایجاد کنند. از اینرو گرفتار ضعف و فشل از روی ترس میشوند و شکست را برای خویش رقم میزنند. (انفال، آیات ۴۵ و ۴۶) باید یادآور شد که مقصود از «ریح» در آیه به معنای صولت و قوّت و دولت به کار رفته است. (مجمعالبیان، ج ۳ - ۴، ص ۸۴۲) پس با اختلاف نه تنها ضعف و سستی سیاسی در میان امت ایجاد میشود؛ بلکه قوت و صولت دولت و امت از میان میرود و دشمن به سادگی بر آنان غلبه میکند. از همین رو دشمنان در گام نخست سعی میکنند تا صفوف منسجم امت را با ایجاد اختلاف و تفرقه، بشکافند و مردمان را به گروهها و احزاب گوناگون تبدیل کرده و هر کدام را به چیزی خوش کنند تا اینگونه نتوانند با هم در برابر دشمن متحد باشند. (قصص، آیه ۴)
۲. اسراف: واژه اسراف به معنای زیاده روی در هر چیزی است که شامل اسراف اقتصادی در مصرف کالا، اسراف اعتقادی همانند شرک و اسراف رفتاری همانند همجنس بازی میشود. در آیات قرآن به هر سه نوع از اسراف با همین واژه اشاره شده است. از نظر قرآن، اسراف در رفتارها که به شکل گناه خودنمایی میکند، از عوامل ضعف و سستی امت در برابر دشمنان است. این گونه است که از نصرت الهی محروم میشوند و خدا مسرفان را به حال خود رها میکند. (آل عمران، آیات ۱۴۶ و ۱۴۷)
۳. ترک اطاعت خدا و رسولالله: نافرمانی خدا از مهمترین عوامل ضعف و سستی در میان امت است که موجب شکست آنان میشود. امتی که از خدا و رسولالله و فرماندهی الهی اطاعت نکند، ابهت و قوت و اقتدار خویش را از دست خواهد داد. (انفال، آیه ۴۶)
۴. دنیاطلبی و هواپرستی: کسانی که به جای خداپرستی هواپرستی را جایگزین میکنند و دنیا آنان را فریب میدهد و برای کسب غنمیت به عصیان از خدا و رسول و فرماندهی الهی وادار میسازد، گرفتار ضعف و سستی و در نهایت شکست خواهند شد. (توبه، آیه ۳۸؛ آل عمران، آیه ۱۵۲؛ مجمع البیان، ج ۵ - ۶، ص ۴۷؛ الکشّاف، ج ۲، ص ۲۷۱) ۵. نا امیدی: از مهمترین باورهای اسلامی خوف و رجا است که نوعی تعادل در رفتار آدمی ایجاد میکند. از نظر قرآن کسانی که گرفتار نومیدی از خدا باشند، نه تنها گرفتار گناه کبیره هستند، بلکه ضعف و سستی بر آنان غلبه میکند و شکست را برایشان رقم میزند. (یوسف، آیه ۸۷؛ زمر، آیه ۵۳؛ حجر، آیات ۵۵ و ۵۶؛ نساء، آیه ۱۰۴)
راههای جلوگیری از سستی و ضعف
برای اینکه مسلمانان دچار سستی و ضعف از جمله ضعف سیاسی و نظامی نشوند، باید از نظر اندیشه و انگیزه تغییراتی در خود ایجاد کنند. این تغییرات شامل موارد زیر است:
۱. امید به خدا و امداد الهی: از مهمترین موانع در برابر حالت سستی میتوان به امید امت به خدا و امدادهای الهیاشاره کرد. هر چند که از نظر آموزههای الهی، انسان فقیر (فاطر، آیه ۱۵) و ضعیف (نساء، آیه ۲۸) آفریده شده است؛ اما مومنان به سبب اتصال به خدای غنی حمید و قوی عزیز از دارایی و توانایی بسیاری بهرهمند میشوند؛ زیرا خدا خاستگاه هر قوت و عزتی است. بنابراین، توجه مومنان به خدا و امید به او موجب میشود تا از ضعف به قوت در آیند و از دشمنان نهراسند؛ بلکه در سایه قوت و عزت الهی، قوت و عزت را طلب کرده و از امدادهای الهی بهرهمند شوند. (نساء، آیه ۱۰۴) از نظر قرآن امید و اعتماد به ولایت و نصرت الهى، مانع بروز ضعف در مقابله با دشمنان و تقویت روحیّه آنان میشود. (نساء، آیه ۴۵) پس اگر مسلمان، به خدای قوی عزیز توجه داشته باشد، در محاسبات تنها اسباب ظاهری را در نظر نمیگیرد، بلکه اسباب باطنی از جمله امدادهای غیبی را نیز محاسبه میکند و به امید حمایت الهی و امدادهای غیبی گام در صحنه مبارزه و مقاومت میگذارد و شجاعانه وارد معرکه شده و سربلند با یکی از دو نیکی بزرگ شهادت و پیروزی از میدان خارج میشود.(انفال، آیه ۴۳؛ توبه، آیه ۵۲)
۲. صبر و استقامت: برای جبران شرایط سخت، انسان باید صبر را پیشه خویش کند تا با استقامت و مقاومت به موفقیت دست یابد. امت اسلامی میبایست هیچگونه سستی و ضعف از خود نشان ندهد؛ زیرا اتکال به خدای متعال دارد. (آل عمران، آیه ۱۴۶)
۳. توجه به ضعف دشمن و نقاط قوت خود: از موانع سستی میتوان به این نکته توجه کرد که اگر امت دارای ضعفهایی است، دشمن نیز ضعفهایی دارد. اگر دردی به مسلمان میرسد، به دشمن نیز دردی تحمیل میشود و اگر آسیبی میبیند دشمن نیز در وضعیت برابری قرار دارد. توجه به این نکته موجب میشود که از ضعف و سستی در برابر دشمن رها شود و به قوت و قدرت الهی خویش باور داشته باشد. (نساء، آیه ۱۰۴) خدا در قرآن میفرماید که توجّه به نقاط ضعف دشمن و نقاط قوّت خویش، از عوامل تقویت روحیّه و رفع ضعف و سستى از امت است. (نساء، آیه ۱۰۴) شکی نیست که تعقیب دشمن همراه با رنج و مشقّت است. این مشقت و رنج براى هر دو طرف یکسان است، امّا مجاهدان مسلمان امید فتح و ظفر و مغفرت از خدا دارند، و خداوند ولىّ آنها است؛ ولى دشمنشان نه ولىّ و مولایى مثل خدا دارند و نه امیدى هست که بدان دلخوش باشند. پس مسلمانان نباید در برابر دشمنان ضعف و سستى نشان دهند، بلکه با امید به ولایت الهی و نصرت و امدادها، نقاط ضعف خویش را پوشش داده به قوت تبدیل کنند. (المیزان، ج ۵، ص ۶۳؛ الکشّاف، ج ۱، ص ۵۶۱)
۴. دعا و نیایش: دعا به درگاه خدای قدیر عزیز میتواند موجب رهایی از ضعف و نجات از سستی شود (یونس، آیات ۸۴ و ۸۵)؛ زیرا کلمه «فتنة» به معناى شکنجه و اعمّ از آن است. مورد فتنه واقع شدن بنى اسرائیل از ضعف آنان بود و درخواستشان از خدا همین بود که لباس ضعف و ذلّت را از آنها بکند و از قوم کافر نجاتشان دهد. (المیزان، ج ۱۰، ص ۱۱۴)
۵. شکرگزاری: کسانی که شاکر خدا باشند یعنی از نعمتهای الهی بدرستی استفاده کنند، از نظر شرح صدر و ازدیاد ایمان موفق خواهند بود و همچنین از ضعف و ناتوانی دور یا رها میشوند. (انفال، آیه ۲۶؛ آل عمران، آیه ۱۲۳؛ ابراهیم، آیه ۷)
۶. شهادت طلبی: کسی که به آخرت ایمان و بهشت را سعادت ابدی و خوشبختی مطلق میداند، در برابر دشمن هیچ ضعف از خود نشان نمیدهد؛ زیرا شهادت را کرامت بزرگی میداند که اگر پیروز نشد به چیزی برتر دست یافت که سعادت ابدی در آخرت است. بنابراین، داشتن روحیه شهادت طلبی از موانع اساسی رهایی از سستی سیاسی و نظامی است. (توبه، آیه ۵۲) کسانی سستی میورزند که شهادت طلبی را کنار گذاشته یا آن را فراموش کردهاند (آل عمران، آیه ۱۴۳)؛ زیرا جمله «فقد رأیتموه و أنتم تنظرون» یعنى شما که پیش از جنگ آرزوى مرگ و شهادت داشتید، پس چرا در حال جنگ که مرگ و شهادت را دیدید، اقدام نکردید و فشل شدید و از جنگ اعراض کردید؟ در این جمله عتاب و توبیخ نهفته است. (المیزان، ج ۴، ص ۳۱؛ الکشّاف، ج ۱، ص ۴۲۱)
۷. توکل و اعتماد به ولایت الهی: کسانی که اهل ولایت الهی هستند، صفر تا صد امور خویش را به خدا واگذار میکنند و با اعتماد و توکل به ولایت الهی در هر کاری از جمله در امور سیاسی و نظامی وارد میشوند و از هیچ کسی ترس و خوفی نداشته و سستی و ضعف نشان نمیدهند. (آل عمران، آیات ۱۲۲ و ۱۲۳؛ نساء، آیه ۷۲)
۸. ایمان به پروردگاری خدا: کسانی که دارای ایمان بالایی نسبت به ربوبیت و پروردگاری خدا هستند و در سطح ربانی یا ربیون قرار گرفته اند، در برابر دشمن هرگز گرفتار ضعف نمیشوند و با شجاعت در میادین گوناگون حضور مییابند و خطرپذیر هستند و به یاری و نصرت اولیای الهی و پیامبران میشتابند. (آل عمران، آیه ۱۴۶).