گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، فرزانه جعفری؛ از همان لحظات اول صبح جمعه دی ماه ۹۸ از همان ثانیههای آکنده از غم و دردِ از دست دادن سردارمان بود که مشتهایمان را گره کردیم و از انتقام سخت فریاد زدیم، در سخنانمان اندوه و ناراحتی با خشم و نفرت آمیخته شده بود و یکصدا خواستار انتقام سخت از جنایتکاران آمریکایی بودیم؛ آمریکایی که دشمنیاش با ملت ایران را شاید از سالها قبلتر از پیروزی انقلاب و از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ آغاز و تا کنون که بیش از چهل سال از انقلاب شکوهمند ۵۷ میگذرد در وهلههای مختلف تاریخ ثابت کرده است و تلاش برای سقوط جمهوری اسلامی از کارتر تا ترامپ را به یک اصل غیرقابل تغییر تبدیل کرده است.
با این حال داستان از یک جایی به بعد تغییر کرد؛ شعار انتقام سختی که در خبرها و بیانیهها و حتی نگاههایمان منعکس شده بود به ناگهان در سیلی کوچکی خلاصه شد که دشمن را برای افتخار به جنایتش وقیحتر میکرد و ترور فرمانده ارشد نظامی کشورمان را دستاورد انتخاباتی آمریکاییها قرار میداد. شاید یادمان رفته بود که این انتقام فراتر از یک احساس ملی یک اصل مهم برای ادامه حضور مقتدرانه در عرصه بینالملل است و تعلل در خواسته عمومی جامعه دشمن را به این باور میرساند که میتواند بزرگترین ضربهها را وارد کند و کمترین آسیب را متحمل شود.
دشمنی که سالهاست کمر بر نابودی ما بسته و از هیچ تلاشی برای آن مضایقه نکرده است، ممکن است به این نتیجه برسد که بزرگترین ترسش در جنگ با ایران توهمی بیش نبوده و گزینهای که چهل سال روی میزش خاک خورده را میتواند به کار بگیرد، همان گزینهای که از ترسش سالها علم مذاکره به دست گرفتیم و در انتخاباتهایمان با ترساندن مردم از آن رأی آوردیم، با سیاست صبر استراتژیک ما فاصلهاش با تحقق کمتر میشود. در حالی که پاسخ کوبنده به جنایت آمریکا میتوانست تقابلی در برابر استراتژی جنگ نظامی باشد اما این کوتاهی ما سبب جنایتی دیگر از سوی دشمن دیرینهمان در منطقه، این بار در چند فرسخی پایتخت گشت.
ترور ناجوانمردانه دانشمند هستهای در آبسرد دماوند تنها ده ماه پس از آن جنایت هولناک بغداد بهطور حتم در وهله اول نتیجه سکوت و تعلل ما در برابر دشمن بود. تعلل و سکوتی که در کنار تلاش برای مذاکره مجدد با آمریکا و خوشحالی از پیروزی نامزد دموکرات پیام ضعف ما را به گوش تمام دشمنانمان به ویژه اسرائیل رساند تا به خود اجازه دهند داغ فرزند عزیز دیگری را بر قلب ملتمان بگذارند.
انتقام سخت برای ما علاوهبر آرمانی در عمق باورمان یک سیاست ملی است که فارغ از هر گونه ایدئولوژی به مثابه یک اصل در سیاست بینالملل برای حفظ امنیت و منافع ملی کشورهای مختلف جهان به کار میرود و از آن به عنوان بازدارندگی دفاعی یاد میشود. در قرن بیست و یکم که شاید دیگر جنگ نظامی به رسمیت شناخته نمیشود، همه ساله در بودجه توسعهیافتهترین کشورهای دنیا هزینههای گزاف نظامی صرف همین اصل میشود تا هر کشور بتواند با به رخ کشیدن قدرت نظامیاش از وقوع جنگ و تنش نظامی جلوگیری کند و با حفظ اقتدارش از منافع ملی خود دفاع کند.
انتقام سختی که در یک سال اخیر مطالبه عمومی ما بوده است نیز ذیل همین سیاست تعریف میشود. انتقامی که در شأن جمهوری اسلامی ایران باشد و بتواند امنیت متزلزل شدهمان را بار دیگر به اوج اقتدار برگرداند و دست دشمن را برای توطئههای بیشتر بر علیه فرزندانمان ببندد. اما دریغ آنکه صبر استراتژیک و درنگمان سبب شد دشمن بیشتر از قبل به خود جرأت دهد و نقشههایش را به خاک پاک وطنمان بکشاند.
امید است اینبار مسئولین امر از شورای عالی امنیت ملی تا دولت و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پایشان را از بیهوده شعار دادن فراتر گذارند و بیش از پیش تمرکزشان را متوجه اجرای درست و کامل این سیاست بنمایند و اقتداری را که سالهای متمادی با خون شهیدانی چون حاج قاسم و شهید فخریزاده عزیزمان به دست آوردهایم را به تاراج نگذارند.
فرزانه جعفری - دانشجوی کارشناسی علومسیاسی دانشگاه تهران
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.