مدیر فروش نشر مهرستان گفت:ما امروزه با عدم تناسب تولید و عرضه برای کتاب مواجه هستیم. با وجودی که حدودا 3000 کتابفروشی داریم،میزان تعداد ناشرین چندبرابر عدد ذکر شده است. با این وجود ...
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- شادی رضایی؛انبوهی از کتابهایی که در قالبها و رنگهای متنوع داخل قفسههای کتابفروشیها صف بسته اند و هرکدام قصه و شناسنامهای دارند، گویی حالا وقت پریدن از آشیانشان است و هرکدام پی رسالتشان میروند. بر قلب آنها نشانی است از زادگاهشان، همان ناشری که در تیراژهایی مشخص امثال کتاب را روانه بازار رنگارنگ کتاب کرده است. پی اش را که بگیری قصه جالبتر میشود؛ اسامی کوتاه و بلندی که هرکدام آوازهای به هم زده اند و هرکدام برای خودشان مثنوی بلندی دارند، از سالهای تاسیسشان گرفته تا روند رشد و گسترش و حالا امروزی که با کتابی که در دست داریم میشناسیمشان.
نویسندههای پرآوازه و اهل شهرتی که خیلیها برای چاپ اول کتابشان سرودست میشکنند تا نویسنده تازه کاری که حالا با هزار امید و شوق قلمش را بر کاغذ نانوشته مقدمه کتابش میتازاند؛ و همینها اول ماجرای نمایشنامه هملت بازار کتاب است. بازاری که در کنار شوق انگیزی، دردسرها و فراز و فرودهایی برای ناشرین به تصویر میکشد و این قضایا برای ناشرین شهرستانی و کمتر دیده شده به طبع پررنگتر است.
شاه آبادی مدیر فروش نشر مهرستان اصفهان در گفتگویی صمیمی با خبرنگار خبرگزاری دانشجو از معضلات و چالش های ناشرین شهرستانی می گوید؛
دانشجو:در دوران همه گیری کرونا دچار چه مشکلات و چالشهایی شدید؟
فروش مجموعه ما غالبا به شکل حضوری و فیزیکی بود و به واسطه تم تربیتی آموزشی کتابها بیشتر همین فروش هم به مدارس بودچراکه ما با بسیاری از مدارس در ارتباط مستقیم هستیم. در زمان همه گیری کرونا ما سعی کردیم به دیجیتال مارکتینگ و فروش غیرحضوری و مجازی رو بیاوریم و از این جهت مجموعه خودمان را تقویت کنیم.
فروش کتاب به این شکل به جهت در دسترس نبودن کتاب و نبود لمس فیزیکی، قطعا نقصهایی را دارد، اما به دلیل نبود شرایط مناسب فروش حضوری جایگزینی سریع و جبران کننده بود و از این جهت فرصت خوبی برای رشد، ارتقا و گسترش فروش غیرحضوری و دیجیتال مارکتینگ مجموعه ایجاد کرد.
دانشجو:فرآیند ارتباط گیری ناشرین با شبکههای توزیع کتاب به چه صورت است و شما چگونه با این شبکهها ارتباط میگیرید و از خدمات آنها استفاده میکنید؟
ناشر کتاب هایش را چاپ میکند و در اختیار شبکههای اصلی پخش که غالبا در تهران هستند قرار میدهد. از جمله این شبکههای اصلی پخش شامل:ققنوس، گسترش، آثار و ترنج در تهران و پردازان در مشهد و فدک در اصفهان هستند. شبکههای توزیع به طور کلی تا زمانی که کتابهای ناشر به یک حد نصابی نرسیده است کتابهای آن ناشر را نمیپذیرند و به ویزیتورهای خود نمیدهند تا این ویزیتورها هم کتابهای ناشر را در اختیار کتابفروشیها قرار دهند.
یک مبحث دیگر هم علاوه بر تعداد و تیراژکتاب، مسئله اعتماد است. اینکه آن شبکه پخش و توزیع بتواند به آن ناشر اعتماد کند و با وجود تازه کار بودن و تیراژ کم کتابها از ناشر حمایت کرده و کتاب هایش را جهت ارائه به ویزیتورهای خود بدهد. ناشرین تازه کار یا شهرستانی هم هزینه اینکه بتوانند به تعداد خیلی بالا کتاب چاپ کنند را ندارند. من باب این مطالب ما مستقیما با بعضی کتابفروشیها ارتباط گرفتیم و و تبلیغاتمان را گستردهتر کردیم تا بالاخره به آن حدنصاب رسیدیم و توانستیم با شبکههای پخشی ارتباط بگیریم.
دانشجو:به عنوان یک ناشری که در شهرستان فعالیت دارید، با چه مشکلات و چالشهایی روبرو هستید؟
به طور کلی ناشرین شهرستانی با چالش در تهران نبودن مواجه هستند؛ بدین معنا که اهالی کتاب این ذهنیت درا دارند که کاری که در تهران تولید نمیشود کیفیت کمتری دارد و از این رو به ناشرین شهرستانی اعتماد کمتری دارند. همچنین به هرحال یک سری برنامهها و مزایا صرفا در تهران هستند. مثل جشنوارههایی که برگزار میشود، خرید کتابهایی که توسط ارگانهای مختلف صورت میگیردو خب ارتباطاتی که به واسطه حضور فیزیکی و مستمرتر شکل میگیرد.
با توجه به این مطلب هم که حدود ۴۰ درصد از مصرف کتاب کشور در تهران است بازهم با چالش در تهران نبودن روبرو هستیم. یکی دیگر از مشکلات اساسی هرناشری، تأمین کاغذ است. اگر مشکل تأمین کاغذ ناشری رفع شود بیش از ۷۰ درصد مشکلاتش حل میشود، که رفع این مشکل برای ناشرین شهرستانی به طبع سختتر است. مسئله دیگری که به عنوان ناشر شهرستانی با آن روبرو هستیم، ارسال مرسولات است و برای حل این چالش یک انبار در تهران تهیه کردیم.
باید توجه داشت که بسیاری از حمایتها و تسهیلات که ناشرین دریافت میکنند همگانی و یکسان است، اما همانطور که واضح است بعضی حمایتها به زرنگی ناشر و بعد مکانی و حضور مستمرش وابسته است. چرا که طبیعتا اعتماد کردن به ناشری که حضور فیزیکی مستمر داشته و توسط ارگانها شناخته شده است بسیار راحتتر است تا اعتماد به ناشری شهرستانی که شاید مسئولش را هم هرگز حضورا ندیده اند، به همین دلیل ناشرینی که حضور فعال و مستمر فیزیکی دارند اعتماد بیش تری را به خود جلب کرده و مشخصا شانس بیشتری برای دریافت تسهیلات و حمایت بیشتر دارند.
عملکرد دیگری که مجموعه ما داشت، این مورد بود که به نفرات برتر جشنوارههای نویسندگی و کتاب پیشنهاد همکاری میدادیم، اما خب غالبا با استقبال خوبی در وهله اول مواجه نمیشدیم. چراکه نویسندهای که صاحب مقام در این دست جشنوارهها شده است برای قرارداد بستن و کار کردن ابتدا به نام و مکان و عقبه ناشر نگاه میکند و همین امر موجب میشود که اکثرا تن به فعالیت با ناشرین تازه کار یا شهرستانی ندهند. با این وجود ما به راحتی دست بر نمیداشتیم و هرچندوقت یکبار دستاوردهایمان را برای این نویسندگان ارسال میکردیم تا بیشتر با رویکرد و فعالیت ما آشنا شوند.
دانشجو:به عنوان یک ناشر راه حل مشکلاتی که فرمودید را چگونه میدانید و چه پیشنهادات و انتظاراتی دارید؟
ما حدودا ۳۰۰۰ کتابفروشی داریم که رقم تعداد ناشرین چندین برابر بیشتر از این میزان است و این عدم تناسب به خودی خود موجب دیده نشدن بسیاری از ناشرین میشود چرا که در کنار بالا بودن تعداد ناشرین بستر عرضه متناسبی با این تعداد در دست نیست.
تعدادی از ناشرین رقم ذکر شده، ناشرینی فیک هستند چراکه بسیاری از سازمانها و نهادهای دولتی به جای سپردن چاپ کتابهای مورد نظرشان به ناشرین موجود، خودشان اقدام به دریافت پروانه کرده و نشر خودشان را تاسیس میکنند. همچنین تعدادی از ناشرین هم هدفشان از اخذ پروانه و امتیاز، بهره مندی از تسهیلات داشتن پروانه نشر است. به همین دلایل شاهد رشد قارچ گونه ناشرین و پروانههای فعال زیاد در کنار نداشتن فعالیت هستیم. هرچندکه قوانینی برای نظارت بر این پروانهها وجود دارد، اما این قوانین بازدارنده و سخت گیرانه نیستند.
یکی از عملکردهایی که دولت میتواند در قبال ناشرین داشته باشد این است که این هزینههایی را که برای خرید برخی کتابهای ناشرین و انبار کردن آنها میکند را در اختیار ناشرین قرارداده تا صرف تبلیغات مفصل کشوری کتابهایشان کنند. مشکل دیگری هم که اساسا امروزه با آن مواجه هستیم، فقر نویسنده است. بله درست است نویسنده خوب و متعهد داریم، اما کم، خیلی کم. برای حل این مسئله راهکاری وجود دارد که مرسوم هم نیست، اما باید جا بیفتد. اینکه یک ناشر میبایست برای رشد و موفقیت خود و عرصه نشر اقدام به پرورش نویسنده و نویسندگی کند.
همچنین یک ناشر برای موفقیت خود باید برنامه جامعی هم برای تبلیغات گسترده و دیده شدن خود داشته باشد. یک راهکار عمومی دیگر هم وجود دارد و آن این است که شبکههای مویرگیای در مدارس و مساجد و امثالهم برای کتابخوان کردن مردم شکل دهیم که در این شبکهها و در رأس آنها میبایست از افراد متخصص استفاده کنیم. چراکه در وهله اول ما باید به این نکته توجه کنیم که چطور و با چه کتابی این فرد کتابخوان میشود نه آن که کتابی را بخواند که ما میخواهیم.