خشم و غضب الهی در دنیا و آخرت تحقق مییابد. خشم خداوند در دنیا به هدف بازداشتن از مسیر انحراف و گمراهی و هشدار و انذار برای دیگران است تا گام در مسیر درست و راست گذاشته و در گمراهی و ضلالت فرو نروند.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، خشم الهی، جلوهای از جلال اوست. این غضب هنگامی بروز میکند که انسان برخلاف حکم عقل و شرع، در مسیری بر خلاف فطرت کمالطلبی گام بردارد و زمینه را برای تباهی خود و جامعه فراهم آورد.
خشم و غضب الهی در دنیا و آخرت تحقق مییابد. خشم خداوند در دنیا به هدف بازداشتن از مسیر انحراف و گمراهی و هشدار و انذار برای دیگران است تا گام در مسیر درست و راست گذاشته و در گمراهی و ضلالت فرو نروند.
با این همه شناخت علل و عوامل خشم الهی و آثار آن در زندگی بشر در دنیا و آخرت میتواند زمینه بازدارندگی را در ما انسانها پدید آورد. از این رو پرداختن به این مسئله مهم میباشد تا در مسیری گام برنداریم که موجبات خشم الهی شده و یا از فطرت و کمالات انسانی دور شویم.
نویسنده در این نوشتار بر آن است تا با بررسی آیات قرآنی، این علل و عوامل را شناسایی و معرفی کند و به برخی راههای کنترل خشم و نیز پاداش مهار خشم و غضب اشاره نماید.
***
غضب انتقام و عقاب
غضب در لغت به معنای خشم و به هیجان آمدن خون قلب است (مفرادت الفاظ القرآن الکریم، راغب اصفهانی، ص ۶۰۸) که آثار آن در چهره و رفتارهای شخص به خوبی نمایان میشود. در اصطلاح علوم اخلاقی و تربیتی، غضب به حالتی نفسانی گفته میشود که مبدا آن انتقام است.
در حقیقت، خشم و غضب در انسانها، بازتابی است که نسبت به شخص و یا رفتاری انجام میگیرد. از اینرو ارتباط تنگاتنگی با احساس و عواطف پیدا میکند؛ چنانکه خشم به سبب هیجانات غیر طبیعی، در وهله نخست بیرون از دایره رفتارهای اختیاری میباشد. به این معنا که خشم یک واکنش طبیعی نسبت به شخص و یا چیزی است که انگیزه انتقام و عقاب را در انسان تحریک میکند. از این روست که همواره سخن از مدیریت و مهار خشم و غضب است.
هرچه انسان از تعادل شخصیتی بهتر و بیشتری برخوردار باشد، واکنشهای عاطفی و طبیعی او، کمالتر و مهار شدهتر است؛ زیرا انسانها بهطور طبیعی، سه نوع واکنش از خود بروز میدهند که از آن به واکنش افراطی، تفریطی و اعتدالی یاد میشود.
در حالت افراط غضب، انسان به سبب آنکه مدیریت نفس خویش را در دست ندارد، رفتاری بیرون از دایره عقل و شریعت از خود نشان میدهد که این رفتار بسیار زشت و زننده جلوهگر میشود.
درحالت تفریط، شخص به سبب آنکه واکنشهایش از جهت دیگر غیر طبیعی است، حتی در موردی که عقل و شرع حکم میکند که از خود خشم و غضبی را نشان دهد، خشمی نشان نمیدهد و در حالتی بیتفاوت به سر میبرد. این حالت به سبب آنکه بازگوکننده عدم برخورداری شخص از واکنشهای طبیعی است نشاندهنده عدم تعادل سلامت شخص و شخصیتی او نیز میباشد.
در حالت اعتدال، انسان هر جا سزاوار است با خشم مدیریت شده به مقدار نیاز واکنش نشان میدهد؛ بنابراین هر جایی لازم است خشم خود را بروز میدهد و هر جایی نیز که لازم نیست خشم خود را فرو خورده و آن را بروز و ظهور نمیدهد. (نگاه کنید: جامع السعادات، علامه نراقی، ج ۱، صص ۳۲۱ و ۳۲۲)
از مطالب پیش گفته میتوان دانست که اطلاق چنین مفهوم و اصطلاحی بر افعال خداوندی جایز نیست، بلکه روا آن است که خداوند را از چنین واکنشها و بازتابهایی مبرا و پاک بدانیم؛ زیرا واکنشی احساسی و عاطفی که بیانگر تاثر پذیری خداوند باشد، معنا و مفهومی ندارد و خداوند هرگز در برابر کنش و فعلی، منفعل و متاثر نمیشود تا بتواند چنین حالاتی را برای خداوند اثبات کرد؛ بنابراین مراد و مفهوم از خشم و غضب الهی معنایی دیگر است. دانشمند بنام راغب اصفهانی در بیان فرهنگ قرآنی این واژه و اصطلاح آن را به معنای انتقام (مفردات، ص ۶۰۸) و ابن منظور آن را به معنای عقاب (لسان العرب، ج ۱۰، ص ۷۸) گرفتهاند.
در روایتی از امام باقر (ع) غضب خداوند به معنای عقاب تفسیر شده است (تفسیر نور الثقلین، ج ۳، ۳۸۶، حدیث ۸۹) بنابراین مفهوم خشم الهی همان عقاب و انتقام وی میباشد که در قرآن این مفهوم با واژگانی، چون بطش، سخط، غضب، غیظ و مانند آن بیان شده است.
خداوند در آیه ۱۶ سوره دخان هنگامی که از غضب و خشم خویش سخن میگوید بصراحت از انتقام و عقاب خود سخن میگوید که در قیامت به طور کامل و تمام اتفاق میافتد.
موجبات غضب الهی
اما علل و عواملی که موجب میشود تا خداوند بر موجودی، چون انسان خشم گیرد و او را عقاب کند، عواملی است که میتوان آن را رفتارهای بیرون از دایره عقل و شریعت دانست. ازاینرو برخی همچون راغب اصفهانی از آن به انتقام تعبیر کردهاند؛ زیرا انتقام به واکنشی گفته میشود که به سبب رفتار ناپسند از دیگری شکل میگیرد. در حقیقت انتقام، بازتاب عمل شخص میباشد. به این معنا که هر گاه شخص عمل و رفتار ناپسند و بدی را انجام دهد، این رفتار و عمل، بازتابی دارد که از سوی دیگری انجام میگیرد و از آن به انتقام یاد میشود.
چنانکه گفته شد، غضب الهی که به شکل عقاب و انتقام بروز و ظهور میکند، سبب عواملی است که بیرون از دایره عقل و شریعت است، ولی از آنجا که در قرآن، به برخی از مصادیق مخالفت رفتاری انسان با عقل و شرع پرداخته شده است، در اینجا به مهمترین و اساسیترین این عوامل خلاف عقل و شرع توجه داده میشود. عوامل بیان شده در آموزههای قرآنی شامل امور اعتقادی و کرداری است.
از جمله این عوامل میتوان به کفر و تکذیب خدا و آموزهها و آیات الهیاشاره کرد که خداوند در آیاتی، چون ۶۱ و ۹۰ سوره بقره و همچنین ۱۱۲ سوره آل عمران و ۱۰۶ سوره نحل و ۷۰ و ۷۱ سوره اعراف به آن توجه داده و از مومنان خواسته است تا از چنین اعتقادی دست بردارند و نسبت به آیات الهی کفر نورزند.
در همین رابطه در آیاتی، چون ۷۰ و۷۱ و ۱۵۲ سوره اعراف و ۶ سوره فتح به شرک و بتپرستی اشاره میکند و آنها را از موجبات خشم و غضب الهی بر میشمارد که عذاب انتقام و عقاب را بر سر مشرکان و بتپرستان فرو میریزاند. ارتداد و پرستش غیر خدا نیز در همین راستا مورد توجه قرار میگیرد و هشدارهای لازم درباره آن داده میشود تا آدمی از چنین اعتقادی اجتناب ورزد و در مسیری گام بر ندارد که خشم الهی را بر میانگیزاند. (اعراف آیات ۱۵۰ و ۱۵۲ و نحل آیه ۱۰۶ و طه آیه ۸۶).
اما در حوزه رفتاری، اموری که خشم الهی را موجب میشوند، اموری، چون اسراف در خوردنیها (طه آیه ۸۱) حرام خواری (همان) پیروی از شیطان و فریبهای او (محمد آیات ۲۵ و ۲۸) افترا به خدا (اعراف آیه ۱۵۲) جدال در آیات الهی (غافر آیه ۳۵)، حسادت (بقره آیه ۹۰ و مجمعالبیان، ج ۱ و ۲، ص ۳۱۴)، رابطه با کافران (مائده آیات ۷۹ و ۸۰)، خیانتکاری (آلعمران، آیات ۱۶۱ و ۱۶۲) زناکاری (نور آیه ۹) سکوت در برابر منکرات (مائده آیات ۷۹ و ۸۰) سوءظن و بدگمانی به خدا (فتح آیه ۶)، شکنجه و آزار مومنان (بروج آیات ۱۰ و ۱۱) ظلم و تجاوز به حقوق دیگران (بقره آیه ۶۱ و آلعمران آیه ۱۱۲) علم بیعمل (صف آیات ۲ و ۳) قتل مومنان و پیامبران (بقره آیه ۶۱ و نساء آیه ۹۳) کفران نعمت (طه آیه ۸۱) و نفاق (محمد آیه ۲۸) و در یک کلمه گناه و عصیان (بقره آیه ۶۱ و آل عمران آیه ۱۱۲) میباشند. اینها تنها مصادیقی از اموری هستند که موجب خشم و غضب الهی میشوند و انتقام و عقاب الهی را به دنبال میآورند؛ زیرا چنانکه گفته شد، هر گونه عقاید و رفتاری که برخلاف حکم عقل مستقل و شریعت و آموزههای الهی باشد، میتواند خشم الهی را سبب شود.
آثار خشم الهی
آثار خشم الهی به شکل آتش دوزخ در آخرت بروز میکند (طه آیه ۸۱ و بروج آیات ۱۰ و ۱۲) چنانکه خشم و غضب الهی در زندگی دنیوی نیز به شکل انحطاط بشر ظاهر میشود و مایه سقوط آدمی از منزلت خویش میشود، به گونهای که از سیر کمالی و رشد و بالندگی باز میماند و فرصتهایش را از دست میدهد (مائده آیات ۵۹ و۶۰ و طه آیه ۸۱)
غضب الهی همچنین موجب حبط عمل انسان میشود و هر آنچه را که پیش از این ساخته و پرداخته از میان بر میدارد و چیزی ذخیره آخرتش نمیشود. (محمد آیه ۲۸)
آیه ۱۵۲ سوره اعراف تبیین میکند که خشم الهی مایه ذلت انسان در دنیا میشود و از عزت و سربلندی در میان مردم فرو میافتد و پست و فرومایه میشود؛ چنانکه گمراهی نیز از دیگر آثاری است که خداوند در آیه ۶۰ سوره مائده به آناشاره میکند.
خداوند در این آیه به عقوبت سخت بشر به عنوان بازتاب ابتلای وی به خشم الهیاشاره میکند و در آیات ۲۷ و ۲۸ سوره محمد (ص) نیز عذاب گناهکاران به هنگام مرگ را نمودی از خشم الهی بر آنان میداند.
البته این گونه نیست که عذاب الهی و عقوبت سخت وی تنها در آخرت و قیامت باشد، زیرا برخی از مردمان که در گرایش به رفتارهای انحطاطی، پافشاری کردند در همین دنیا به عقوبتی سخت، چون مسخ شدن به شکل بوزینه و خوک دچار شدند (مائده آیه ۶۰) و یا آنکه به عذابهایی سخت، چون غرق شدن، سنگباران شدن، صاعقه و مانند آن گرفتار آمدند (طه آیه ۸۱)
خداوند به مومنان هشدار میدهد که نسبت به کسانی که گرفتار غضب الهی هستند، روابط دوستانه ایجاد نکنید که خود نیز دچار عذاب و خشم الهی میشوید. (مجادله آیات ۱۴ و۱۵)
ناگفته نماند که خشم الهی دارای مراتب و درجاتی است که در آیه ۹۰ سوره بقره با تکرار غضب بر غضب، این معنا را مورد توجه و تاکید قرار میدهد.
نگاهی به مغضوبان در دنیا
از مهمترین گروهها و افرادی که دچار غضب و عقاب الهی در دنیا شدند میتوان به اصحاب سبتاشاره کرد که به شکل بوزینه و خوک در آمدند و در نهایت با چنین وضعیت فجیعی مردند. (مائده آیه ۶۰ و مجمع البیان، ج ۳ و ۴، ص ۳۳۳) سقوط بنی اسرائیل و آوارگی آنان از دیگر نمونههای برجسته در این باره است که خداوند در آیاتی، چون ۸۰ و ۸۱ سوره طه و ۶۱ سوره بقره و ۷۸ و ۸۰ سوره مائده و ۱۵۰ و ۱۵۲ سوره اعراف به آن توجه داده است.
سامری که خود از اهل بصیرت و دانایی بود و سبب رهبری گمراهان به سوی گوساله پرستی به جای خداپرستی و توحید شد (اعراف آیه ۱۵۲ و طه آیات ۸۵ و ۸۶) فرعون (زخرف آیات ۵۱ و ۵۵)، فرعونیان و قبطیان (همان) قوم ثمود، عاد، اصحاب ایکه و اهل مدین و قوم نوح و مانند ایشان از دیگر افراد و اقوامی بودند که دچار خشم الهی شدند.
انسان و پاداش مهار خشم خود
در پایان این مطلب لازم است که نگاهی هر چند گذرا داشته باشیم به پاداشهایی که خداوند برای کسانی که خشم خود را مهار نمایند بیان میکند.
خداوند در آیاتی، چون ۱۳۳ تا ۱۳۶ سوره آل عمران مهارخشم از سوی مومنان پرهیزکار را سبب بهرهمندی آنان از پاداشهایی چند میداند که از آن جمله میتوان به دستیابی ایشان به بهشت اخروی اشاره کرد.
بهرهمندی از مغفرت و آمرزش الهی از دیگر پاداشهایی است که خداوند در همین آیات به آناشاره میکند؛ بنابراین هر کسی که خشم خویش را مهار کند میتواند امیدوار به آمرزش الهی و دستیابی به بهشت رضوان خداوندی باشد.
خداوند در بیان عواملی که میتواند مومنان را در امر مهار خشم یاری کند به اموری، چون احسان و نیکوکاری (آل عمران آیه ۱۳۴) تحریک عواطف و محبت (اعراف آیات ۱۵۰ و ۱۵۴) تقوا (آل عمران آیات ۱۳۳ و ۱۳۴) توبه و بازگشت به مسیر توحید و یکتاپرستی و آموزههای وحیانی خداوند (اعراف آیات ۱۵۰ تا ۱۵۴) و عفو و گذشت (شوری آیات ۳۶ و ۳۷) توجه میدهد و از مومنان میخواهد تا با بهرهمندی از این عوامل، خشم خویش را نسبت به دیگران مهار و کنترل کنند.
مهار خشم و غضب موجب میشود تا رفتارهای انسانی هر چه بیشتر بر اساس عقل و شریعت باشد و از دایره افراط و تفریط دور شود و زمینه مناسبی برای تعادل شخصیت و سلامت وی فراهم آورد.